زاخاو
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 22 آبان 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273997/زاخاو
شنبه 24 آذر 1403
چاپ نشده
26
زاخاو، کارل ادوارد (1845-1930 م/ 1224- 1309 ش)، شرقشناس آلمانی و پژوهشگر متون دینی، جغرافیایی، تاریخی و زبانهای شرقی. زاخاو در نویمونستر، شهری در ایالت شلسویگ ـ هولشتاین زاده شد. وی در سالهای 1864-1867 م در دانشگاههای کیل و لایپزیگ زیر نظر اساتیدی همچون دیلمان، نولدکه و فلایشر به مطالعۀ زبانهای شرقی و سامی پرداخت و در 1867 م، در دانشگاه لایپزیگ با ارائۀ پایاننامهای با عنوان تصحیح المعرب جوالیقی به درجۀ دکتری رسید که نخستین اثر او در زمینۀ ادبیات عربی بود (فرهنگ ... ، 4/ 539؛ «ادوارد ... »، 253؛ ف.، 242). وی در سالهای بعد استاد زبانهای سامی دانشگاه وین شد. در 1876 م به کرسی استادی زبانهای شرقی دانشگاه سلطنتی برلین دست یافت که پیشتر استادانی چون فردریش روکرت و امیل رودیگر را بر خود دیده بود (گاتهایل، 107؛ ف.، همانجا). زاخاو در 1887 م، «برنامۀ آموزش زبانهای شرقی» را در دانشگاه برلین بنیاد نهاد و در آنجا به بسیاری از کسانی که قصد خدمت سیاسی در آسیا و افریقا داشتند، این زبانها را آموزش داد. او تا هنگام بازنشستگی (1920 م)، در هر دو سمت استادی و سرپرستی برنامۀ آموزشی به کار مشغول بود. همچنین دو نشریۀ «گزارشهای بخش زبانهای شرقی دانشگاه فریدریش ـ ویلهلـم در برلین» و نشریۀ «بایگانی مطالعات آلمانی دربارۀ زبانهای مستعمرات» را بنیان نهاد و خودْ سردبیر شد (گاتهایل، همانجا؛ وایل، 11؛ فرهنگ، 4/ 541). زاخاو برای شناخت بیشتر فرهنگ و زبانهای شرقی، به تدریس و مطالعات کتابخانهای اکتفا نکرد و به سفر و جستوجو در سرزمینهای شرقی پرداخت. نخستین سفر او در سالهای 1879- 1880 م به سوریه و عراق امروزی بود. وی گزارشی از مشاهدات خود را که شامل دو نقشه و 40 عکس بود، در کتابی با عنوان «سفر به سوریه و بینالنهرین» در لایپزیگ منتشر کرد. سفر بعدی وی در سالهای 1897- 1898 م، به سرزمینهای کهن بابل و آشور بود. دستاورد این سفر، 5 نقشه و 32 تصویر، در کتاب «سفر به فرات و دجله» در لایپزیگ چاپ شد. او دستنویسهای سریانی کتابخانۀ برلین را فهرست، و شمـاری از مهمترین آثار شرقی را نیز ترجمه و تصحیح کرد (گاتهایل، 106-107؛ فوسی، 136-137). زاخاو در این سفرها توجه و تمرکز ویژهای نیز به فرهنگ عامۀ مردم آنجا داشت و او را بر آن داشت تا به گردآوری و ترجمۀ «سرودههای عامیانۀ عربی بینالنهرین»، نیز تألیف کتابی با عنوان «داستانهای عربی عصر خلفا» (ترجمهای از کتاب الداریات علی بن محمد شابشتی) بپردازد (فرهنگ، همانجا، نیز 544). زاخاو در 1873 م، پژوهش مهم خود با عنوان «تاریخ و گاهشماری خوارزم» را منتشر کرد و ضمن آن، برای نخستین بار دو مأخذ بسیار مهم ــ رسالۀ فهرست کتب محمد بن زکریاء الرازی نوشتۀ بیرونی، و المشاطة لرسالة الفهرست نوشتۀ غضنفر تبریزی؛ هر دو ضمن مجموعۀ شم Or. 133 کتابخـانۀ دانشگاه لیدن ــ را دربـارۀ زادگاه و زادروز و سالمرگ بیرونی، و نیز فهرست خودنوشت آثار بیرونی، به پژوهشگران شناساند (زاخاو، «تاریخ ... »، I/ 475-476، «مقدمه بر ... »، x-xi, xvi-xvii). زاخاو با نگارش این اثر، مهیای تصحیح الآثار الباقیۀ ابوریحان بیرونی شد (برای تفصیل، نک : کرامتی، <بخش زندگینامه>).زاخاو در سال 1878 م براساس 4 (درواقع 3) نسخۀ خطی شناختهشده تا آن زمان، و همگی کمابیش متأخر، ویراستی انتقادی از الآثار الباقیۀ ابوریحان بیرونی فراهم آورد که همراه با مقدمهای مفصل به آلمانی با عنوان «تاریخشناسی ملل شرقی» در لایپزیگ منتشر شد. او با آگاهی کامل از ارزش و اهمیت متن و نگارنده، آن را به انگلیسی ترجمه، و در 1879 م، در لندن به چاپ رسانید. به عقیدۀ گلدشمید، این تصحیح از برترین نمونههای ویرایش متون کهن در جهان به شمار میرود که سبب معرفی این متن و شهرت زاخاو شد و همچنان نیز تصحیح معتبر این اثر است و سایر نویسندگان از آن بهره میجویند (ص 130). دستنویسهای بهکاررفته در چاپ زاخاو عملاً از یک خانواده بودند و افتادگیهای بزرگ و چشمگیر مشترک داشتند که البته زاخاو این افتادگیها را با عبارتی در چاپ خود مشخص کرده بود. در 1912 م، لئونید بوگدانف دستنویسی از الآثار الباقیة، با تاریخ کتابت 616 ق، را از تهران برای فروش، به موزۀ آسیایی سنپترزبورگ فرستاد که زالمان (ص 861-870) پس از بررسی آن دریافت که بسیاری از افتادگیهای چاپ زاخاو را میتوان به یاری آن تکمیل کرد. تقیزاده نیز در 1937 م، در پژوهشی دربارۀ زردشت، براساس دستنویسی از کتابخانۀ سپهسالار تهران و دستنویسی نویافته در استانبول، بخشهایی از این افتادگیها را منتشر کرد (ص 948-951: متن عربی، 951-954: ترجمۀ انگلیسی). روزنتال نیز در پژوهشی دربارۀ احمد بن طیب سرخسی (ص 122- 124: ترجمۀ انگلیسی، 132-134: متن عربی) بخشی از این افتادگیها را براساس دستنویس نویافتۀ استانبول منتشر کرد. در 1952 م، کارل گاربرس (ص 45-68) و یوهان فوک (ص 69-98) براساس همین دستنویس بهترتیب 1 و 6 افتادگی چاپ زاخاو را (بخش شایان توجهی از آنها منتشرشده در آثار پیشتر گفتهشده) در مجموعۀ «متون چاپنشدۀ اسلامی» منتشر کردند که عموماً به «ساقطات» نامور، و در بعضی افستهای چاپ زاخاو، با آن منتشر شده است. ا. ب. خالدوف نیز براساس دستنویسی در سنپترزبـورگ، افتادگیهای دیگری از چاپ زاخاو را منتشر کرده است (ص 147- 171) که البته بخشهایی از آنها در دستنویس استانبول نیز بودند، اما آنها بدان توجه نکرده بودند؛ این ساقطات برخلاف آنچه گاربرس و فوک منتشر کردهاند، حتى نزد بیرونیشناسان نیز چندان شناختهشده نیست (برای تفصیل، نک : کرامتی، <بخش معرفی الآثار الباقیة>). زاخاو همچنین اثر دیگر ابوریحان بیرونی، تحقیق ما للهند را تصحیح، و به همراه ترجمۀ انگلیسی آن در لندن منتشر کـرد (نک : عقیقی، 2/ 388؛ وایل، 4-5). از دیگر آثار مهم زاخاو در حوزۀ تاریخ علم دورۀ اسلامی میتوان به نظارت او بر تصحیح طبقات الکبیر ابنسعد در 9 جلد و کتاب حقوق اسلامی برپایۀ فقه شافعی اشاره کرد (همو، 11؛ «ادوارد»، 253؛ اسمیث، 177-181). زاخاو بهموازات پژوهشهایش بر زبان عربی، به تحقیق و مطالعه در حوزۀ متون آرامی و سریانی، بهویژه تهیۀ فهرستی از نسخههای خطی سریانی کتابخانۀ برلین و ترجمۀ آلمانی متون حقوقی سریانی پرداخت. نخستین اثر او در این زمینه، تصحیح و چاپ «نوشتههای سریانی تئودوروس موپسوئستیائی» بود («ادوارد»، همانجا؛ فرهنگ، 4/ 539). او همچنین به تصحیح مجموعهای از پاپیروسهای آرامیزبان بهدستآمده از جزیرۀ الفیله پرداخت و بهصورت رشتهمقالاتی در نشریههای علمی منتشر کرد (هیرشفلد، 817-826؛ «ادوارد»، همانجا؛ وایل، 9؛ عقیقی، 2/ 389). زاخاو متنی سریانی متعلق به سدۀ 6 م، و از منابع مهم در شناخت مسیحیت و تقابل آن با دیگر ادیان، بهویژه در ایران دورۀ ساسانی، به نام «وقایعنامۀ اربـلا» را در برلین ترجمـه و چاپ کـرد (نک : نویسنر، 144). او همچنین مقالاتی دربارۀ گسترش مسیحیت در آسیا و ایران نوشت (نک : فرهنگ، 4/ 544). زاخاو بهسبب فعالیتهای علمی و تألیفاتش، از برجستهترین خاورشناسان جهان به شمار میرود؛ همین امر باعث شد تا به عضویت مراکز معتبر و سرشناس فرهنگی در سراسر جهان ازجمله فرهنگستان علوم برلین، بهعنوان مشاور عالی دولت آلمان، نیز فرهنگستانهای علوم روسیه (سنپترزبورگ) و اتریش، و انجمن شرقشناسی آمریکا درآید. او همچنین عضو وابستۀ انجمن سلطنتی آسیایی انگلستان، و عضو افتخاری دانشگاههای لایپزیگ و آکسفرد شد (ف.، 242؛ گاتهایل، 107). فهرستی از آثار منتشرشدۀ زاخاو تا زمان حیات وی، در جشننامهای که دانشجویان وی به مناسبت 70سالگیاش تهیه کردند، آمده است (وایل، 1-12؛ برای معرفی جشننـامه، نک : اشپرنگلینگ، 336-338). سرانجام زاخاو در سـن 85سالگی در برلین درگذشت («ادوارد»، 253).
عقیقی، نجیب، المستشرقون، قاهره، 1980 م؛ فرهنگ خاورشناسان، به کوشش پرویز مشکیننژاد، تهران، 1388 ش؛ کرامتی، یونس، بیرونیشناخت (منتشرنشده)؛ نیز:
«Eduard Sachau», Archiv für Orientforschung, np., 1930-1931, vol. VI; F., A., «Eduard Sachan», JRAS, 1931, vol. LXIII, no. 1; Fossey, C., «Ë. Sachau, Am Euphrat und Tigris», Revue archéologique, 1902, vol. XL; Fück, J., «Sechs Ergänzungen zu Sachaus Ausgabe von al-Bīrūnīs », Documenta Islamica inedita, ed. id., Berlin, 1952; Garbers, K., «Eine Ergänzung zu Sachaus Ausgabe von, al-Bīrūnīs Chronologie orientalischer Völker», ibid.; Goldsmid, F. J., «Sachau’s Albirúní», JRAS, 1888, vol. XX, no. 1; Gottheil, R., «Achmed Taimur Pasha, Thedor Nöldeke, and Edouard Sachau: An Appreciation», Journal of the American Oriental Society, Michigan, 1931, vol. LI, no. 2; Hirschfeld, H., «Review of Aramäische Papyrus und Ostraka aus einer jüdischen Militär-Kolonie zu Elephantine», JRAS, 1912; Khalidov, A. B., «Dopolneniya k tekstu al-Byruny po le ningradskoy i stambul’skoy rukopisyam.», Palestinskiy sbornik, np., 1954, no. 4(67); Neusner, J., «The Conversion of Adiabene to Christianty», Numen, Leiden, 1966, vol. XIII, no. 2; Rosenthl, F., Aḥmad b. aṭ-Ṭayyib al-Saraḫsî, New Haven, 1943; Sachau, C. E., Introd. Chronologie orientalischer Völker, Leipzig, 1878; id., Zur Geschichte und Chronologie von Khwarizm, Wien, 1873; Salemann, C. H., «Zur Handschriftenkunde. I. al-Bîrûnî’s al-Âtâr al-bâqiyah», Bulletin de l’Académie Impériale des Sciences de St. Pétersbourg, St. Petersburg, 1912; Smith, H. P., «Sachau on the Mohammedan Legal System», The American Journal of Semitic Languages and Literatures, ed. E. Sachau, Chicago, 1899, vol. XV, no. 3; Sprengling, M., «A War-Time Anniversary Volume», ibid., 1917, vol. XXXIII, no. 4; Taqizade, H., «A New Contribution to the Materials Concerning the Life of Zoroaster», Bulletin of the School of Oriental Studies, London, 1937, vol. VIII; Weil, G., «Die Schriften Eduard Sachaus», Festschrift Eduard Sachau, ed. id., Berlin, 1915.هما میرانصاری ـ هدى اویارحسین
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید