قوشما
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 20 خرداد 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273107/قوشما
سه شنبه 25 دی 1403
چاپ شده
7
قوشْمـا، رایجتـرین گونـۀ شعـر عاشیقـی غیـرداستانـی در آذربایجان.ترانههای بومی آذری بهطور کلی، «قوشما» نامیده میشود (محمدزاده، 41). قوشما برخلاف داستان طویل، شعر عاشقانهای نسبتاً کوتاه است. این گونۀ شعری را «عاشیق هواسی» نیز مینامند (آلبرایت، 173).قوشما 3، 5 یا 7 بند، و هر بند 4 مصراع دارد (سفیدگر، 63). در بند آخر، معمولاً، تخلص و نام عاشیق و شاعر آورده میشود (کرمی، 61). کوتـاهترین قوشماهای جفت چهارهجایی، و بلندترین آن 16هجایی است (محمدزاده، 45). گرایلی سادهترین شعر عاشیقی آذربایجان و ایل قشقایی است و الگوی قافیه در قوشما، بیشتر، همانند شعر گرایلی است (زاهدی، بش ؛ بهمنبیگی، 55). تنها تفاوت قوشما با گرایلی در شمار هجاها ست. هر مصراع گرایلی هشتهجایی است ( ادبیات ... ، 87؛ برای مطالعه دربارۀ گرایلی، نک : بهمنبیگی، همانجا). قالب قوشما همانند غزل است. مصراعهایی که قافیۀ اصلی در آن آمده باشد «باغلاما» (بستن) نامیده میشود (سفیدگر، همانجا).قوشماها ازلحاظ قالب، به انواع مختلف «قوشایارپاق» (جفت گلبرگی)، «گولّو» (گلدار)، «ایاقلی» (پایدار) و جز اینها تقسیم میشود (همانجا). در میان انواع قوشما، «قوشایارپاق» از همه پرکاربردتر است. این نوع قوشما به شکل چهارپاره، و مصراع اول آن با سوم و مصراع دوم آن با چهارم همقافیه است (صدیقی، 77- 78).قوشما براساس محتوا، شامل انواعی همچون بایاتی (دوبیتیهای حزنآور)، ماهنی (اشعار نشاطانگیز)، لایلالار (لالایی)، دوزگو یا قوشماجا (اشعار تکراری)، سایا (سرودههای مقدس)، گوزهلَّمه (اشعار عاشقانه)، قوچاقلاما (اشعار حماسی)، آغی (سوگسرودهها) ( ادبیات، 79؛ برای آگاهی بیشتر دربارۀ آغی، نک : قلیزاده، 74) و جز آنها ست (محمدزاده، 45؛ سفیدگر، همانجا).شاه اسماعیل صفوی (سل 905-930 ق/ 1500-1524 م) را نخستین کسی دانستهاند که سبک قوشما را به ادبیات ترکی وارد کرد (ویشلقی، 154). در این سبک، شاعرانی ازجمله خسته قاسم، عاشیق رسول، ملاپناه واقف، ابوالقاسم نباتی، محرم کریم، ذاکر و عاشیقپری طبعآزمایی کردهاند (نک : آلبرایت، ویشلقی، همانجاها؛ زاهـدی، بش ). در اینجـا، نمونـهای از قوشمـای قوشایارپاق نقـل میشود:ای وطن قوینوندا ازلدمن منی/ بسله دین ایستکلی انالار کیمی/ / قان آغلارام سنده دوشسم ایراغا/ انادان ایریلان بالالار کیمی (ای وطن از ازل مرا در آغوش خویش پروردی، چون مادران مهربان خون میگریم اگر از تو جدا شوم، مانند کودکانی که از مادر خود دور میافتند؛ صدیقی، 77).
آلبرایت، شارلوت ف.، «عاشیق و موسیقی او در شمال غربی ایران»، ترجمۀ ناتالی چوبینه، هنر، تهران، 1384 ش، شم 63؛ ادبیات شفاهی مردم آذربایجان، ترجمۀ حسین روشن، تهران، 1358 ش؛ بهمنبیگی، محمد، «آهنگ گرایلی»، مقام موسیقایی، تهران، 1382-1383 ش، س 6، شم 10؛ زاهدی، جواد، «ادبیات شفاهی آذربایجان»، راه مردم، تهران، 29/ 11/ 1384 ش؛ سفیدگر شهانقی، حمید، «نگاهی به ادبیات و موسیقی عاشیقی: شعر عاشقیت»، جهانگردان، تهران، 1378 ش، شم 16؛ صدیقی، امین، «صدای ساز تو ابری شد و به گریه نشست»، شعر، تهران، 1376 ش، شم 21؛ قلیزاده، مصطفى، «بومی سرود: نگاهی به سیر مرثیه در آذربایجان»، همان، تهران، 1374 ش، شم 19؛ کرمی، بختیار، «عاشیقهای آذربایجان، سیری در موسیقی فولکلوریک آذری»، کهکشان، تهران، 1381 ش، شم 73؛ محمدزادۀ صدیق، حسین، هفت مقاله پیرامون فولکلور و ادبیات مردم آذربایجان، تهران، 1357 ش؛ ویشلقی، جمیل، «بررسی انواع شکل (فرم) اشعار عاشیقهای آذربایجان»، فرهنگ مردم ایران، تهران، 1386 ش، شم 10.
لیلا احمدی کمرپشتی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید