صفحه اصلی / مقالات / دندان پزشکی /

فهرست مطالب

دندان پزشکی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 3 آذر 1400 تاریخچه مقاله

برای درمانِ دندان‌دردی که براثر تورم لثه پدید می‌آید، اگر لثه همواره سرخ‌رنگ، و امتلاء عروق آشکار باشد، باید رگ قیفال را فصد کرد یا دو رگ حجامتگاه گردن یا زیر چانه را حجامت کرد و آنگاه دو روز بعد دارویی مرکب از مفرداتی چون روغن گل سرخ و آرد مصطکی چند روز و به دفعات در دهان گرفت تا درد زایل شود. اگر این معالجه فایده نکرد، باید اندکی تریاک را در روغن گل سرخ حل کرد و آن را به‌وسیلۀ پنبه روی لثه بر پای دندان نهاد. زهراوی داروها و روشهای دیگر هم برای مداوای این نوع دندان‌درد و تورم لثه پیشنهاد کرده است. اما اگر لثه و چهره سرخ و ملتهب نباشد و دلایل وجود بلغم پیدا باشد، باید بیمار را نخست مسهلِ قوقویا داد و آنگاه داروهایی چون تریاک یا فاروق، یا عاقرقرحا یا فلفل و زنجبیل بر لثه‌ها مالید (1 / 117). برای درمان دندانی که براثر ترشحات بلغمی بر اعصاب و ریشۀ آن فاسد می‌شود، باید از داروهایی قوی‌تر از آنچه گفته شد، استفاده کرد و مدتی گرسنگی و تشنگی کشید و چند معجون مرکب از مفرداتی چون قوقویا و فلفل و قطران و روغن جوشان و بنگ سیاه در پای دندان نهاد و یا اندکی افیون در گوش چکانید. اگر هیچ‌یک از این داروها اثر نکند، باید آن دندان را بیرون کشید (همانجا).
خوردگی و سوراخ‌شدن دندان هم براثر رطوبت عفونی است که در تعفن غذا در معده حاصل می‌شود و ترشحاتش وارد دهان می‌شود. برای درمان این بیماری باید نخست سر و معده را با استعمال قوقایا و مسهلها از این عفونتها پاک گردانید و آنگاه خود دندان را با داروهای گرم و قابض و خشک‌کننده چون فلفل و سعدی و کزمارک و گردوی سرو و چیزهای دیگر معالجه کرد. سوراخ‌شدن دندان براثر کرم‌خوردگی را هم که عفونت ایجاد کرده است، باید با بزرالبنگ سیاه یا شوکران مداوا کرد و اگر درمان نشد، باید موضع را چند بار داغ کرد (همو، 1 / 117- 118). داغ‌کردن هم یا با آتش و آهن است یا با روغن داغ. برای داغ‌کردن با روغن، باید چربی گاو را در ظرفی آهنین جوشاند و پنبه‌ای را به آن آغشت و بر دندان فاسد نهاد و آن‌قدر نگه داشت تا سرد شود. این کار باید چند بار تکرار شود تا داغ به ریشه رسد. روش دیگر آن است که پنبه یا پشم را در روغن سرد فروکرد و آن را بر دندان نهاد و آنگاه آهن داغ بر روی آن گذاشت و نگاه داشت تا داغ به قعر دندان رسد. برای داغ‌کردن با آهن، آلت مخصوصِ این کار را بر آتش سرخ می‌کنند و آن را داخل لوله‌ای مسین یا آهنین قرار می‌دهند و سپس نوک آلت را روی دندان می‌گذارند. استفاده از لوله برای آن است که حرارت آسیبی به دیگر نقاط نرساند (همو، 2 / 468).
ابوالفرج ابن‌هندو (د 410 یا 420 ق / 1019 یا 1029 م) هم در مفتاح الطب و منهاج الطلاب که مدخلی بر دانش پزشکی به شمار می‌رود و مشتمل است بر طبقه‌بندی اعضا و جوارح بدن، بیماریها و داروها، از دندانها به‌عنوان یکی از اعضای آلی پیکر انسان نام برده است (2 / 112-113).
ابن‌سینا (د 428 ق / 1037 م)، پزشک نامدار عصر آل‌کاکویه، دربارۀ دردشناسی و بیماریهای دندان و لثه نیز تحقیقات عمیق داشته است و از آن در کتاب مشهور خود، القانون سخن گفته است. او از خاصیت بی‌حس‌کنندگی سرما آگاه بوده، و برای تسکین بعضی از دردهای دندان مایعات سرد تجویز کرده است (3 / 1081-1082). وی دندان را در زمرۀ استخوانها دانسته است که رشته‌های نازک عصبی، آن را به مغز پیوند می‌دهد. ابن‌سینا معتقد است که دندانها همواره قابلیت رشد دارند و ازاین‌رو، دندانهایی که در کنار دندانهای کشیده‌شده واقع‌اند، بزرگ‌تر می‌شوند (3 / 1077). مقدمۀ دندان‌درد به اعتقاد ابن‌سینا، رفتنِ آبِ دندان یعنی فساد مینای آن است که در این وقت دندان نمی‌تواند سردی و گرمی و خشکی را تحمل کند و به محض برخورد دندان با اینها درد آغاز می‌گردد (3 / 1090).
ابن‌سینا مانند دیگر پزشکان برای کشیدن دندان فاسد، هم از دارو و هم از کلبتین استفاده می‌کرد؛ ولی خود یادآور شده است که کشیدن دندانی که سست و لق نشده، ممکن است به فکها آسیب برساند و موجب چشم‌درد و بروز تب (عفونت) شود (3 / 1088). وی همچنین طبیعت و گوهر دندان را خشک می‌دانست و داروهای خشکی‌دهنده برای دندان به کار می‌برد. روشهای مداوا و داروهای مورد استفادۀ او از انواع ضماد، مضمضه، بخور، داغ، کماد (کمپرس)، و حجامت تشکیل می‌شد. کمپرس یا کماد که او در مورد دردهای شدید پیشنهاد کرده است، شامل نمک، گاورس، روغن زیتون گرم و شمع گداخته است که به‌طور متوالی بر موضع دردناک و متورم گذارند تا موجب تسکین شود. به نظر او جویدن قرصهایی که از ترکیب پونۀ وحشی و عاقرقرحا و فلفل سپید و مُر و مویز به دست آمده است، مضمضۀ ساقۀ سیر و عاقرقرحا و سرکه و کندس، و داغ‌گذاردن برای تسکین درد مفید بوده است (3 / 1081-1084). اما روش داغ‌گذاردن چنان بود که نخست دندان را با سنبۀ بسیار ظریفی سوراخ می‌کردند، یا در سوراخِ دندانِ فاسدشده، سوزنی گداخته و آغشته به روغن زیتون فرومی‌بردند و آن را داغ می‌کردند (3 / 1083). ظاهراً با این روش عصب دندان را می‌کشته‌اند. وی همچنین برای ازمیان‌بردن آنچه کرم دندان نامیده، معتقد بود که باید بذرالبنج (تخم شاهدانه) و تخم تره و تخم پیاز را بکوبند و با پیه بربیامیزند و حب بسازند و سر را بپوشانند و به‌وسیلۀ قیف، دودِ آن حب را به دندان برسانند (همانجا)، و این را بخوردادن می‌گفتند.
در سدۀ 6 ق / 12 م اسماعیل جرجانی (د 531 ق / 1137 م) نیز در آثار خود، ابوابی را به بررسی ساختمان دندانها و بیماری آن اختصاص داده است. وی دربارۀ انواع دندانها و ریشه‌های آن و نیز دندانهای شیری و علت ریزش آنها و رویش مجدد دندان سخن گفته، و داروهایی برای تسریع رویش دندان کودکان تجویز کرده است (ذخیرة ... ، 18- 19، 112، 209). جرجانی همچنین تحقیقاتی دقیق دربارۀ علل پیوره و خورۀ لثه داشته و داروهایی برای این بیماری تجویز کرده، و دربارۀ بهداشت دهان و دندان، چگونگی مسواک‌کردن، و علل تغییر رنگ دندان سخن گفته است (همان، 379، 387، 390).
جرجانی ظاهراً تنها پزشکی است که وجود بخارات فاسدِ برخاسته از مزاجهای اربعه را سبب تغییر رنگ یا ریختن دندانها دانسته است (همان، 338، 339، 345، 395، 445، 451، 503). به نظر می‌رسد که او در برخی روشهای مداوا و جراحی دندان و لثه از داروهای بی‌حسی استفاده می‌کرده است (همان، 388). داروهایی که وی برای تسکین یا معالجۀ دندان برشمرده، شامل انواع ضمادها، بخورها، و داروهایی است که در بینی می‌چکانیدند یا در سوراخ دندان می‌نهادند (همان، 389-390). جرجانی دربارۀ دردهای دندان آورده که اگر درد با آب سرد برطرف شود، یکی از راههای معالجۀ آن فصد و حجامت لثه‌ها یا گشودنِ رگ زیر زبان است؛ و اگر درد با آب گرم ساکن شود، یکی از راههای درمان آن، گذشته از داروها، تکمید (کمپرس‌کردن) دندان به گاورس و حلتیت و نمکِ گرم‌کرده است (خفی ... ، 161). جرجانی نیز مانند اطبای پیشین به کرم‌خوردگی دندان اعتقاد داشته، و گفته است: «اندر گوهر دندان و بیخ آن، کرم تولد کند» ( الاغراض ... ، 363).
ابن‌زهر اندلسی (د 557 ق / 1163 م)، پزشک مشهور، در کتاب التیسیر فی المداواة و التدبیر آورده است که لق‌شدن و خوردگی و فساد دندان به‌سبب فضولات بلغمی و اندکی غیربلغمی بدن است. این بیماریها را عموماً با فصد رگ باسلیق، و مخصوصاً با فصد دو رگ زبانی، و مضمضۀ آب جوشیدۀ علیق و ریشۀ هلیون می‌توان مداوا کرد. اگر بیمار مسن باشد و درمان در زمستان اتفاق افتد، باید قطران رقیق مضمضه کند (ص 44-45). کُندی دندان به‌سبب خوردن چیزهای ترش و قابض ایجاد می‌شود. ابن‌زهر برای درمان آن بقلةالحمقا (خرفه) را توصیه کرده و آورده است که هرچه دندان را تقویت کند، اگر استعمالش طولانی باشد، کندی دندان را هم درمان می‌کند. وی دربارۀ دندان سوراخ‌شده می‌گوید: «اگر زمانی از آن نگذشته باشد، پرکردن سوراخ با گَرد عقیق درمان می‌شود، و اگر کهنه باشد و قسمتی از گوهر دندان را از میان برده باشد، این دارو آن را درمان نمی‌کند، اما از پیشروی خوردگی جلو می‌گیرد» (ص 45).
اوصافی که امین‌الدوله ابوالفرج ابن‌قف (د 685 ق / 1286 م)، جراح نامدار سوری در کتاب العمدة فی الجراحة دربارۀ بعضی از بیماریهای دندان آورده، بسی قابل توجه است. ابن‌قف در فصل مربوط به دندان، نخست دربارۀ جرم‌گیری دندان سخن رانده، و آورده است که روی دندانها از داخل و خارج لایه‌هایی زبر و بدشکل به رنگهای سبز و زرد و سیاه ایجاد می‌شود و گاه به لثه‌ها هم سرایت می‌کند و به‌سبب آن دهان بدبوی می‌شود. برای درمان آن باید نخست سر و بدن را با مسهلها از فضولات و رطوبتهای بد پاک کرد و سپس جرم دندان را برداشت. برای این کار باید سر بیمار را روی سنگی صاف قرار داد و دندانها را از همه جهات جرم‌گیری کرد (2 / 195). دیگر از بیماریهای این عضو، رویش گوشت زاید بر لثه‌ها به‌سبب ترشحات بد از دماغ و اختناق لثه‌ها ست. برای درمان این بیماری، نخست رگ قیفال بیمار را فصد می‌کردند، سپس سر و بدن او را با داروهای مسهل از فضولات پاک می‌گردانیدند، و آنگاه به‌وسیلۀ جراحی آن زواید را از ریشه می‌بریدند و اجازه می‌دادند خون و ترشحات از لثه خارج شود؛ و سرانجام جای آن زواید را زاج کوبیده می‌ریختند و مواضع را داغ می‌کردند (همانجا).
ابن‌قف دربارۀ دردِ دندان و کشیدن آن آورده است که طبیب باید نخست منشأ درد را بجوید و دریابد که مربوط به اعصاب دندان است یا به فساد لثه. اگر لثه فاسد و دچار بیماری شده باشد، رنگش تغییر می‌کند و دهان بوی بد می‌دهد؛ اما اگر درد عمقی باشد و مخصوصاً موجب خلل در حواس و دماغ شود، مربوط به اعصاب دندان است. هر دو مورد را با دارو می‌توان درمان کرد؛ اما اگر درد مربوط به اعصاب دندان باشد و با دارو درمان نشود، باید آن را کشید. برای این کار هم داروهایی وجود دارد؛ اما نخست باید بیمار را فصد کرد و داروهای مسهل داد. از جملۀ داروها آن بود که پوست ریشۀ توت را با عاقرقرحا می‌کوبیدند و با سرکۀ ترش قوی مخلوط می‌کردند تا همچون عسل شود و روزی 3 مرتبه روی موضع می‌گذاشتند؛ یا ریشۀ پیاز خر و زرنیخ را آرد می‌کردند و با سرکۀ شراب می‌آمیختند و بر موضع می‌نهادند. این داروها سبب می‌شد که دندان پس از مدتی از لثه جدا شود و به‌سهولت بیرون آید. اگر این داروها هم سود نمی‌دادند، دندان را با آلات مخصوص بیرون می‌کشیدند؛ به این شکل که نخست با کارد جراحی اطراف ریشۀ دندان را باز می‌کردند و آنگاه با کلبتین پیکر دندان را می‌گرفتند و آن را به چپ و راست و جلو و عقب فشار می‌دادند و سپس مستقیم و به قوت تمام آن را بالا می‌کشیدند تا کاملاً از جای بیرون آید و نشکند. اگر دندان دچار کرم‌خوردگی بود، لثۀ اطراف دندان را به‌طور عمقی باز می‌کردند تا ریشۀ دندان پیدا شود، آنگاه با کلبتین آن را بیرون می‌کشیدند تا خُرد نشود. پس‌ازآن شرابِ گسِ تلخِ جوشیده بر آتش، یا آبِ جوشیدۀ مخلوط با زاج به بیمار می‌دادند تا مضمضه کند، ولی فروندهد. اگر قسمتی از ریشۀ دندان در فک باقی می‌ماند، موضع را با پنبۀ چرب زخم‌بندی می‌کردند و 3 روز بعد موضع را باز می‌کردند و با منقاش باقی‌ماندۀ ریشه را می‌یافتند و معاینه می‌کردند و با کلاب (گیرۀ سرکج) آن را بیرون می‌کشیدند.
اینکه ابن‌قف تذکر داده است که پزشک باید دقت کند تا دقیقاً همان دندان دردناک را بیرون کشد، نشان می‌دهد که پزشکان متوجه درد انعکاسی دندان بوده‌اند و کشیدن دندان سالم به‌جای دندان دردناک فاسد، اتفاق می‌افتاده است (2 / 196). اگر دندان لق می‌شد، می‌باید آن را با داروهای قابض، همچون ترکیبی از تخم گل سرخ و مورد و پوست انار و غیره پانسمان کرد. اگر این داروها سود نمی‌داد، می‌باید دندان لق را با نخ نقره یا ترجیحاً نخ طلا مدتی به دندان کنار آن می‌بستند تا ریشه‌اش استوار شود. احتمالاً در بعضی نقاط دندان مصنوعی هم می‌ساخته‌اند. ابن‌قف که ظاهراً خود آن را ندیده است، با نوعی تردید آورده است که گاه از استخوان یا عاج، دندان می‌سازند و جای دندانِ افتاده قرار می‌دهند و آن را با نخ نقره یا طلا به دندان بعدی می‌بندند (2 / 197).
ابوالحسن علاءالدین علی ابن‌نفیس (د 687 ق / 1288 م) شارح بخش تشریح کتاب قانون ابن‌سینا نیز در تشریح دندانها و استخوانهای فک به‌تفصیل سخن رانده، و ملاحظات قابل توجه ارائه داده است (شرح، 73-77). وی پس از ذکر فواید دندان مانند کمک به هضم غذا، تکلم درست، و ممانعت از ریختن آبِ دهان و غیره، به مقایسۀ دندانهای انسان و برخی حیوانات پرداخته (همان، 89-92)، و از علت عروض درد بر دندانهای کرسی، بیش از عروض درد بر دندانهای نیش و پیشین سخن گفته است (همان، 81). همو در کتاب عالمانۀ الشامل فی الصناعة الطبیة، که منحصر در داروشناسی است، آورده است که اگر پوست اترج (بارهنگ) را بجوند یا آن را در دهان نگاه دارند، لثه را محکم و بوی دهان را خوش می‌کند؛ زیرا به‌سبب محلل‌بودنش، رطوبتهای اضافی دهان را که موجب عفونت می‌شود، تحلیل می‌برد. ابن‌نفیس بعید ندانسته است که برگ و دانه و گل این گیاه هم همین خواص را داشته باشد؛ درعین‌حال تصریح کرده است که میوۀ بارهنگ به‌سبب قوت جلادهندگی و زایل‌کنندگی رطوبتها، مخصوصاً اگر به اعصاب دندان نفوذ کند، ممکن است به دندانها آسیب رساند (1 / 150). او همچنین گفته است که مضمضۀ جوشاندۀ میوۀ شورۀ گز (اثل) موجب استحکام لثه و دندان می‌شود و به‌سبب قوۀ خشک‌کنندگی‌اش، گوشتهای زاید لثه را از میان می‌برد و به‌سبب قوۀ تحلیل‌برندگی، درد دندان را تسکین می‌دهد (همان، 1 / 170). همو از جملۀ داروهای حیوانی برای دندان، به‌نقل از ابن‌سینا، از مغز بریان شدۀ خرگوش یاد کرده است که اگر موقع درآمدن دندان اطفال بر لثه‌های آنها بمالند، از ورم آن جلوگیری می‌کند (همان، 1 / 260).
تقریباً از همین دوره، همت پزشکان، نظراً و عملاً، بر پیروی از متقدمان و شرح و تفسیر آثار آنان مقصور بود و به‌ندرت نظرهای نو و تحقیقات بی‌سابقه از آنها دیده می‌شود. بااین‌همه، مخصوصاً در ایران چند طبیب برجسته می‌شناسیم. نخست باید از نجم‌الدین محمود بن الیاس شیرازی (د 720 ق / 1320 م) صاحب کتاب غیاثیة و لطایف رشیدیة در عصر ایلخانان نام برد. وی در معروف‌ترین اثر خود به نام الحاوی فی علم التداوی مشهور به حاوی صغیر، بابهای 50 و 51 از مقالۀ اول، و باب 101 از مقالۀ سوم را به بیماریهای دندان و لثه و بررسی داروهای آن اختصاص داده است (گ 23، گ 32-35).
برهان‌الدین نفیس بن عوض کرمانی، در شرح الاسباب و العلامات که درواقع تفسیری است بر الاسباب و العلامات اثر نجیب‌الدین سمرقندی، به‌تفصیل دربارۀ ساختمان دندان، عصب دندان، علل ریزش و سستی و تغییر رنگ دندان و لثه‌ها، و فساد گوشتِ بنِ دندان سخن گفته است. او نیز فصد و حجامت را در تسکین دردهای لثه و دندان توصیه کرده، و از دارویی به نام تریاق‌الاسنان نام برده که ترکیبی است از جند بیدستر و حلتیت و فلفل و زنجبیل و افیون و عسل و فلونیا که باید بر دندان بمالند یا در سوراخ آن گذارند (نفیس، 266- 278؛ برای این داروها، نک‍ : شلیمر، 227, 456-457).
علی بن حسین انصاری شیرازی (د 806 ق / 1403 م) مشهور به حاجی زین عطار در اختیارات بدیعی، که اثری در داروشناسی است، برخی از مفردات داروهای دندان، مانند حلتیت (انکرد، انکشت) و عاقرقرحا را برشمرده و خواص آنها را وصف کرده است (ص 126، 292، نیز نک‍ : فهرست کتاب).
اگرچه در تاریخ پزشکیِ کهن نمی‌توان دندان‌پزشکی را رشتۀ خاص، همچون چشم‌پزشکی، به شمار آورد و غالباً پزشکان عمومی به آن کار می‌پرداختند، ولی تا روزگار صفویان نشانی از آنکه افـراد غیرحرفـه‌ای ــ مانند دلاکان و سلمانیها کـه برخی جراحیهای کوچک را انجام می‌دادند ــ به حرفۀ دندان‌پزشکی نیز پرداخته باشند، در دست نیست؛ و این کار را پزشکان و جراحان رسمی انجام می‌دادند (الگود، «پزشکی ... »، 29). ظاهراً از این دوره به بعد، دلاکان و سلمانیها در درمان دندان و کشیدن آن مداخله کردند (همان، 143, 249).
اما شگفت آنکه شاردن اظهار کرده است که دردهایی مانند دندان‌درد برای ایرانیان مفهوم ندارد (7 / 28). بااین‌همه، در آثار برخی از پزشکان این دوره ملاحظاتی دربارۀ دندان دیده می‌شود: محمد بن یوسف هروی در کتاب بحر الجواهر، که فرهنگی طبی به عربی و فارسی است، از برخی داروهای دندان و خواص آن مانند سندروس و عاقرقرحا، یاد کرده است. یوسف بن محمد بن یوسف هروی، ظاهراً پسرِ طبیب پیشین، که در طب آثاری به نظم و نثر دارد، در اثر مشهور خود به نام طب یوسفی (تألیف‌شده در 917 ق در هرات) دربارۀ درمان انواع بیماریهای دندان و لثه و داروهای آن سخن گفته است (ص 47-50). غیاث‌الدین محمد سبزواری اصفهانی نیز در مرآة الصحة خود به بیماریهای لثه و دندان پرداخته است. وی معتقد بود که دندان کرم‌خورده را باید از طریق تراشیدن قسمتهای فاسد با یک وسیلۀ تیز، و پرکردن آن با مادۀ مخصوص درمان کرد (گ 47؛ نیز نک‍ : الگود، همان، 20, 143).
اما برجسته‌ترین پزشک این دوره که گاه ملاحظاتی عمیق و تجربیات بالینی دقیق داشته، محمد حسینی نوربخش معروف به بهاءالدوله است. وی در کتاب خلاصة التجارب که سالیان دراز در ایران و هند و عثمانی از مراجع طب بوده، دربارۀ بیماریهای مختلف دهان و دندان سخن گفته است. به عقیدۀ او علتِ نقصان یا خورۀ لثه، رطوبتی است که ازطریق خون وارد لثه می‌شود و آن را فاسد می‌کند. وی این رطوبت را ناشی از بیماری معده دانسته است. دربارۀ سستی گوشت بنِ دندان می‌گوید: علت آن غلبۀ رطوبت غیرفاسد است که از بخار معده برمی‌خیزد و علامتش آن است که بن دندانها استوار نیست. خون‌ریزی لثه‌ها به عقیدۀ او ناشی از سستی و گشادشدن مسامات (منافذ) آن است؛ و رطوبتی که در دندان جمع شود و متعفن گردد، موجب کرم‌خوردگی می‌شود؛ و بزرگی دندان از جملۀ علل لق‌دن آن است. وی از علل درد و ضعف دندانها به‌تفصیل سخن گفته، و داروهای انواع آن بیماریها را برشمرده است. بهاءالدولۀ حسینی برای مداوای برخی از دردهای دندان از داروهای مخدر و روش بخوردادن و داغ‌کردن استفاده می‌کرده و در مورد دردهای شدید پیشنهاد کرده است که چند قطره تیزاب با پنبه در سوراخ دندان ریخته شود، ولی باید مراقبت کرد که این ماده با لثه و گوشتِ بنِ دندان تماس نیابد (گ 189-192).
افزون‌بر این پزشکان، بی‌گمان پزشکانی چون عمادالدین محمود شیرازی در تشریح؛ حکیم محمدهاشم معروف به حکیم علوی خان در شرح موجز قانون و حاشیه بر شرح الاسباب و العلامات؛ میرزا نصیرالدین حکیم در اساس الصحة و شفاء الاسقام؛ و حکیم سید محمدحسین شیرازی، صاحب مجمع الجوامع، پزشکان برجستۀ عصر زندیه، بخشهایی از آثار خود را به بیماریهای دندان اختصاص داده بوده‌اند (میر، 72، 73، 85، 86، 196، 197).
افزون‌بر آنچه در کتابهای پزشکی دربارۀ اوصاف و بیماریهای دندان آمده، انبوهی اطلاعات و توصیه‌های عامیانه دراین‌باره وجود دارد که به نظر می‌آید همه یا غالب آنها مخصوصاً میان طوایف کوچ‌رو و نقاط دوردست، تا پیش از ورود و گسترش طب نوین، مورد توجه و عمل بوده است (دمیری، 1 / 17، 34، 48، 255؛ نیز نک‍ : ه‍ د، 13 / 661، 666).

مآخذ

ابن‌ابی‌اصیبعه، احمد، عیون الانباء، به کوشش آوگوست مولر، قاهره، 1299 ق / 1882 م؛ ابن‌جزار، احمد، زاد المسافر، چ تصویری، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، 1416 ق / 1996 م؛ ابن‌ربن، علی، فردوس الحکمة، به کوشش محمد زبیر صدیقی، برلین، 1928 م؛ ابن‌زهر، عبدالملک، التیسیر فی المداواة و التدبیر، به کوشش میشل خوری، دمشق، 1403 ق / 1983 م؛ ابن‌سینا، القانون، به کوشش ادوار قش، قاهره، 1413 ق / 1993 م؛ ابن‌قف، ابوالفرج، العمدة فی الجراحة، به کوشش زین‌العابدین موسوی و دیگران، حیدرآباد دکن، 1356 ق؛ ابن‌نفیس، علی، الشامل فی الصناعة الطبیة، به کوشش یوسف زیدان، ابوظبی، 2000-2002 م؛ همو، شرح تشریح القانون، به کوشش سلیمان قطایه و پل غلیونجی، قاهره، 1988 م؛ ابن‌هندو، علی، مفتاح الطب و منهاج الطلاب، به کوشش مهدی محقق و محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، 1368 ش؛ ابوالحسن طبری، احمد، المعالجات البقراطیة، چ تصویری، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، 1410 ق / 1990 م؛ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقایق الادویة، به کوشش احمد بهمنیار، تهران، 1346 ش؛ اخوینی بخاری، ربیع، هدایة المتعلمین، به کوشش جلال متینی، مشهد، 1371 ش؛ اهوازی، علی، کامل الصناعة الطبیة، قاهره، 1294 ق؛ بهاءالدولۀ حسینی نوربخش، خلاصة التجارب، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، شم‍ 400‘1؛ جرجانی، اسماعیل، الاغراض الطبیة، تهران، 1345 ش؛ همو، خفی علائی، به کوشش علی‌اکبر ولایتی و محمود نجم‌آبادی، تهران، 1377 ش؛ همو، ذخیرۀ خوارزمشاهی، به کوشش سعیدی سیرجانی، تهران، 1355 ش؛ حاجی زین عطار، علی، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، به کوشش محمدتقی میر، تهران، 1371 ش؛ حکیم میسری، دانشنامه در علم پزشکی، به کوشش برات زنجانی، تهران، 1373 ش؛ دمیری، محمد، حیاة الحیوان الکبرى، قاهره، 1398 ق / 1978 م؛ الذخیرة فی علم الطب، منسوب به ثابت بن قره، به کوشش جورجی صبحی، قاهره، 1928 م؛ رازی، محمد بن زکریا، برء الساعة، ترجمۀ میرزا احمد طبیب تنکابنی، تهران، 1297 ق؛ همو، الحاوی، حیدرآباد دکن، 1387-1390 ق / 1967-1971 م؛ همو، ما الفارق او الفرق ( کلام فی الفروق بین الامراض)، به کوشش سلمان قطایه، حلب، 1398 ق / 1978 م؛ همو، من لایحضره الطبیب، تهران، 1334 ش؛ رسائل اخوان الصفا، بیروت، دار صادر؛ زهراوی، ابوالقاسم، التصریف لمن عجز عن التألیف، چ تصویری، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، 1406 ق / 1986 م؛ سامرایی، کمال، مختصر تاریخ الطب العربی، بغداد، 1404 ق / 1984 م؛ سبزواری اصفهانی، محمد، مرآة الصحة، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، شم‍ 293؛ قفطی، علی، تاریخ الحکماء، بغداد، مکتبة المثنى؛ کاسانی، ابوبکر، ترجمه [و تحریر] الصیدنۀ بیرونی، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، 1358 ش؛ کشکری، یعقوب، کناش فی الطب، به کوشش علی شیری، بیروت، 1414 ق / 1994 م؛ میر، محمدتقی، پزشکان نامی پارس، شیراز، 1348 ش؛ نجم‌آبادی، محمود، تاریخ طب در ایران پس از اسلام، تهران، 1353 ش؛ همو، «سیر و تحول علوم طبی در ایران»، گوشه‌ای از سیمای تاریخ تحول علوم در ایران، تهران، 1350 ش؛ نجم‌الدین شیرازی، محمود، الحاوی فی علم التداوی، نسخۀ خطی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، شم‍ 356‘6؛ نفیس بن عوض، شرح الاسباب و العلامات، کلکته، 1251 ق / 1836 م؛ هروی، یوسف، طب یوسفی، هند، 1294 ق؛ نیز:

Elgood, C., A Medical History of Persia, Cambridge, 1951; id., Safavid Medical Practice, London, 1970; Malvin, E., Dentistry, an Illustrated History, New York, 1985; Schlimmer, J. L., Terminologie Medico-Pharmaceutiqe, Tehran, 1874.

صادق سجادی

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: