کندو، فیلم
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 28 شهریور 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273649/کندو،-فیلم
یکشنبه 15 مهر 1403
چاپ شده
7
کَنْدو، فیلمی ساختۀ فریدون گله با رویکردی مردمنگارانه.کندو، ساختۀ فریدون گله در 1354 ش، که «شاید شاخصترین فیلم» او باشد (معیریان، ۴۴)، همچون سایر آثار این فیلمساز، ریشه در لایههای درونی جامعه دارد و به حضور افرادی از حاشیه در متن مناسبات اجتماعی میپردازد؛ کارگردان این افراد را از دل واقعیت برمیگزیند و به آنها ابعاد چندوجهی و قالبی نمادین و الگوپذیر میدهد (طوسی، ۴۷).داستان فیلم در تهران دهۀ 1350 ش میگذرد؛ درواقع در این فیلم، که «سرشار از ارجاعات دقیق اجتماعی» است (درستکار، ۱۹)، بیننده با تصویر مخوف و هولناک تهران اواسط این دهه (عقیقی، 42) مواجه میشود؛ شهری که در فیلم چنین وصفش میکنند: «تو هر سوراخ این شهر یه دیو خوابیده که کوچیک کوچیکش نفست رو میگیره، واسه یه یک قرونی جیگرت رو درمیآره» (متن گفتار فیلم). در این فیلم، شهر را از خلال پرسهزنیهای «ابی» کشف میکنیم؛ پرسهزنیهایی نه از سر سرخوشی، که در تلاش برای زندهماندن و جذبشدن در جامعهای که او را طرد کرده است (حبیبی، ۱۵۵). نمای آغازین فیلم، خیابانهای شلوغ، انبوه ماشینها و ساختمانهایی که دو شخصیت اصلی فیلم از میان آنها در گذرند، خود گویای تمرکز فیلم بر شهر و مناسبات موجود در آن است. در طول معرفیِ شخصیتها به بیننده، بارها تصویر از نمای عمومی شهر به این دو انسان تکافتاده برمیگردد که میان انبوه جمعیت، همچون سیاهیلشکرهاییاند که جامعه بر آنها مسلط است (طوسی، همانجا). همزمان با این تصاویر، شنوندۀ گفتوگوی ابی و آقا حسینی هستیم که هر دو از زندان آزاد شدهاند؛ ابی پس از حبسی هفتماهه و آقا حسینی پس از 17 سال. این دو سرانجام در تنها نقطۀ شهر، که از پس تغییرات سالیان برای آقا حسینی آشنا ست، کنـار دروازهای باقیمانده از شهـر قدیمـی، از هم جـدا میشوند. ناآشنایی و تعجب آقا حسینی از تغییرات صورتگرفته در شهر نهفقط حکایت از تغییرات کالبدی، که اشاره به تغییر ارزشها و هنجارهای اجتماعی دارد (حبیبی، ۱۴۷). ابی و آقا حسینی دوباره پس از ماجراهایی، در قهوهخانهای ساکن میشوند که پاتوق گروهی خاص از تهیدستان است؛ جماعتی که فیلم نهتنها به آسیبشناسی این گروه میپردازد که استعارهای از آسیبشناسی یک شهر میشود (همو، ۱۱۶). در همان قهوهخانه و در جریان ترنابازی (ه م)، آقاحسینی، که حاکم شده است، به ابی حکم میکند که از همانجا تا تجریش بدون پرداخت پول، از هر رستوران و کافهای که میگذرد غذا و مشروب بگیرد. این حکم غیرمتعارف با اعتراض پیرمردان حاضر در قهوهخانه مواجه میشود، اما ابی حکم را میپذیرد. پس از آن، فیلم نمایش گذار ابی از 7 کافه است؛ 7 مرحلهای که یادآور سفری سلوکگونه است. سفری از محلات جنوب شهر و کافههای ساده آن تا رستورانهای پرزرقوبرق شمال شهر که در آن، نوازندگان غیرایرانی موسیقی خارجی مینوازند. در گذر از هریک از این مراحل، با تصویری از حیات فرهنگی و اجتماعی طبقاتی از ساکنان تهران در زمان ساخت اثر آشنا میشویم. آخرین خان این سلوک هتل کنتینانتال است؛ جایی که ابی در حرکتی عصیانی، دکور آیینهای آن را در هم میشکند؛ حرکتی که نشان از «اعتراضی است علیه نظام بیرحمانهای که بر او تحمیل شده» است (گله، ۱۷۰) و اینچنین، او در کنار سایر ضدقهرمانهای عصیانگر آن سالهای سینمای ایران قرار میگیرد؛ ضدقهرمانهایی که اعتراض فردیشان، که معمولاً با مرگ آنان به پایان میرسد، درواقع نشانۀ بیتحرکی اجتماعی تهیدستان است (شیخ مهدی، ۱۴۴). این عصیان دربرابر جامعهای که او را نمیشناسد «عین رهاییطلبی است» (درستکار، ۲۰). سرانجام، ابی پس از اجرای حکم آقا حسینی، با ظاهری خونآلود، به قهوهخانه بازمیگردد. صاحب قهوهخانه ترنابازان را به پلیس لو میدهد و همین سبب حملۀ پلیس به قهوهخانه میشود. همزمان، آقا حسینی در آشفتگی فضا، با ضربات چاقو صاحب قهوهخانه را از پا درمیآورد و در پایان، ابی همراه آقا حسینی دستبندبهدست دوباره راهی زندان میشود. تصویری که کارگردان از قهوهخانه و مناسبات درون آن ارائه میدهد تا حدود فراوانی غیرواقعی و ناآشنا ست (نک : ه د، قهوهخانه).کندو در چهارمین جشنوارۀ بینالمللی فیلم تهران، تنها برای بازی رضا کرمرضایی، موفق به دریافت دیپلم افتخار شد (امید، ۷۰۱). اگرچه منتقدان چندان به این فیلم توجه نکردند، اما فیلم با استقبال تماشاگران سینما مواجه شد (همو، ۶۸۸). اتفاقی که آن را میتوان خصیصۀ بیشتر آثار فریدون گله دانست؛ آثاری که میان آثار موج نو و آثار متفاوت و گاهی، غیرتجاری، ارتباط بیشتری با مخاطب عام سینما برقرار میکند (طالبینژاد، ۶۲).کندو، محصول سییرا فیلم، به کارگردانی و نویسندگی فریدون گله و به تهیهکنندگی مهدی مصیبی ساخته شد؛ فیلمبرداران آن حمید مجتهدی و فریدون ریپور و سازندۀ موسیقی فیلم واروژان است. فیلم در قالب ۳۵ میلیمتری رنگی در ۱۱۰ دقیقه تهیه شده است (امید، ۷۰۱).
امید، جمال، تاریخ سینمای ایران ۱۲۷۹-۱۳۵۷، تهران، ۱۳۷۴ ش؛ حبیبی، محسن و دیگران، خاطرۀ شهر (بازخوانی سینماتوگرافیک شهر ایرانی دهههای ۱۳۴۰-۱۳۵۰)، تهران، ۱۳۹۴ ش؛ درستکار، رضا، «یک دهه با فریدون گله... تا قله»، فریدون گله (زندگی و آثار)، به کوشش همو، تهران، ۱۳۸۰ ش؛ شیخ مهدی، علی، «تحرک اجتماعی ضدقهرمانهای فیلم ایرانی (۱۳۴۷-۱۳۵۷ ش)»، کتاب ماه هنر، تهران، ۱۳۸۵ ش، شم ۹۳-۹۴؛ طالبینژاد، احمد، «نگاهی به کارنامۀ سینمایی موج نوییهای سینمای ایران)»، فارابی، تهران، ۱۳۸۲ ش، شم ۵۰؛ طوسی، جواد، «مطالعۀ موردی: کندو، هفتخوان مستی و جنـون» (نک : هم ، درستکار)؛ عقیقی، سعیـد، «شناسههای سه فیلم مهم گله؛ سه پرسه»، همان؛ گله، فریدون، «گفتوگو»، همان؛ معیریان، آرش، «خسته از بارِ بودن در کندو»، نقد سینما، تهران، 1381 ش، شم 33.
علی آخرتی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید