ابن ادریس
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 29 آبان 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/258892/ابن-ادریس-فخرالدین
پنج شنبه 18 بهمن 1403
چاپ شده
2
اِبْنِ اِدْریس، فخرالدین ابوعبدالله محمد بن ادریس عِجلی حِلّی (ح 543- 598ق / 1148-1202م)، از فقیهان بزرگ امامیه. نسبت عجلی ظاهراً باید مربوط به نسب وی باشد (نك : سمعانی، 9 / 239). در برخی از منابع نام و نسب او به شكلهای محمد بن ادریس بن محمد (ابن فُوَطی، 4(3) / 308)، محمد بن ادریس بن احمد بن ادریس (ذهبی، 21 / 332)، محمد بن احمد بن ادریس (حُرّ عاملی، 2 / 236) و حتی به شكل غریب محمد بن منصور بن احمد ابن ادریس (افندی، 6 / 6؛ كاظمی، 2 / 340) ثبت شده كه هیچ یك قابل اعتماد نیست.بنابر منابع متأخر، مادر ابنادریس نوۀ دختری شیخ مسعود وَرّام بوده است و نسب وی از جانب مادر با سه واسطه به شیخ طوسی میرسد (حُر عاملی، 2 / 243)، اما نظر به تاریخ وفات شیخ ورام در 605ق / 1208م (نك : ابناثیر، 12 / 282) و سال وفات ابنادریس، و نیز با مقایسۀ طبقۀ شیخ ورام (نك : منتجبالدین، 196) با طبقۀ ابنادریس این نسبت درست نمینماید. شرححالنویسان ابنادریس وی را با عنوان «حلّی» یاد كردهاند، و منتجبالدین متذكر شده كه در حله با وی ملاقات كرده است (ص 173). تاریخی برای ولادت ابن ادریس نقل نشده، ولی به استناد خط شهید ثانی كه در اجازات مجلسی (104 / 19) آمده، ابنادریس در 558ق / 1163م به سن بلوغ رسیده است و با فرض اینكه وی در حدود 15 سالگی بالغ شده باشد، تولد وی را باید در حدود 543ق / 1148م دانست. در مورد وفات او نیز اختلاف است: كفعمیجمعه 18 شوال 598ق / 11 سپتامبر 1202م (استرابادی، 260) و ذهبی (21 / 333) 597ق را ذكر كرده است. بنابراین، سخن علمای متأخر شیعه در این باب كه وی پیش از رسیدن به 25 سالگی وفات یافته است (نك : استرابادی، همانجا) نباید صحیح باشد.
صفدی (2 / 183) وی را در فقه عدیمالنظیر دانسته، و ابن داوود حلی او را شیخالفقها خوانده است (ص 428). شجاعت علمی وی در شكستن سنت تقلید از آراء شیخ طوسی، تحرك بخشیدن به فقه امامیه، خارج كردن آن از ركود و جمود و تشویق ابتكار و اندیشۀ آزاد، بیانگر جلالت قدر اوست. تا 100 سال پس از درگذشت شیخ طوسی همۀ مسندنشینان فقاهت شیعه خوشهچینان آراء شیخ و در حقیقت فقط منعكسكنندگان نظرات او بودند تا جایی كه میتوان گفت باب اجتهاد تا حدودی مسدود شده بود (نك : شهید ثانی، 28). در چنین وضعی ابن ادریس پای از دائرۀ تقلید بیرون نهاد و به احیای اجتهاد و اظهار نظر آزاد پرداخت. وی گاه در نقد آراء شیخ بسیار سرسختی به خرج میداد و شیخ را به طور مستقیم و غیرمستقیم به تبعیت و پیروی از امام شافعی متهم میكرد (ابنادریس، جم ) و گاه لحنش بسیار تند میشد (همو، 432)، اما به هر حال احترام به شیخ را فرو نمینهاد و با عباراتی چون «الشیخ السعید الصدوق تغمّده الله برحمته» از او یاد میكرد (همو، 5). مامقانی ادعا كرده كه ابن ادریس در كتاب طهارت سرائر دربارۀ شیخ طوسی گفته: «و خالی شیخ الاعاجم ابوجعفر الطوسی یفوح [در اصل: یفوه؛ قس: ابن ادریس، 9] مِن فیه رائحةُ النجاسة» (2 / 77)، لیكن این عبارت در كتاب طهارت سرائر (چاپ موجود) دیده نمیشود و احتمال میرود تحریف این عبارتِ سرائر باشد: « ... انّ اباجعفر یفوح من فیه رائحة تسلیم ... » (ابن ادریس، 9) كه ابداً جنبه ركیكی ندارد.
فقیه معاصر وی سدیدالدین حمصی او را اهل تخلیط و غیرقابل اعتماد دانسته است (منتجبالدین، 173). ابن داوود حلی عدم پذیرش خبر واحد توسط ابن ادریس را به معنی اعراض كلی او از اخبار اهل بیت گرفته و وی را در زُمرۀ ضعفا آورده، ولی در همانجا او را ستوده است (ص 498). بحرانی مینویسد كه محقق حلی و علامۀ حلی به كرات به نقد و طعن او پرداختهاند (ص 276)، ولی در دورههای بعد نظر علمای رجال در مورد ابن ادریس به تدریج تغییر یافت تا آنجا كه مجلسی وی را توثیق كرده است (1 / 16، 33). معاصران نظر حمصی را در مورد تخلیط ابن ادریس تنها از این جهت كه وی در نقل اسناد روایات اندكی بیدقت بوده، صحیح دانستهاند (شوشتری، 8 / 45؛ خویی، 15 / 63).ابنادریس چنانكه از كتاب سرائر، به خصوص بخش مستطرفات آن برمیآید، برخی از اصول و مصنفات سلف شیعه را در اختیار داشته و وی آخرین كسی است كه دربارۀ برخی از آنها اطلاعاتی به دست میدهد، و برخی از اجازات نام وی در سلسلۀ روایی صحیفۀ سجادیه دیده میشود (مجلسی، 107 / 52-54، 63، 162). همچنین نام وی در میان راویان كتب دیگر نیز آمده است (نك : ابنداوود، 5-6). ابنادریس بعضی از كتب سلف را استنساخ كرده، كه به عنوان نمونه میتوان از مصباح المتهجّد شیخ طوسی (در جمادیالاولی 570ق) و قرب الاسناد حمیری (در رمضان 574ق) نام برد (آقابزرگ، 4 / 225، 5 / 257، 17 / 68، 21 / 222؛ نیز دستخط موجود در حاشیۀ مصباح المتهجد طوسی، 790).
وی خود مینویسد (ص 265) كه از سید ابوالمكارم بن زهره حضوراً و مكاتبتاً استفاده كرده است (نیز نك : مجلسی، 104 / 79). از دیگر مشایخ وی چنانكه از اسناد روایات و اجازات برمیآید، میتوان عمادالدین محمد بن ابیالقاسم طبری، عربی بن مسافر عبادی، حسین بن هبةالله بن رطبة سوراوی و عبدالله ابن جعفر دوریستی را نام برد (شهید اول، 22، 35؛ حُر عاملی، 2 / 80؛ مجلسی، 106 / 39، 107 / 65، 70، 82). به گفتۀ ذهبی ابن ادریس از راشد (بن ابراهیم بحرانی) و شریف شرفشاه نیز بهره برده است (21 / 332). سماع بدون واسطۀ ابن ادریس از شیخ ابوعلی طوسی (مجلسی، 107 / 52، 56، 65، 81) در 511ق / 1117م (افندی، 5 / 33) از حیث زمان و طبقه قابل پذیرش نیست و ظاهراً شخصی كه در 511ق از ابوعلی طوسی استماع كرده، عمادالدین طبری استاد ابن ادریس بوده است (عماد طبری، 2).
از جملۀ ایشان میتوان مُحییالدین محمد بن عبدالله بن علی بن زهره (ابن فُوطی، 4(3) / 309-310؛ قس: مجلسی، 106 / 23، 24، 107 / 46)، فخار بن معد موسوی (شهید اول، 81؛ مجلسی، 104 / 79)، محمد بن نمای حلی (ابن داوود، 5-6)، علی بن یحیی خیاط (مجلسی، 104 / 135)، احمد بن مسعود اسدی (شهید اول، 21، 22، 35) و علی بن ابراهیم علوی عریضی (نوری، 3 / 482) را نام برد. سند موجود در الاربعون (شهید اول، 46) كه دلالت بر روایت یحیی بن سعید حلی از ابن ادریس دارد از حیث طبقه مورد تردید است.
اگرچه ذهبی (21 / 332) متذكر شده كه ابن ادریس آثاری در فروع و اصول داشته و ابن داوود (ص 498) او را كثیرالتألیف دانسته، مع ذلك جز چند اثر از وی نمیشناسیم. آثار بازمانده از او اینهاست:آثار چاپی:
1. السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، این كتاب از آثار بدیع فقهی است كه ارزش و اعتبار آن پس از قرنها هنوز به قوت خود باقی است. سرائر افزون بر ارزش فقهی آن، به واسطۀ آخرین بابش كه او خود آن را «باب النوادر» نامیده و شامل گزیدهای از كتب مشیخه و روات است، ارزش حدیثی قابل توجهی دارد. چنانكه از دو موضع كتاب (صص 170، 401) برمیآید وی در خلال سالهای 58- 588ق / 1191-1192م مشغول تألیف آن بوده است. سرائر در 1247و 1270ق در تهران چاپ سنگی شده، و «باب النوادر» آن با عنوان النوادر او مستطرفات السرائر جداگانه در 1408ق با مقدمهای تحقیقی و حواشی در قم به چاپ رسیده است؛ 2. منتخب تبیان شیخ طوسی، این كتاب به كوشش سید مهدی رجائی در 1409ق در قم نشر یافته است.
1. رسالهای در تكلیف (ملی، 8 / 367)؛ 2. رسالهای در مضایقه و مواسعه در فقه (آقابزرگ، 12 / 211، 20 / 175، 231، 21 / 134)؛ 3. اجوبة مسائل (نجف، 1 / 28؛ آقابزرگ، 20 / 331)، البته انتساب هیچ یك از این سه كتاب به وی قطعی نیست. رسالهای در مسألۀ تتمیم آب قلیل به كُرّ، تقریباً در 10 برگ (ابن ادریس، 9؛ آقابزرگ، 20 / 384).
1. التعلیقات علی التبیان (حُر عاملی، 2 / 244؛ آقابزرگ، 4 / 225، 20 / 185)؛ 2. رسالهای در معنی ناصب (افندی، 5 / 33)؛ 3. مناسك (ذهبی، 21 / 332)؛ 4. نیز ابن ابیالحدید (1 / 39) روایتی در مورد رابطۀ شریف رضی و شریف مرتضی با فخرالملك، وزیر بهاءالدولة، از خط ابن ادریس نقل كرده كه مشخص نیست از كدام اثر وی گرفته شده است.
آقابزرگ، الذریعة؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1959م؛ ابناثیر، الكامل؛ ابنادریس، محمد، السرائر، تهران، 1270ق؛ ابن داوود حلی، حسن بن علی، كتاب الرجال، تهران، 1342ش؛ ابنفوطی، عبدالرزاق بن احمد، تلخیص مجمع الآداب، دمشق، 1382ق / 1962م؛ استرابادی، محمدبن اسماعیل، منتهی المقال، تهران، 1300ق؛ افندی، میرزا عبدالله، ریاض العلماء، قم، 1401ق؛ بحرانی، یوسف بن احمد، لؤلؤة البحرین، قم، مؤسسۀ آل البیت؛ حُر عاملی، محمد بن حسن، امل الآمل، به كوشش احمد حسینی، بغداد، 1385ق / 1965م؛ خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، 1403ق؛ ذهبی، محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، به كوشش بشار عواد معروف و محیی هلال السرحان، بیروت، 1404ق / 1984م؛ سمعانی، عبدالكریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دكن، 1398ق / 1978م؛ شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، تهران، 1387ق؛ شهید اول، محمد بن مکی، الاربعون حدیثاً، قم، 1407ق؛ شهید ثانی، زینالدین ابن علی، الدرایة فی مصطلح الحدیث، نجف، مطبعة النعمان؛ صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به كوشش هلموت ریتر، استانبول، 1949م؛ طوسی، محمدبن حسن، مصباح المتهجد، به كوشش زنجانی، تهران، 1338- 1339ق؛ عمادالدین طبری، محمدبن علی، بشارة المصطفی، نجف، 1383ق؛ كاظمی، شیخ عبدالنبی، تكملة الرجال، نجف، مكتبة الامام الحكیم العامة؛ مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، نجف، 1349-1351ق؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، 1403ق / 1983م؛ ملی، خطی؛ منتجبالدین، علی بن عبیدالله، فهرست اسماء علماء الشیعة و مصنفیهم، به كوشش عبدالعزیز طباطبائی، بیروت، 1406ق / 1986م؛ نجف، محمد مهدی، فهرست مخطوطات مكتبة الامام الحكیم العامة، نجف، منشورات مكتبة الامام الحكیم العامة؛ نوری، میرزا حسین، مستدرك الوسائل، تهران، 1318-1321ق.
سید مصطفی محقق داماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید