صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / زاخو /

فهرست مطالب

زاخو


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 22 آبان 1403 تاریخچه مقاله

زاخو، شهری تاریخی، و مرکز شهرستان زاخو، از توابع استان دهوک در اقلیم کردستان عراق. این شهر میان °42 عرض شمالی و °37 طول شرقی قرار گرفته، و ارتفاع آن از سطح دریا 440 متر اسـت. زاخو در 53کیلومتـری دهوک ــ مرکز استـان ــ قرار دارد و فـاصلۀ آن از مرز عراق و ترکیه در شمال، 10 کمـ ، و از مـرز عراق و سوریه در غرب، 25 کمـ است. این شهر در شمال و شرق دشت هموار سندیان قرار گرفته که به عشیره‌ای به همین نام منسوب است. همچنین رود خابور، که یکی از شاخه‌های فرعی رودخانۀ دجله است، از وسط شهر می‌گذرد و آن را به دو بخش تقسیم می‌کند. رود هیزل نیز در بخش غربی شهر جریان دارد، هر دو رود در منطقۀ پیشخابور به رودخـانۀ دجله می‌ریزند. این شهر از هر 4 طرف بـا کوههایی بلند، به‌ویژه رشته‌کوههای کِره و جودی در شمال و بی‌خیر در جنوب احاطه شده است (خصباک، 99؛ شیخو، 29-30). 

سبب نام‌گذاری

تاریخ‌نگاران دربارۀ وجه تسمیۀ زاخو و تاریخ پیدایش این شهر اختلاف نظر دارند. در بیشتر پژوهشهای موجود کوشش شده است تا با اتکا به مباحث زبان‌شناختی و گاه رخدادهای تاریخی، که در محدودۀ زاخو اتفاق افتاده‌اند، سبب نام‌گذاری آن ریشه‌یابی شود (همو، 29-36؛ نیز نک‍ : عزاوی، 2/ 119؛ بدلیسی، 1/ 136؛ بابان، 1/ 138- 139). جمال بابان هنگام بحث از کوه زاخا که منسوب به زاخو ست، زاخ را واژه‌ای کردی، و به معنای عزم و قدرت می‌داند. این احتمال از آنجا تقویت می‌شود که در زبان عبری هـم، واژۀ زاخوتـا ــ که شـاید زاخو مشتق از آن بـاشد ــ به معنای قدرت و نصرت است. احمد نالبند، شاعر کرد، در شعری چنین می‌گوید: «چوومه زاخو زاخ مه دا خو»: به زاخو رفتم، جایی که به خود نیرو دادم و قدرتمند شدم (نک‍ : همو، 1/ 138، 139-140). برخی دیگر از پژوهشگران بر این باورند که نام زاخو برگرفته از زاخاریوس ــ از فرماندهان سپاه گزنفن و سردار یونانی ــ است که در هنگام بازگشت به یونان از این منطقه عبور کرد و بعدها نام او روی شهر باقی ماند و به دنبال تغییرات آوایی و واژگانی، به‌شکل کنونی زاخو درآمد (همو، 1/ 138؛ زاخویی، 15-16). گروهی نیز زاخو را برگرفته از کوه آزوخیس می‌دانند که در آثار کهن اروپاییها به آن اشاره شده است. کنراد پرویسر، سیاح اروپایی، هنگام عبور از زاخو می‌نویسد: ما خود را در برابر جزیرۀ زاخو، در سرزمینی کوهستانی یافتیم که شباهت زیادی به آزوخیس کهن داشت که پیش از این در دشت دیده بودیم (ص 38). 
 درحقیقت، آزوخیس (آزوخیز) مرکب از دو کلمۀ «آز» به معنای آو (آب)، و «خیز» به معنای دانه‌های شن ساحلی است؛ این اصطلاح تاکنون، در زبان اهالی منطقه به همین شکل به کار رفته است. همچنین امروزه آزوخیس عنوان ناحیه‌ای در شمال جزیرۀ مرکزی «خیزی دوئافی» است؛ ازاین‌رو، اینکه واژۀ آزوخیس توسط اروپاییها ثبت شده، و دراصل برگرفته از همان آو و خیز باشد، محتمل‌تر است. اگر چنین حدسی درست باشد، می‌توان این احتمال را داد که صورت اصلی آزوخیس، همان آبخیز باشد و البته ویژگیهای جغرافیایی زاخو آن را به یک حوضۀ آبخیز واقعی تبدیل کرده است (گولی؛ نیز برای آگاهی بیشتر در این باره، نک‍ : شیخو، 27- 39). 
زاخو در منابع اسلامی به‌صورت حسنیّه آمده است (ابن‌اثیر، 7/ 466؛ صدیق، 101)، و کاربرد آن تقریباً تا آغاز خلافت عثمانی همچنان رایج بود؛ اما در این زمان، کلمۀ زاخو جایگزین آن شد. در میانۀ سدۀ 10 ق/ 16 م، به‌سبب سکونت دو عشیرۀ سندی و سلیوانی در زاخو، این شهر به نام سندی سلیمانی (سلیوانی) هم شهرت یافت، اما عمر چندانی نداشت و در پی عدم کاربرد آن، واژۀ زاخو دوباره رایج شد و تا به امروز همچنان به کار می‌رود (عباسی، 3-4). 

تقسیمات اداری

زاخو از سال 921 ق/ 1515 م، به‌عنوان بخشی از امارت بهدینان، تابع ولایت دیاربکر و امارت کردستان بود و تا سقوط امارت بهدینان در 1258 ق/ 1842 م، همچنان سنجاق (شهرستان) آن بود؛ اما ولایاتی که مالیات و عواید زاخو را دریافت می‌کردند، بارها تغییر کردند و افزون‌بر دیاربکر، زاخو چند بار جزو موصل، بغداد و شهرزور شد که در جدول 1 دیده می‌شود: 

بعد از سقوط امارت بهدینان، زاخو تا تاریخ 1 اوت 1852، همچنان یک شهرستان بود و در این زمان، از نظر اداری به قضاء ارتقا یافت و قائم‌مقام، حاکم اداری آن شد. نخستین قائم‌مقام شهر هم عبدالله بک اول بود («باب ... »، npn.). از این زمان تا 1918 م، که دولت عثمانی سقوط کرد، زاخو تابع ولایتهایی بود که در جدول 2 آمده است: 

پس از تأسیس دولت عراق، زاخو جزو استان موصل شد و سرانجام با ایجاد استان دهوک در سال 1969 م، زاخو از موصل جدا، و جزو این استان تازه‌تأسیس شد (زاخویی، 178- 188). هم‌اکنون، زاخو به شکل فرمانداری ویژه در استان دهوک اداره می‌شود و شامل دو بخش درکار و رزگاری است. 

ترکیب قومی و مذهبی

اکثریت قریب‌به‌اتفاق ساکنان زاخو، کرد مسلمان‌اند. در کنار آنان، شماری مسیحی شامل کلدانیان کاتولیک، سریانیهای ارتودکس و ارمنیان هم در این شهر زندگی می‌کنند. همچنین، تا نیمۀ سدۀ 20 م، شماری از یهودیان در زاخو زندگی می‌کردند و یکی از محله‌های شهر به نام آنها بود (موصل ... ، 331؛ زاکن، 243؛ دملوجی، 153). مهم‌ترین عشایر ساکن در زاخو و حومۀ آن عشایر سندی، سلیوانی و گلی هستند (گولی و جوادی، 33-36).

اوضاع تاریخی و فرهنگی

از نظر تاریخی، زاخو یکی از کهن‌ترین شهرهای کردستان است و در جای‌جای آن آثار باستانی بسیاری باقی مانده است. از مهم‌ترین بناهای تاریخی شهر می‌توان به پل دلال و قلعۀ زاخو در مرکز شهر و قلعه‌های ارمشت، شابانی و زعفرانی در نواحی اطراف آن اشاره کرد (لوژان، 195). جنگ گزنفن، سردار یونانی، و کردوخیها در 401 ق‌م در شهر زاخو رخ داد (زاخویی، 3؛ بابان، 1/ 138). در 639 م شهر زاخو ــ که در آن زمان جزو سرزمین هکاری، از اقلیم جزیره بود ــ توسط مسلمانان عرب فتح شد و پس از این، در منابع عربی حسنیه نامیده شد (هروری، 45). حسنیه (زاخو) یکی از مهم‌ترین مراکز مقاومت در برابر خلافت اموی و عباسی بود. برای نمونه، منابع تاریخی اشاره می‌کنند که شداد کردی، فرمانروای حسنیه از یاران هارون شاری، رهبر خوارج بود که در 272 ق/ 855 م موصل را تصرف کرد و در مسجد جامع آنجا خطبه خواند. معتضد خلیفۀ عباسی (د 289 ق/ 902 م)، در ذیقعدۀ 281/ ژانویۀ 895، با شداد کردی جنگید و او را اسیر، و قلعه‌اش را ویران کرد. گفته شده است که شمار سپاهیان شداد در این زمان، حدود 10هزار نفر بوده است (طبری، 5/ 351؛ ابن‌اثیر، 7/ 466؛ صدیق، 101). 
زاخو در دورۀ ایلخانی (654-735 ق/ 1256-1335 م)، مرکز امارت سندیان شد و سرانجام، امرای بهدینان در سال 1509 م، آن را ضمیمۀ قلمرو خود کردند. از این زمان به بعد، زاخو محل تلاقی 3 امارت قدرتمند بهدینان، بوتان و هکاری بود (گولی و جوادی، 49). 
از سوی دیگر، زاخو از مهم‌ترین مراکز علمی و فرهنگی بهدینان و سراسر کردستان بود و به قول شرف خان بدلیسی، بیشتر علما و فضلای کرد از این ناحیه برخاسته‌اند (1/ 136). مشهورترین مدارس زاخو عبارت‌اند از: مدرسۀ بزرگ جامع، ارمشت، شیلان، ریسی، شرانش، بیتاسی، لیفی، کواشی، شلون، ئاسهی و بوصلی (زاخویی، 237). از علمای مشهور زاخو هم می‌توان به این افراد اشاره کرد: ابن‌حاجب سندی، از نحویون و نویسندۀ کتابهای الکافیة فی النحو، الشافیة فی الصرف و المنتهى فی اصول الفقه؛ عبدالرحمان کواشی، مؤلف فصوص الحکم؛ محمد شرانشی از مدرسان تفسیر، منطق و کلام در مدرسۀ اخلاصیه در شهر بدلیس، و نویسندۀ حاشیة على تفسیر البیضاوی و حاشیة على حاشیة الرسالة الوضعیۀ جرجانی، موجود در کتابخانه و مرکز اسناد ملی ایران (شم‍ 631/ 837)، همچنین صاحب «تعلیقات» کتاب شرح الشمسیة. او در 1010 ق/ 1601 م درگذشت (ادنه‌وی، 410؛ یونس، 228). از دیگر مشاهیر زاخو، شیخ یوسف افندی زاخویی، از مشایخ نقشبندی، و خلیفه شیخ طاهر نقشبندی ریکانی است (ریکانی، 30). شیخ یوسف هم‌زمان با تدریس علوم دینی، به فعالیتهای سیاسی هم اهتمام داشت و یکی از مهم‌ترین اقدامات سیاسی او حمایت از امیر بدرخان بیگ در حمله به مسیحیان نسطوری در 1846 م بود (لطفی، 8/ 489). 

مآخذ

ابن‌اثیر، الکامل؛ ادنه‌وی، احمد، طبقات المفسرین، به کوشش سلیمان بن صالح خزی، مدینه، 1417 ق/ 1997 م؛ بابان، محامی جمال، اصول اسماء المدن و المواقع العراقیة، بغداد، 1409 ق/ 1989 م؛ بدلیسی، شرف خان، شرف‌نامه، ترجمۀ محمد علی عونی، دمشق، 2006 م؛ پرویسر، کنراد، المبانی الاثریة فی شمال بلاد الرافدین، ترجمۀ علی یحیى منصور، بغداد، 1981 م؛ خصباک، شاکر، العراق الشمالی، بغداد، 1973 م؛ دملوجی، صدیق، امارة بهدینان، اربیل، 1372 ق/ 1952 م؛ ریکانی، هیرش کمال، مه‌لا ئه‌بوزه‌یدی کیسته‌یی و چه‌ند ده‌ستنڦیسین وی، دهوک، 2015 م؛ زاخویی، سعید حاج صدیق، زاخو ( الماضی و الحاضر)، دهوک، 2009 م؛ زاکن، مردخای، یهود کردستان و رؤسائهم القبلیون، ترجمۀ سعاد محمد خضر، سلیمانیه، 2011 م؛ شیخو سندی، وصفیه محمد، زاخو فی العهد الملکی (1921- 1958)، دهوک، 2014 م؛ صدیق توفیق، زرار، القبائل و الزعامات القبلیة الکردیة فی العصر الوسیط، اربیل، 2007 م؛ طبری، تاریخ، بیروت، 1987 م؛ عباسی، خضر، تاریخ بلدة زاخو، بغداد، دار دجله للطباعة و النشر، بی‌تا؛ عزاوی، عبـاس، موسوعة عشائر العـراق، بیـروت، 1425 ق/ 2005 م؛ گولی، نزار ایوب، تحقیقات میدانی؛ همو و غسان ولید جوادی، مقدمة فی تاریخ زاخو خلال العهد العثمانی (1515- 1918 م)، عراق، 2019 م؛ لطفی، حافظ احمد، تاریخ، استانبول، 1290 م؛ لوژان، گیوم، رحلة الی العراق 1866، ترجمۀ پ. حداد، بیروت، 2010 م؛ موصل ولایتی (سالنامه)، موصل، 1330 ق؛ هروری، درویش یوسف، بلاد هکاری، دهوک، 2005 م؛ یونس، ماجد محمد، امارة بدلیس فی العهد العثمانی 1514-1665 م، زاخو، 2017 م؛ نیز: 

«Bâb-ı Âsafî Ruûs Kalemi Defteri, no. 1452», BOA
نزار ایوب گولی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: