صفحه اصلی / مقالات / رده ، جنگها /

فهرست مطالب

رده ، جنگها


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 4 دی 1398 تاریخچه مقاله

رِدّه، جَنْگها، مجموعه‌جنگهای میان حکومت مدینه و مخالفان از سال 9 تا 11 ق / 630-632 م.
رده در فرهنگ اصطلاحات اسلامی به معنای برگشت از دین اسلام و بازگشت به کفر است. نخستین بار از این معنا در قرآن کریم (مائده / 5 / 54) یاد شده است؛ اما باتوجه به شأن نزول آیات قرآن و سیرۀ پیامبر اسلام (ص) در موضوع بازگشت به جاهلیت بعد از هجرت و نیز نزول آنها در غزوۀ احد، به نظر نمی‌رسد همان معنای متأخر بازگشت از دین در وقایع رده قابل تعمیم باشد، هرچند مفسران مسلمان متأخر برای معرفی مبنایی برای ارائۀ دیدگاههایشان دربارۀ احکام شرعی ارتداد از آن بهره گرفته‌اند و به‌عنوان نمونۀ تاریخی از وقایع دورۀ خلافت ابوبکر مثال آورده‌اند (نک‍ : ماوردی، 69-73). می‌توان مبنای این عملکرد حکومت مدینه دربارۀ مخالفان عقیدتی و سیاسی را در آیۀ برائت (توبه / 9 / 1) دانست که در سال 9 ق نازل شده است. با وفات پیامبر (ص) قبایل عرب، خواهان تغییر این پیمانها و بازتعریف مناسباتشان با حکومت مدینه شده بودند، و بر این اساس مبنایی را برای رقابت با سلطۀ قریش به‌واسطۀ خلافت مسلمانان در مدینه شکل دادند.
عمده گزارشهای راویان مختلف دربارۀ جنگهای رده در تاریخ الرسل و الملوک طبری آمده است، هرچند مواضع طبری به‌عنوان فقیه، مفسر قرآن و معرف سیره و سنت صحیح پیامبر (ص) و صحابه هم در این روایتها تأثیرگذار بوده است.
در تاریخ طبری نخستین‌بار در شرح وقایع دوران پیامبر (ص) و در غزوۀ بنی‌مُصطَلِق است که از واژۀ «مرتدا» در مقابل «مسلما» استفاده می‌شود (2 / 604، 609). سپس از عمرو بن معدی‌کرب سالار قوم فروة بن مسیک مرادی سخن می‌آید که بعد از رحلت پیامبر (ص) مرتد شده است (‏3 / 132-133). طبری در جریان سقیفه می‌آورد برخی از انصار که مرتد شدند یا نزدیک ارتداد بودند، با ابوبکر بیعت نمی‌کنند و البته خدا نجاتشان می‌دهد (‏3 / 203، 207). در نقل جریان اسود عنسی، برای نخستین‌بار از برخی افراد طرف‌دار اسود با عنوان «اهلُ الردة بالکفر و الرجوع عن الاسلام» یاد می‌شود. یک روز قبل از رحلت پیامبر (ص)، خبر کشته شدن اسود عنسی به وی می‌رسد. پس از رحلت پیامبر (ص) و بیعت با ابوبکر، سواران اسودی، که میان صنعا و نجران‏ بودند، اوضاع را آشفته می‌کنند. بنابراین طبری آغاز جنگهای رده را در دوران ابوبکر می‌داند و اهل رده را چنین تقسیم‌بندی می‌کند: 1. گروهی که نماز را می‌پذیرفتند، ولی زکات را خیر (3 / 230، 239-242)؛ 2. گروهی که ابوبکر را به‌عنوان وارث پیامبر (ص) نمی‌پذیرفتند (3 / 245- 248).
چند گزارش از وقایع اهل رِدَّه ارائه شده است: نخستین جنگ دوران ارتداد جنگ اسود عنسی بود که در یمن رخ داد. وقتی پیامبر (ص) درگذشت و لشکر اسامه راهی شد، برخی قبایل از دین برگشتند، مانند طیء، اَسَد و غَطَفان (به‌جز اشجع) به گرد طُلَیحه و مسیلمه (دو مدعی پیامبری)؛ مردم هَوازِن که مردد بودند، اما زکات ندادند، و جمعی از بنی‌سلیم. در این بین طایفۀ ثَقیف و جَدیله و کسانی دیگر مرتد نشدند (همو، ‏3 / 242).
در گزارشی هم دسته‌ای دیگر از شورشها را از طرف قبایلی می‌دانند که «تاج شاهی بر سر نهادند» و مشخصاً وجهی سیاسی ـ عقیدتی دربارۀ حکومت مدینه داشتند. نمونۀ شاخص آن قبیلۀ کنده به رهبری اشعث بن قَیس بود. آنان به‌عنوان جانشینان ملوک حیره از جنوب عراق تا بحرین خود را سزاوار جانشینی می‌دانستند (یعقوبی، 2 / 4-16). با این همه، به‌دلیل تنوع روایتها دربارۀ تاریخ وقایع این جنگها، بین مورخان تفاوت وجود دارد؛ هرچند در مجموع، سال 12 ق / 633 م را پایان این جنگها معرفی می‌کنند (طبری، 3 / 313- 314). درعین‌حال شمولیت جغرافیایی این جنگها را نیز به‌جز 3 شهر مکه، مدینه و طائف به کل اعراب تعمیم دادند. اما قلمرو این شورشها با محوریت اسود عنسی، سجاح (از بنی‌تمیم)، مسیلمه (از بنی‌حنیفه) و اشعث کندی، سرزمینهای میان حضرموت تا طائف تا بحرین و احساء و تا عدن، یمن و نیمۀ جنوبی خط طائف تا نزدیکی مکه در غرب و احساء در شرق و بخش شمال شرقی خط مکه ـ مدینه را در برگرفته بـود (جـابـری، 215)؛ از همیـن روی می‌توان تقابل اعراب اهل بادیه با اعراب اهل حضر حجاز را در این نبردها لحاظ کرد (نک‍ : ابن‌قتیبه، 170؛ طبری، 3 / 225، 242).
این روایتها مشخصاً دیدگاهی فضیلت‌گرایانه برای قریش و انصار حجازی در این وقایع دارند؛ همان‌گونه که بعضی روایتها قبایل نخع و کنده را استثنا کرده‌اند که با همین منطق توجیه‌شدنی است. تفکیک وقایع رده با رویداد سقیفه، و اختلاف قریش با انصار بایستی در نظر گرفته شود؛ مسئله‌ای که در برخی از روایتها حول حمایت از جانشینی علی بن ابی‌طالب (ع) و بنی‌هاشم و طرد آنها از سوی بقیۀ قریش از طرف بعضی قبایل رده مطرح شده است. درعین‌حال با تحلیل عملکرد قبایل حاضر در این جنگها تقابل مضر و قریش با بقیۀ قبایل قحطانی و یمنی را نیز می‌توان به‌عنوان علتی برای این نبردها نشان داد. رویه‌ای که در جنگهای بعدی عصر فتوحات و حتى نبردهای دوران خلافت عثمان و علی بن ابی‌طالب (ع) هم خود را نشان داد؛ همان‌گونه که ترکیب ایدۀ حکمرانی و پیامبری به‌عنوان الگویی برای ایجاد وحدت میان قبایل، مبنایی برای گسترش ماجرای متنبئان (مدعیان پیامبری) شد (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : جابری، 214- 269).
گزارش رویدادهای رده عمدتاً در تاریخ طبری به‌شیوۀ روایی نقل شده و راوی عمدۀ این رویدادها در این اثر سیف بن عمر تمیمی است (3 / 227 بب‍ ). نام‌بردن از آثار وقایع‌نگاران متقدم مانند محمد بن عمر واقدی در قالب تک‌نگاری با عناوینی مانند کتاب الردة یا اخبار الردة در الفهرست ابن‌ندیم نشان می‌دهد این رویدادها به‌عنوان بخشی از تاریخ سیرۀ پیامبر (ص) و سیرۀ خلفا و همین‌طور تاریخ فتوح و چگونگی مواجهه با انواع شورشهای مسلمانان و موالی (با توجه به نوع عقیده یا موضعشان دربارۀ حکومتهای مسلمانان) مهم بوده است (1 / 105-107)؛ به‌خصوص که این رویدادها در پیوستگی با وقایع فتوح در سرحدات عراق و شام روی داده و بخش عمدۀ آنها در روایت ابن‌اعثم کوفی در الفتوح حفـظ شده است (1 / 295؛ دراین‌بـاره، نک‍ : تمیمی، ابن‌اعثم، سراسر آثار).
به نظر می‌رسد ابن‌اسحاق (د 151 ق / 768 م) نیز اثری با عنوان کتاب الردة داشته است که روایتهای آن در کتابهای طبقات و صحابه‌نگاری در دوره‌های مختلف به روایت اخباریان بعدی مانند ابن‌فرات وشاء (د 237 ق / 851 م) باقی مانده است؛ بدین سبب که بخش عمدۀ رویدادهای رده با موضوع شرح حال صحابه مرتبط است (نک‍ : ابن‌سعد، 3 / 304؛ ابن‌حجر، 1 / 142، 420، 2 / 425، 3 / 584).
به‌رغم بزرگ‌نمایی اخباریان متقدم به‌خصوص سیف بن عمر تمیمی دربارۀ گستردگی مخالفت قبایل عرب در برابر حکومت مدینه با اصطلاح برگشت عرب از اسلام (نک‍ : ابن‌قتیبه، 170-171)، سرکشی اعراب به دو دورۀ اواخر حیات پیامبر (ص) و دورۀ خلافت ابوبکر تقسیم می‌شود که بدانها اشاره شد.
تأکید ابوبکر بر ضرورت ادامۀ پرداخت زکات به‌عنوان مکمل اذان و نماز به‌رغم پیشنهاد صحابه به بخشش زکات قبایل شورشی در دورۀ دوم شکل گرفت (طبری، 3 / 258؛ نیز سیوطی، 55، 83). همین موضوع نیز محل تفاسیر مختلف از آیات قرآنی دربارۀ نبرد با اهل قبله شد که در فقه‌الامامۀ اهل سنت در دوران بعدی، مبنای نظریه‌های ارتداد و سرکوب اهل بغی گشت (فیاض، 117؛ مادلونگ، 71-74، 87- 88). هرچند ترکیب فرماندهان سپاهیانِ سرکوب شورشها بدون حضور صحابۀ انصاری و حضور حداکثری سران قریش، مانند عکرمة ابن‌ابی‌جهل، مهاجر بن امیه، خالد بن ولید از بنی‌مخزوم و خالد بن سعید بن عاص و عمرو بن عاص از بنی‌امیه برای سرکوب طلیحه و بقیۀ مرتدین (مقریزی، 82-83؛ یعقوبی، 2 / 4-5) این برداشت را ایجاد می‌کرد که حکومت مدینه نماد ارادۀ قریش برای بسط غلبه‌اش بر اعراب است (واقدی، 107- 109). در عین حال که قبایل عرب نیز به نوع جدیدی از سلطه با نام پیامبری آشنا شدند و حتى با ادعای شراکت در نبوت در مقابل استیلای قریش، به شورش علیه مدینه پرداختند (شهیدی، 110، 117؛ نک‍ : جابری، 206).
هرچند دستور قتل اسود عنسی توسط پیامبر (ص) به شهر بن باذان، امیر ایرانی منصوب ایشان در یمن، ابلاغ شده بود، بعد از موفقیتهای اولیۀ اسود در یمن با اخراج مأموران پیامبر (ص) و قتل امیر ایشان، سرانجام بنابر روایات هم‌زمان با وفات پیامبر (ص) خبر کشته شدن اسود نیز به مدینه رسید (طبری، 3 / 230-233؛ نک‍ : یعقوبی، 2 / 6-7؛ ابن‌اثیر، 2 / 336- 338).
ترکیب قبایل شورشی در رویدادهای رده نشان می‌دهد عمدۀ آنها از اعراب معروف و پراکندۀ بدوی مانند طیء، بنی‌مراد، کِنده، کلَب، بَکر، بنی‌تَغْلب، بنی‌عامر بن صَعصَعه، بنی‌اسد، بنی‌فَرازه، لَخْم، جذام، بَهراء، عَذِره، بنی‌عبدالقیس و بنومَهره بودند که در حدفاصل سال ششم بعد از صلح حدیبیه، فتح مکه، غزوۀ حنین و تبوک (به‌خصوص در سال 9 ق مشهور به عام الوفود) تسلیم اسلام شده بودند، اما بنابر شهادت قرآن و آیات نازل‌شده دربارۀ اعراب بادیه، هنوز در میان آنها اسلام به ایمان تبدیل نشده بود (نک‍ : طبری، 3 / 244؛ شهیدی، 105، 117- 118؛ فیاض، 116-117). به همین علت بلافاصله با فوت پیامبر (ص) اعلام عدم اطاعت قبایل و اقدامشان برای حمله به مدینه شروع شد (مسعودی، 247- 249؛ بلاذری، 94).
بنابر روایت ابن‌اسحاق سرکوب متنبئان در یمامه و بحرین و یمن در سال 12 ق روی داده و به روایت مدائنی (مضبوط در تاریخ طبری) عمدۀ این شورشها و نبردها در 11 ق صورت گرفت؛ هرچند آخرین این نبردها با سرکوب ربیعة بن بُجَیر در 13 ق پایان یافت (نک‍ : 3 / 314). هرچند در توصیف گستردگی و نقش قبایل و افراد در شورشها و سرکوب آنها در این رویدادها وجوه قبیله‌ای و عقیدتی اهمیت یافت و به موضوعی برای مفاخره، منازعه و مبالغه تبدیل گردید تا بدانجا که برخی از محققان معاصر کل روایتهای رده را ساختگی یا همراه جعل معرفی کرده‌اند یا آنها را نشان از عدم رضایت قبایل از خلافت ابوبکر و طرد بنی‌هاشم در جانشینی پیامبر (ص) دانسته‌اند (عسکری، 1 / 447-451؛ زرگری‌نژاد، 37-41؛ عاملی، 11 / 91-92). بااین‌همه، می‌توان گفت تجمیع روایتهای این رویدادها ذیل مفهوم عقیده‌محور «ارتداد» با معنایی پسااسلامی بود که مفهوم بازگشت از دین و پیامبران دروغین را در این رویداد محوریت داد؛ درحالی‌که شواهد نشان می‌دهد عمدتاً آن رویدادها را می‌توان تداوم وضع غارات رایج در میان اعراب بدوی، قبل از تثبیت مدینة‌النبی دانست که در مقابل استیلای قبایل حضری و احلاف هم‌پیمانشان مقاومت می‌کردند؛ با این تفاوت که بین کهانت عربی و نبوت اسلامی نیز رقابتی عقیدتی ایجاد شده بود. از نشانه‌های این برداشت اقدام ایاس بن عبدالله از بنی‌سلیم در نجد بود که برای جهاد با مرتدین به مدینه آمد و از ابوبکر مرکب و سلاح گرفت، اما سپس به غارت قبایل مرتد و مسلمان پرداخت. این موضوع خود مبنایی برای مفسران و متکلمان بعدی دربارۀ ماهیت وحی و تحدی آیات الٰهی و تفاوتهای اعجازی آن با سجع شاعرانه به‌عنوان کلامی انسانی شد و مواریث شاعرانۀ متنبئان بدین ترتیب در متون تفسیری باقی ماند (نک‍ : باقلانی، 2 / 9-11).
بعد از سرکوب اسود عنسی در یمن به کمک قبایل و ابناء (بلاذری، 109-111؛ ابن‌کثیر، 6 / 309) از میان پیامبران کذاب، شورش طلیحة بن خویلد از طایفۀ بنی‌اسد بن خزیمه بود که با شکستن پیمانشان با پیامبر (ص) توسط عیینة بن حصن و همراهی قبیلۀ بنی‌فزاره و بخشی از قبایل بنی‌طیء و بنی‌عامر در نجد و شمال شرقی مدینه گسترش یافته و بعد از نبردهای خالد بن ولید در محل بزاخه ــ که سرزمین بنی‌اسد و غطفـان بـود ــ سرکوب شد. طلیحه نیز بعدها توبه کرده، به اسلام برگشت؛ هرچند تا زمان عمر در شام بود و به مدینه بازنگشت (ابن‌سعد، 1 / 292-293؛ بلاذری، 95؛ ابن‌اثیر، 2 / 342- 348).
دراین‌حین شورش علقمة بن علاثة کلابی از سران بنی‌عامر که به‌رغم بیعت با پیامبر (ص) از اسلام برگشته بود، نیز سرکوب شد (همو، 2 / 349-350). پس از آن خالد به سرکوب فراریانی پرداخت که در ظفر در مسیر مدینه به عراق به رهبری دختر مالک بن حُذیفَۀ فرازی به نام ام زمل جمع شده بودند (طبری، 3 / 263-264). با غلبۀ خالد بر قبایل شورشی، مجازاتهای خاطیان توسط وی مانند مثله‌کردن، آتش‌زدن، و پرتاب از کوه وحشتی میان قبایل ایجاد کرد و همراهی آنان را موجب شد. هرچند این مجازاتها با نص قرآن دربارۀ کیفر محاربان (مائده / 5 / 33) و سیرۀ معروف پیامبر (ص) در تضاد بود (بخاری، 4 / 7- 8) و مورد اعتراض صحابه‌ای مانند عمر بن خطاب قرار گرفت، اما با تأکید ابوبکر به اقدام پیامبر (ص) در انتخاب خالد سیف‌الله مورد حمایت قرار گرفت (ابن‌سعد، 7 / 396)؛ هرچند این مسئله خود تبدیل به موضوعی فقهی و کلامی دربارۀ مجازات محاربان و یاغیان در اسلام و نقد احادیث منتسب شد (علامۀ حلی، 100-102؛ ابن‌ابی‌الحدید، 17 / 202-204).
دراین‌میان، شورش مسیلمة بن ثمامه معروف به مسیلمۀ کذاب در یمامه که هم‌زمان با ادعای سجاح و قصد وی برای حمله به مدینه بود، بیش از بقیۀ رویدادهای رده اهمیت یافت؛ چراکه سرکوب این شورش گسترده مورد حمایت بنی‌حنیفه بود (خلیفه، 45). مسیلمه بااینکه در وفد قبیله‌اش به نزد پیامبر (ص) رفته بود، در بازگشت به ادعای شراکت در نبوت و تقسیم قدرت بین قریش و عرب پرداخت و بنی‌حنیفه را با خود همراه ساخت (ابن‌سعد، 4 / 240، 317؛ طبری، 3 / 282-286) و حتى توانست با سجاح همکاری کند. پس از شکست اولیۀ سپاه مدینه، سرانجام خالد بن ولید توانست در نبردی سخت که همراه با مرگ مسیلمه و همین‌طور شهادت جمع کثیری از صحابه بود، این شورش را نیز سرکوب کند (همو، 3 / 288-297).
پس از آن خالد به کار ام صادر سجاح پرداخت و وی را شکست داد. سجاح پشتیبانی تمیم و بنی‌تغلب در جزیرۀ عراق را داشت و حتى به مدینه حمله کرده بود؛ اما بعد از شکست با مسیلمه متحد شد و بعد از ازدواج با وی پیامبری‌اش را نیز پذیرفت. وی که در محیطی مسیحی قرار داشت، مطالبی سجع‌گونه به اسم وحی اعلام می‌کرد، اما بعد از شکست به دیار خود بازگشت و احتمالاً در 53 ق / 673 م در بصره درگذشت (بلاذری، 100-104؛ طبری، 3 / 257- 269؛ ابوالفرج، 15 / 199-201).
اما بخش دیگری از قضایای رده ناشی از اختلافهای قبایل بزرگ عرب بود. اختلافات صحابه در جانشینی پیامبر (ص) و غلبۀ قریش بر حکومت مدینه با حضور ابوبکر و طرد بنی‌هاشم و علی بن ابی‌طالب (ع) موجب اختلاف در میان قبایل شده بود. زیاد بن لبید انصاری، مأمور زکات پیامبر (ص) و ابوبکر، باتوجه به این سرکشیها با اعلام ارتداد آنان به مدینه بازگشت و به فرماندهی سپاهی برای سرکوب آنان منصوب شد (ابن‌اعثم، 1 / 45- 48). در میان رقابتهای قبیله‌ای و برخوردهای خشن امرای سپاه مدینه، با اینکه ابتدا غلبه با کنده بود و ابوبکر قصد مصالحه داشت، سرانجام عکرمة بن ابی‌جهل توانست وی و دیگر قبایل یمنی منطقه را شکست دهد. اشعث به اسارت به مدینه فرستاده شد؛ هرچند ابوبکر وی را بخشید و غائلۀ کنده نیز به سر آمد (واقدی، 178-213؛ نک‍ : ابن‌اعثم، 1 / 49- 68).
سرکوب مدعیان نبوت و شورشیان باعث شد بعضی دیگر از قبایل با پذیرش سلطۀ مدینه زکات بپردازند (واقدی، 63-67). تمرد دیگر سران قبایل در یمن مانند شورش قیس بن عبد المکشوح از سران بجیله در رقابت با ایرانیان، و عمرو بن معدی کرب زبیدی در نجران، شورش قبایل بکر بن وائل، قیس و ربیعه پس از مرگ منذر بن ساوی فرمانروای بحرین، ادعای لقیط بن مالک ازدی ملقب به ذوالتاج در عمان و مصبح مهره در پیوستگی با شورش اهل رده بود (همو، 147-165؛ بلاذری، 83-84؛ مقریزی، 82-83؛ ابن‌اعثم، 1 / 37-45؛ نک‍ : طبری، 3 / 301-330). باتوجه‌به‌اینکه بعضی از آنها هنوز مسلمان نشده بودند و یا از فرصت ظهور متنبئان برای برآورده ساختن تمایلات محلی‌شان استفاده کرده و پیمانهایشان با مدینه را شکسته بودند، اما به نظر می‌رسد نگرشهای اسلامی و قبیله‌ای اخباریان متأخر و محوریت‌بخشی به قریش و اعراب و عربستان به‌عنوان مرکز اسلام، باعث شد این شورشها نیز ذیل مفهوم ارتداد دیده شود؛ به‌خصوص که اکثر این قبایل عمدتاً در اواخر دورۀ ابوبکر برای فتوح شام و در دورۀ عمر بن خطاب در فتوح عراق شرکت داده شدند (بلاذری، 111 بب‍‌ ).
بدین ترتیب باید گفت مهم‌ترین مبنای شروع و پایان این نبردها حول مسئلۀ پرداخت زکات به حکومت اسلامی مدینه قابل توضیح است. درعین‌حال مسئلۀ برخورد با آنان تبدیل به یک موضوع کلامی و بحث‌برانگیز در صدر اسلام گردید، به‌خصوص که در این میان ماجرای برخورد خالد بن ولید با مالک بن نویره، شیخ بنی‌حنظله در بطاح که با سلطۀ مسیلمه مواجه بود و قتل مالک توسط خالد، ابعاد کلامی موضوع نبرد با مانعین زکات را گسترده ساخت و بارها در وقایع‌نگاریها و منابع کلامی و فقهی فریقین ذیل عنوان مسئلۀ خالد بن ولید مورد بحث قرار گرفت و ردیه‌ها و دفاعیه‌های مختلفی دراین‌باره نوشته شد (طبری، 3 / 276- 280؛ ابن ابی‌الحدید، 17 / 202-204؛ قاضی عبدالجبار، 1 / 354-356؛ مفید، 120؛ شهرستانی، 1 / 25-27؛ ابن‌حزم، 11-13، 193-194).
مالک بن نُوَیره عامل جمع‌آوری زکات قبیله‌اش بنی‌حَنظَله در دورۀ پیامبر (ص) بود که بعد از وفات ایشان از پرداخت زکات به ابوبکر خودداری، و به تقسیم اموال جمع‌آوری شده میان بنی‌حنظله دست زد. با اعزام خالد بن ولید برای مطیع کردن قبایل سرزمین بُطاح، وی تسلیم خالد شد و مجدداً اظهار اسلام کرد؛ درعین‌حال که صحابی پیامبر (ص)، ابوقتاده، بر مسلمانی‌اش شهادت داده بود، اما خالد او را به قتل رساند و همسرش را به زنی گرفت. اقدامی که حتى واکنش عمر بن خطاب را به همراه داشت، اما اقدام مؤثری از سوی ابوبکر صورت نگرفت (خلیفه، 53؛ طبری، همانجا).
این عملکرد ابوبکر و خالد بن ولید به‌عنوان نجاتگران دین در مناقب‌نگاریهای اسلامی، الگوی عملی مسلمانان برای سرکوب شورشیان بعدی در قلمرو اسلامی شناخته شد (ابن‌ابی‌شیبه، 8 / 574-575؛ بخاری، 8 / 50-51؛ مقدسی، 5 / 156-157). همان‌طور که از علل بیعت علی بن ابی‌طالب (ع) با ابوبکر ــ بدان‌گونه که در نهج البلاغه (ص 763) بازتاب یافته ــ مصلحت حفظ اسلام در برابر ارتداد دانسته شده است.
این روایتها نیز نشان از تداوم مسئلۀ اهل رده به‌عنوان یک موضوع کلامی در فرهنگ و سنت اسلامی دارد که تاحدی در سرکوب خوارج از سوی اهل سنت نیز مورد استفاده قرار می‌گرفته، هرچند در نهایت، مسئلۀ اهل رده عاملی برای سرکوب مخالفتها با حکومت مدینه و تحقق سلطۀ کامل بر کل شبه‌جزیره شد و با وحدت اعراب ذیل لوای اسلام، فتوح بعدی تسهیل و تسریع شد (شوفانی، 107-110).

مآخذ

ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1385-1386 ق / 1965-1966 م؛ ابن‌ابی‌شیبه، عبدالله، المصنف، به کوشش سعید محمد لحام، بیروت، 1409 ق / 1989 م؛ ابن‌اثیر، الکامل؛ ابن‌اعثم کوفی، احمد، الفتوح، به کوشش علی شیری، بیروت، 1411 ق / 1991 م؛ ابن‌حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، 1412 ق / 1992 م؛ ابن‌حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، 1403 ق؛ ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبرى، بیروت، دارصادر؛ ابن‌قتیبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، 1969 م؛ ابن‌کثیر، البدایة؛ ابن‌ندیم، الفهرست؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ باقلانی، محمد، اعجاز القرآن، بیروت، 1421 ق؛ بخاری، محمد، صحیح، به کوشش محمد افندی، استانبول، 1981 م؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، بیروت، 1988 م؛ تمیمی، سیف، الردة و الفتوح، به کوشش قاسم سامرایی، ریاض، 1418 ق / 1997 م؛ جابری، محمد عابد، عقل سیاسی در اسلام، ترجمۀ عبدالرضا سواری، تهران، 1384 ش؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ ، به کوشش مصطفى نجیب فواز و حکمت کشلی فواز، بیروت، 1415 ق / 1995 م؛ زرگری نژاد، غلامحسین، نهضت امام حسین (ع) و قیام کربلا، تهران، 1383 ش؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ترجمۀ عبدالكريم ارشد، تهران، 1394 ش؛ شوفانی، الیاس، حروب الردة، بیروت، 1995 م؛ شهرستانی، محمد، الملل و النحل، به کوشش محمد سید کیلانی، بیروت، دارالمعرفه؛ شهیدی، جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، 1387 ش؛ طبری، تاریخ؛ عاملی، جعفر مرتضى، الصحیح من سیرة الامام علی (ع)، بیروت، 1430 ق؛ عسکری، مرتضى، معالم المدرستین، مطبعة لیلى، 1426 ق؛ علامۀ حلی، حسن، منهاج الکرامة، به کوشش عبدالرحیم مبارک، مشهد، 1379 ش؛ فیاض، علی‌اکبر، تاریخ اسلام، تهران، 1391 ش؛ قاضی عبدالجبار، المغنی، به کوشش عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، دارالمصریه للتألیف و الترجمه؛ قرآن کریم؛ مادلونگ، ویلفرد، جانشینی حضرت محمد، ترجمۀ احمد نمایـی و دیگران، مشهد، 1377 ش؛ ماوردی‌، علی‌، احکام السلطانیة، بیروت، 1424 ق / 2003 م؛ مسعودی، علی، التنبيه و الاشراف، به کوشش عبدالله اسماعيل صاوی، قاهره، 1357 ق / 1938 م؛ مفید، محمد، الفصول المختارة، به کوشش میر علی شریفی، بیروت، 1414 ق؛ مقدسی، مطهر، البدء و التاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، 1919 م؛ مقریزی، احمد، النزاع و التخاصم فیما بین بنی امیة و بنی هاشم، به کوشش حسین مونس، قم، 1370 ش؛ نهج البلاغة، ترجمۀ عبدالمحمد آیتی، تهران، 1377 ش؛ واقدی، محمد، الردة، به روایت ابن‌اعثم کوفی، به کوشش یحیى جبوری، بیروت، 1410 ق؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، ترجمۀ محمد ابراهیم آیتی، تهران، 1382 ش.

زهیر صیامیان گرجی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: