صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / زاب، رود /

فهرست مطالب

زاب، رود


آخرین بروز رسانی : سه شنبه 22 آبان 1403 تاریخچه مقاله

زاب، دو شاخابۀ رود دجله با نامهای زاب بزرگ و زاب کوچک. 
این دو رود در مناطقی که جریان داشته‌اند، گاه به نامهای محلی نیز خوانده می‌شدند؛ چنان‌که در مناطق کردنشین، زاب بزرگ را زی‌بادینان، و زاب کوچک را زی‌کویه می‌خوانند. همچنین، در ایران، زاب کوچک، لاوین، کلوی و کلاس خوانده می‌شود (بابان، 1/ 133- 137؛ افشین، 1/ 186-187). مارکوارت در باب ریشه‌شناسیهای احتمالی زاب، آن را با واژۀ دِب و دِبا در زبان آرامی باستان، 
به معنای گرگ، پیوند داده است. به گفتۀ وی، ارمنیانْ گایل را در معنی گرگ، و یونانیانْ واژۀ لوکوس را در معنای گرگ به کار می‌برند (ص 429-430). بااین‌همه، در زبان آشوری، واژۀ زابو به معنای جریان‌یافتن و دیوانه‌وار رفتارکردن هم آمده است («فرهنگ ... »، XXI/ 9, 10). یاقوت نیز در سدۀ 7 ق/ 13 م، از زاب به‌سبب مسیر و جریان تند آن و سیلابهایش، به‌عنوان «زاب‌المجنون» یاد کرده است (2/ 903؛ نیز بدلیسی، 146-147). مارکوارت سرچشمۀ اصلی این رودها را کوههای ارمنستان و مسیر بالای آن را مناطق ارمنی‌نشین دانسته است (ص 429). 

1. زاب بزرگ

که در متون آشوری، با نامهای زابان، زاباتو و زابو به معنای «زاب بالایی»؛ در متون کلاسیک یونانی، لوکوس؛ در متون بیزانسی، هومگاس تزاباس؛ در سریانی، زابا؛ و در متون ارمنی، به‌صورت زاو آمده است (همو، 429-430؛ بیوار، 37؛ EI2, XI/ 366). 
رودخـانۀ زاب بزرگ بـا درازای حدود 460 کمـ ، از نواحـی کوهستانی جنوب شرقی وان در ترکیه در نزدیکی مرز ایران، سرچشمه می‌گیرد و در جهت جنوب غربی جریان می‌یابد؛ سپس، به سمت جنوب تغییر مسیر می‌دهد و پس از گذر از نواحی کوهستانی استان هَکاری، در جنوب شرقی ترکیه، به منطقۀ کردنشین شمال عراق وارد می‌شود. پس از آن، به سمت جنوب شرقی تغییر مسیر می‌دهد؛ در آنجا چندین رودخانه به آن می‌پیوندند و این آبها در سد باخما مورد استفاده قرار می‌گیرند. آنگاه به جهت جنوب غربی در نزدیکی شهر رواندز (ه‍ م)، در اقلیم کردستان عراق در حدود 45کیلومتری جنوب شهر موصل، به دجله می‌پیوندد (کلانتر، 91-94؛ IA, XIII/ 445). 

2. زاب کوچک

که در متون آشوری، زابوساپالو، به معنی زاب پایین (EI2، همانجا)؛ در متون کلاسیک یونانی، کاپروس به معنی گراز (استرابن، VII/ 197) و زاپاتس (گزنفن، III/ 145, 219)؛ و در متون یونانی بیزانسی هومیکروس تزاباس، به معنی زاب کوچک یا هتروس تزاباس به معنی زاب دیگر آمده است (EI2، همانجا). 
زاب کوچک از تلاقی چند رود تشکیل شده است. بیش از 200 کمـ ، طول دارد و از بلندیهـای پیرامون پیرانشهر، در استـان آذربایجان غربی ایران، سرچشمه می‌گیرد و در جهت جنوب جریان می‌یابد. این رودخانه در مسیر ابتدایی خود، لاوین خوانده می‌شود؛ تاآنکه در نواحی جنوبی پیرانشهر ریزابه‌هایی را دریافت می‌دارد و از ‌آن پس، کلاس هم نامیده می‌شود؛ سپس، از مسیری کوهستانی و از میان دره‌هایی ژرف و پرپیچ‌و‌خم در جهت جنوب شرقی جریان می‌یابد، و وارد منطقۀ سردشت می‌شود و آب رودخانۀ چم‌چومان را دریافت می‌دارد و به سمت غرب تغییر مسیر می‌دهد. این رود در مسیر خود حدود 30 کمـ از مرز میان ایران و عراق را تشکیل می‌دهـد و در محلی به نام ارزنه یا مرزنه به سمت خاک عراق جاری می‌گردد؛ در آنجا، وارد سد دوکان می‌شود و پس از خروج از آن و عبور از شهر آلتون‌کوپری، به سمت جنوب می‌رود و در 80کیلومتری بالای تکریت به دجله می‌پیوندد (افشین، همانجا؛ «راهنما ... »، I/ 59, 89, 93). 
کرانه‌های میان دو زاب به‌سبب دشتهای حاصلخیز، محل شکل‌گیری دولتها و تمدنهای بزرگی چون آشور و حکومتهای نیمه‌مستقل کوچک بوده است (دیاکونف، 199-200، 207- 208، 214؛ مارکوارت، 428-431؛ «راهنما»، I/ 214). همچنین، منطقۀ میان دو زاب در دورۀ پارتیها در محدودۀ سرزمین ادیابن (آدیابنه) به مرکزیت آربلا/ اربلا (بعدها اربیل) جای داشت و جزو قلمرو پارت به شمار می‌رفت (پیگولوسکایا، 112؛ بیوار، 88) و سپس‌تر مسیحیت از الرها به آنجا منتقل شد و گسترش یافت و به‌صورت اسقف‌نشین درآمد و کلیساهایی در آنجا بر پا گردید («راهنما»، I/ 238-239؛ برانر، 759-761). 
از نیمۀ نخست سدۀ 1 ق/ 7 م، در جنگهای ایران و روم، و در لشکرکشیهای امپراتوران موریس و هراکلیوس علیه ایران، از زاب یاد شده است. هراکلیوس (610-641 م) در لشکرکشیهای خود توانست از طریق دو رود زاب به سمت پایین کرانۀ شرقی دجله، به مقابل کاخ ساسانی در دستگرد در شمال تیسفون برسد (آیلرس، 486؛ باری، II/ 242)؛ به نظر می‌رسد قسمت پایین زاب بزرگ قابل کشتی‌رانی بوده، و از قایقهای بادی برای رسیدن به نواحی پایین‌دست استفاده می‌شده است (کریستن‌سن، 241؛ «راهنما»، I/ 557-558). 
در دورۀ اسلامی، از مهم‌ترین وقایع و جنگها در کرانۀ رود زاب، نبرد عبیدالله بن زیاد، والی اموی، با ابراهیم بن اشتر در 67 ق/ 686 م، بود که به کشته‌شدن عبیدالله انجامید (طبری، 6/ 86). همچنین در کرانۀ زاب کبیر در 132 ق/ 750 م، آخرین خلیفۀ اموی، مروان بن محمد دوم، از سپاهیان عباسی، به رهبری علی بن عبدالله ابن عباس شکست خورد (همو، 7/ 432-435؛ یعقوبی، 2/ 344-345؛ مسعودی، 6/ 73-74). 
جغرافیانویسان سده‌های نخستین اسلامی از این دو رود با نامهای زابین، زابان، زاب‌الکبیر یا زاب‌الاعلى و زاب‌الصغیر، زاب‌الاصغر یا زاب‌الاسفل یاد کرده، و اراضی میان این دو رود را از مراکز ییلاقی کردهای هذبانیه دانسته‌اند (حدود ... ، 48؛ ابن‌خردادبه، 93، 174-175، 214؛ اصطخری، 77؛ ابن‌حوقل، 208، 225، 228؛ مقدسی، 145؛ یاقوت، 2/ 902-904). آنها سرچشمۀ زاب بزرگ را کوههای ارمنیه دانسته، و آب آن را ابتدا سرخ‌رنگ ذکر کرده‌اند که در بـاشَزّی، دو مرحله‌ (ح 48 کمـ ) مـانده به موصل، صاف می‌شد. این رودخانه در یک‌فرسخی حدیثۀ موصل در کرانۀ شرقی دجله به این رود پیوند می‌خورده است؛ همچنین آنها سرچشمۀ زاب کوچک را کوههای سلق، میان شهرزور و آذربایجان، دانسته‌اند که در فاصلۀ میان دقوقا و اربیل جریان داشته، و در سن، از نواحی بارما، به دجله می‌پیوسته است (همانجاها؛ لسترینج، 37, 38, 73, 80, 90-92, 194). 

مآخذ

ابن‌حوقل، محمد، صورة الارض، به کوشش کرامرس، لیدن، 1937 م؛ ابن‌خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1306 ق/ 1889 م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1870 م؛ افشین، یدالله، رودخانه‌های ایران، تهران، 1373 ش؛ بابان، حامی جمال، اصول اسماء المدن و المواقع العراقیة، بغداد، 1989 م؛ بدلیسی، شرف‌الدین، شرف‌نامه، به کوشش محمد عباسی، تهران، 1343 ش؛ پیگولوسکایا، ن.، شهرهای ایران، ترجمۀ عنایت‌الله رضا، تهران، 1369 ش؛ حدود العالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340 ش؛ دیاکونف، م. م.، تاریخ ماد، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، 1345 ش؛ طبری، تاریخ؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به کوشش شارل پلا، پاریس، 1877 م؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906 م؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، 1415 ق/ 1995 م؛ نیز: 

The Assyrian Dictionary, eds. I. J. Gellb et al., Chicago, 1961; Bivar, A. D. H., «The Political History of Iran Under the Arsacids», The Cambridge History of Iran, vol. III(1), ed. E. Yarshater, Cambridge, 1983; Brunner, Ch., «Geographical and Administrative Divisions: Settlements and Economy», ibid., vol. III(2); Bury, J. B., A History of the Later Roman Empire: From Arcadius to Irene, London, 1889; Christensen, A., L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, 1944; EI2; Eilers, W., «Iran and Mesopotamia», The Cambridge ... (vide: Bivar); IA; Kalantar, B. et al., «Zab River (Iraq) Sinuosity and Meandering Analysis Based on the Remote Sensing Data», The Intemational Archives of the Photogrammetry, 2002, vol. XLIII; Le Strange, G., The Lands of the Eastern Caliphate, London, 1966; Markwart, J., Südarmenien und die Tigrisquellen, Wien, 1930; The Middle East Intelligence Handbooks 1943-1946, Iraq and the Persian Gulf ... , London, 1987; Strabo, The Geography, tr. H. L. Jones, London, 1966; Xenophon, Anabasis, tr. C. L. Brownson, London etc., 1968. 
شیوا جعفری ـ یونس صادقی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: