شامل ۲۷۳۰ جلد کتاب
دکتر سیروس آرین‌پور- قاسم آرین‌پور

یادداشت سودمند استاد داریوش آشوری در خصوص زندگینامۀ سیروس آرین‌پور عیناً نقل می‌شود:

«سیروس آرین‌پور در تیر ١٣١۷ در بردسیر کرمان به دنیا آمد. دوره‌ی دبستان را در کرمان گذراند و دبیرستان را در تهران. در دوران آغاز جوانی سری پرشور و ذوق شاعرانه داشت. در مجله‌های نیمه‌ی دوم دهه‌ی ١٣٣۰ از او ترانه‌هایی چاپ شده است، همچنین تصنیف‌هایی می‌سرود. دو تا از تصنیف‌های او با نام‌های «شادوماد» و «بارون بارونه»، به خوانندگی ویگن، و «پرستو»، به خوانندگی منوچهر سخایی، از یادگارهای خاطره‌انگیز آن دوران است. سپس برای دانشجویی به کشور اتریش رفت و آموزش دانشگاهی خود را با دریافتِ دیپلم دکتری در رشته‌ی اقتصاد به پایان برد. در دوران دانشجویی در اروپا در فعالیت‌های کنفدراسیون بین‌المللی دانشجویان ایرانی، با گرایشِ چپِ ملی، شرکت داشت.

پس از بازگشت به ایران در ١٣٤٨ در سازمان برنامه و بودجه استخدام شد و در بخش انرژی از کارشناسان برجسته بود. در سال‌های بعد به مدیریت دفتر مطالعات برنامه‌ریزی نیز رسید. در دورانِ پس از انقلاب نیز تا دو ـ سه سال همچنان در آن سازمان فعال بود و در ارتباط با بالاترین رده‌ی مدیریت کشور، در دورانِ ریاستِ عزت‌الله سحابی بر آن سازمان و ارتباط نزدیک دوستانه با او، برای طرح‌ریزی برنامه‌های اقتصادی کشور تلاش می‌کرد. تا این که در آن دورانِ آشوب، به علتی نامعلوم برای شش ماه گرفتار و زندانی شد و از خدمت برکنار. پس از آزادی از زندان بیش‌تر پرستار پدر و مادر بیمار خود بود، در حالی که به علتِ فشارهای ناروای این دوران خود او نیز به بیماری‌ سخت قلبی دچار شده بود.

سرانجام، پس از مرگ پدر و مادر در سال ١٣٦۷ به فرانسه مهاجرت کرد و تا پایان عمر آن جا ماند. اما در دوران بیست و چهار ساله‌ی زندگانی وی در آن کشور، اگرچه با بیماری‌های گوناگونی درگیر بود، زیستن در فضای آرامش و امنیت، سببِ باروری ذهن او شد و نشان دادنِ دل‌بستگی‌اش به اندیشه‌ورزی و ادبیات. ترجمه‌ی چند کتاب از زبان آلمانی و همچنین نشر یک سند تاریخی میراثِ این دوران از زندگانی اوست. آثاری که او ترجمه و نشر کرد نشان از وجود روشنفکری جدی و کوشا و آزاداندیش دارد با شوقی برای آموزش اندیشه‌ی روشن و خالی از تعصب به همزبانان‌اش. کتابِ وجدان بیدار از اشتفن تسوایگ که در سال ١٣۷٦ به ترجمه‌ی او در تهران منتشر شد، رمانی در جهت ستیزه با تعصب و نارواداری دینی بود. نثر پخته و زبانِ پیراسته‌ی شورمندانه‌ای که آرین‌پور در آن به کار بسته بود، نشانه‌ای از هنر او در نثرنویسی ‌ست و، با توجه به جوّ زمانه و درونمایه‌ی روایتِ داستانِ آن کتاب، به‌زودی آن را بر سر زبان‌ها انداخت. وجدان بیدار در این سال‌ها نیز چندبار از نو چاپ شده است.

دومین کتابِ او که بازتاب گسترده‌ای در میانِ اهل اندیشه‌ی فلسفی یافت، ترجمه‌ی او از مقـالـه‌ی نامدارِ ایمانوئـل کانــت بـود: Was ist Aufklärug، به همراهِ مجمـوعـه‌ای از مقاله‌های نویسندگان آلمانیِ همروزگارِ کانت که با هم درگیرِ بحثِ اساسیِ زمانه در باره‌ی شیوه‌ی اندیشیدن و روشن‌اندیشی بودند. این عنوان را در فارسی همواره «روشنگری چیست» ترجمه ‌کرده‌‌اند، اما آرین‌پور پافشارانه بر آن بود که این ترجمه، که نشان از اراده‌ای برای «روشن کردنِ» دیگران دارد، درست نیست و آن را روشن‌نگری ترجمه کرد، به معنایِ کوشش شخصی، نخست برای رساندن خود به روشن‌اندیشیِ راستین با اندیشه‌ی منطقی. چند سال پس از آن برای روشن‌تر کردنِ این نظر، مجموعه‌مقاله‌ی دیگری ترجمه و منتشر کرد که باز مقاله‌ا‌ی از کانت را در بر داشت، و این بار با عنوانِ روشنی‌یابی چیست؟، که به نظرش رساتر از «روشن‌نگری» بود. مقدمه‌ی چندین صفحه‌ای او بر این کتاب نیز برای فارسی‌زبانان ارزشِ ویژه‌ای دارد.

آخرین کوششِ او در این راستا، پیش از آن که مرگی ناگهانی در دی‌‌ماه ١٣٩١ او را از خانواده و دوستان و دوستاران‌اش برباید، منتشر کردن دست‌نوشته‌ی خاطره‌ی یک مهندسِ راه‌سازی در دوره‌ی قاجار بود، با نامِ سفرنامه‌ی مهندس عبدالله. این دست‌نوشته را یکی از خویشاوندان‌اش به او داده بود و او بسیار کوشید تا شاید رد و نشانی از این شخص پیدا کند، اما پیدا نشد. این دست‌نوشته که به دوران سلطنت مظفرالدین شاه مربوط می‌شود، یک خاطره‌نگاری ‌ست از انجام پروژه‌ا‌ی برای هموار کردن کوره‌راه‌های آن دوران برای گذار کالسکه‌ی شاه برای سفر به اروپا، که روایتی ست از سختی‌ها و خطرهایی که او تجربه کرده است و سندی تاریخی و خواندنی از وضع پریشان کشور و فقر مردم در آن دوران.

آرین‌پور مردی بود بلندبالا و خوش‌سیما و همیشه آراسته و خوش‌پوش، و از نظرِ شخصیت بسیار مهربان و دوست‌نواز و مهمان‌دوست و گشاده‌دست، و در همان حال سختگیر از نظر اخلاق و رفتار، و آشکارگو و بی‌تعارف. و میهن‌دوستی غیرتمند و پرشور بود. از بخشندگی‌های او یکی اهدای کتابخانه‌ی ارزشمندی بود که از پدر به ارث برده بود همراه با کتابخانه‌ی شخصی خود. پدر او، مرحوم قاسم آرین‌پور نیز مردی دانشور و بزرگمنش بود. کتابخانه‌ای که از او به یادگار مانده بود، به‌ویژه از نظرِ اسناد تاریخی‌ای از دوران زندگانی او، منبع پژوهشی پر ارزشی ست. سیروس آرین‌پور، پس از مشورت با دوستان، این کتابخانه را، به‌ عنوان یادگار پدر و خود، به مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی اهدا کرد.

خاکجای او و همسرش، مهری مالک، در گورستان شهر کرتی در جنوب پاریس است».

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بنابر یادداشت آقای داریوش آشوری، این کتابخانه یا بخشی عظیمی از آن متعلق به قاسم آرین‌پور است که پس از فوت ایشان در اختیار فرزندش، سیروس آرین‌پور قرار گرفت و از سوی وی به مرکز اهدا شد. در ۱۳۹۱ش خانم مهری آرین‌پور، همسر سیروس آرین‌پور، کار انتقال آن کتابخانه‌ را به مرکز دائرة‌المعارف به انجام رسانید. اهدای این گنجینه به توصیه و راهنمایی استادان عبدالحسین آذرنگ و داریوش آشوری انجام پذیرفت.

این مجموعۀ ارزشمند در محلی جداگانه و به نام مرحومان قاسم آرین‌پور و سیروس آرین‌پور نگهداری می‌شود و دارای ۲۷۳۰ جلد کتاب است. کتابهای این مجموعه در زمینه‌های ادبیات، تاریخ ایران، سفرنامه و جغرافیاست و از نظر منابع تاریخی، کتابخانه‌ای بسیار باارزش است.

 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: