صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / زبیر بن بکار /

فهرست مطالب

زبیر بن بکار


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 9 آذر 1403 تاریخچه مقاله

زُبَیْرِ بْنِ بَکّار (172-256 ق/ 788-870 م)، ابوعبدالله، اخباری، نسب‌شناس و شاعر پرآوازه. زبیر (منسوب به اسدی، زبیری، مدینی، مکی) از نوادگان زبیر بن عوام، صحابی معروف بود (ابن‌ندیم، 140؛ ذهبی، سیر ... ، 10/ 31). وی در مدینه زاده شد و همان‌جا پرورش یافت و در جوانی به‌سبب دانش و آگاهی‌اش از سنن و تاریخ، به شهرت رسید (ابن‌ندیم، همانجا؛ یاقوت، 3/ 1322). 
خاندان زبیر از عالمان و درباریانی بودند که نقش مهمی در رشد حیات فرهنگی او داشتند. در این میان، باید به نقش اثرگذار پدرش، بکار، و عمویش، مصعب، تصریح کرد. افزون‌بر ایشان و برادرش، هارون، زبیر از بزرگان عصر مانند سفیان بن عُیینه، محمد بن ضحاک، ابن‌عمامه، علی بن محمد مداینی، ابن‌زَباله و ابراهیم بن منـذر نیـز روایت کـرده اسـت (نک‍ : جمهرة ... ، 1/ 62، 175، 270، الاخبار ... ، 46، 59، 60، 69، 163؛ ابن‌ابی‌خیثمه، 1/ 581، 2/ 166؛ ابن‌ابی‌حاتم، 3/ 585؛ خطیب، 9/ 486؛ قاضی عیاض، 3/ 352). ابن‌حجر نقل روایات او از قول مالک را به‌سبب فاصلۀ سنی بسیار میان آن دو، نامقبول دانسته است (نک‍ : تهذیب ... ، 3/ 313). 
اخبار و روایات زبیر را کسانی مانند پسرش مصعب، خواهرزاده‌اش موسی بن محمد، ابوحاتم رازی و ابن‌ابی‌خیثمه به نسل سپسین انتقال دادند (ابن‌ابی‌خیثمه، 1/ 581، جم‍ ؛ ابن‌ابی‌حاتم، خطیـب، همانجاهـا؛ سخـاوی، 1/ 352، 353). ابن‌زبـاله، ابن‌عیینـه، ابن‌ابی‌فدیک و ابوالحسن مداینی ازجمله استادان وی بودند، و از شاگردانش نیز می‌توان از ابن‌ماجه، ابوبکر بن ابی‌الدنیا و ابن‌وراق نـام برد (بـرای اطلاع بیشتـر، نک‍ : چـراخ، 12- 19). در این میـان، تأثیرپذیری زبیر از عمویش، مصعب، در دانش انساب و اخبار، نقش مهمی در حیات فرهنگی او داشته است، و طیف گسترده‌ای از نقلیات او از مصعب در آثارش قابل پی‌جویی است. افزون‌براین، زبیر به شعر و ادب عرب گرایش فراوان داشت و همین امر سبب شد تا در آثارش به شاعران حجاز توجه ویژه‌ای داشته باشد. زبیر خود نیز شعر می‌سرود. ابن‌عدیم از انس و الفت میان زبیر و علی ابن سعید بصری، و شعری که زبیر هنگام مفارقت از او سرود، خبر داده است (8/ 3752).
خاندان زبیر از دیرباز در دربار عباسی جایگاه رفیعی داشتند و از امرای صاحب‌نام به‌ شمار می‌رفتند. نیای او، عبدالله بن مصعب، در عصر مهدی و هارون ولایت یمامه، مدینه و یمن را بر عهده داشت و پدرش، بکار حاکم مدینه بود (ابن‌قتیبه، 226؛ طبری، 6/ 390، 529؛ خطیب، 10/ 171؛ صفدی، 10/ 119). فارغ از تواناییهای فردی زبیر، می‌توان پذیرفت که جایگاه خاندان وی در دربار عباسی سبب شد تا زبیر با خلفا و امیران نیز روابط نزدیکی داشته باشد. تألیف الاخبار الموفقیات به نام خلیفۀ عباسی، و حضور در دربار محمد بن طاهر، از امرای طاهریان در بغداد، و پیشنهاد تربیت فرزند خلیفه، و به‌روایتی پیشنهاد قضا به وی، تأییدی بر این موضوع است (خطیب، 9/ 486؛ تنوخی، 4/ 277، 278؛ سراج، 2/ 56؛ یاقوت، 3/ 1322؛ نیز نک‍ : GAL, I/ 147). 
مورخان و تراجم‌نویسانْ زبیر را محدثی ثقه، و از علمای بزرگ قریش در شعر، فقه، ادب، به‌ویژه علم انساب معرفی کرده‌اند (ابن‌ابی‌خیثمه، 2/ 923؛ خطیب، 9/ 486؛ ابن‌ندیم، 140؛ قاضی عیاض، 3/ 352). از جملۀ اشعار او می‌توان به هجو آل‌ابوطالب که هارون ابن جعفر جوابیه‌ای برای آن سرود (مرزبانی، معجم ... ، 484)، و نیز مرثیه‌ای در سوگ هشام بن مغیره، پدر ابوجهل، اشاره کرد (ابن‌حجر، الاصابة، 4/ 29؛ برای نمونه‌های دیگر شعر او، نک‍ : زبیر، الاخبار، 314، 242؛ یاقوت، 3/ 1323-1325؛ چراخ، 20، 21). 
مرزبانی در الموشح ضمن اشاره به دو کتاب زبیر دربارۀ کثیر: اخبار کثیر و اغارة کثیر علی الشعراء، سرقتهای ادبی نسبت‌داده‌شده به کثیر از جانب زبیر را متعصبانه و نامقبول دانست (ص 188). افزون‌بر وی، احمد بن علی سلیمانی نیز در کتاب الضعفاء، زبیر را از جاعلان حدیث برشمرد؛ اما ابن‌حجر ضمن رد نظر سلیمانی، احتمال داده که منظور وی کثرت روایات زبیر از راویان ضعیف مانند ابن‌زباله و ابن‌ابی‌بکر مؤملی بوده است (تهذیب، 3/ 313)؛ چنان‌که ذهبی نیز نظر سلیمانی را دربارۀ زبیر که گاه او را در شمار جاعلان و گاه منکرالحدیث دانسته، بی‌اساس خواند (نک‍ : میزان ... ، 2/ 66؛ نیز یاقوت، 3/ 1322؛ عمیر، 73)، اما عالمان دیگر مانند دارقطنی، خطیب بغدادی و بغوی در مورد ثقه‌بودن زبیر و اطلاع وی از اخبار پیشینیان و معاصرانْ اتفاق‌نظر داشتند و او را در دانش نسب‌شناسی و نیز شعر حجازیان حجت می‌شمردند، چنان‌که آثار وی نیز نشان از فضیلت و دانش وی داشت، و کمتر منبع ادبی، تاریخی یا جغرافیایی می‌توان نشان داد که از نقش مهم روایات وی در تألیف منابع عصرهای سپسین، تهی باشد (خطیب، 9/ 486؛ سخاوی، 1/ 352، 353؛ جربوع، «الاتجاه ... »، 356، 357، 361؛ عانی، 15؛ خالدی، 57). 
بنابر روایت ابن‌اثیر (6/ 77) در وقایع سال 227 ق، زبیر پس از اختلاف بـا علویان و تهدید از جانب آنهـا به عمویش، مصعب بن عبدالله (د 256 ق)، در عراق پناه برد و از حال خود و ترس از علویان به او شکایت کرد و از وی خواست برای رهایی از اوضاع پیش‌آمده از معتصم یاری جوید، اما به خواسته‌اش توجهی نشد؛ ازاین‌رو، احمد بن سلیمان را برای صحبت با عمویش واسطه قرار داد. مصعب در پاسخ به احمد، زبیر را نادان و عجول خواند و از وی خواست او را به سازگاری با علویان دعوت کند (نیز نک‍ : هوارت، 179؛ GAL, I/ 147). 
ابن‌ندیم به ورود مکرر زبیر به بغداد اشاره کرده، که آخرین بار در 253 ق/ 867 م بوده است. وی در بغداد با اسحاق موصلی دیدار داشت و پس از بازگشت به مدینه، دیگر بار آنجا را به قصد مکه ترک کرد و در 242 ق، از سوی متوکل عباسی به سمت قاضی آن شهر، که قبلاً پدرش عهده‌دار آن بود، منصوب شد (همانجا؛ خطیب، 9/ 486؛ سخاوی، 1/ 352؛ یاقوت، 3/ 1322، 1324). همچنین ابن‌عدیم از ورود او به طرسوس و نقل اخبار دربارۀ برخی از مهاجمان به آنجا خبر داده است (8/ 3747). 
زبیر با توجه به تألیفات بسیار در احوال شاعران و اخبار آنها، به نقد استنادی می‌پرداخت و نکاتی را ذکر می‌کرد که حاکی از میزان دقت وی در استناد اشعار و تصحیح اخبار مربوط به آنها بود. ازجمله کتابهای او در اخبار، کتاب اخبار حاتم طائی است که اکنون در دسترس نیست؛ اما در الاخبار الموفقیات صفحاتی به آن و ساختگی‌بودن اشعار حاتم اختصاص داده است (ص 334 بب‍ ‌؛ جربوع، همـان، 341)؛ بنابراین مرویـات زبیر سرشار از حکمهـای انتقادی دربارۀ شاعران بزرگ است که منبع استناد برای بسیاری از راویان پس از وی بوده است، چنان‌که مرزبانی در الموشح تقریباً برای اخبار تمام شاعران حجاز، به روایات و اخبار زبیر استناد کرده است. اهمیت اخبار زبیر مانند اخبار وی دربارۀ نصیب، تنها به انحصار نقل آنها توسط وی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه در استناد آن اخبار به افرادی است که با شاعر یا نزدیکان او معاصر بوده‌اند (نک‍ : همان، 336، 337؛ چراخ، 29؛ برای نمونۀ اخبار منحصر به زبیر، نک‍ : طبرانی، 1/ 122، 2/ 62؛ عانی، 18). 
زبیر تنها به جمع و تدوین اخبار اکتفا نمی‌کرد، بلکه صحت انتساب آن آثار را نیز مورد بررسی قرار می‌داد و در این بررسیها، آراء زبیر در نقد استنادی متون، مبتنی‌بر ذوق هنری و 60 سال تجربۀ علمی وی در روایت بود (جربوع، همان، 329، 343-346، 367). شیوۀ زبیر در بررسی متون، دقت او را در مستندکردن آنها بیشتر می‌کرد و این امر، وی را قادر می‌ساخت تا ویژگیهای دوره‌های مختلف ادبی را بشناسد و به پشتوانۀ آن آگاهی، بتواند مخصوصاً شعرهای جعلی و سرقتهای ادبی را تشخیص بدهد (بـرای نمونه، نک‍ : همـان، 368). از میان اخبار و انساب حجاز که زبیر به آنها توجه بسیار داشت و به‌ویژه از شعر آنها در بررسیهای اخبار بهره می‌برد، می‌توان به اخبار کسانی چون امیة بن ابی‌صلت، ابن‌زِبَعری و یزید بن معاویه (25-64 ق/ 646-684 م) اشاره کـرد؛ جالب آنکه برخی از اشعار ایشان را تنها وی روایت کرده است (همو، «تفرد ... »، 465-476؛ عانی، 18). 
در برخی منابع به دشمنی زبیر و پدرش بکار، و عمویش مصعب با اهل‌بیت (ع) تصریح شده است (ابن‌اثیر، 6/ 77، 132؛ ابن‌بابویه، 3/ 142). بسیاری از روایتهای او دربارۀ اهل‌بیت، که تنها منحصر به وی بوده، یا از قول او نقل شده، مانند روایت مربوط به آوازخوانی و حکمیت سکینه، دختر امام حسین (ع)، میان شاعران، کـه ابوالفرج اصفهـانی (2/ 359) و مرزبانی (نک‍ : الموشـح، 188، 189) از قول او نقل کرده‎اند، از نظر محققان شیعی بی‎اعتبار دانسته شده است (حاج‌حسن، 2/ 42-47). در میان علما نیز مرزبانیْ سرقتهای شعری کثیر، که زبیر گزارش کرده، را نامعتبر خوانده، و آن را بازتاب خصومت میان آن دو دانسته است که در پی هجویۀ کثیر دربارۀ فرزند عبدالله بن زبیر و روی‎گرداندن زبیر از اهل‎بیت پیش آمـده بود (نک‍ : الموشح، 188). شیخ مفید نیز او را در حدیث و نقل روایات از اهل‎بیت، مانند روایت ازدواج عمر با ام‎کلثوم غیر قابل اعتماد شمرده (ص 86 -90)، و علامۀ حلی وی را دشمن سرسخت علی (ع) و اهل‎بیت معرفی کرده است (ص 470)؛ اما برخلاف همۀ اینها، زبیر در تأیید برتری علی (ع) در خلافت پس از پیامبر (ص)، گاه به‌تصریح، و گاه به‌تلویح روایاتی قابل توجه دارد ( الاخبار، 465، 467؛ یاقوت، 3/ 1323؛ علامۀ حلی، 476).
با توجه به برخی از روایات، به نظر می‎رسد زبیر دربارۀ موضوعات مهم و خاص، سیاستی میانه در پیش می‎گرفت؛ مانند ماجراهای خلق قرآن، که در پاسخ به اسحاق بن راهویه از سویی مخالفت، و از سوی دیگر موافقت با آن را بدعت خواند (ابن‎ساعی، 372)؛ و نیز در پاسخ به سؤال متوکل دربارۀ برترین شخص پس از پیامبر (ص) با خود اندیشید که نام‎بردن از علی (ع) برای متوکل به‎منزلۀ ترجیح‎دادن او بر ابوبکر، و نام‎بردن از ابوبکر به‎منزلۀ برتردانستن او بر آل‌رسول‎الله است؛ ازاین‎رو، درنگ کرد و گفت: از مردم مدینه شنیدم که می‎گفتند ابوبکر بهترین صحابه، و علی (ع) بهترین خویشاوند است (یاقوت، همانجا).
زبیر در 84سالگی در مکه درگذشت. پسرش مصعب بر وی نماز گزارد و در قبرستان حجون کنار قبر علی بن عیسى هاشمی به خاک سپرده شد. احمد بن سلیمان طوسی و محمد بن عیسى ابن منصور از کسانی بودند که در تشییع جنازۀ وی حضور داشتند (خطیب، 9/ 486؛ ابن‎ندیم، 140).

آثـار

از زبیر بیش از 42 اثر در منابع گوناگون ذکر شده که بسیاری از آنها مربوط به اخبار حکیمان و شاعران، به‎ویژه اهل حجاز است (ابن‎ندیم، 140، 141؛ یاقوت، 3/ 1325، 1326؛ چراخ، 10-12؛ عانی، 16- 18؛ عتیق، 319)، و از آنها تنها شعر ابی‎دَهبَل جُمَحی و اخباره، و بخشهایی از اخبار حاتم طائی، و اخبار عبدالرحمان بن حسان موجود است (زبیر، الاخبار، 334 بب‍ ؛ جربوع، «الاتجاه»، 334). در گذشته بسیاری از آثار مفقود زبیر از منابع مهم و مورد استناد تراجم‎نویسان بوده است، چنان‌که ابوالفرج اصفهانی در الاغانی به اخبار احوص، اخبار کثیر، اخبار ابن‎میادة و اخبار ابن‌دُمینة، منسوب به زبیر، استناد کرده است (17/ 98، 99؛ نیز نک‍ : جربوع، همانجا، نیز 334، 335).

الف ـ چاپی

1. الاخبار الموفقیات: مجموعۀ روایاتی تاریخی در 19 جزء و 5 جلد که به نام موفق (د 278 ق) فرزند خلیفه متوکل عباسی تألیف شده است (ابن‎خیر، 335؛ عانی، 21، 456؛ هوارت، 179). این اثر مشتمل‌بر 439 خبر تاریخی و اجتماعی مربوط به دو قرن نخست هجری است که بدون استناد به کتابی خاص، مستقیماً از راویان با اسناد کامل آنها گردآوری شده است؛ ازاین‎رو، از منابع تاریخ اسلام در بررسی تاریخ سیاسی دورۀ اموی و عباسی به شمار می‎رود. ازجمله اخبار قابل توجه این اثر، مباحثی دربارۀ امام علی (ع)، مناسبات انصار با قریش، حکومت مأمون (که معاصر با مؤلف بوده)، و نـزاع میان انصار و امویان است (نک‍ : ص 477، 481-495؛ نیـز جعفریان، 258-263؛ عانی، 18، 19، 512). همچنین ذکر شرح حال برخی از شعرا و اشعار آنها نیز به لحاظ ادبی، این اثر را ارزشمند کرده است (ابن‎خیر، همانجا). بخش مفقود ایـن کتاب که دربرگیرندۀ 58 خبر تاریخی است، در شرح نهج البلاغۀ ابن‎ابی‌الحدید، موجود است (جعفریـان، همانجا؛ عانـی، 18، 19؛ نیـز نک‍ : زبیـر، الاخبار، 457 بب‍ ‎). ابن‎ عبدالبر در الانباه (ص 133)، و الاستیعتاب (3/ 879)، ذهبی در تاریخ الاسلام (2/ 185)، ابن‎حجر در الاصابة (1/ 450، 612، 2/ 54، 276) و سیوطی در الخصائص (1/ 308، 2/ 203، 268) ازجمله مؤلفانی‎اند که به این اثر استناد کرده‎اند.
2. جمهرة نسب قریش و اخبارها: اثری است دائرةالمعارف‎گونه که اطلاعات مهمی از تاریخ و زندگی فکری ـ اجتماعی و دینی پیش و پس از اسلام به دست می‎دهد و حاوی اخباری است که در آثار دیگر کمتر یافت می‎شود. زبیر در این اثر مطالب عمویش مصعب را در جهتی بسط داده که برخی از معاصرانش، مانند اسحاق بن ابراهیم موصلی دیگر آن را نه اثری نسب‎شناسی به معنای دقیق آن، بلکه کتاب روایت و اخبار به شمار آورده‎انـد (خطیب، 9/ 486؛ چـراخ، 22، 29؛ نیـز نک‍ : خالـدی، 57؛ روزنتال، 434 ,99). زبیر نسب‎نامه‎‎اش را کامل‎تر از مصعب ارائه داده، و برخلاف وی، کـه تنها به ذکـر والدین و فرزندان پرداخته، برای شخصیتها و رویدادها، به آیات، سخنان حکیمانه و حکایات استناد کرده است (خالدی، همانجا). زبیر و عمویش، اگرچه هر دو توجه ویژه‎ای به نسب مادری داشتند و در نسب‎نامه‎ها تمرکزشان بر قریش بود، اما زبیر بیشتر به صفات و فضایل ایشان توجه داشت تا روابطشان (همانجا؛ روزنتال، 96). زبیر در این کتاب شخصیت اشخاص و ویژگیهای زندگی آنها را در چهارچوب نسب و دودمان مردان و زنان قبیله‎ای از دوران متقدم زندگی اعراب پیش از اسلام تا میانۀ سدۀ 3 ق/ 9 م به تصویر می‎کشد (محمدی، 101، 104). این اثر از منابع مورد استناد مؤلفانی مانند ابن‎عساکر در تاریخ مدینة دمشق (8/ 295، 11/ 413، 15/ 100)، فاسی در العقد الثمین با بیش از 200 استناد (2/ 236، 3/ 136، 4/ 4)، و ابن‎ عبدالبر در الانباه بوده است (ص 42؛ برای اطلاع بیشتر، نک‍ : چراخ، 30).
3. المنتخب من کتاب ازواج النبی: این اثر گزیده‎ای از ازواج النبی ابن‌زباله است که زبیر راوی آن بود (نک‍ : منتخب ... ، 15، 16). برخی نام این اثر را تصحیف مزاح النبی دانسته‎اند (دعجانی، 1/ 24).
4. الفکاهة و المُزاح: این اثر با موضوعاتی که از نام آن هویدا ست، به کوشش جاسم دوسری به چاپ رسیده است.
5. اخبار ابی‌دهبل جمحی، که به کوشش کرنکو در مجلۀ جمعیة الملکیة الآسیویة در 1910 م، در لندن منتشر شده است (چراخ، 10). 

ب ـ منسوب

1. اخبار المدینة یا تاریخ المدینة: ازآنجا‌که در منابع کهن مانند الفهرست، در میان آثار زبیر نامی از اخبار المدینة‎ برده نشده (ابن‎ندیم، 140، 141)، و از سویی برخی گزارشهای سمهودی (2/ 117) و ابن‎نجار (25، 118)، و فاسی (شفاء ... ، 2/ 385، 391، 439)، از زبیر دربارۀ مدینه از قول ابن‎زباله نقل شده است، برخی احتمال داده‎اند که این اثر به‌نوعی تکرار اخبار المدینۀ ابن‎زباله باشد و با توجه به آنکه ازواج النبی ابن‎زباله را نیز به تنها راوی آن، زبیر، نسبت داده‎اند، این احتمال بعید به نظر نمی‎رسد (سمهودی، 1/ 22؛ دعجانی، 1/ 32). این اثر منبع مورد استناد مؤلفانی مانند ابن‎عساکر دمشقی در اتحاف الزائر (ص 113)، سخاوی در التحفة اللطیفة (1/ 390)، و عامری در بهجة المحافل (1/ 241، 388)، و به‎ویژه سیوطی در الخصائص (1/ 20، 31، 312، 320-322)، و ابن‎حجر در الاصابة (2/ 370، 3/ 57) بوده است. ابراهیم حربی (د 285 ق) با نقل گزارشهایی از زبیر دربارۀ شهر مدینه مانند مکان قبر پیامبر (ص)، فاطمۀ زهرا و ابوبکر، منزل پیامبر، و منطقۀ ذوالحلیفه در اطراف مدینه، ظاهراً نخستین کسی بود که اطلاعات تاریخی و جغرافیایی وی را به‎واسطۀ یحیی بن حسن علوی (د 277 ق) نقل کرده است (ص 367، 369، 379، 425).
2. العقیق فی المدینة: مشتمل‌بر اخباری دربارۀ وادی عقیق و دیگر وادیهای مدینه است و سمهودی تلخیص بخشهایی از آن را در وفاء الوفاء آورده است (1/ 56، 83، 3/ 186- 188). فیروزآبادی در باب پنجم المغانم به این اثر استناد کرده است (ص 377، 409). 

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: