ریتر، هلموت
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 9 آبان 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/269083/ریتر،-هلموت
شنبه 24 آذر 1403
چاپ نشده
26
ریتِر، هلموت، خاورشناس و اسلامشناس برجستۀ آلمانی، دارای تألیفات مهم در عرفان اسلامی. ریتر در 27 فوریۀ 1892 م/ 28 رجب 1309 ق، در لیشتناو، از توابع هِسن، در خانوادهای اهل علم به دنیا آمد. در دورۀ دبیرستان در شهر کاسل، زبانهای لاتینی و یونانی را آموخت؛ سپس برای ادامۀ تحصیل به هاله رفت و در آنجا حدود 3 سال (1910-1913 م) نزد کارل بروکلمان و پاول کاله در رشتۀ خاورشناسی تحصیل کرد. آنگاه یک نیمسال را در استراسبورگ گذراند و در محضر استادانی چون تئودور نولدکه و اِنو لیتمان به تکمیل دانش خویش پرداخت. از 1913 م، ریتر بهعنوان پژوهشگر مؤسسۀ تاریخ و تمدن مشرقزمین در هامبورگ مشغول به کار شد و در آنجا به محفل کارل هاینریش بکر، بنیانگذار اسلامشناسی نوین پیوست و نزد او زبان فارسی را آموخت؛ سپس، یک دورۀ یکسالۀ دکتری را در دانشگاه بن گذراند. با آغاز جنگ جهانی اول، به خدمت فراخوانده شد و به استانبول رفت؛ مدتی بهعنوان مترجم ارتش آلمان در عراق و فلسطین خدمت کرد و در همان حال، نگارش رسالۀ دکتری خود را پی گرفت. این رساله با عنوان «فرهنگ عربی علوم بازرگانی» در نشریۀ اسلام (1917 م) منتشر شد (مایِر، 193؛ والتسر، 2؛ لیِر، 379؛ نیز نک : پلِسنر، 6 ff.). با پایانیافتن جنگ، ریتر به آلمان بازگشت و در 1919 م، برای احراز کرسی استادی و جانشینی کارل هاینریش بکر، به دانشگاه هامبورگ دعوت شد و یک سال بعد، به عضویت هیئت تحریریۀ نشریۀ اسلام درآمد که بکر آن را در 1908 م تأسیس کرده بود (والتسر، 24؛ پلسنر، 8؛ لیر، مایر، همانجاها). ریتر در سال 1926 م/ 1305 ش، دانشگاه هامبورگ را رها کرد و اندکی بعد، پیشنهاد ریاست انجمن شرقشناسی آلمان، شاخۀ نوبنیاد استانبول را دریافت؛ ازاینرو، در 1927 م به این شهر مهاجرت کرد (لیر، 334). او از 1936 م، نخست مدرس مدعو، و سپس استاد زبانهای فارسی و عربی دانشگاه استانبول شد (پلسنر، 13). پس از جنگ جهانی دوم، در سال 1949 م/ 1328 ش، ریتر بهسبب بیماری، ناچار به آلمان بازگشت. در دانشگاه فرانکفورت به تدریس پرداخت و نخست استاد موقت، و چندی بعد هم استاد تماموقت کرسی خاورشناسی این دانشگاه شد و تا پایان عمر، مدیریت مجامع خاورشناسی این دانشگاه را بر عهده داشت (استات، 407؛ مایر، همانجا؛ پلسنر، 15). از سال 1957 م، او بار دیگر ساکن ترکیه شد؛ زیرا از سوی سازمان یونسکو مأموریت یافت تا با همکاری هربرت دودا از اتریش و احمد آتش از ترکیه، فهرستی از نسخههای خطی دیوانهای فارسی موجود در کتابخانۀ ملی استانبول تهیه کند. طی این دوره، تدریس زبانشناسی شرقی در دانشگاه استانبول نیز به او محول شد (استات، پلسنر، همانجاها؛ مایر، 198، 193). ریتر در سال 1948 م، بهعنوان مشاور فرهنگستان زبان عربی سوریه برگزیده شد؛ در سالهای بعد نیز به عضویت این مجمعهای علمی درآمد: عضو افتخاری انجمن سلطنتی آسیایی در لندن (1955 م)، عضو انجمن تحقیقات اسلامی در بمبئی (1955 م)، عضو افتخاری فرهنگستان زبان ترکی در آنکارا (1957 م)، عضو مؤسسۀ باستانشناسی آلمان در برلین (1962 م)، عضو افتخاری انجمن شرقشناسی آمریکایی در نیو هیون (1964 م)، مشاور فرهنگستان سلطنتی ادبیات در بارسلون (1964 م)، و عضو فرهنگستان بریتانیا در لندن (1966 م)، و عضو افتخاری انجمن شرقشناسی آلمان (1969 م). در سال 1967 م، ریتر از دانشگاه استانبول دکترای افتخاری دریافت کرد. در 1385 ش نیز بهپاس تلاشهایش در شناساندن عطار نیشابوری (د 618 ق) و آثارش، تندیس نیمتنۀ او تهیه، و در آرامگاه عطار در نیشابور نصب شد (والتسر، 2؛ مایر، 199؛ نیکبین، 1/ 529؛ نیز نک : کیوانی، 75-76). در سال 1962 م، نشریۀ اورینس برای انتشار «جشننامۀ ریتر»، به مناسبت هفتادمین سالروز تولد او، از شاگردان و همکارانش درخواست مقاله کرد، و بهسبب بالابودن شمار مقالات دریافتی (بیش از 000‘1 صفحه)، ناگزیر، مقالات این جشننامه در 4 شمارۀ نشریه به چاپ رسید (نک : پلسنر، 16؛ والتسر، 5). ریتر در 19 مۀ 1971 م/ 29 اردیبهشت 1350 ش، در 80سالگی درگذشت (پلسنر، 17؛ مایر، 193,194). او افزونبر شماری از زبانهای اروپایی امروز، بر زبانهای مهم جهان اسلام، ازجمله فارسی، عربی و ترکی تسلط بسیار داشت و بهسبب درک عمیق از فرهنگ ایرانی و ترکی و علوم و معارف اسلامی، آثار ماندگاری از خود بر جای نهاد؛ درواقع، میراث علمی او از پربارترین و شگفتانگیزترین گنجینههای تاریخ خاورشناسی است و از زبانهای فارسی، عربی و ترکی تا کردی و ارمنی سریانی را در بر میگیرد و موضوعات متنوعی چون دستورزبانهای محلی، تاریخ، تاریخ اقتصاد، تاریخ علوم طبیعی، علوم کیمیا، تاریخ ادبیات، شناخت خطوط، فلسفه، دین، تصوف، مردمشناسی، شعر، نمایش و موسیقی را شامل میشود (وکیلزاده، 53). او گاه نوشتههایش را با نام «فارِس» (برگردان عربی ریتر، به معنای سوارکار)، و «عبدالجمیل الفارس» امضا میکرد (مایر، 202). ریتر افزونبر نوشتن مدخلهایی برای «دانشنامۀ اسلام»، مقالات مهم دیگری نیز تألیف کرد که اغلب آنها در نشریات اسلام و اورینس به چاپ رسیدهاند (مایر، 198؛ برای فهرستی از این آثار، نک : گروبر، 66-69؛ بدوی، 186- 189). ریتر در نخستین سالهای اقامتش در شرق، پژوهشهایی نیز دربارۀ ترانهها، سرودهها و بازیهای محلی فراهم آورد که نتایج آنها با عنوان کلی «مطالعات بینالنهرینی» در 4 شمارۀ نشریۀ اسلام (1919-1942 م) منتشر شد (پلسنر، 7؛ مایر، 194). او همچنین در سلسلهمقالاتی با عنوان کلی «فقهاللغة»، جنبههای مختلفی از علوم اسلامی و ایرانی را بررسی کرد (همو، 195؛ والتسر، 4)، و مجموعهای بنیان نهاد که در آن، برخی از مهمترین متنهای اسلامی عربی و فارسی را منتشر کرد؛ از آن جملهاند: کیمیای سعادت (1924 م) امام محمد غزالی (د 505 ق)، الوافی بالوفیات (ج اول، 1931 م) اثر خلیل صفدی (د 763 ق)، مقالات الاسلامیین (2 ج، 1929 و 1930 م) اثر ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری (د 324 ق)، فرق الشیعة (1931 م)، منسوب به حسن بن موسى نوبختی (د 311 ق)، هفتپیکر نظامی گنجوی (د 614 ق) (با همکاری یان ریپکا در 1934 م)، الٰهینامۀ عطار (1940 م)، سوانح العشاق (1942 م) احمد غزالی (د 520 ق)، ترجمۀ غایة الحکیم (سدۀ 11 ق/ 17 م) اثر مجریطی به زبان آلمانی (با همکاری، 1962 م) (مایر، 195-198؛ والتسر، 3-4؛ پلسنر، 10-13). او همچنین، اسرار البلاغة اثر عبدالقاهر بن عبدالرحمان جرجانی (د 474 ق) را تصحیح، و به آلمانی ترجمه کرد که نتیجۀ 30 سال پژوهش او، و از نمونههای مهم و ارزشمند تصحیح متون به شمار میرود (پلسنر، 14, 16). این اثر که در 1959 م منتشر شد، از واپسین کارهای ریتر است. تصحیح او از مشارق انوار القلوب و مفاتیح اسرار القلوب اثر عبدالرحمان بن محمد بن دباغ (د 695 ق) نیز در همین سال در بیروت منتشر شد (مایر، 198؛ عقیقی، 4/ 460-461). او چند پژوهش تألیفی هم دربارۀ تاریخ اسلام منتشر کرد که کتاب «محمد (ص)، استاد سیاست» (1923 م) و مقالۀ «برافتادن خلافت» (1924 م) از مشهورترین آنهایند (مایر، 194). ریتر در واپسین سالهای عمر خود، روی متنها و گویش «مسیحیان یعقوبی طور عبدین» در سوریه کار کرد و دستاوردهای پژوهشی خود در این زمینه را در 5 جلد با عنوان طوریو فراهم آورد؛ دو جلد نخست، در سالهای 1967 م و 1969 م در بیروت، و جلدهای 3 و 4 آن هم در همانجا منتشر شدند (پلسنر، 15-16؛ مایر، 199). جلد پنجم، آخرین مجلد، را که واژهنامۀ کتاب بود، یک ماه پیش از درگذشتش به پایان رساند (1971 م). اما یکی از مشهورترین جنبههای کارنامۀ علمی ریتر، پژوهشهای او دربارۀ عطار نیشابوری است. او پس از انتشار چند مقاله و تصحیح آثاری از عطار، کتابی با عنوان «دریای جان: انسان، جهان و خدا در داستانهای فریدالدین عطار» (1955 م) نوشت. ریتر در این کتاب، پس از معرفی دقیقی از 4 اثر مهم عطار ــ منطقالطیر، اسرارنـامه، مصیبتنـامه و الٰهینـامه ــ و ارزیابی اجمالی سبک هر اثر، به بررسی اندیشههای وی میپردازد. او درواقع، کوشیده است تا ضمن شناساندن عرفان اسلامی و بیان ادبی آن، نشان دهد که در داستانهای عطار، انسان، جهان و خدا چگونه وصف شدهاند. بیش از یکسوم متن 600صفحهای این کتـاب، بحثی دقیـق و عالمـانه دربـارۀ عشق ــ چه زمینی و چـه عرفانی ــ است که همواره برای ریتر جذابیت خاصی داشته، و در جاهای مختلف بدان پرداخته است (پلسنر، 15). این اثر را عباس زریابخویی و مهرآفاق بایبردی به فارسی ترجمه، و با عنوان دریای جان: سیری در آراء و احوال شیخ فریدالدین عطار نیشابوری منتشر کردهاند. از دیگر نوشتههای ریتر، مقالهای است (1956 م) دربارۀ ترجمۀ ابوریحان بیرونی از یوگاسوتره (کتابی عمدتاً در باب زهد و تصوف هندی) اثر پاتنجلی، نویسندۀ هندی، که ظاهراً در حدود سدۀ 3 م میزیست. تحقیق 3جلدی او با عنوان قراگوز (1924-1953 م)، دربارۀ خیمهشببازی ترکی و تحقیق دربارۀ آغاز فرقۀ حروفیه (1954 م)، نمونههایی دیگر از تحقیقات مهم ریتر به شمار میروند (همانجا؛ والتسر، 3؛ مایر، 198؛ گروبر، 14).
بدوی، عبدالرحمان، فرهنگ کامل خاورشناسان، ترجمۀ شکرالله خاکرند، قم، 1375 ش؛ عقیقی، نجیب، المستشرقون، قاهره، دار المعارف؛ کیوانی، مجدالدین، «ریتر، هلموت»، دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، 1395 ش، ج 20؛ نیکبین، نصرالله، فرهنگ جامع خاورشناسان مشهور و مسافران به مشرقزمین، تهران، 1379 ش؛ وکیلزاده، سوزان، «فریتس مایر: پنجاه سال تحقیق بیوقفه»، نشر دانش، تهران، 1372 ش، س 13، شم 4؛ نیز:
Gruber, E., «Nachtrag zum Verzeichnis der Schriften von Hellmut Ritter», Oriens, Leiden, 1981, vol. XXVII-XXVIII; Lier, Th., «Hellmut Ritter in Istanbul (1926-1949)», Die Welt des Islams, Leiden, etc., 1998, vol. XXXVIII, no. 3; Meier, F., «Hellmut Ritter», Der Islam, ed. C. H. Becker, Berlin/ New York, 1972, vol. XLVII, no. 2; Plessner, M., «Helmut Ritter (1892-1971)», ZDMG, vol. CXXII; Stauth, G., «Hellmut Ritter and Traugott Fuchs in Istanbul-Orientalism, Life and Ideas and Life in Exile», Wiener Zeitschrift für die kunde des Morgenlandes, Vienna, 2011, vol. CI; Walzer, R., «Hellmut Ritter (27/ 2/ 1892-19/ 5/ 1971)», Oriens, Leiden, 1974, vol. XXIII-XXIV.عسکر بهرامی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید