زندگینامۀ روانشاد محمدرضا اصغرزاده پارسا و روانشاد اصغر پارسا نوشتۀ علی پارسا عیناً نقل میشود:
«حاج محمدرضا اصغرزاده پارسا اندکی پیش از انقلاب مشروطه در استانبول به دنیا آمد. پدر او حاج علیاصغر خویی از بازرگانان آذربایجانی اهل خوی بود که برای تجارت به استانبول میرفت و در همانجا با همسر ایرانی خود که از خانوادهای ایرانی و ساکن استانبول بود ازدواج کرد. سپس به خوی بازگشت و حاج محمدرضا دوران کودکی و نوجوانی را در خوی گذراند. حاج علیاصغر خویی از مشروطهخواهان و پس از انقلاب مشروطه از بنیانگذاران و اعضای انجمن شهر خوی بود و در همانجا به تیر یکی از اشرار مهاجر کشته شد. پس از او فرزند ارشدش محمدرضا به کار پدر ادامه داد. حاج محمدرضا در جریان درگیریهای آذربایجان در اوایل سدۀ بیستم میلادی در جنگ با نیروهای ارمنی و آسوری و در جریان دفاع از شهر خوی در برابر مهاجمان فعالیت داشت که احمد کسروی شرح بخشی از این حوادث را به نقل از او در تاریخ هجده سالۀ آذربایجان آورده است.
پس از پایان جنگ اول جهانی و به خاطر ناامنیهایی که در خوی به دست سربازان روسیه تزاری پیش آمده بود با همسر و فرزندان به تبریز رفت. در تبریز عضو انجمن شهر بود و برخی از اقدامات انجمن از جمله ساختن استخر و بنای شاهگلی با همکاری او انجام گرفت. در دورۀ رضاشاه، حاج محمدرضا چند دوره نمایندۀ خوی و سلماس در مجلس شورای ملی بود و به همین دلیل از ۱۳۱۲ش به تهران آمد.
حاج محمدرضا در کنار کارهای تجاری به مطالعه و کتاب علاقه داشت و مجموعهای از کتابها و مجلههای چاپ استانبول و باکو را گرد آورده بود که بیشتر آنها در مجموعۀ اهدایی به کتابخانۀ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی قرار دارد. اشتیاق او به کتاب و صنعت نشر باعث شد که به فکر برپا کردن کارخانهای برای تولید کاغذ باشد. به دلیل مشکل بودن تولید کاغذ و نبود تخصص و امکانات لازم در ایران ابتدا کارخانهای برای تولید مقوا در کرج تأسیس کرد و هیچگاه نتوانست کاغذسازی را آغاز کند.
مجموعه کتابها و مجلات او را فرزندش اصغر پارسا به کتابخانۀ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی هدیه کرده است».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«اصغر پارسا خود در شهر خوی به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در تبریز گذراند و در ۱۳۱۲ش به همراه خانواده به تهران آمد و تحصیلات خود را ادامه داد. پس از گرفتن دیپلم دبیرستان وارد دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شد. در۱۳۲۰ش تحصیلات خود را در رشتۀ علوم سیاسی و حقوقی به پایان رسانید. پس از پایان تحصیلات کار خود را در وزارت امور خارجه آغاز کرد.
پس از مدتی در ادارۀ دوم سیاسی وزارت امور خارجه به کار مشغول شد و کمی بعد به عنوان دبیر اول به سفارت ایران در چین اعزام شد. پس از بازگشت از چین سمت عضو مقدم ادارۀ عهود و امور حقوقی را برایش تعیین کردند و پس از مدتی نمایندۀ وزارت خارجه در کمیسیون مخصوص نفت شد. در همین ایام بود که وی را به همراه دکتر شایگان و آقای حسن صدر، به سمت نمایندۀ وزارت خارجه برای تسلیم لایحۀ جوابیۀ ایران به دیوان بینالمللی در لاهه به آنجا فرستادند. پس از بازگشت به ایران به نمایندگی در دورۀ هفدهم مجلس شورای ملی انتخاب شد. بعد از انتخاب و ورود به مجلس عضو کمیسیون امور خارجه و مخبر آن کمیسیون شد. پس از مدتی به عضویت فراکسیون جبهۀ ملی درآمد و سخنگوی این فراکسیون شد. پس از تحریکهای طرفداران شاه با دیگر اعضای فراکسیون تصمیم به استعفا از نمایندگی مجلس شورا گرفت. اصغر پارسا در جریان کودتای ۲۸ مرداد در شهر خوی دستگیر و به تهران فرستاده شد. پس از آزادی از وزارت خارجه استعفا داد. یکی از کارهای برجستۀ پارسا همکاری در تهیه و نشر روزنامۀ ارگان نهضت مقاومت، راه مصدق، بود. اصغر پارسا بعد از تشکیل جبهۀ ملی دوم نیز فعال بود و در کنگرۀ جبهۀ ملی با آرای بالایی به عضویت شورای مرکزی جبهۀ ملی انتخاب شد. وی تا مدتها سخنگوی جبهۀ ملی و مدیر روزنامۀ پیام جبهه ملی ایران بود تا اینکه در جریان موضعگیری بر سر اعلام حکم ارتداد جبهۀ ملی مخفی و در ۱۳۶۲ش دستگیر شد. پس از بیش از سه سال آزاد شد. او در ۱۳۸۵ش دیده از جهان فروبست. در سالهای پایانی عمر خود روی نوشتن زندگینامهاش کار کرد که به کوشش و ویراستاری فرزندش علی پارسا و با عنوان فرزند خصال خویشتن در ۱۳۸۸ش در نشر نی منتشر شد، اما خاطرات حوادث پس از انقلاب او تاکنون امکان انتشار نیافته است».
در ۱۳۸۵ش کتابخانۀ حاج محمدرضا اصغرزاده پارسا به مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی اهدا شد. اهدای این کتابخانه به پیشنهاد آقای دکتر حسین معصومی همدانی و توسط فرزند حاج محمدرضا اصغرزاده پارسا، آقای اصغر پارسا، انجام پذیرفت. این کتابخانه دارای ۹۰۰ جلد کتاب و ۵۳ عنوان مجله است که به نام ایشان و به صورت جداگانه نگهداری میشود. بیشتر کتابها منابع کمیاب و ارزشمند ترکی عثمانی اوایل سدۀ بیستم و چاپ استانبول و باکو و در زمینۀ کتب رجال است.
در ضمن داماد ایشان، آقای نصرتالله نادری (۱۲۹۶-۱۳۹۲ش)، تعدادی کتاب ارزشمند و مرجع به کتابخانۀ این مرکز اهدا کرد که در کنار مجموعۀ آقای محمدرضا اصغرزاده پارسا نگهداری میشود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید