صفحه اصلی / مقالات / خوزستان /

فهرست مطالب

خوزستان


آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 27 مرداد 1400 تاریخچه مقاله

خوزِسْتان، سرزمینی کهن و استانی واقع در جنوب غربی ایران با مرکزیت اهواز. این استان با بیش از 64‌هزار کمـ‍2 مساحت و 730‘531‘4 تن جمعیت (1390 ش / 2011 م)، در کرانه‌های شمال غربی خلیج فارس جای دارد و در 1393 ش / 2014 م، بنابر قانون تقسیمات کشوری، متشکل از 27 شهرستان، 67 بخش، 144 دهستان، 77 شهر و 467‘6 آبادی و روستای دارای سکنه بوده است.
استان خوزستان از شمال به استان لرستان، از شمال غربی به استان ایلام، از شرق به استانهای چهارمحال‌و‌بختیاری و کهگیلویه‌و‌بویراحمد، از جنوب شرقی به استان بوشهر، از جنوب به کرانه‌های خلیج‌ فارس، و از غرب به کشور عراق محدود است («درگاه ... »، بش‍ ؛ نقشه ... ).
استان خوزستان از‌لحاظ ناهمواریها به دو بخش کوهستانی و جلگه‌ای تقسیم می‌شود: نواحی جنوبی و غربی استان را جلگه، و نواحی شمالی و شرقی آن را کوهستان فراگرفته است. بخش بزرگی از جلگۀ خوزستان، حاصل آبرفتهای رودهای کارون، کرخه و جراحی است. این جلگه که حدود 41‌هزار کمـ‍‌2 از وسعت استان خوزستان را در بر می‌گیرد، با شیبی ملایم از حوالی دزفول در شمال به سوی جنوب تا کرانه‌های خلیج فارس امتداد دارد. بخش جنوبی جلگۀ خوزستان در دشتهای بسیار پست و مسطحی قرار دارد که بر اثر جزر و مدّ دریا به وجود آمده است و خاک آن بسیار شور است و برای کشاورزی مناسب نیست. نواحی کوهستانی خوزستان، بخشی از زاگرس جنوبی است که بلندی آن به‌تدریج به سمت جلگه کاهش می‌یابد. امتداد این چین‌خوردگیها به سمت جنوب متمایل می‌شود. کوههای چو، جبال ورزرد، شاویش، آب‌بندان، مامازاد، کوه سیاه، کوه چال و مُنگشت، مهم‌ترین کوههای خوزستان‌اند (جغرافیا ... ، 1 / 654-657).
خوزستان در نواحی کوهستانی دارای تابستانهای معتدل و زمستانهای سرد، و آب‌و‌هوای آن در نواحی کوهپایه‌ای نیمه‌گرمسیری، و در نواحی پست جلگه‌ای از نوع گرمسیری است و میزان گرمای متوسط آن سالیانه بیش از °18 سانتی‌گراد است (نک‍ : گنجی، 109؛ جغرافیا، 1 / 657). حداکثر دمای میانگین ماهانه در ایران به نواحی جلگه‌ای خوزستان اختصاص دارد و در تابستان دمای آن به بیش از°50 سانتی‌گراد می‌رسد (نک‍ : بدیعی، 3 / 137- 138). مدت فصل تابستان در این بخش از خوزستان 6 ماه (اردیبهشت تا آخر مهر) و 3 فصل دیگر مجموعاً 6 ماه است. گرم‌ترین ماه سال در خوزستان تیر (ژوئیه) است که میانگین دمای آن میان °4 تا °10 سانتی‌گراد از میانگین دمای دیگر نواحی ایران در همین ماه بالاتر است (نک‍ : همانجا؛ نیز امام، 67- 68).
در خوزستان میزان بارندگی کم است. میانگین بارندگی در طول 15 سال، از 205 میلی‌متر در اهواز تجاوز نکرده است. در نواحی کوهستانی بارش به‌صورت برف، و در نواحی کوهپایه‌ای بارش به‌صورت باران است. رطوبت نسبی در خوزستان بر اثر وجود بادهای شمالی که از داخل می‌وزد، در وسط روز کاهش می‌یابد، اما به هنگام وزش بادهای جنوبی، رطوبت نسبی به‌سرعت بالا می‌رود. این جریان هوای گرم و مرطوب و به اصطلاح محلی «شرجی»، تحمل هوا را برای مردم خوزستان دشوار می‌سازد. به‌طور‌کلی آب‌و‌هوای خوزستان تحت تأثیر 3 نوع باد است: 1. جریان هوای سردی که در زمستانها از نواحی کوهستانی به سمت خلیج فارس به حرکت درمی‌آید. وزش این باد باعث کاهش دما در نواحی مرکزی خوزستان می‌شود؛ 2. بادهای ساحلی که در تابستانها گاهی از خلیج ‌فارس می‌وزند و رطوبت بسیاری را با خود به جلگه‌های گرم خوزستان می‌آورند. این باد، شرجی نامیده می‌شود؛ 3. بادهایی که از جانب شبه‌جزیرۀ عربستان می‌وزند. این باد که به نام «سموم» مشهور است، همیشه مقداری خاک و شن به همراه دارد. نامطلوب‌ترین موقعیتها در خوزستان با وزش این باد به وجود می‌آید (جغرافیا، همانجا).
خوزستان یکی از 4 حوضۀ مهم آبریز ایران است و پرآب‌ترین رودهای ایران در آن جریان دارد. رودهای جاری در خوزستان از مناطق کوهستانی زاگرس و به‌ویژه نواحی پربارش باختری و شمال باختری آن سرچشمه می‌گیرند و در انتهای مسیری که می‌پیمایند با مقادیر متفاوت آب که بستگی به مبدأ آنها دارد، وارد خلیج ‌فارس می‌شوند (نک‍ : اهلرس، 148، 156-157).
پرآب‌ترین رود خوزستان کارون است که از شمال خاوری تا جنوب باختری این استان جریان دارد؛ سپس رود دز که در بخشهای میانی، و رود کرخه که در بخشهای غربی خوزستان جاری‌اند (نک‍ : همو، 156). افزون‌بر اینها، در خاور استان رودخانه‌های مهمی همچون مارون، جراحی و زهره (خیرآباد) جریان دارند که به‌طور مستقل به خلیج فارس می‌ریزند (افشین، 1 / 118).
رودهای دائمی دیگری نیز به‌ویژه در بخشهای شمالی خوزستان جریان دارند که از نظر میزان آب و به‌سبب شور‌بودن، اهمیت چندانی ندارند (نک‍ : امام، 49-50).
افزون‌بر رودهای جاری، شاخه‌هایی از خلیج فارس به‌صورت نهرهایی کوچک که اصطلاحاً «خور» نامیده می‌شوند، در نواحی جنوبی خوزستان جریان دارند و به برخی رودها و یا جریانهای وابسته به آ‌نها در این نواحی، می‌پیوندند. خورها راههای آبی منـاسبی به خلیج‌ فارس می‌گشایند و امکـان شکل‌گیری بندرها را فراهم می‌کنند. بزرگ‌ترین این خورها، خور موسى / هور مورا است که امکان ایجاد بندرهای ماهشهر و امام خمینی را فراهم کرده است (نک‍ : همو، 55). همچنین در بخشهای جنوبی و باختری خوزستان، به‌سبب سرریز آب رودها، دریاچه‌هایی تشکیل شده‌اند که «هور» نامیده می‌شوند (نک‍ : اهلرس، 98-99، 195؛ امام، 60-61). هورهای نواحی دشت آزادگان (دشت میشان) و شادگان و هورهای اطراف دزفول بسیار وسیع‌اند (نک‍‌ : همو، 61؛ رزم‌آرا، 20- 28). بزرگ‌ترین هور خوزستان، هور هویزه یا هورالعظیم با مساحت حدود 000‘118 هکتار است که امروزه حدود 3/ 1  آن در ایران و مابقی در کشور عراق است و از آب کرخه، بخشی از آب دجله و نیز آب رودی به نام دویرچ تشکیل شده است (نک‍ : همو، 8؛ افشار سیستانی، نگاهی ... ، 29).

درختان گز، کُنار یا سدر، بادام، گونه‌های سپیدار، بلوط و راش، کهور، شیشم و جنگلهایی از درختان نارون، افرا، بید، داغداغان، توسکا و چنار در ترکیب پوشش گیاهی خوزستان، و با غلبۀ عناصر بیشتر مدیترانه‌ای در بخشهای پست‌تر و آمیزه‌ای از سرو کوهی یا عرعر در ارتفاعات، نقش دارند. گیاهان خودروی خوزستان شامل گیاهان خوراکی، طبی، زینتی و معطر است. خوزستان تحت تأثیر اقلیم گرم و مرطوب خود در برخی مناطق پوشیده از پوششی استپی و خاردار است که در زمستانها به استپهای سرسبزی برای چرای احشام بدل می‌شود (نک‍ : همو، خوزستان ... ، 1 / 125-131؛ ثابتی، 148، 151، 175-190؛ امام، 13، 167- 168).
مهم‌ترین گونه‌های جانوری خوزستان را انواع آبزیان، خزندگان، پرندگان، حشرات و گونه‌های مختلف پستانداران تشکیل می‌دهند. شیر یال‌کوتاه ایرانی، پلنگ دزفول، گوزن زرد ایرانی و آهو، مهم‌ترین گونه‌های نادر پستانداران در این منطقه بوده‌اند (نک‍ : اعتماد، 2 / 175-180، 188-193، 215-225؛ امام، 190؛ اهلرس، 186؛ رضوی، 143). برخی از این پستانداران نیز حیواناتی اهلی‌اند که از خارج از خوزستان به این سرزمین انتقال یافته‌اند؛ مثلاً گاومیشهای خوزستان که منشأ سندی ـ هندی دارند (نک‍ : لومبارد، 196). شتر یک‌کوهان نیز از خوزستان به سراسر فلات ایران وارد شده است (نک‍ : اهلرس، همانجا).
امروزه خوزستان به‌جهت برخورداری از منابع نفتی، از اهمیتی در سطح ملی و جهانی برخوردار است. معادنی چون گچ، سنگ نمک، سنگ آهک، سنگ زاج، سرب، مرمر، زغال‌سنگ، خاک سفید و آهن نیز امروزه در نقاط مختلف، به‌ویژه نواحی کوهستانی شمالی و شرقی خوزستان، به دست می‌آیند (امام، 13، 148- 149، 158).

پیشینـۀ سکـونت انسان در خوزستان و بـافت جمعیتی آن

دیرینگی سکونت گروههای انسانی در خوزستان، دست‌کم به هزارۀ 5 ق‌م باز‌می‌گردد. ایلامیها از نخستین گروههای ساکن در خوزستان بودند و آغاز سکونت انبوه آنان در این سرزمین به مرکزیت شوش، به اواسط هزارۀ 4 ق‌م بازمی‌گردد (نک‍ : رضوی، 37، 46). سیاه‌پوستان از قدیمی‌ترین مردمان ساکن خوزستان بوده‌اند. گفته شده است سابقۀ حضور آنها به پیش از تشکیل حکومت ایلامی بازمی‌گردد، یعنی زمانی که از سواحل شرقی افریقا و از طریق راههای جنوبی شبه‌جزیرۀ عربستان به کرانه‌های خلیج ‌فارس و سپس خوزستان آمده‌اند (نک‍ : امام، 73؛ نیز لومبارد، 41، 226). یونانیها نیز از دیرباز مهاجرتهایی به خوزستان داشته‌اند، چنان‌که گفته‌اند در عهد هخامنشی، گروهی از آنان به‌عنوان اسیران جنگی در این منطقه اسکان داده شدند (نک‍ : امام، 77)؛ در دورۀ سلوکیان نیز، سکونت مهاجران یونانی در خوزستان افزایش یافت.
در دورۀ ساسانیان گروههایی از اسیران رومی در خوزستان اسکان داده شدند. همچنین در این دوره مهاجرت سریانیها به خوزستان، این سرزمین را به یکی از کانونهای مسیحیت در ایران بدل ساخت (نک‍ : مارکوارت، 27). حضور چشمگیر مسیحیان نسطوری در خوزستان در سده‌های نخستین اسلامی در منابع این دوره بازتاب دارد (نک‍ : مقدسی، محمد، 414). مهم‌ترین گروههای هندی راه‌یافته به خوزستان در دوره‌های مختلف تاریخی، به‌ویژه در روزگار ساسانیان، «جَت»‌ها و سیابَجه / سَبابَجه‌ها بودند که در منابع دورۀ اسلامی بیشتر با نام زُط (معرب جَت) از آنان یاد شده است (نک‍ : اصطخری، 35، 56، 180؛ حمزه، 43؛ نیز نک‍ : بلاذری، 162). انداگان / انداغان نیز گروهی از مردم ظاهراً شرقی بودند که از عهد ساسانی در خوزستان سکونت داشتند (ذاکری، 122-123).
در دورۀ اسلامی، یهودیان نیز در خوزستان، به‌ویژه شوش، جمعیت قابل توجهی داشتند (نک‍ : مقدسی، محمد، همانجا). تطیلی (ص 151) در سدۀ 6 ق / 12 م، شمار یهودیان شوش را بیش از 7هزار تن، و کنیسه‌های آنان را 14 باب ذکر کرده‌ است. صابئیهای خوزستان نیز از جملۀ مردمانی بودند که از دیرباز و تا به امروز در این سرزمین اقامت داشته‌اند (یاقوت، 3 / 566؛ حمدالله، 111). اعراب در دوره‌های مختلف تاریخی همواره به خوزستان می‌تاختند (نک‍ : ابن‌بلخی، 68؛ مسعودی، 1 / 279). به‌رغم سرکوب قاطعانۀ حملات اعراب مهاجم به مرزهای ایران توسط شاپور دوم ساسانی (309- 379 م)، استقرار گستردۀ آنان در خوزستان نیز در همین دوران روی داد و شماری از اعراب مهاجم پس از اسارت و یا بر اثر کوچهای اجباری در خوزستان اسکان داده شدند.
به‌رغم حضور گروههای جمعیتی مختلف در خوزستان، اطلاق واژۀ «خوز»، برگرفته از «قوم خوز»، بر سرزمینی به وسعت خوزستان، می‌تواند نشانگر غلبۀ اکثریت این قوم در ترکیب جمعیتی خوزستان باشد. دربارۀ ریشه، نژاد و تاریخ اسکان قوم خوز در این سرزمین گزارشی در دست نیست، ولی گفته‌اند که این قوم ایرانی و جنگاور از سمت شمال به دشت خوزستان آمده‌اند (نک‍ : امام، 74-75، 137). در دورۀ ایلامی، ساکنان خوزستان را به دو نام اصلی سوسی و هوزی / خوزی می‌نامیدند که این نامها در نام‌گذاری 3 شهر شوش، اهواز و هویزه انعکاس یافته است (EI2, V / 80). زبان خوزی نیز هم‌زمان با حضور خوزیان از دیرباز تـا قرون اولیـۀ اسلامی در این سرزمین رونق داشت (نک‍ : همان). شمار قـابل توجهی از اقوام ایرانی لر و کرد نیز در دوره‌های مختلف، در خوزستان حضور داشتند (نک‍ : دنبالۀ مقاله).
دشت خوزستان به‌سبب داشتن رودهای پرآب و خاک حاصلخیز، از دیرباز زیستگاه انسان بـوده است. در کاوشهای باستان‌شناختی، آثاری از دوره‌های پارینه‌سنگی تا نوسنگی یافت شده است که دیرینگی آنها به عهدی بازمی‌گردد که می‌توان آن را میان 15 تا 10 هزار سال پیش از میلاد دانست. در اوایل هزارۀ 4 ق‌م (اواخر دورۀ نوسنگی)، با کشف آهنْ مردم روستاهای پراکندۀ خوزستان به‌سرعت در کرانۀ شرقی رود شائور، شعبه‌ای کوچک از رود آبدیز، سکنا گزیدند و از همان زمان این منطقه «شوش» خوانده شد. شوش به‌سبب وضع اقلیمی مناسب به بزرگ‌ترین کانون کشاورزی در خوزستان بدل شد و رفته‌رفته در صنعت و بازرگانی نیز پیشرفت کرد. با گسترش نفوذ تمدن شوش در دشتهای خوزستان و دره‌های کوهستانهای نزدیک این دشتها، دولت ایلام در خوزستان پا به عرصۀ وجود نهاد (نک‍ : گیرشمن، 27-28؛ آمیه، 19؛ بیانی، 85-87). خوزستان تـا سالهای میـانی سدۀ 7 ق‌م کـه دولت ایلام بـه دست آشوریان برافتاد، اصلی‌ترین بخش قلمرو آن دولت بود. با سقوط دولت ایلام، دیری نپایید که این سرزمین به تصرف هخامنشیان درآمد (نک‍ : آمیه، 61-71). خوزستان در دورۀ هخامنشیان از مهم‌ترین سرزمینهای زیر فرمان آنان به شمار می‌رفت و شهر شوش تا پایان روزگار هخامنشیان، پایتخت زمستانی آنها بود.

صفحه 1 از4

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: