کوش نامه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 31 شهریور 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273673/کوش-نامه
یکشنبه 15 مهر 1403
چاپ شده
7
کوشْنامه، منظومهای پهلوانی براساس روایتهای کهن ایرانی سرودۀ ایرانشاه (ایرانشان) بن ابیالخیر در اوایل سدۀ 6 ق/ 12 م. بیشتر بخشهای این منظومه روایت زندگی و جنگاوریهای کوش، برادرزادۀ ضحاک، است. از کوشنامه تاکنون فقط یک نسخه به دست آمده است که در کتابخانۀ موزۀ بریتانیا نگهداری میشود (متینی، مقدمه بر ... ، 27، 35). منظومه براساس چاپ فعلی، 129‘10 بیت دارد و ایرانشاه آن را به ممدوح خود، غیاثالدین ابوشجاع محمد بن ملکشاه سلجوقی، تقدیم کرده است (ص 43، 154-155، 440-442). ایرانشاه (ص 151-152) پیش از سرودن کوشنامه، منظومۀ حمـاسی دیگری به نـام بهمننـامه (ه م) را به نظم در آورده است. از میان منابع کهن، در مجمل التواریخ والقصص، اشاراتی به کوشنامه شده است؛ نویسندۀ این اثر هنگام معرفی منابع، کنار منظومههایی چون گرشاسبنامه و فرامرزنامه، از کوشنامه هم با عنوان «قصۀ کوش پیلدندان» یاد کرده است (ص 2).دربارۀ اهمیت کوشنامه باید خاطرنشان کرد که در این منظومه، ابیات زیبا و استوار کم نیست (متینی، همان، 21)؛ اما آنچه بیش از همه سبب ارزشمندی این اثر میشود حفظ داستانهای ایران باستان است. اهمیت دیگر کوشنـامه تـأثیرپذیری از شاهنامه است (نک : همان، 104- 109؛ نیز نک : دنبالۀ مقاله)؛ بنابراین، باید این منظومه را یکی از حلقههای زنجیر منظومههای پهلوانی پیرو شاهنامه دانست.
موضوع روایات کوشنامه را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ بخش نخست مقدمهای بر بخش دوم، و دربارۀ کوش، پادشاه ایرانزمین، است که پس از ماجراهایی، به دفتری از حکایات اسکندر دست مییابد. این دفتر شرح داستان زندگی کوش پیلدندان، برادرزادۀ ضحاک، است؛ بهاینترتیب، بخش دوم و اصلی این منظومه داستان زندگی و جنگاوریهای کوش پیلدندان است. مهمترین نکته دربارۀ کوش بهدنیاآمدن او با اندامی نامتعارف است. او که حاصل پیوند فرمانروای چین با دختری از پیلگوشان است، هنگام تولد، دندانهایی چون دندان خوک، گوشهایی چون گوش فیل و سر و مویی سرخ دارد (ص 202). باتوجهبه این شمایل نامتناسب، پدر کوش او را به بیشۀ چین میافکند، آبتین او را مییابد و نزد خود میپرورد (ص 203-204). کوش در نوجوانی جنگاوری بیمانند میشود. برخی از مهمترین رزمها و خویشکاریهای کوش در این منظومه عبارتاند از: اقدام به مجموعهجنگهایی علیه آبتین (ص 246-253، 281-290، 319-320)، رزم با ایرانیان در زمان پادشاهی فریدون (ص 458-495، 511-527)، اسیرشدن به دست قارن (ص 527)، مبارزه با شورشگران بجه و نوبی (ص 546- 579)، عصیان علیه فریدون و کشورگشایی (ص 583- 608)، همپیمانی با سلم و تور در مبارزه با سپاه فریدون و منوچهر (ص 642-643، 648، 650، 653، 654)، طرح ادعای خدایی (ص 508، 597- 598، 662-663) و درنهایت، کسب فرهیختگی نزد پیری دانا از نسل جمشید (ص 664-674).
بهجز کوشنامه، در دو منظومۀ پهلوانی بهمننامه و زرینقبانامه و در طومارهایی چون طومار نقالی شاهنامه، طومار هفتلشکر، مشکیننامه، طومار شاهنامۀ فردوسی و هفتلشکر هم روایات و اشاراتی دربارۀ کوش وجود دارد.
ایـرانشـاه در بهمننامه (ص 433-434)، از کوش با نام پیلدندان و شاهکوش یاد کرده، و ابیاتی دربارۀ کشتهشدن او به دست رستم آورده است. در زرینقبانامه، این شخصیت گوش بن گوش نام دارد و در بیتی، به کشتهشدن او به دست فرامرز اشاره شده است (ص 251). در کوشنامه، نام پدر کوش پیلدندان هم کوش است؛ اما باتوجهبه روایات هفتلشکر (ص 394-395)، طومار نقالی شاهنامه (ص 734) و مشکیننامه (مشکین، 136) دربارۀ کشتهشدن پسر کوش پیلدندان به دست فرامرز، چنین به نظر میرسد که شخصیت گوش بن گوش در زرینقبانامه، باید پسر کوش پیلدندان باشد، نه خود او.
در بسیـاری از طومارهای نقالی، روایاتی دربارۀ کوش پیلدندان آمده است. این طومارها عبارتاند از: طومار نقالی شاهنامه (ص 171-172، 375، 665)، هفتلشکر (ص 280)، مشکیننامه (مشکین، 125- 128)، طومار شاهنامۀ فردوسی (سعیدی، 2/ 806-807) و شاهنامۀ هفتلشکر (ص 438- 439، 441-442). در مقایسۀ روایات طومارها دربارۀ کوش با منظومۀ کوشنامه، باید گفت طومار نقالی شاهنامه تنها طوماری است که در آن ماجراهای آغازین زندگی کوش، از بهدنیاآمدن با شمایلی نامتعارف تا پیوستن به پدر و مبارزه با آبتین و سپاه وی، آمده است که البته با کوشنامه (ص 170-172) اختلافهایی اندک دارد. بهجز روایت یادشده در طومار نقالی شاهنامه، در 4 طومار دیگر، 7 روایت دربارۀ کوش آمده است که میتوان آنها را براساس مشابهتشان، در 3 عنوان طبقهبندی کرد: 1. رزم کوش با سام نریمان، 2. رزم کوش با رستم، و 3. رزم کوش با سپاه ایرانیان.1. رزم کوش با سام نریمان: این روایت در طومار نقالی شاهنامه (ص 375-377) و مشکیننامه (مشکین، 125- 128) آمده است. در این دو طومار، کوش علیه منوچهر عصیان میکند، سام به مبارزه با او برمیخیزد و او را میکشد.2. رزم کوش با رستم: این روایت در طومار نقالی شاهنامه (ص 665) و هفتلشکر (همانجا) آمده است. در این دو طومار، کوش با رستم میجنگد، از او شکست میخورد و از بیم جان شبانه میگریزد. 3. رزم کوش با سپاه ایرانیان: این روایت در طومار نقالی شاهنامه (ص 668- 669)، هفتلشکر (ص 282-284) و طومار شاهنامۀ فردوسی (سعیدی، همانجا) آمده است. در طومارهای یادشده، کوش در غیاب رستم به سپاه ایرانیان حمله میکند. در طومار نقالی شاهنامه و هفتلشکر، جادوگر سپاه کوش شماری از پهلوانان ایرانی را اسیر میکند و در این میان، رستم همراه رستم یکدست، پهلوانی که ادعای دوستی با رستم دارد، سر میرسد. در طومار شاهنامۀ فردوسی (سعیدی، همانجا) و هفتلشکر (همانجا)، رستم یکدست با کوش مبارزه میکند و او را میکشد؛ اما در طومار نقالی شاهنامه، ابتدا رستم یکدست با کوش میجنگد و هرچند در مبارزه بر کوش برتری دارد، رستم از او میخواهد تا خودش رزم را ادامه دهد؛ بنابراین، کوش با رستم میجنگد و به دست او کشته میشود (همانجا). در طومار نقالی شاهنامه، دربارۀ کشتهشدن کوش تناقضی وجود دارد، زیرا وقتی پسر کوش به خونخواهی مرگ پدر به سیستان حمله میکند، زال سوگند میخورد که کوش را نه رستم دستان، بلکه رستم یکدست کشته است؛ بنابراین، پسر کوش پس از مبارزهای بینتیجه با زال، سیستان را رها میکند (ص 732).
یکی از جنبههای داستان کوش در طومارهایی چون طومار نقالی شاهنامه، هفتلشکر و مشکیننامه، توجه به شخصیت پسر کوش است که از او با نامهای فیلدندان (طومار، 731-734؛ مشکین، 135-136)، پیلدندان گوش (هفتلشکر، 391، 394)، فیلدندان گوش (همان، 391؛ طومار، 731-732) و فیلدندان گوش بن گوش (همان، 733) یـاد شده است. در کوشنامه (ص 406)، کوش چنین پسری ندارد و تنها پسری که از او سخن به میان آمده کنعان است. در طومارهای یادشده، 6 روایت دربارۀ پسر کوش آمده است؛ در هر 3 طومار، دو روایت لشکرکشی پسر کوش به سیستان (طومار، 732؛ هفتلشکر، 391-393؛ مشکین، 135) و کشتهشدن پسر کوش به دست فرامرز بیان شده است (طومار، 734؛ هفتلشکر، 394-395؛ مشکین، 136). در مشکیننامه، از هوش، پسر کوش فیلدندان، یاد شده است که در رزم با سپاه سام به میدان میآید و فطرس، یکی از یاران سام، او را میکشد (همو، 124-125).
ایرانشاه در کوشنامه ضمن بیان سرگذشت کوش، روایاتی هم دربارۀ برخی شخصیتهای اسطورهای و حماسی، چون جمشید، ضحاک، فریدون، آبتین، سلم و تور بیان کرده است. برخی از این روایتها با آنچه در دیگر متون پهلوانی آمده است تفاوتهایی دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
در روایتهای حماسی، جمشید (ه م) از پادشاهان دورۀ پیشدادی است. در شاهنـامه، گرشاسبنـامه (ه مم) و کوشنـامه، روایتهایی دربارۀ حوادث پایانی زندگی جمشید آمده است که گاه یکسان نیستند. در شاهنامه، جمشید پس از 100 سال گریز از چنگ ضحاک، سرانجام کنار دریای چین گرفتار میشود و ضحاک او را به دو نیم میکند (فردوسی، 1/ 52). در گرشاسبنامه، جمشید در جریان گریز از ضحاک، گذرش به زابل میافتد، با دختر شاه زابل ازدواج میکند و صاحب فرزند میشود. پس از مدتی، به هند میرود؛ سپس به چین میگریزد و آنجا گرفتار ضحاک میشود. سرانجام ضحاک با اره او را به دو نیم میکند (اسدی، 21-43). در کوشنامه، جمشید پس از چیرهشدن ضحاک بر ایران، همسرش، دختر پادشاه چین، را همراه دو فرزندش، فارک و نونک، به سرزمین ارغون در چین میفرستد؛ سپس به جنگ با مهراج میرود. درنهایت، ضحاک او را اسیر، و پس از 50 سال اسارت، به دو نیم میکند (ص 187- 189؛ برای آگاهی بیشتر، نک : متینی، «برخی ... »، 650-653).
در اوستا، آبتین پدر فریدون، و دومین کسی است که هوم را مطابق آیین میفشرد (1/ 137، 347). میان منظومههای حماسی، فقط در شاهنامه و کوشنامه از آبتین سخن به میان آمده است. در شاهنامه، آبتین فقط پدر فریدون و از نسل تهمورث معرفی شده است و یوزبان ضحاک او را میکشد (فردوسی، 1/ 62-63، 65). در کوشنامه، روایت مفصلتری دربارۀ آبتین آمده است. در این منظومه، آبتین فرماندۀ بازماندگان جمشید در دوران حکومت ضحاک است؛ کسانی که از بیم ضحاک در بیشهها گریزان بودند. چکیدهای از مهمترین خویشکاریهای آبتین در کوشنامه عبارت است از: پروردن کوش پیلدندان (ص 203-204)، رزم با سپاه کوش، پدر کوش پیلدندان (ص 205-257)، گریز به ماچین، سرزمین بهک (ص 266)، گریز به بسیلا (ص 267- 269)، تصرف شهرهای افریقیه و قصرین در چین و باجستاندن از آنها (ص 317)، بازگشت به ایران (ص 363-366) و سپردن فریدون به سلکت (ص 396-397). این خویشکاریها در هیچیک از منظومههای حماسی و پهلوانی به آبتین نسبت داده نشده است؛ فقط در طومار نقالی شاهنامه، بخش کوتاهی از خویشکاریهای آبتین، که در این طومار عابدطین نام دارد، آمده است؛ ازجمله پروردن کوش (ص 171)، اقامت در جزیره از بیم مأموران ضحاک (ص 170) و بازگشت به ایران پس از حملۀ کوش به جزیرۀ محل اقامت او و یارانش (ص 194). در این طومار، پایان کار آبتین متفاوت با کوشنامه و دیگر منابع است. در طومار نقالی شاهنامه، آمده است که آبتین پس از بازگشت به ایران، از بیم ضحاک به غاری در کوه البرز پناه میبرد، شروع به عبادت میکند و عابد میشود (ص 194)؛ نیز، آبتین پدر فریدون نیست، بلکه فرخ، برادر آبتین، پدر فریدون است. گویا راوی فرخ را، که با صفت فریدون در منابع مختلف است، نام پدر او در نظر گرفته که البته، این قبیل اشتباهات در متون حماسی رایج است (نک : رضایی، 67 بب ).
فریدون (ه م) از پادشاهان اسطورهای ایران است. او دربرگیرندۀ دومین فر جمشید ( اوستا، 1/ 490-491) و کسی است که بر ضحاک چیره میشود (ص 138، 303). ایرانشاه در کوشنامه، روایات بسیاری دربارۀ فریدون آورده است که شماری از آنها در سایر منظومهها ذکر نشدهاند و برخی دیگر با روایتهای مطرحشده دربارۀ فریدون تفاوتهایی دارند؛ ازجمله بزرگشدن فریدون نزد سلکت و برماین/ برمایه که با روایت شاهنامه متفاوت است. در شاهنامه، فرانک، مادر فریدون، از بیم مأموران ضحاک فریدون را به نگهبان مرغزاری میسپارد. فریدون در این مرغزار با شیر گاوی به نام برمایه پروده میشود. پس از 3 سال، فرانک فریدون را به «مرد دینی» ساکن کوه میسپارد (فردوسی، 1/ 63-64)؛ اما در کوشنامه، آبتین از بیم ضحاک فریدون را در کودکی به یکی از مخالفان ضحاک به نام سلکت میسپارد که ساکن کوه است. برماین، وزیر سلکت، هنگامی که فریدون به هفتسالگی میرسد، به او دانش میآموزد (ص 396- 398). در طومار نقالی شاهنامه (ص 196)، هفتلشکر (ص 24) و مشکیننامه (مشکین، 14)، همانند شاهنامه، به گاوی اشاره شده است که فریدون با شیر او پرورش مییابد؛ هرچند در این طومارها، سخنی از نام گاو به میان نیامده است. در طومار نقالی شاهنامه (ص 198- 199)، هفتلشکر (ص 26-27) و شاهنامۀ هفتلشکر (ص 116-117)، سیمرغ حکیم و در مشکیننامه (مشکین، 14-15)، هوم عابد نام فرزانۀ کوهنشینی است که فریدون را پس از گریز دوباره از چنگ مأموران ضحاک، در کودکی میپرورد.دیگر روایت متفاوت در کوشنامه فرستادن پهلوانان ایرانی به جنگ با کوش در چین است (ص 456-496، 511-527). روایات گرشاسبنامه دربارۀ کشورگشایی فریدون در چین با آنچه در کوشنامه آمده است تفاوتهایی دارد (نک : اسدی، 365-381). گسیلداشتن کوش برای مبارزه با عصیانگران سرزمینهای بجه و نوبی اقدامی است که فقط در کوشنامه به فریدون منسوب است (ص 537-545).
روایت کوشنامه دربارۀ سلم و تور، پسران فریدون، با آنچه دربارۀ این دو شخصیت در منظومههای دیگر آمده است تفاوتهایی دارد؛ برای نمونه، در کوشنامه، برخلاف شاهنامه، نژاد سلم و تور از سوی مادر به ضحاک میرسد (ص 642؛ قس: فردوسی، 1/ 55، 92)؛ همچنین، در ماجرای اعتراض این دو برادر به تقسیم سرزمینهای پدری در شاهنامه، سلم تور را علیه ایرج میشوراند (همو، 1/ 108- 109)؛ اما در کوشنامه، تور به سلم نامه مینویسد و او را علیه ایرج برمیانگیزد (ص 640)؛ نیز، در کوشنامه، ایرج از سلم و تور باج میطلبد و این درخواست باعث تحریک سلم و تور علیه او میشود (همانجا)؛ اما در شاهنامه، سخنی از این باجخواهی به میان نیامده است. رزم سلم و تور با کوش (ص 610 بب ) و همپیمانی کوش با آنها در مبارزه با سپاه فریدون و منوچهر (ص 642-643، 648، 650، 653، 654) از جملۀ روایاتی است که فقط در کوشنـامه آمده است (برای آگـاهی بیشتر، نک : متینی، «روایتی ... »، سراسر مقاله). برخی روایات کوشنامه دربارۀ سلم و تور، که در منظومههای حماسی و پهلوانی منحصربهفرد است، در طومارهای نقالی بیان شدهاند؛ از قبیل منسوبکردن نژاد مادری سلم و تور به ضحاک. در مشکیننامه، سلم و تور پسران فریدون از ازدواج با مهر و ماه، دختران ضحاکاند و مهر و ماه نیز از سوی مادر، فرزند دختران جمشید به شمار میروند که ضحاک با آنان ازدواج کرده بود (مشکین، 19). مشابهت دیگر هفتلشکر (ص 36) و مشکیننامه (مشکین، 23) با کوشنامه ابتکار عمل سلم در برانگیختن برادرش، تور، علیه ایرج است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید