کمال شهرزاد
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 23 شهریور 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273598/کمال-شهرزاد
یکشنبه 15 مهر 1403
چاپ شده
7
کَمالِ شَهْرْزاد، رضا (1277-1316 ش)، نویسندۀ نمایشنامههای خیالانگیز و مبدع اپرت (نمایش آهنگی) به شیوۀ ایرانی.رضا کمال، فرزند میرزا حسن خان منشیباشی، ملقب به کمالالدوله، در تهران متولد شد و تحت تعلیم مادرش، در رفاه و آسایش، پرورش یافت. او از کودکی، کنار خواهر و برادرانش با هفتپیکر (ه م) نظامی و هزارویکشب (ه م) آشنا شد و از 6-7سالگی، سرودن شعر را آغاز کرد. منبع الهام او داستانهای کهن ایرانی و برخی نمایشهای فولکلوریک و آهنگین آذربایجانی بود. رضا کوچکترین فرزند خانواده بود و بهقدری با داستانهای هزارویکشب مأنوس شد که وقتی نوشتن قطعههای ادبی و نمایشنامه را آغاز کرد، تخلص شهرزاد، قصهگوی آن داستانها، را برای خود برگزید (جنتی، 12-14).کمال شهرزاد در مدرسۀ سنلویی تحصیل کرد و زبان و ادبیات فرانسه را بهخوبی فراگرفت. ترجمه و انتشار نمایشنامهای از اسکار وایلد، با عنوان سالومه، رضا کمال را به شهرت رساند. در همین دوره، در روزنامۀ شفق سرخ، با علی دشتی، و در مجلۀ وفا، با نظام وفا و حبیب میکده آشنا شد و ذوق نوشتن را در خود پرورش داد (گوران، 162). او به زیباییهای صوری و معنوی حساس بود، فهمی قوی در ادبیات و تئاتر داشت و بسیار خوشقریحه بود (دشتی، 4).از 1298 ش، بازیگران قفقازی، مانند آرشین مالالان، عاشیق غریب و مشهدی عباد، اپرتهایی را با درونمایههای فولکلوریک در ایران اجرا میکردند که با استقبال مردم روبهرو شد. کمال شهرزاد از جملۀ هنرمندانی بود که به تقلید از این اپرتها، آثاری با اقتباس از تاریخ و ادبیات کهن ایران نوشت (آرینپور، 2/ 311). او در 1300 ش، با همکاری مجتبى طباطبایی، سعید نفیسی، رضا هنری، غلامعلی (معزدیوان) فکری، مشفق کاظمی، صادق مقدم، کامران همایون و پری آقابابف (آقابابیان) جمعیت «کمدی موزیکال» را تشکیل داد و نمایشنامۀ پریچهر و پریزاد را نوشت. نمایشنامههایی که کمال شهرزاد و دیگران مینوشتند آهنگین و همراه اجرای باله بود و چون بازیگران آن دوشیزگان ارمنی بودند، توجه بسیاری را جلب میکرد (فکری، 149).کمال شهرزاد نمایشهای قفقازی افسانۀ عشق (1306 ش)، اصلی و کرم (1307 ش) و کمربند سحرآمیز (1308 ش) نوشتۀ عزیز حاجی بیگف را، که وجوه فولکلوریک و مردمپسندانه داشتند، به فارسی ترجمه کرد و شعرهایی روی آهنگهای اصلی آنها سرود. پس از آن، نمایشنامههایی براساس داستانهای هزارویکشب و تاریخ و ادبیات قدیم ایران نوشت و چهرۀ «یگانه»، «برجسته» و «متشخص» ادبیات نمایشی آن دوره شد (بهارلو؛ آرینپور، 2/ 313؛ آژند، 126؛ ملکپور، 3/ 101). درواقع، او با اقتباس و الهام از داستانهای هزارویکشب قصد داشت شهرزاد نمایشنامهنویسهای ایرانی باشد (بهارلو). شب هزارویکم (1307 ش)، عباسه خواهر امیر (1309 ش)، گلهای حرم (1310 ش)، عروس ساسانیان یا خسرو و شیرین (1310 ش) و حرم خلیفه هارونالرشید یا عزیز و عزیزه (1311 ش) شماری از نمایشنامهها و اپرتهای او ست. احتمالاً، بهسبب همین اقتباسها و تأثیرپذیریها ست که در نمایشنامهها و اپرتهای شهرزاد نشانی از «مردم معمولی» دیده نمیشود و بیشتر چهرۀ درباریان و اهل حرم ترسیم شده است (پاکروان، 75، 77؛ آرینپور، همانجا).کمال شهرزاد از نخستین کسانی است که زبان را یک عنصر نمایش به شمار آورد و آن را در نمایشنامههایش، که ساختاری ساده و روان دارند، به کار گرفت (گوران، 163). نمایشنامۀ پریچهر و پریزاد او زبانی پالوده و زیبا دارد و هرچند از حیث شخصیتپردازی و ساختمان بینقص نیست، در مقایسه با نمایشهای آن دوره، درخور توجه است (ملکپور، 3/ 104). نمایشنامۀ عباسه خواهر امیر از حیث شخصیتپردازی قویتر از پریچهر و پریزاد، اما از لحاظ طرح نمایش ضعیفتر از آن است (همو، 3/ 105).کمال شهرزاد روحیهای حساس داشت و هیچگاه ازدواج نکرد (جنتی، 25)؛ اما در بیشتر نمایشنامههایش، زن شخصیت اصلی بود (گوران، همانجا). او در دورهای زندگی میکرد که گروههای نمایشی از یکدیگر حمایت نمیکردند و زیر فشار ادارۀ ممیزی بودند. از 1311 ش، نمایشنامهای ننوشت یا منتشر نکرد. ناامیدی و پریشاناحوالیاش بهتدریج تشدید میشد و همین موضوع باعث شد تا همراه دوستانش گروهی پنجنفره تشکیل دهند و خودکشی کنند. ابتدا، او در 20 شهریور 1316 خودکشی کرد، سپس 3 تن دیگر این گروه، مجتبى طباطبایی، رضا صدر و حبیب میکده، به زندگی خود پایان دادند (جنتی، 26-27؛ آرینپور، 2/ 313). از آن گروه فقط یک تن به وعدۀ خود عمل نکرد که نامش هیچگاه فاش نشد.
آرینپور، یحیى، از صبا تا نیما، تهران، 1351 ش؛ آژند، یعقوب، نمایشنامهنویسی در ایران، تهران، 1373 ش؛ بهارلو، عباس، تحقیقات میدانی؛ پاکروان، شعله، «رضا کمال شهرزاد»، تئاتر، تهران 1370 ش، شم 13؛ جنتی عطایی، ابوالقاسم، زندگی و آثار رضا کمال شهرزاد، تهران، 1333 ش؛ دشتی، علی، مقدمه بر زندگی ... (نک : هم ، جنتی عطایی)؛ فکری، غ.، «تاریخچۀ 35سالۀ تأتر در ایران»، سالنامۀ پارس، تهران، 1325 ش؛ گوران، هیوا، کوششهای نافرجام، تهران، 1360 ش؛ ملکپور، جمشید، ادبیات نمایشی در ایران، تهران، 1386 ش.
عباس بهارلو
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید