کرمانجی، رقص
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 8 تیر 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273283/کرمانجی،-رقص
سه شنبه 2 بهمن 1403
چاپ شده
7
کُرْمانْجی، رَقْصِ، یا لیستِک، از مهیجترین رقصهای کرمانجهای خراسان. رقصی مشتمل بر 11 ضربآهنگ، با نامها و حرکات متفاوت که فقط میان کردهای کرمانج خراسان معمول است. حرکات نشاطآور رقص کرمانجی بهترتیب عبارتاند از: 1. سامه، سماع و سماعی، که برخی آن را باسکی، شاهی و رقص خانان و بگان هم گفتهاند. سامه یا سماعی نخستین حرکت از رقصهای یازدهگانۀ کردی کرمانجی است و برخلاف سایر حرکات، که دایرهای اجرا میشود، این رقص بهصورت خطی است. این حرکت به مردان اختصاص دارد و بزرگان و پهلوانان رقص را با ضربآهنگ آن آغاز میکنند؛ 2. یکه قهرسه، که با شروع آن، رقص در وضعیت دایرهای قرار میگیرد و حلقۀ رقص به جوانان و افراد چابک واگذار میشود؛ 3. انارکی و در برخی جاها حاجینارنجی؛ 4. لاری لاری؛ 5. دو قهرسه؛ 6. دوازده قهرسه؛ 7. چهپه راسته؛ 8. شش قهرسه؛ 9. ماتماتی؛ 10. شرنگی و در برخی جاها شلنگی؛ و 11. چو یا رقص چوب، که همچون رقص سامه یا سماعی به مردان اختصاص دارد و با این حرکت، رقص وجهی رزمی و حماسی بـه خود میگیرد (رستمی، 89-90). در رقصهای کرمانجی، مانند سایر رقصهای متداول بین اقوام و ملل، موسیقی مهمترین عنصر همبستـه و پیوستـه بـه رقص است (نک : خـدامی، 77).در اجرای ضربآهنگهای رقص کرمانجی، ادوات موسیقی رایج در شمال خراسان به کار میرود. این ادوات عبارتاند از: قوشمه و دایره، سرنا و دهل، کمانچه و دهل و دوتار. در سالهای اخیر، آلات و ادوات الکترونیکی نیز در مجالس استفاده میشود. باید تأکید کرد که سازهای سنتی در اجرای رقص، شامل قوشمه (دوزله)، سرنا و دهل است. موضوع دیگری که در لیستک، رقص کردی کرمانجی خراسان، باید بدان توجه کرد، خواندن شعر و ترانه هنگام رقص است. به این نوع خوانش ترانه و آواز «کُلام» میگویند و نوازنده یا آوازخوان همراه (لولوچی یا هیلوچی) آن را میخواند. فقط در چو یا رقص چوب است که چکاچک چوببازها با موسیقی در هم میآمیزد و به خواندن ترانه و کُلام نیازی نیست.همانطور که اشاره شد، بهجز سامه و چو که به مردان اختصاص دارد، در سایر حرکات رقص کردی کرمانجی، زنان هم بهصورت مستقل، نه مختلط با مردان، میرقصند. تا دو دهۀ گذشته، در مناطق مرزی و میان ایلات و چارواداران، زنان هنگام رقص رووَندا سویر (روبندۀ قرمز ابریشمی) میبستند؛ بهگونهای که شناخته نمیشدند. رقص زنان از حیث ضربآهنگ، اجرای رقص و کنشهای حرکتی و رفتاری تفاوت خاصی با مردان ندارد؛ اما نوازندگان برای احترام به جایگاه زنان در جامعه، هنگام رقص بانوان، ریتم آهنگها را سنگین میکنند و رقص را به نرمشی خاص تغییر میدهند. این نرمش مانع کنشهای حرکتی سبک و جهشهای هیجانی در حلقۀ رقص زنان میشود (رستمی، 90).بدیهی است که کنشهای رفتاری ناشی از رقص باعث نشاط روحی و حالت «وجد» در شخص میشود؛ اما حرکات رقص کردی کرمانجی کاملاً نظاممند و منضبط است. در این رقص، هر کسی بسته به ذوق و رفتار فردی خود، با رعایت کامل نظام کلی موجود در ضربآهنگ رقص، شور، هیجان و وجد روحی خود را با کنشهای حرکتی و فردی هماهنگ میکند و به نمایش در میآورد (همو، 91).رقص کرمانجی در چهارچوب فرهنگ دیرینهپای خراسانی، افزونبر وجدآفرینی و داشتن حرکات نشاطآور، عبارات و واژگان خاصی را هم پدید آورده است که در مطالعات مردمشناختی این سرزمین، نباید از آنها غافل بود. لیستک نخستین واژهای است که در شناخت این رقص بدان توجه میشود. مؤلف شعر کرمانجی در موسیقی مقامی کرمانجی خراسان فعل لیستک را برگرفته از مصدر لیستن دانسته است و برای آن معانی متفاوتی همچون بازی، رقص و پایکوبی ذکر کرده است (مهرو، 130). واژگان دیگری که برای شناخت بیشتر لیستک کردی کرمانجی به کار میروند عبارتاند از:1. قهرس: مماسکردن و زدن دستها به هم با انگیزۀ نمایش هیجانات شادیآور با روشی نرم و آهنگین. قهرس را با کفزدن برابر دانستهاند. یکی از پژوهشگران این واژه را با ضربآهنگ برابر میداند و مینویسد: «قهرس یا ضربآهنگ همان ریتم است که هماهنگی در اجرای درست را هم در بر میگیرد» (جاوید، 25).2. چِرتمهک، چِرمهک و چِرمه: معادل بشکن در محاورات فارسی است. نوعی صدا که با لغزاندن انگشتها روی هم تولید، و در پایان 10 رقص نخست، تکرار میشود.3. چو: چوب، در اجرا به آن چوببازی میگویند. نام حرکت پایانی در رقص کرمانجی است. برای اجرای این رقص، دو چوب با اندازۀ تقریبی 60 تـا 70 و قطر 5/ 3 تا 4 سانتیمتری از درختانی با شاخههای منعطف و مقاوم تهیه میکنند و چوبکاران برای رقصیدن از آن بهره میگیرند. در چو، شمار بازیگران حتماً زوج، و دستکم دو تن است.4. رووهند: برابر با واژۀ روبنده. دستمال ابریشمی قرمزی که زنان هنگام رقص میبندند و هدفشان نوعی همزادپنداری با عروس در آیین عروسی است.5. شاواش: برابر با واژۀ شادباش در فرهنگ و زبان فارسی است. شاواش در رقصهای کردی با آیین، اشعار و الحانی خاص اجرا میشود. برای اجرای این آیین، بهویژه هنگام لیستک بانوان، دو تن در دو سوی گووَند (میدان رقص) میایستند با حالت منادا، مخاطبان را به شاواش فرا میخوانند. آنگاه با ایما، یک تن از کسانی را که در دایرۀ رقص قرار دارد، نامزد دریافت شاواش میکنند و با اعلام اینکه هدیۀ واقعی او تندیس خروسی زرین است، هدیهای نمادین را در گوشۀ شال او گره میزنند. کاربرد دیگر شاواش برای ابراز علاقه و اعلام خبر نامزدی دختران و پسران، رفع کدورتها و تجدید دوستی است.6. گووَند: میدان و فضایی که برای اجرای رقص مهیا میشود.لیستک رسمی متداول و آیینی نهادینهشده بین کرمانجهای خراسان است و به موعد و مکانی خاص نیاز ندارد. مردم خراسان به سرزندگی و نشاط شهره دارند؛ زیرا رقص در این جامعه امری نهادینهشده است. آنها افزونبر جشنهایی مانند عقد، عروسی و ختنهسوران، در جمع خانواده، میهمانیها و دورهمیهای دوستانه هم به رقص و نشاط میپردازند؛ همچنین، در جشنهای ملی، اعیاد و برخی آیینهای اجتماعی، مانند برداشت محصول، هاوار مینوازند و میرقصند و هیچ محدودیت سنی و اجتماعیای در رقصیدن افراد جامعه وجود ندارد.کرمانجهای خراسان رقصی به نام لیستِک صوفیان (رقص صوفیها) دارند. در این نوع لیستک، برخلاف رقصهای یازدهگانه، ضربآهنگ ویژهای وجود ندارد؛ بلکه صوفی با مقامهای «لو»، «هرایی» و «تورغه» سماع میگیرد و در چرخشی که با اذکاری مبهم و خاص همراه است، به خلسۀ روحی دست مییابد. در لیستک صوفی، قوشمه و دوتار هم نواخته میشود؛ ولی ساز پایه «بلیر یا بلور» یا همان نی شبانی است. برخی پژوهشگران فرهنگ مردم در شمال خراسان بر این باورند که این نوع رقص صوفیانه، که هنوز نمونههایی از آن مشاهده میشود، از سماع درویشان و نقش تفکر صوفیه در لایههای اجتماعی متأثر است. آنها بر این اساس، رقصهای کردی کرمانجی را هم، که بهصورت چرخشی و حول محور یک دایـره اجرا میشود، در راستـای سماع تحلیل میکنند. این گروه نام روستاهایی مانند زمانصوفی، شیخ و شیخخطاب، لنگرخانه، ملاحسن و ابراهیمشاه و کلمـات صوفی، شیخ و شاه را برگرفته از تأثیر حضور صوفیه میان مردم میدانند.
جاوید، هوشنگ، موسیقی خراسان شمالـی، تهران، 1394 ش؛ خدامی علیرضا و دیگران، «رقص، فرهنگ و مذهب؛ نگاهی انسانشناختی به رقصهای سنتـی»، پژوهشهای انسانشنـاسی ایران، تهـران، 1391 ش، س 2، شم 2؛ رستمـی، مهدی، قوشمه، ساز پرواز، بجنورد، 1399 ش؛ مهرو، سیاوش، شعر کرمانجی در موسیقی مقامی کرمانجی خراسان، بجنورد، 1389 ش.
حسن روشان ـ مهدی رستمی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید