کوهی کرمانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 31 شهریور 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273690/کوهی-کرمانی
سه شنبه 25 دی 1403
چاپ شده
7
کوهیِ کِرْمانی، حسین، از پیشگامان گردآوری مواد فرهنگ مردم بهویژه ادبیات شفاهی، شاعر، ادیب و روزنامهنگار.حسین کوهی کرمانی در 1276 ش در روستای بادامان، از توابع کرمان، به دنیا آمد؛ دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاه خود گذراند. او در مکتبخانۀ روستا قرآن، دیوان حافظ، تاریخ معجم و برخی دیگر از آثار تاریخی ـ ادبی را خواند (کوهی، از شهریور ... ، 1/ 7). کوهی از ایام جوانی، ذوق و علاقۀ فراوانی به گردآوری آثار ادبی فرهنگ مردم داشت. بنابر آنچه خود نوشته است، در ایام جوانی، افسانهها، ترانهها، دوبیتیها و اشعار محلی روستاهای کرمان را گردآورده، و بهصورت جنگنامههایی تنظیم کرده بود (همو، پانزده ... ، 5). کوهی در جوانی به روضهخوانی نیز علاقهمند بود، ازاینرو، چندی در شهر کرمان در محضر یکی از استادان به روضهخوانی پرداخت (بهزادی، 313)؛ همچنین، ذوق و قریحۀ شاعری داشت و از جوانی دربارۀ موضوعات اجتماعی، سیاسی و ادبی شعر میسرود، تا اینکه به دنبال هجوی به عندلیب الشعرا معروف شد؛ اما، خود این تخلص را نپذیرفت و کوهی را برگزید (همانجا). او در 25سالگی، از کرمان به تهران آمد؛ و چندی برای امرارمعاش به مشاغل گوناگونی پرداخت؛ اما سرانجام به مطبوعات روی آورد و در دفتر روزنامۀ نوبهار، به سردبیری محمدتقی بهار، مشغول کار شد. کوهی علاقۀ خاصی به کار روزنامهنگاری داشت و در 1301 ش، موفق شد امتیاز ماهنامۀ نسیم صبا را دریافت کند (همانجا)؛ نخستین شمارۀ این نشریه در 1302 ش منتشر شد (صدرهاشمی، 301). نسیم صبـا نشریهای ادبی ـ اجتمـاعی بود که به مباحث دنیای سیاست هم میپرداخت و گاه مطالبی انتقادی از اوضاع سیاسی منتشر میکرد (آرینپور، 3/ 62)؛ همین مسئله و مسائل مالی سبب شد انتشار این نشریه ناپیوسته شود (همانجا). کوهی بهسبب نشر مطالب انتقادی دربارۀ دولت وقت، از 1307 تا 1309 ش، به زندان افتاد؛ پس از آزادی، چندی در روستاهای اطراف کرمان اقامت کرد و بار دیگر به گردآوری افسانهها، دوبیتیها و اشعار محلی مردم این مناطق پرداخت (کوهی، همانجا).کوهی در 1310 ش، به تشویق محمدتقی بهار، مجموعهای از 120 ترانه با عنوان ترانههای ملی (فهلویات)، که در روستاهای کرمان ثبت کرده بود، منتشر کرد (همان، 5-6). همان سال، مستشرقانی چون هانری ماسه و کریستنسن این ترانهها را به زبان فرانسوی و آلمانی ترجمه و منتشر کردند؛ بعدها، ترجمههایی از این اثر به زبانهای انگلیسی و روسی نیز منتشر شد (همان، 6). کوهی در 1311 ش، نشریۀ نسیم صبا را پس از یک دوره تعطیلی، دوباره منتشر کرد. وی در مقدمۀ جدید نشریه، هدف از انتشار آن را پرداختن به موضوعات ادبی و فکاهی اعلام کرد که به معنای احتراز از انتشار موضوعات سیاسی بود (صدرهاشمی، 302). از ویژگیهای مطالب دورۀ جدید نشریه، انتشار مرتب ترانههای محلی ایران بود که خود او گردآوری کرده بود (همانجا). در 1313 ش، کوهی در سمت آموزگار مشغول تدریس شد. علیاصغر حکمت، که از علاقۀ فراوان کوهی به ادبیات عامه آگاهی داشت، و همچنین ثبت و ضبط ترانهها و افسانههای محلی را ضروری میدانست، در کسوت وزیر وقت، کوهی را برای گردآوری فرهنگ مردم و عناصر شفاهی آن، به مأموریت تحقیقات میدانی فرستاد. حاصل تحقیقات میدانی کوهی، که در روستاهای کاشان، نطنز، ابیانه، اصفهان و اطراف آن صورت گرفته بود، بهصورت کتابی با عنوان چهارده افسانه از افسانههای روستایی ایران در 1314 ش، منتشر شد؛ این کتاب بهسبب بسامد بالای نام شاه و وزیر در افسانهها، توهین به مقام شاهنشاهی تلقی، و از سوی حکومت وقت توقیف شد و مشکلاتی برای نویسنده پیش آورد. کوهی ناگزیر، با تغییراتی، دوباره آن را منتشر کرد (نک : ه د، پانزده افسانه). چهارده افسانۀ کوهی 20 سال بعد، با افزودن یک افسانۀ دیگر بهصورت اصلی و غیرتحریفشده با عنوان پانزده افسانه از افسانههای روستایی ایران در 1333 ش منتشر شد؛ در این نسخۀ جدید، اکبر تجویدی به فراخور محتوای هر افسانه، تصاویری را کشید که به تجسم فضای افسانهای آن کمک کرد (آرینپور، 3/ 460-461). کوهی نخستین کسی معرفی شده است که مأمور گردآوری افسانهها و ادبیات شفاهی شده بود؛ اما روش علمی گردآوری فرهنگ مردم در پانزده افسانه چندان عملی نشده است (محجوب، 1/ 56)؛ زیرا راویان، روایتهای مختلف، زمان و مکان افسانهها مشخص نیست. نکتۀ دیگری که دربارۀ پانزده افسانه میتوان بیان کرد این است که کوهی بهنوعی افسانهها را بازنویسی، و آنها را به زبان ادبی نزدیکتر کرده است. رویکرد کوهی در اثر دیگرش، هفتصد ترانه از ترانههای روستایی ایران به شیوه و روش علمی گردآوری مطالب فولکلوریک نزدیکتر است. هفتصد ترانه نخستینبار در 1322 ش منتشر شد؛ این اثر حاصل تلاشها و پژوهشهای میدانی او ست که با اقبال بسیاری از سوی طرفداران فرهنگ مردم و فولکلورشناسان خارج از ایران روبهرو شد (کوهی، هفتصد ... ، ث). در ابتدای کتاب، محمدعلی فروغی از طرف بنگاه مردمشناسی و فرهنگستان، از تلاشهای کوهی برای گردآوری ترانهها و افسانههای محلی تقدیر کرده است (ص 2-4). از مهمترین ویژگیهای هفتصد ترانه 5 قطعه آهنگ است که ابوالحسن صبا برای برخی از ترانههای این کتاب تنطیم کرده است؛ 3 قطعه از این آهنگها با صدای کوهی کرمانی تهیه و تنظیم، و نت آنها در ابتدای کتاب آورده شده است. محمدتقی بهار در مقدمهای که بر این کتاب نوشته، به اصطلاح «فهلویات» اشاره کرده، و آن را مترادف با ترانههای محلی دانسته است. محمدتقی بهار اشعاری را که در منابع دورۀ اسلامی، مانند تاریخ قم، المعجم فی معاییر اشعار العجم و راحة الصدور آمده است، و همچنین فهلوی یا فهلویات را با «بیت پهلوی» یا «گلبانگ پهلوی» یکی دانسته، و آنها را آهنگهایی متناسب با ابیاتی در آواز دشتی و گوشۀ بختیاری ذکر کرده است. محمدتقی بهار لفظ ترانه را بر هفتصد ترانۀ کوهی، از لحاظ آهنگ، مناسب دانسته است؛ زیرا هر قطعۀ کوچکی که دارای لحنی از الحان موسیقی باشد میتواند ترانه باشد؛ ازاینرو به اعتقاد وی، تصنیفهای امروزی نیز نوعی ترانه است (ص 12-14). آنچه مقدمۀ محمدتقی بهار را بر هفتصد ترانه از هر حیث، ارزشمندتر میسازد بیان ضرورت گردآوری ترانههای محلی و ملی است. به نظر بهار، اشعار و دوبیتیهای محلی، اگرچه از دیدگاه ادیبان و علما بیارزش است، اما «از لحاظ حال و لطف طبیعی و شناختن عادات و حالات و تصورات و تعبیرات مردم» و هم از نظر شناخت لغات، لهجه و ویژگیهای مرتبط با مردمشناسی مهم، و مطالعۀ دربارۀ آن ضروری است (ص 18). اشارۀ دقیقی که بهار بر ضعف و نقص روشن گردآوری کوهی در اثر قبلیاش بیان کرده است حذف آهنگهای دلنوازی است که مردم محلی همراه ترانهها مینواختند. در هفتصد ترانه علینقی وزیری و ابوالحسن صبا با تهیۀ نت آهنگهای محلی، برخی از آنها را ثبت و ضبط کردهاند (همو، 20). نکتۀ دیگری که در روش گردآوری این ترانهها درخور اهمیت است شکلها و روایتهای گوناگون یک ترانه یا دوبیتی است که کوهی با ذکر مکان ثبت آن به آنها اشاره کرده است؛ همچنین، کوهی برخی الفاظ دشوار و نامأنوس را در پانوشت هر صفحه معنا کرده است. در توضیحات برخی از ترانهها، بسیاری از آدابورسوم و باورهای مردم، که کوهی هنگام پژوهش میدانی با آن روبهرو بوده، بیان شده است (آرینپور، 3/ 497). برای نمونه، در بیتی از یک دوبیتی که در موطن کوهی، یعنی کوه بادام، رواج دارد نام «کَیشو» چادر و سرپوش ویژۀ زنان آن منطقه آمده است: نشونی میدهم خواهی نخواهی/ همون چش زاغ کیشو ور سر انداز. کوهی کیشو را نوعی چادر مربعشکل دانسته، که مخصوص زنان بلوک خنامان و کوه بادامان است (هفتصد، 37)؛ یا اشاره به مرغ دوغ یا جغد در یک بیت از ترانهای دیگر، که کوهی دربارۀ آن نوشته است: مرغ دوغ همان جغد است که روستاییان کرمان آن را مرد گلهداری دانستهاند که در شیر گوسفندان آب اضافه میکرده، انفاق نمیکرده، و به عابران دوغ نمیداده، ازاینرو، بهصورت جغد درآمده است، دائم تشنه است و هر شب دوغ دوغ میکند (همان، 54). ذکر مناطق، شهرها و روستاها یا اماکن معروف و شرح آن از سوی کوهی از دیگر ویژگیهای هفتصد ترانه است.گاه ترانههای محلی از حوادث و وقایع سیاسی ـ تاریخی گذشته متأثر است و کوهی در توضیح برخی از آنها، به شرح واقعه نیز پرداخته است. برای نمونه، در یک دوبیتی آمده است: خبر اومد که دشتستون بهاره/ زمین از خون احمد لالهزاره/ / خبر ور مادر پیرش رسونید/ که احمد یک تن و دشمن هزاره؛ این دوبیتی به مبارزۀ احمد دشتستانی با نیروهای انگلیسی در زمان ناصرالدین شاه در بندر بوشهر و کشتهشدن احمد اشاره دارد. مراثی احمد دشتستانی در نواحی جنوب شرق ایران بسیار رایج است (همان، 39). از دیگر آثار کوهی میتوان به تاریخ تریاک و تریاکی در ایران اشاره کرد که در آن، کوهی به گردآوری همۀ اسناد و منابع تاریخی، مصوبات مجلس دربارۀ تریاک و افیون، اشعار و قطعات ادبی، خواص طبی و مضرات آن، حکایتها و وقایع تاریخی مرتبط با تریاک در ایران پرداخته است؛ این اثر کوهی فاقد هرگونه تحلیل اجتماعی یا ادبی است و فقط اسنادی متعدد دربارۀ تریاک در ایران است (نک : سراسر کتاب).کوهی همچنین 2 مقاله با عنوانهای «فولکلور» و «فولکلور؛ دوبیتی یا ترانه» نوشته است که در مجلۀ مردمشناسی در 1335 ش و مجلۀ ایندوایرانیکا منتشر شده است؛ این مقالهها از حیث تعریف ترانه و دوبیتی، بخشی از تاریخ مطالعات فولکوریک در ایران محسوب میشود («فولکلور»، 40-44، «فولکلور، دوبیتی ... »، 17- 19). سوگواریهای ادبی در ایران عنوان اثر دیگری از کوهی است که در دو بخش سوگواریهای ملی و سوگواریهای مذهبی در 1334 ش منتشر شد؛ کوهی در این اثر، مراثی ادبی و مذهبی را از دیرباز تاکنون گرد آورده است. مراثی مربوط به وقایع شاهنامه، مانند کشتهشدن سهراب به دست رستم یا زاری فردوسی بر مرگ فرزند خویش و همچنین مرثیۀ رودکی در از دست رفتن جوانی و غیره از این جملهاند (سراسر کتاب). سرانجام باید به تصحیح تذکرة الاولیا یا مزارات کرمان، تألیف محرابی کرمانی اشاره کرد. این کتاب در نیمۀ اول سدۀ 10 ق تألیف شده، و کوهی آن را به راهنمایی محمد هاشمی کرمانی تصحیح، و در 1330 ش منتشر کرده است. مزارات کرمان از چند جنبه اهمیت دارد؛ نوشتههای روی سنگ قبرها و نیز نوشتههایی که بر دیوارهای مزارات حک شده است از جملۀ این موارد است. نویسنده همچنین دربارۀ هریک از صاحبان مزارات توضیحاتی داده است که برخی از آن مطالب وجۀ فولکلورشناسی دارند؛ مانند آنچه دربارۀ خضر (ه م) ذیل احوال خواجه محمد مهرزبـان آورده است (ص 13، 115-117). نویسنده همچنین برخی حکایتهایی را که در زمان تألیف کتاب دربارۀ مشایح و اولیاء کرمان میان مردم رایج بوده نقل کرده است (همو، 34-36). آنچه دربارۀ باورهای مردم در ارتباط با برخی مزارات نیز آمده است حائز اهمیت است (برای نمونه، نک : همو، 168-170؛ برای مطالعۀ بیشتر آثـار کوهی، نک : اتحاد، 984؛ نوایی، 5/ 62؛ مشـار، 2/ 850؛ آقـابزرگ، 9/ 926- 927؛ یغمایی، 97-100؛ مرسلوند، 5/ 315-316).
آرینپور، یحیى، از نیما تا روزگار ما، تهران، 1374 ش؛ آقابزرگ، الذریعة؛ اتحاد، هوشنگ، پژوهشگران معاصر ایران، تهران، 1383 ش؛ بهار، محمدتقی، «فهلویـات یـا ترانههـای ملی»، هفتصد ... (نک : هم ، کوهی)؛ بهزادی اندوهجـردی، حسین، ستارگان کرمان، تهران، 1355 ش؛ صدرهاشمی، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایـران، اصفهان، 1362 ش؛ فروغی، محمدعلی، «نامۀ جناب آقای فروغی»، هفتصد ... (نک : هم ، کوهی)؛ محجوب، محمدجعفر، ادبیات عامیانۀ ایران، به کوشش حسن ذوالفقاری، تهران، 1382 ش؛ کوهی کرمانی، حسین، از شهریور 1320 تا فاجعۀ آذربایجان و زنجان، تهران، 1326 ش؛ همو، پانزده افسانه از افسانههای روستایی ایران، تهران، 1348 ش؛ همو، تاریخ تریاک و تریاکی در ایران، تهران، 1324 ش؛ همو، سوگواریهای ادبی در ایران، تهران، 1333 ش؛ همو، «فولکلور»، مردمشناسی، تهران، 1335 ش، س 1، شم 1؛ همو، «فولکلور، دوبیتی یا ترانه»، ایندوایرانیکا، دهلی، 1329 ش/ 1951 م، س 2، شم 4-3؛ همو، هفتصد ترانه از ترانههای روستـایی ایران، تهران، 1322 ش؛ محرابی کرمانی، سعید، تذکرة الاولیاء یا مزارات کرمان، به کوشش حسین کوهی کرمانی، تهران، 1330 ش؛ مرسلوند، حسن، زندگینامۀ رجال و مشاهیر، تهران، 1369 ش؛ مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران، 1340 ش؛ یغمـایی، حبیب، «داستان و دوستان»، یغما، تهران، 1348 ش، س 22، شم 1؛ نوایی، عبدالحسین، اثرآفرینان، تهران، 1384 ش.
معصومه ابراهیمی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید