صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / زازا /

فهرست مطالب

زازا


آخرین بروز رسانی : سه شنبه 22 آبان 1403 تاریخچه مقاله

زازا، بخشی از مردم کرد که با زبان و آداب‌و‌رسوم خاص خود در آناتولی شرقی زندگی می‌کنند.

نام‌شناسی

زازاها خود را زاز، کرد، کرمانج، دِمِلی و شارِما، و زبانشان را زازاکی، کردکی، کرمانجکی، دملکی و زونه ما (زبان ما) می‌خوانند. نام زازا را بیشتر، غیر زازاها به آنان اطلاق می‌کنند؛ به عبارت دیگر، برای این مردم، زازا نامی خارجی و غریبه است. زازاهای استان بینگول و زازاهای سنی‌مذهب جنوب دیاربکر، همچنین زازاهای علوی که در درسیم (تونجِلی) و ارزنجان زندگی می‌کنند، خودشان را کرد، و زبانشان را کردی می‌دانند. سنیهای ساکن موتکی، چَرمیک، چونگوش، سیورک و گرجر خود را دملی، و زبانشان را دملکی می‌دانند. زازهای علوی بینگول، کیغی، وارتو، هانیس و چاتْ زبانشان را زونه ما می‌نامند. زازهای اهل تسنن نیز که در الازیغ (العزیز) زندگی می‌کنند، به زازی معروف‌اند و زبانشان، زازاکی خوانده می‌شود (مالمیسانژ، سراسر اثر؛ کوریج، 10-11). لفظ شارما هم برای تفکیک زازاهای علوی/ قزلباش در نواحی بینگول، کیغی، وارتو، هانیس و چات از زازاهای شافعی‌مذهب به کار رفته است. 
نام «دلمیک» را نیز ارمنیان به زازاها اطلاق کرده‌اند (آساتوریان، «دلمیکها»، 409-412)؛ افزون‌بر‌این، در رویکردی خُرد و محلی‌تر، نامهای دیگری مانند سوبه (شوبه)، گینی، چارک، لول و کور و امثال آنها برای زازاها به کار می‌روند یا این مردمان، خود را با چنین نامهایی می‌شناسانند (کایغالاک، 60-63).

تبارشناسی

دربارۀ تبار زازاها دو روایت کاملاً متفاوت وجود دارد. تا اوایل سدۀ 14 ق/ 20 م، روایت عمومی، چه خود زازاها و چه دیگران، آنان را کرد می‌دانست و کمتر کسی در کردبودن آنها شک داشت؛ اما از این زمان به بعد، برخی از شرق‌شناسان اروپایی دیدگاههای تازه‌ای دربارۀ زازاها مطرح، و آنان را در ذیل عنوان مستقل زازا/ گوران، و جدای از کرد طبقه‌بندی کردند (آساتوریان، همانجا؛ مکنزی، 401-403)؛ با وجود این، بیشتر زازاها، خود را همچنان کرد می‌دانند. گولسون فرات بر پایۀ وحدت زبانی و فرهنگی، معتقد است آنچه زازاها و کرمانجها را از نظر روحی و ذهنی به هم پیوند می‌دهد، نه مذهب و گویش، بلکه تبار مشترک زبانی و فرهنگی در ذیل هویت کردی است (ص 144).
سردار یلدیریم (جم‍‌ ) نیز در تحقیقات میدانی خود در روستاهای زازا، از توابع هانی و لیجۀ دیاربکر، به این نتیجه رسیده است که نامهای متفاوت زازاها، مستقیماً در ارتباط با «کردبودن» آنها ست. واژۀ کرد، هم در میان کرمانجها و هم در میان زازاها، در مفهوم اصطلاحـی مشترک به کـار می‌رود؛ یعنی کرد ــ چنان‌که برخـی می‌گویند ــ در مقابل زازا قرار ندارد (نک‍ : بوزبغا، 52).
نام زازا در گفتمان رسمی یا ملی‌گرایانه در ترکیه، هم‌زمان، به اغوزها، هیتیها، سکاها، سومریان و ساسانیان نسبت داده می‌شود. نکتۀ مهم در این نسبت‌سازیها، آن است که هویت زازایی با گفتمان ملی‌گرایانۀ حاکم بر ترکیه ــ که مبتنی‌بر رد هویت کرد و کردستان است ــ تقابل نداشته باشد (اُزدمیر، 53ff.). افزون‌براین، در برخی از پژوهشهای اخیر، ادعا شده است که زازا با نام «زازان»، در بند ۱۹ کتیبۀ بیستون، منطبق است. به نظر می‌رسد، این ادعا چندان دقیق نباشد، زیرا شهر زازان در سواحل جنوبی رود فرات، و دور از جغرافیای محل زندگی زازاهای امروزی بوده است. همچنین، با بررسیهای انجام‌شده در این زمینه، مشخص شده که تلفظ این کلمه در کتیبـۀ بیستون بـا تلفظ واژۀ کنونـی زازا متفـاوت است (نک‍ : لزگین، جم‍‌ ). 
برخی از پژوهشگران با استناد به منابع عربی، مانند فتوح البلدان بلاذری، معجم البلدان یاقوت حموی، الکامل ابن‌اثیر و جز آنها، که اصطلاح «زوزان» یا «زوزان الاکراد» در آنها آمده، بر این باورند که ممکن است زوزان شکل نخستین زازا باشد. همچنین ادعا شده که اصل کلمۀ زازا در منابع عربی ـ اسلامی سده‌های میانه، زرزا یا زرزاریه بوده، و در سده‌های بعدی، زرزا به‌تدریج تحریف شده، و با افتادن حرف «ر» از آن، بـه زازا مبدل شده است (نک‍ : دمیـر، 107)؛ هرچند، احتمال تبدیل زرزا به زازا، با توجه به ساختار این کلمه، و همچنین دوری قلمرو جغرافیایی زرزاها از زازاهای کنونی، بعید به نظر می‌رسد. با توجه به اینکه «زوزان» در زبان کردی به معنای ییلاق (سردسیر) و کوهستان، و سکونتگاههای اصلی زازاها هم در نواحی مرتفع و کوهستانی بوده است، شاید بتوان گفت نام زازا از کلمۀ زوزان (زازان) گرفته شده باشد.
موضوع مهم دیگر، این است که واژۀ زازا در چه دوره‌ای وارد متون تاریخی و جغرافیایی شده است؟ آنچه روشن است، زازا در متون عربی و فارسی و دیگر منابع دوره‌های نخستین و میانۀ اسلامی به کار نرفته است، و سابقۀ کاربرد آن، از دورۀ عثمانی فراتر نمی‌رود. در منابع عثمانی، این واژه به 3 شکل گوناگون ظاظا، ذاذا و زازا ثبت شده است. نام زازا نخستین بار در زمان عثمانیها، در سیاحت‌نـامۀ اولیا چلبـی آمده اسـت (نک‍ : آلان‌اوغلو، 793-800). کلاودیوس جیمز ریچ، باستان‌شناس انگلیسی، که در 1820 م/ 1235 ق، به مناطق دیاربکر، پالو و موش سفر کرده، نوشته است: «در سراسر این مناطق، کردهایی با نام مستعار زازا زندگی می‌کنند که گویشی نامفهوم دارند» (ص 376).
افزون‌براینها، ازآنجاکه لفظ دنبلی/ دملی با نام زازاها به‌طور یکسان برای مردم قلمرو خاص به کار رفته است، زازاها را می‌توان همان طایفۀ دملی برشمرد (چاغلایان، «زازاها ... »، 5-13). با وجود این، با گسترش رسانه‌های عمومی در سدۀ اخیر، استفاده از نام زازا رواج بیشتری یافته، و این نام در سراسر جغرافیایی که زازاها به سر می‌برند، کاربرد پیدا کرده است. همچنین نامهای دیگری چون کرد، کرمانج، دملی و شارما که زازاها برای وصف خود به کار می‌بردند، رفته‌رفته به فراموشی سپرده شده‌اند.

جغرافیا و جمعیت

بنابر منابع دست‌اول از سده‌های میانه، خاستگاه زازاها بخشی از سرزمین بین‌النهرین عنوان شده، که بر مناطق موصل و بوتان منطبق است. زازاها در روند تاریخی، از این بخش به نواحی شمالی‌تر بین‌النهرین و جنوب شرقی ترکیۀ کنونی مهاجرت کردند (کایغالاک، 61-63). در حال حاضر، ولایات بینگول و درسیم در ترکیه، بیشترین جمعیت زازاها را در خود جای داده‌اند؛ افزون‌بر‌این، شمار بسیاری از زازاها در استانهای الازیغ، دیاربکر، اورفا، سیواس، آدیامان، ارزنجان، ارزروم، موش، بدلیس و شهرستانهای وابسته به آنها، به سر می‌برند. همچنین جمعیتی از زازاها در شهرهای بزرگ ترکیه و بسیاری از کشورهای اروپایی پراکنده‌اند. 
در مقیاسی جزئی‌تر، باید گفت که زازاها در این استانها ساکن‌اند: استان بینگول، در گنچ و سولخان، آداکلی، کارلی‌اوا، کیغی، یایلادره و دریدی‌سو؛ استان درسیم، در چمشگزک، هوزات، مازگیرا، ناظمیه، اواجیک، پرتک و پولونور؛ استان دیاربکر، در چرمیک، چینار، گونگوش، دجله، ایگیل، هانی، هارزرو، کوجاکوی، کولوپ؛ استان لیجه، در الازیغ، آلاجاکایا، آریجاک، کاراکوچان، کووانچیلار، مادن، پالو، سیروجه؛ استان ارزنجان، در چاییرلی، الیچ، کماخ، ترجان؛ استان ارزروم، در آش‌قلعه، چات، هانیس، پاسینلر، تکمان؛ استان سیواس، در کوچگیری (دیویرگی)، هافیک، ایمرانلی، کانگال، اولاش و زارا. همچنین جمعیت بسیار زیادی از زازاها در گَرگَر، آدیامان، موتکی بدلیس، وارتوئهِ موش، سیورک در اورفا، پوروتکۀ ملطیه/ ملاطیه، بایکان سرت، آراپگر اردهان، آق‌سرای، قارص، قیصر و گوموش‌خانه ساکن‌اند (همو، جم‍‌ ).
از نظر آب‌وهوا و جغرافیای طبیعی، قلمرو زازاها را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد؛ بیشتر زازاها در مناطق کوهستانی و ناهموار درسیم، بینگول، ارزنجان، چات، هانیس، وارتو و موتکی ــ که گاه ارتفاعی بیش از 500‘2 متر از سطح دریا دارند ــ زندگی می‌کنند؛ در مناطق جنوبی نیز جغرافیای زازانشین ملاطیه، الازیغ، دیاربکر، گرگر و سیورک قرار دارد. برخی از زازاها نیز در سواحل رودخانه‌های مراد (مناطق وارتا، سولخان، گنج، پالو)، فرات (چرمیک، چونگوش، پوتورگِه، گرگر، سیورک) و دجله (ایگیل، اِگانی، مادن، لیجه، هانی) سکونت دارند. بخش بزرگی از کوهپایه‌ها و کوههای درسیم، بینگول، کوه شیطان، کوه مونزور و کوه مرجان ــ واقع در رشته‌کوههای توروس داخلی ــ نیز دشتهای ملطیه، الازیغ، دیاربکر و موش، محل زندگی و فعالیت زازاها ست (همو، 61-73). 
به‌سبب فقدان سرشماری رسمی، جمعیت دقیق زازاها روشن نیست. برخی از نویسندگان جمعیت آنان را 3 تا 4 میلیون نفر (نک‍ : گانتر، 85-86؛ آساتوریان، «مقدمه ... »، جم‍‌ ) و برخی دیگر، حدود 5میلیون نفر تخمین زده‌اند (آراکلوا، 397-408). امروزه، بخش چشمگیری از جمعیت زازاها در جمعیت ترکها مستحیل، و نسبت به زبان و هویت خود بیگانه شده‌اند. 

سازمان ایلی

زازاها ساختاری عشیره‌ای دارند؛ از میان حدود 100 عشیرۀ درسیم، بیشترشان علوی‌مذهب‌اند (دنیز، 46). طایفه‌های پرجمعیت و پرنفوذ ساکن در این استان، عشیره‌های کورشیان، کوچیگیری، شیخ حسنان، شیخ مامدان، بالابان، خورمک، لولان، آلان، آودلان، چارکا، دمنان، دملی، گوران، بوتان و جافران‌اند. در استان بینگول، عشیره‌های آز، چارکان، خورمک، لولان، ناکشان، اِمران، سولاخان (سولهان)، شادیان، طاوز (طاووس)، یاماچ و زیکته زندگی می‌کنند. در منطقۀ پالو، عشیره‌های حاجی، کاسیمان و پارسی، و در سیورک هم عشیره‌های پیرون، بوجاک، خزران/ حاسران، مُدان، ناسانِ قره‌خان/ کاران/ کاراحان و تیرواک/ کرواک ساکن‌اند (باشران، npn.). موتکی، سکونتگاه عشیره‌های بوبان و زندر است. در شهر میدان نیز عشیره‌های بوبان، محمودی، کی‌بوران، ولو، جیندو و ایسو به سر می‌برند (چاغلایان، «شهر ... »، 175ff.). عشیره‌های ساکن در آدیامان و گرگر عبارت‌اند از: جیکان، چرکزان، درسیمان، دیرشان، فرشاتان، حاجیان، حاجی مِمِدان، هیدری، کوردان، مامان، ملک‌زاده، مکریان، پیروان و زیران. زازاهای حوالی قره‌داغ از عشیره‌های «محلی» یا «محلیان» به شمار می‌روند و عشایر سفان، شیطان، کالای‌بان، هوسوکان، خالتان و هامان را شامل می‌شوند. یکی از سکونتگاههای مهم زازاها، شهر وارتو است که 4 طایفۀ خرملک، لولان، آودلان و کلایوسیان در آن به سر می‌برند (گدیک، 219ff.).

اقتصاد

زازاها به‌طور عمده در اقلیمی کوهستانی و ناهموار زندگی می‌کنند و در قیاس با دیگر مناطق ترکیه، به‌سبب آب‌و‌هوای سخت قاره‌ای، از نظر اقتصادی، در وضعیتی نسبتاً عقب‌مانده قرار دارند. با توجه به شرایط جغرافیایی و ساختار عشیره‌ای جامعۀ زازا، اقتصاد آنها مبتنی‌بر کشاورزی و دام‌پروری است و شهرنشینی و صنعت در آن کمتر جای دارند. افزون‌براین، وفور دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و نهرها در منطقۀ زازانشین، سبب توسعۀ شیلات و ماهیگیری شده است. زنبورداری نیز از دیگر منابع درآمد مردم زازا ست. جاذبه‌های گردشگری مانند چشمه‌های آبگرم، طبیعت چشم‌نواز، ورزشهای آبی و اسکی سبب شده‌اند که این صنعت نیز در نواحی زازانشین گسترش یابد. قلعۀ پرتک، پارک ملی درۀ مونزور و جزایر شناور، از جملۀ جاذبه‌های مهم طبیعی و تاریخی‌اند وگردشگران را به خود جذب می‌کنند. باید توجه داشت که با افزایش مهاجرت و شهرنشینی از روستا به شهر، به‌ویژه از سالهای 1980 م به بعد، زازاها بیشتر در بخش خدمات شاغل‌اند. استانهای زازانشین مانند بینگول و درسیم منابع زیرزمینی غنی‌ای مانند آهن، مس، روی، سرب، کروم، فسفات، زغال‌سنگ، کربن و گچ دارند؛ با وجود این، سرمایه‌گذاری چندانی در حوزۀ صنعت، در این مناطق صورت نگرفته است (چاغلایان، «زازاها: تاریخ ... »، 75-96). 

دین و مذهب

زازاها نیز مانند دیگر گروههای کرد، مسلمان‌اند؛ البته شماری نیز مسیحی‌اند. زازاهای مسیحی که به «زازای سریانی» و «زازای ارمنی» مشهورند، در گرگر و آدیامان به سر می‌برند. برخی از محققان بر این باورند که این گروه از زازاها، اصالتی سریانی یا ارمنی داشته و به مرور زمان، جزو زازاها به شمار آمده‌اند (نک‍ : ترک‌دوغان، 82-98). بخش بزرگی از جامعۀ زازاها، شافعی‌مذهب، بخش کوچکی حنفی، و بخش مهمی هم علوی‌اند. بیشتر زازاهای مناطق درسیم، سیواس، ارزنجان، کیغی و وارتو علوی‌اند. زازاهای بینگول، دیاربکر، الازیغ و موتکی شافعی‌مذهب‌اند. بخشی از زازاهای مناطق چرمیک، چونگوش، سیورک و مادن حنفی‌اند. 
زازاهای سنی‌مذهب، سبک زندگی سنتی و محافظه‌کارانه‌ای دارند. مناطق زازانشین یکی از پایگاههای اصلی گروههای محافظه‌کار دینی، مانند حزب‌اللٰه کرد، جماعت نور/ زهرا (پیروان شیخ سعید نورسی) و گروههای سلفی است (کورت، جم‍‌ ). بیشتر زازاهای سنی، پیرو طریقت نقشبندیه‌اند. شمار بسیار کمی از آنها هم به طریقت قادریه گرایش دارند؛ البته بیشترْ جوانانی از مناطق فقیرتر، جذب این طریقتها می‌شوند (کایا، 257). بی‌شک، شیخ علی سبتی، پدربزرگ شیخ سعید و شیخ علی پالویی، نقشی اساسی در گسترش طریقت نقشبندیه در میان زازاهای اهل‌سنت داشتند. قدرت طریقتها در میان زازاها، بیشتر در جنبشهای اپوزیسیون کردی تجلی یافته است (سوباشی، 48).
در جامعۀ زازا، مردانی مذهبی با عنوانهایی مانند شیخ، سید و مالا/ مِلا وجود دارند که در زبـان زازا به آنها مُلّا می‌گویند و در میان مردم از نفوذ مذهبی، سیاسی و اجتماعی برخوردارند. شیوخ به مسائل مهمی می‌پرداختند که به کل جامعه مربوط بوده است، درحالی‌که ملاها توجه خود را بیشتر به امور کوچک‌تر محلی معطوف می‌داشتند (کایا، 99)؛ البته شیوخ و روحانیانی که منسوب به سادات‌اند، طبقۀ ثروتمند و متنفذ جامعه را تشکیل می‌دهند (سوباشی، 51).
بخش بزرگی از جامعۀ زازاها را علویان تشکیل می‌دهند که اهل‌سنت به آنان قزلباش (سرخ‌سر) می‌گویند. علویان زازا خود را پیروان راه حق، اهل حق، و فرزندان راه حق می‌نامند (سِولی، 43؛ گزیک، 32-38؛ دنیز، 52-53). مناسک دینی راه حق را افرادی با عنوان طالب، رهبر، پیر و مرشد انجام می‌دهند. هم‌نشینی و مصاحبت با پیران و بزرگان اهل حق و تبعیت مطلق از آنان ــ که از آن با تعابیری مانند راه اخوت و خویشاوندی خیالی هم یاد می‌شود ــ جزء جدایی‌ناپذیر آیین زازای علویان محسوب می‌شود. در نظـام اعتقادی علویـان ترک ــ که حول طریقت بکتاشیه گـرد آمده‌انـد ــ عوامـل اعتقـادی ایرانیِ آسیـای مرکزی چیره اسـت، درحـالی‌کـه در میـان علویـان زازا، عوامـل آنـاتولی ـ ایرانـی ـ بین‌النهرینی حاکم‌اند (دنیز، 82ff.؛ گزیک، 201).
علویان زازا نماز خود را به زبان ترکی، و در جموی/ جمخانه (محل اجتماع علویان) اقامه می‌کنند؛ آنها مناسکی چون قربانی‌کردن، نذری‌دادن، روزه‌‌گرفتن و ادای حج نیز انجام می‌دهند که در عبادات اسلامی، جایگاه مهمی دارند. بی‌شک یکی از عبادات و آداب مهم در میان زازاهای علوی، روزه‌داری است. روزۀ محرم (روزۀ دوازده‌امامی)، روزۀ نذری، روزۀ کفاره و روزۀ شکرگزاری ازجمله روزه‌های علویان زازا ست. عید قربان در میان علویان نیز همانند اهل‌سنت برگزار می‌شود. 

صفحه 1 از3

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: