رامندی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 7 مهر 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273720/رامندی
چهارشنبه 18 مهر 1403
چاپ نشده
رامندی / râmandi/ ، نام گروهی از گویشهای تاتی، که به گروه گویشهای ایرانی تعلق دارند و در منطقۀ رامند در جنوب و جنوب غربی قزوین در دامنۀ کوه رامند رایجاند. این منطقه بیشترین جمعیت تاتزبان ایران را دارا ست. در تقسیمبندیهای یارشاطر («تمایز ... »، 282) و لکوک (ص 490)، گویشهای رامندی همراه با گویش اشتهاردی با عنوان گروه جنوبی آورده شدهاند و از لحاظ زبانی به گویشهای تاتی خلخال نزدیکاند. نزدیکی جغرافیایی گویشهای منطقۀ رامند همسو با نزدیکی زبانشناختی آنها ست بهنحویکه اهالی منطقه این گویشها را بهآسانی درک میکنند (یارشاطر، «دستورزبان ... »، 22).گویشهای منطقۀ رامند استان قزوین در شهرستان تاکستان و بوئینزهرا رایجاند و عبارتاند از: گویش شهرهای تاکستان و اِسفَرورین (نام محلی: اِسوَروَرین، اِسبَرین، اِسپَرین) و روستاهای قَرقَسین، خروزان و محمودآباد در شهرستان تاکستان؛ گویش شهرهای شال (نام محلی: چال)، دانسفهان (نام محلی: دانِسبُن، دُنِسبُن)، سَگزآباد (نام محلی: سِیزُوَه، سَزجُوَه) و روستاهای ابراهیمآباد (نام محلی: بِرمُوَه)، خوزنین، خیارج (نام محلی: خیاره)، قلعهگنجی، شادمهان، مشکینتپه، خیرآباد و قلعۀ عبدالربآباد در شهرستان بوئینزهرا (رحمانی، 16-17).براساس سرشماری سال 1390 ش جمعیت مناطق تاتزبان رامند حدود 130هزار تن بوده است (نک : «درگاه ... »، بش ). زبان گفتوگوی رایج در این مناطق تا چند دهۀ پیش ترکی بود. اما در دهههای اخیر، گرایش مردم به زبان فارسی بیشتر شده است، درحالیکه شهرها و روستاهای اصلی رامند زبان رامندی را حفظ کردهاند. مردم برخی از روستاها، مانند شارین و ولازگرد، به هر دو زبان تاتی و ترکی گفتوگو میکنند. با وجود نزدیکی نسبی گویشهای رامندی، تفاوتهای بسیاری در واژگان و صرف و نحو آنها دیده میشود؛ همچنین، تفاوتهای زبانی میان گویشوران هر گویش وجود دارد. از یک سو، وجود ویژگیهای دستوری شایان توجه و حفظ بسیاری از ویژگیهای کهن در صرف، نحو و واژگان و از سوی دیگر، اهمیت موقعیت جغرافیایی این گویشها در بازسازی سیر تحول زبانهای ایرانی شمال غربی بر اهمیت این گویشها میافزاید. در گفتار گویشوران سالمند، جنبههای کهنی از هر گویش حفظ شده است و نسل جوانتر بسیاری از ویژگیهای کهن را به کار نمیبرند، زیرا آنها را فراموش کردهاند و یا قدیمی و ازمدافتاده میدانند. بهطورکلی، گرایش عمومی همۀ این گویشها در جهت سادهشدن و یکدستشدن صورتها و ازمیانرفتن تمایز حالت و جنس است (یارشاطر، همان، 24). مردم مناطق تاتزبان بهطورعموم سهزبانه هستند. زبانهای فارسی و ترکی تأثیر زیادی بر جنبههای مختلف گویش تاتی گذاشتهاند.گویشهای تاتی یکی از مهمترین شاخههای زبانهای ایرانی شمال غربی را تشکیل میدهند. یارشاطر گویشهای ایرانی بازمانده در مناطق شمال غربی ایران را در زیرگروههایی تقسیمبندی کرده، که یکی از آنها، گروه گویشهای جنوب و جنوب غربی قزوین است و گویشهای تاتی اطراف رامند را در بر میگیرد (همانجا). لُکوک (ص 489-490) براساس پژوهشهای یارشاطر و دیگر پژوهشهای موجود دربارۀ گویشهای ایرانی شمال غرب ایران، گروه گویشهای آذری را ــ که به گفتۀ او در محل به تاتی موسوماند ــ به 5 دسته تقسیم کرده است که یکی از آنها، گروه گویشهای جنوبی رایج در جنوب قزوین است. رضایی باغبیدی (ص 5) نیز زبانها و گویشهای ایرانی نو را برپایۀ قرابتهای ساختاری و جغرافیایی به دو گروه اصلی غربی و شرقی تقسیم میکند و یک گروه از زبانها و گویشهای ایرانی نو غربی را گویشهای شمال غربی میداند که خود 4 زیرگروه را شامل میشود؛ یکی از این زیرگروهها، گویشهای آذریاند که گاه تاتی خوانده میشوند و عبارتاند از: اشتهاردی، تاکستانی، چالی، خوینی، رودباری، سَگزآبادی، هزاررودی و جز آن.یارشاطر («دستورزبان»، 22-23) گروه رامندی را به این دو گروه شمالی و جنوبی تقسیم میکند: رامندی شمالی، شامل تاکستانی، اسفرورینی و چالی؛ رامندی جنوبی، شامل خیارجی، خوزنینی، ابراهیمآبادی، دانسفهانی و سگزآبادی. مشخصترین وجهتمایز این دو گروه، فعل yar/ yard در رامندی شمالی در برابر فعل kar/ kard در رامندی جنوبی است. در میان گویشهای رامندی شمالی، گویش چالی از همه محافظهکارتر، و ضمایر عاملی را نیز حفظ کرده است؛ در مقابل، تاکستانی در حوزۀ صرف و نحو از تحول بیشتری برخوردار است. ضعیفشدن ساخت کنایی در فعل متعدی گذشته و ازمیانرفتن پایانۀ جمع مستقیم، از نشانههای این تحول در تاکستانی است. یکی از ویژگیهای مشترک رامندی جنوبی، همانندی بسیار در حوزۀ واژگانی است. ابراهیمآبادی بیشتر از دیگر گویشهای این گروه ویژگیهای ساخت کنایی را حفظ کرده است. تلفظهای سگزآبادی از دیگر گویشهای گروه متمایز است.
جلال آلاحمد در تاتنشینهای بلوکزهرا (نک : مآخذ) به شرح زندگی روزمره و آدابورسوم رایج در دو روستای ابراهیمآباد و سگزآباد پرداخته است. این روستاها در فاصلۀ 4-5کیلومتری از یکدیگر در دامنۀ شمال شرقی کوه رامند در جنوب قزوین قرار گرفتهاند. در فصل هفتم این کتاب، یک ترانه، قطعهای به زبان محلی، چند افسانه، مثلها و ناسزاها و نمونهای از مکالمات روزمره بهصورت آوانگاری و همراه با ترجمۀ فارسی آورده شده است. فصل آخر این پژوهش مشتمل است بر فرهنگ مختصر گویش تاتی این دو روستا همراه با معنای فارسی واژهها، چند ویژگی آواشناختی و دستوری و صرف افعال در این دو گویش.پس از سخنرانی هنینگ و جلبتوجه محققان به گویشهای ایرانی منطقۀ آذربایجان و قزوین، احسان یارشاطر در 1334 ش/ 1955 م از تاکستان دیدن کرد و دریافت که روستاهای تاتزبان دیگری نیز در رامند وجود دارند و در سفرهایی به این منطقه، اشعار محلی، داستانها، بخشهای توصیفی و مواد واژگانی و دستوری این گویشها را گردآوری کرد و برای نخستینبار به معرفی مقدماتی گویشهای تاتی منطقۀ رامند و ویژگیهای کلی این گویشها پرداخت (نک : «گویشها ... »، 240-241). وی از ناشناختهماندن گویشهای تاتی، که یکی از مهمترین گروههای زبانهای ایرانی به شمار میروند، تعجب کرد؛ زیرا تحقیق دربارۀ زبانهای ایرانی بیش از صد سال پیش آغاز شده بود. یارشاطر به مطالعۀ دستور توصیفی 9 گویش مرتبط از میان گویشهای تاتی رایج در منطقۀ رامند و برخی مناطق اطراف آن پرداخت که همه در جنوب و جنوب شرقی قزوین واقعاند. بیشتر این گویشها برای نخستینبار ضبط و بررسی میشدند (نک : «دستورزبان»، 18). او دادههای تحقیق خود را که در چند سفر کوتاه به روستاهای تاتزبان (از 1334 تا 1342 ش/ 1955-1963 م) گردآوری کرده بود به چاپ رساند که تنها اثر یارشاطر دربارۀ تاتی در قالب یک کتاب مشروح است (نک : همان، سراسر اثر). گویشهای مورد بررسی در این اثر شامل گویشهای اشتهاردی، چالی، خیارجی، ابراهیمآبادی، سگزآبادی، دانسفهانی، تاکستانی، خوزنینی و اسفرورینی است که یارشاطر آنها را تاتی جنوبی نامید. او در این کتاب، پس از معرفی روستاهای تاتزبان منطقۀ رامند به بررسی واجشناختی و صرفی 9 گویش یادشده پرداخته است. ازجمله مباحث این کتاب عبارتاند از: بررسی اسم، شامل شمار، جنس، حالت؛ حروف اضافه؛ صفت؛ انواع ضمیر؛ جنبههای مختلف ساخت افعال. دیگر آثار وی بهصورت مقاله یا کتابی مختصر تألیف شدهاند. یارشاطر مدخلهایی از دایرۃالمعارف ایرانیکا (Iranica) را نیز به توصیف گویشهای تاتی اختصاص داده است.ایرج افشار در سال 1334 ش/ 1954 م رسالهای دربارۀ گویش رامندی، با عنوان لغات فرس قدیم، یافت که شخصی از اهالی یکی از روستاهای رامند در 1276 ق/ 1859 م آن را تألیف کرده بود و به نام «لغات اهل قزوین» وقف کتابخانۀ مدرسۀ سپهسالار شده بود. در این کتاب، واژگان گویشهای منطقۀ رامند در زمان تألیف رساله ثبت شده است. نویسندۀ رساله در صفحۀ اول، این رساله را به این صورت معرفی کرده است: «لغت اهالی دهات قزوین که فرس قدیم است و بلوک رامند نامیده میشود». گردآورندۀ این رساله نخست، مفردات را با معانی آنها، سپس اصطلاحهای مربوط به پیشهها را آورده، و در پایان، کاربرد ضمایر و افعال را با معادل فارسی آنها نوشته است. بیشتر واژههای گردآوریشده در این اثر از گویش یک روستا ست، اما به واژههای رایج در دیگر روستاهای منطقه نیز اشاره شده است. این رساله را منوچهر ستوده در 1334 ش تصحیح، و بههمراه معادلهای این واژهها و عبارتها در گویش چالی منتشر کرد (نک : مآخذ). یارشاطر («دستورزبان»، 2) واژههای این رساله را از گویش اهالی خیارج دانسته، اما آلاحمد («اشارهای ... »، 325) آنها را ابراهیمآبادی به شمار آورده است.علیمحمد آقاعلیخانی (ص 146-152) به بررسی گویش تاتی بلوکزهرا بهویژه روستای خیارج (در زبان محلی: خیارَه) پرداخته، و دستورزبان پایۀ گویش خیارجی و گزیدهای از واژهها، اصطلاحها، ضربالمثلها و شعرهای این گویش، همچنین آدابورسوم اهالی را گردآوری کرده است. محمد راسخمهند در پژوهشی (نک : «مفعولنمایی ... »، 8-14)، به بررسی مفعولنمایی افتراقی در گویشهای تاتی جنوبی، و در پژوهشی دیگر (نک : «نگاهی ... »، 2-11)، به پیبستهای ضمیری در این گروه پرداخته است. رضا رحمانی (نک : سراسر اثر) روستاها و شهرهای تاتزبان در استان قزوین را معرفی، و دستورزبان تاتی را توصیف کرده است. هادی درزی رامندی و مریم درزی رامندی در 1391 ش 14 داستان کوتاه تاتی دانسفهانی را گردآوری کرده، و به فارسی برگردانده، و به چاپ رساندهاند (نک : مآخذ). علیاکبر پورقاسم در 1392 ش به مطالعۀ ساختمان حروف اضافۀ گویش تاتی دانسفهان، برپایۀ برنامۀ کمینهگرا، پرداخته است (نک : مآخذ).
همخوانهای گویشهای رامندی عبارتاند از: / p, b, t, d, č, ǰ, k, g, q, x, f, v, s, z, š, (ž), h, (Ɂ), m, n, l, r, (w), y/ . واکههای رامندی / a, â, i, u, o, ö, e/ هستند که بسته به محیط آوایی، ممکن است واجگونههایی نیز داشته باشند. همخوان / w/ کاربرد محدودی دارد (در خیارجی، dawij «بباف!»؛ در خوزنینی، ewa «آب») و در بیشتر گویشهای رامندی در تقابل با v نیست و احتمالاً واجگونۀ v است. در سگزآبادی، همخوانهای / k/ و / g/ معمولاً بهصورت / č/ و / ǰ/ تلفظ میشوند: čâr «کار»، meǰow «باید». درصورتیکه / h/ ، / Ɂ / یا یک نیمواکه حذف شود، کشش جبرانی واکه رخ میدهد: mö:r «مهر». در هجاهای بیتکیه، / e/ معمولاً کوتاه و یا حذف میشود؛ مثال در خیارجی: b(e)šia «او رفت». حذف / e/ از پیشوند فعلی -be در برخی گویشها، خوشۀ آغازینی به وجود میآورد که b در آن واکرفته میشود و با همخوان بیواک بعدی همگون میگردد؛ مثال در ابراهیمآبادی: bekat «او <مذکر> افتاد»، که بهصورت [pkat] تلفظ میشود. تکیۀ واژگانی در گویشهای رامندی سبب تمایز میشود. تکیه در تمایز اسمها، ضمیرها و فعلها تاثیرگذار است (یارشاطر، «دستورزبان»، 31ff.).
اسمها در رامندی به دو گروه مذکر و مؤنث تقسیم میشوند. صرف اسمها شامل نظامی متشکل از دو شمار مفرد و جمع و دو حالت مستقیم و غیرمستقیم است (همان، 65). ابزار خاصی برای تعریف اسمها وجود ندارد. / i/ «یک»، بهعنوان عدد یک و حرف تعریف نکره به کار میرود؛ مثال در سگزآبادی: i miardá be i zania «یک مرد بود و یک زن». گاهی نیز / i/ بعد از اسم نکره افزوده میشود که ظاهراً از «یای وحدت» در فارسی وام گرفته شده است؛ مثال در سگزآبادی: i revj-i «یک روز». اسمهای مفرد صرفنشده ممکن است در معنای عام یا جمع به کار روند. مفعول مستقیم مفرد بهطور معمول با استفاده از حالت غیرمستقیم نشان داده میشود؛ مثال در خیارجی: deraxt-e berbin «درخت را ببر!». استفاده از حالت غیرمستقیم برای مفعول از مفعولنمایی افتراقی پیروی میکند و بستگی به بیجان، جاندار یا انسان، معرفه یا نکره بودن، مفعول ممکن است با حالت مستقیم یا غیرمستقیم نشان داده شود (راسخمهند، «مفعولنمایی»، 8-14)؛ مثال در ابراهیمآبادی: gandem-e bebe ârd ka «گندم را ببر و آن را آرد کن»؛ hasan-e gandem ârd ka «گندم حسن را آرد کن» (یارشاطر، همان، 65-67).دو شمار مفرد و جمع در گویشهای رامندی وجود دارد که معمولاً دو حالت مستقیم و غیرمستقیم متمایز دارند. پایانۀ جمع غیرمستقیم در بیشتر گویشها یکسان است اما پایانۀ جمع مستقیم بسیار متنوع است.تمایز جنس در اسمها، صفتها، برخی ضمیرها و برخی صورتهای فعلی وجود دارد و قواعد و اصول آن بهخوبی رعایت میشود. بهطور کلی تمایز جنس مؤنث در گفتار نسلهای مسنتر بهصورت یکدستتری رعایت میشود. تکواژ جنس مفرد برای اسمهای مذکر، صفر و برای اسمهای مؤنث، / a-/ بدون تکیه است. در اسمهای جمع، جنس نشان داده نمیشود. بهطور کلی، گویشهای رامندی در جنس اسمها با یکدیگر همسو هستند (همان، 68).حفظ حالت غیرفاعلی در اسمها و ضمیرها از دیگر ویژگیهای مهم گویشهای رامندی است. در گویشهای رامندی بین دو حالت مستقیم و غیرمستقیم در شمار مفرد و جمع تمایز وجود دارد. در حالت مستقیم، اسم مفرد مذکر در تمام گویشهای رامندی با صورت صرفنشده و سادۀ اسم بیان میشود. اسم مفرد مؤنث معمولاً مختوم به / a-/ بدون تکیه است. حالت غیرمستقیمِ اسم مفرد مذکر در همۀ گویشهای این گروه با افزودن / e-/ بدون تکیه ساخته میشود، اما اسمهای مؤنث در حالت غیرمستقیم نیز همان پایانۀ حالت مستقیم را دارند. تمایز جنس در اسمهای جمع وجود ندارد، اما حالت مستقیم و غیرمستقیم در گویشهای رامندی، برای اسمهای جمع، از یکدیگر متمایزند. تنها در تاکستانی و دانسفهانی، پایانۀ جمع غیرمستقیم در حالت مستقیم نیز به کار میرود (یارشاطر، «دستورزبان»، 73-75). حالت مستقیم برای نشاندادن فاعل، حالت ندایی، عامل در زمان گذشتۀ فعل متعدی در بیشتر گویشها نیز برخی مفعولها مانند مفعول مستقیم نکره و مفعول حروف اضافۀ پسین به کار میرود. حالت غیرمستقیم برای نشاندادن حالت اضافی، عامل در زمان گذشتۀ فعل متعدی در برخی گویشها نیز برخی مفعولها، مانند مفعول مستقیم معرفه و مفعول برخی حرفهای اضافۀ پسین به کار میرود (همان، 96-116).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید