افیون قره حصار
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 29 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240272/افیون-قره-حصار
پنج شنبه 18 اردیبهشت 1404
چاپ شده
9
اَفْیونْ قَره حِصار، استان و مركز استانی در بخش غربی آناتولی داخلی در تركیه كه امروز به اختصار افیون نامیده میشود.
قره حصار یا قراحصار، نام نواحی مختلف در بلاد روم (یاقوت، 4 / 44-45؛ حمدالله، 97)، و در تركیه به ویژه، در بخش آناتولی، به معنی دژ سیاه، و عموماً به قلاعی كه بر فراز توده سنگهای آتشفشانی سیاه رنگ بنا شدهاند، گفته میشده است. در آناتولی حدود 20 محل كوچك و بزرگ به این نام یافت میشود كه هریك برای تمیز از دیگری با صفتی مشخص شده است (IA, VI / 276). مانند ایسچه حصار، شبین قره حصار و ... (همان، VI / 280-284). این شهر و استان به سبب رواج كشت خشخاش به افیون قره حصار معروف شده است (لسترنج، 162). در مآخذ تاریخ سلجوقیان، نام این شهر «قره حصار دوله» ضبط شده است (نك : «مختصر ... »، 308، 323، جم ؛ آقسرایی، 131، 145، 311) و در اواخر دوران فرمانروایی سلجوقیان آسیای صغیر به اقطاع صاحب عطا فخرالدین علی كه سمت وزارت داشت، درآمد (اوزون چارشیلی، 150، نیز حاشیۀ 1؛ آقسرایی، 145-146) و به همین سبب «قره حصار صاحب» (اوزون چارشیلی، همانجا) و به زبان تركی «صاحبین قره حصار» نامیده شد (كمال پاشازاده، 7 / 289؛ نشری، I / 64-65)، و این نام تا انقراض امپراتوری عثمانی و اعلان نظام جمهوری متداول بوده است (YA, I / 260). در مآخذ اروپایی به صورتهای گونهگون نوشته شده است: كاترینوزنو جهانگرد ونیزی آنجا را صایب كاراسكار در فاصلۀ 5 روز راه از استانبول مینویسد ( سفرنامهها ... ، 219، حاشیۀ 8)؛ تاورنیه نیز آنجا را آفیوم كاراسار (IA, VI / 278) آورده است؛ برخی نیز به صورتهای افكیون كارایسار، افیائون كارایسار (بلائو، 281) و افیوئوم (YA، همانجا) نوشتهاند. به احتمال بسیار افیون قرهحصار محل قلعۀ آكروئنوس بوده كه در دورۀ بیزانسیها بنا شده است (همانجا). گویا پس از شكست مسلمانان از رومیها در 122 ق / 740 م كه احتمالاً در پای این قلعه بوده است، آنجا را نیكوپولیس یعنی شهر پیروزی نامیدند (حتی، 264؛ YA، همانجا). حمدالله مستوفی گوید این شهر را بهرامشاه ساخت (همانجا) و اولیا چلبی بنای آن را به قیصر روم نسبت میدهد (IX / 29-30).
استان افیون میان °29 و ´40 تا °31 و ´43 طول شرقی و °37 و ´45 تا °39 و ´17 عرض شمالی واقع است. مساحت استان 295‘14كمـ2 و برابر 8 / 1٪ خاك كشور تركیه است. اراضی استان میان منطقۀ اژه و بخشی از حوضۀ مدیترانه و آناتولی داخلی محصور شده، و محل گذر بین این 3 ناحیه است. استان افیون از شمال به استان اسكی شهر، از شمال غرب به كوتاهیه، از غرب به استان اوشاق، از جنوب غربی به دنیزلی، از جنوب به بوردور، از شمال به اسپارتا و از شرق به استان قونیه محدود است. شهرها و بخشهای تابع آن: بولوادین، چای، دازكری، دینار، امیرداغ، احسانیه، صندوقلو، سیمنانلی و شهود است (YA, I / 248-249). این استان منطقهای كوهستانی است، چنانكه 5 / 47٪ از وسعت آن را كوهها فراگرفتهاند. بلندترین كوه آن سلطان داغ با ارتفاع 519‘2 متر در جنوب واقع شده است. در این استان رود مهمی وجود ندارد و فقط رودهای آقارچای (آكارچای، آخارچای) و كوفی چای را میتوان نام برد (همان، I / 249-251). هوای آنجا در زمستانها سرد و برفی، و در تابستانها گرم و خشك است (همان، I / 253-254).
افیون از نظر ارتباط بین شهری و جادهای یكی از نقاط مهم تركیه است. راههای شرق ـ غرب، و شمال ـ جنوب آناتولی در این محل به هم میپیوندند. راههایی كه سواحل دریای اژه و مرمره، یعنی شهرهای ازمیر و استانبول را به آناتولی داخلی، سوریه و ساحل خلیج آنتالیا وصل میكنند، در این شهر به هم میرسند. همچنین راه آهن ازمیر ـ مانیسا، و ازمیر ـ آیدین در این شهر به هم میپیوندد و از آنجا از یك سو به سمت استانبول ـ آنكارا، و از سوی دیگر به قونیه میرود ( میدان لاروس، I / 124). این خط آهن در سدۀ 19 م توسط انگلیسیها، فرانسویها و آلمانیها ساخته شده است (YA, I / 269).جمعیت: در 1990 م / 1369 ش جمعیت استان 223‘739 نفر بوده است كه 209‘306 نفر در شهرها و 014‘433 نفر در بخشها و روستاها سكنى داشتهاند. جمعیت شهر افیون ــ مركز استان ــ در همان سال 276‘144 نفر بوده است («آمار ... »، 23). این استان از نظر جمعیت در رتبۀ بیست و ششم از 73 استان تركیه جای دارد (همان، 7).
كشاورزی مهمترین بخش فعالیت اقتصادی مردم این ناحیه است. غلات، چغندر قند و تخم آفتابگردان از فراوردههای مهم آن است. در سدۀ 13ق / 19م كشت خشخاش و تجارت تریاك در اینجا رونق داشت و تریاك این ناحیه از مرغوبترین نوع آن بوده است (تكسیه، 2 / 380). بازرگانان هلندی، تجارت تریاك را در دست داشتند، چنانكه 40٪ مادۀ تولید شده، توسط آنان خرید و فروش میشده است (نك : YA، همانجا؛ بلائو، 280-281). كشت خشخاش در 1971م ممنوع شد، اما در 1974م ممنوعیت آن لغو، و برای كشت محدود در برخی نقاط ازجمله افیون اجازه داده شد (YA, I / 287).از دیگر شاخههای فعالیت اقتصادی، مرمر تراشی است و سنگ مرمر افیون یكی از معروفترین مرمرهای تركیه است (همان،I / 291؛ تكسیه، 2 / 379). مهمترین صنایع آنجا سیمان و شكر است (YA, I / 289).
اگر چه از گذشتههای دورِ این ناحیه آگاهی دقیق در دست نیست، اما یافتههای باستانشناسی در تپۀ باستانی قصورا (كوسورا) واقع در بخش صندوقلو نشان میدهد كه حوزۀ افیون از هزارۀ 3 قم مسكون بوده است و ساكنان آن با كشاورزی، دامداری و كاربرد فلزات از جمله مس آشنا بودهاند؛ همچنین مهرهای بازرگانی به دست آمده از این منطقه نشان میدهد كه از گذشتههای دور داد و ستد در آنجا رونق داشته است (همان، I / 260). دورۀ تاریخی این ناحیه با تشكیل دولت حتی (1800-1200قم) آغاز میشود. در دوران ضعف دولت حتی مدتی نیز آرزاواها و همچنین پادشاه جزیرۀ قبرس بر اینجا فرمان راندند. با فروپاشی دولت حتی، فریگیاییان به قدرت رسیدند و امیران و شاهزادگان فریگیایی هر یك در یكی از بخشهای تابع شهر افیون مانند شهود، صندوقلو و امیرداغ حكومت كردند (همان، I / 260-261)با انقراض دولت فریگیا در 660 قم، افیون به حاكمیت لیدی درآمد (همان، I / 262) و سپس با سقوط شهر سارد پایتخت لیدی تمام منطقه به تصرف ایران درآمد (پیرنیا، 65) و در اندك مدتی سرتاسر آسیای صغیر و نواحی فریگیا و كیلیكیه كه افیون نیز جزئی از این منطقه بود، ضمیمۀ قلمرو دولت ایران شد و كوروش هخامنشی برای هر یك از شهرهای این منطقه فرمانداری جداگانه برگزید (همو، 67- 68). داریوش در 492 قم به تمام متصرفات ایرانی در آسیای صغیر آزادی داد و مالیاتها را تعدیل كرد (همو، 89). حاكمیت ایران بر این نواحی نزدیك دو سده ادامه یافت. در این مدت راه جدیدی از شوش به سارد كشیده شد كه پس از عبور از كوههای توروس و شهرهای قونیه و آقشهر وارد افیون شده، در قصبۀ اپیسوس (چای) به راه دیگری كه به ساحل دریای اژه میرفت، میپیوست (YA، همانجا). با پیروزی اسكندر بر داریوش سوم در 330 قم نفوذ ایران نیز بر این مناطق پایان پذیرفت (پیرنیا، 116). پس از اسكندر ادارۀ آناتولی و ناحیۀ افیون به دست آنتیگونوس و سپس سلوكوس افتاد (همو، 139). آنگاه دولتهای برگاما، گالات، روم و بیزانس بر آنجا فرمان راندند (YA, I / 263-264). تسلط بیزانس تا شكست این دولت از تركان سلجوقی در نبرد ملازگرد در 464 ق / 1072 م ادامـه داشت (نك : آقسرایی، 16-17).در سالهای پس از اسلام، مسلمانان بارها به آسیای صغیر و شهرهای آن حمله كردند (یعقوبی، 2 / 175-176). اگر چه هدف این حملات پایتخت روم شرقی ــ استانبول ــ بود، ولی به شهرهای سر راه نیز تعرض میشد، چنانكه در حملۀ یزید بن معاویه در 49ق / 669 م (طبری، 5 / 232؛ حتی، 261) قلعۀ امیر داغ از توابع افیون به تصرف وی درآمد (YA, I / 264). در 97 ق / 716 م مسلمة بن عبدالملك در جنگ با رومیان، قلعۀ امیر داغ را محاصره كرد (یعقوبی، 2 / 258؛ YA، همانجا). در 121 ق / 739 م قلعۀ افیون به تصرف مسلمانان درآمد، ولی این امر چندان دوام نیاورد. در زمان هارونالرشید و معتصم نیز جنگ و كشمكش بر سر تصرف این قلعه میان مسلمانان و رومیان ادامه یافت و تئوفیلوس امپراتور بیزانس در جنگ با معتصم به قلعه پناه برد، اما سرانجام قلعۀ افیون به دست مسلمانان افتاد و تئوفیلوس به بیزانس عقب نشست. طبق پیمانی كه در 509 ق / 1115م میان بیزانس و سلجوقیان بسته شد، افیون در اختیار سلجوقیان قرار گرفت و مرز میان دو دولت تعیین شد (همانجا).با شكست سلجوقیان در نبرد كوسه داغ به دست مغولان و فروپاشی این سلسله (توران، 227-228)، ادارۀ آناتولی به دست امیران خراجگزار مغول افتاد. یكی از این خاندانهای حكومتگر، خاندان صاحب عطاست كه مدتی، در اواخر سدۀ 7 و اوایل سدۀ 8ق بر امیرنشینی كوچك كه مركز آن شهر افیون قره حصار بود و بعدها قره حصار صاحب نامیده شد (اوزون چارشیلی، 150)، فرمان راندند. فرزندان صاحب عطا فخرالدین ــ كه سمت وزارت داشت و به سبب داشتن مؤسسات خیریه و موقوفات بسیار به ابوالخیرات معروف بود (توران، ـ 295-296) ــ در ناحیۀ افیون امارت خود را تأسیس كردند. آنان در حدود سال 714 ق / 1314م به اطاعت تیمورتاش امیر چوپان گردن نهادند (اوزون چارشیلی، 150-152). آنگاه افیون مدتی در قلمرو حكومت خاندان گِرمیان درآمد. از امیران این خاندان آثار بسیاری در این شهر باقی مانده است (همو، 52). این شهر در سدۀ 8 ق / 14 م از سوی ارطغرل فرمانروای عثمانی به قلمرو این خاندان ضمیمه شد (نشری، I / 65)، اما حاكمیت دولت عثمانی بر این ناحیه در زمان ایلدرم بایزید در اواخر سدۀ 9 ق / 15 م به رسمیت شناخته شد(YA, I / 266). تیمور در لشكركشی به آسیای صغیر به قره حصار آمد و از آنجا به كوتاهیه رفت (نظامالدین، 261). با شكست بایزید از تیمور، قرهحصار نیز از جانب امیرزاده سلطان حسین و امیر سلیمانشاه تصرف شد (شرفالدین، 327). در لشكركشیهای پادشاهان عثمانی به نواحی جنوب از این شهر به سبب موقعیت خاص به عنوان پایگاه و محل تجمع سپاه استفاده میشد (تورسون، 145).افیون در دوران حاكمیت دولت عثمانی در فاصلۀ سدههای 9-11 ق / 15-17 م صحنۀ شورشهای بسیاری شد كه به قیامهای جلالی معروف است. از جملۀ آنها از قیام آبازه حسن پاشا (YA، همانجا؛ ه د، 1 / 28)، قره یازیجیزاده، خلیل طویل و حیدراوغلی (اوزون چارشیلی، 3(1) / 136، 403) میتوان نام برد. شهر افیون اندك مدتی نیز در اشغال ابراهیم پاشای مصری بود («دائرة المعارف ... »، I / 444).با شكست امپراتوری عثمانی در پایان جنگ جهانی اول و انعقاد عهدنامۀ مندرس در 24 محرم 1337ق / 31 اكتبر 1918م، قلمرو دولت عثمانی تجزیه شد (YA, I / 270؛ شاو، 2 / 552-553). در ذیقعدۀ 1339 / ژوئیۀ 1921، افیون به تصرف نیروهای یونان درآمد (كوجاتورك، 266؛ سونیل، 174) و سرانجام با آغاز تعرض بزرگ در جبهۀ غرب در محرم 1341 / اوت 1922 از اشغال یونانیها آزاد شد و به كشور جمهوری تركیه پیوست (كوجاتورك، 336؛ YA, I / 271). این روز به عنوان روز آزادی افیون جشن گرفته میشود. شهر افیون در نظام اداری و تقسیمات كشوری عثمانی یكی از 5 شهرستان ولایت خداوندگار محسوب میشد (سامی، 5 / 3627).از شهر افیون در آثار سیاحانی كه در سدههای مختلف از آن بازدید كردهاند، به تفصیل سخن رفته است. به نوشتۀ اولیا چلبی كه در سدۀ 11 ق از آنجا دیدن كرده است، شهر 42 محله داشته است كه در آن 600‘4 خانوار مسلمان و 000‘1 خانوار مسیحی زندگی میكردند. به نوشتۀ وی 048‘2 باب مغازه در آنجا وجود داشته است (IX / 32-33). قطبالدین مكی در 964 ق / 1557 م، سیمون لهستانی و تاورنیه از این شهر بازدید كردهاند (YA, I / 275-276). رامسی یكی دیگر از این جهانگردان، افیون را یكی از 5 شهر پنتاپولیس میداند (IA, VI / 278). شارل تكسیه جهانگرد دیگر اروپایی كه در سدۀ 19 م در این شهر مدتی اقامت داشته است، در كتاب خود آگاهیهای بسیاری دربارۀ آنجا به دست میدهد (ص 378-380).
در شهر افیون آثار مربوط به سدههای كهن بسیار كم است، اما در بخشهای تابع آن آثار هزارۀ 3 و2 قم وجود دارد، از آن جملهاند: بقایای زیستگاه قدیمی در چاودارلی در 16 كیلومتری شرق افیون؛ سینادا، در محل قصبۀ شهود امروزی؛ پریمنسوس، در 6 كیلومتری جنوب در محل روستای سویلون (IA, VI / 280; YA, I / 319)؛ و كلاینایی در شمال شرقی قصبۀ دینار كه خرابههای كاخ خشایارشا در آنجا قرار دارد (YA، همانجا).از آثار دورههای اسلامی اولو جامع، مسجد ارسطا، آق مسجد (مسجد سفید)، مسجد كعبه، ینی جامع (مسجد جدید)، همچنین مجموعۀ گدیك احمد پاشا شامل مسجد و مدرسه و جز آن را میتوان نام برد («دائرةالمعارف»، I / 445). مولوی خانۀ افیون نیز از آثار تاریخی این شهر است كه بعد از مولوی خانۀ قونیه مقام دوم را در تركیهداراست (YA, I / 322). از مراكز بازرگانی معروف در این شهر «سرای عجم = عجیم خانی» بود كه محل اقامت بازرگانان ایرانی بوده است (IA, VI / 279).مهمترین اثر تاریخی شهر كه نشانۀ آن نیز محسوب میشود، قلعهای است كه بنای آن را به مورسیلیس دوم پادشاه حتی در 1350قم نسبت میدهند (YA, I / 319). این قلعه بر فراز صخرهای از جنس تراكیت ساخته شده است. به نوشتۀ اولیاچلبی قلعه به شكل 5 ضلعی و دارای 6 طبقه است. بر سر در قلعه كتیبهای از سلطان علاءالدین كیقباد سلجوقی و نیز كتیبهای دیگر مربوط به دورۀ سلیم دوم به تاریخ 981 ق / 1573 م نصب شده است. متن كتیبهها به مرمت این قلعه مربوط است كه توسط آن فرمانروایان انجام شده است. در درون قلعه، مسجد، مخازن آب، انبار مهمات و زیارتگاه وجود دارد (IX / 30-31). این قلعه در دوران عثمانیها به عنوان زندان نیز مورد استفاده قرار میگرفت (عاشق پاشازاده، 243-244). انبارهای قلعه حدود 8 متر عمق داشتهاند (تكسیه، 379). گویند ثروتمندان شهر در مواقع بحران اجناس گرانبهای خود را در آنجا پنهان میكردند (اولیا چلبی، همانجا).از دیگر آثار تاریخی شهر افیون پل رودخانۀ آقارچای در نزدیكی ایستگاه راه آهن است كه به آلتی گوز (6 چشمه) معروف است. این پل در 606 ق / 1209 م بنا شده است. چنانكه از سنگ نوشتۀ مرمرین سفید رنگ آن به زبان عربی برمیآید، بانی آن امیرابوالوفا ... الیاس بن اُغز بوده است. این پل یكی از معروفترین پلهای سنگی تركیه است (چولپان، 59-58).مجسمهای كه به یادبود پیروزی بر یونانیها در میدان بزرگ شهر نصب شده، در 1936 م توسط كریپل مجسمهساز اتریشی ساخته شده است (YA, I / 325).
آقسرایی، محمود، مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار، به كوشش عثمان توران، آنكارا، 1943 م؛ اوزون چارشیلی، اسماعیل حقی، تاریخ عثمانی، ترجمۀ وهابولی، تهران، 1370ش؛ پیرنیا، حسن و عباس اقبال، تاریخ ایران، تهران، خیام؛ تكسیه، شارل، كوچوك آسیا، ترجمۀ علی سعاد، استانبول، 1339 ق؛ حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ترجمۀ ابوالقاسم پاینده، تهران، 1366 ش؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به كوشش گ.، لسترنج، لیدن، 1915 م؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1896 م؛ سفرنامههای ونیزیان در ایران، ترجمۀ منوچهر امیری، تهران، 1349 ش؛ شاو، ا. ج.، تاریخ امپراتوری عثمانی و تركیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضانزاده، تهران، 1370 ش؛ شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، به كوشش محمدعباسی، تهران، 1336 ش؛ طبری، تاریخ؛ عاشق پاشازاده، درویش احمد، تواریخ آل عثمان، به كوشش همت علی بیك، استانبول، 1332 ق؛ كمال پاشازاده، احمد، تواریخ آل عثمان، آنكارا، 1954م؛ لسترنج، گ.، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمۀ محمود عرفان، تهران، 1364 ش؛ «مختصر سلجوقنامۀ ابن بیبی»، اخبار سلاجقۀ روم، به كوشش محمدجواد مشكور، تهران، 1350 ش؛ نظامالدین شامی، ظفرنامه، به كوشش پناهی سمنانی، تهران، 1363ش؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، ترجمۀ محمد ابراهیم آیتی، تهران، 1356 ش؛ نیز:
Blau, O., «Etwas über das Opium», ZDMG, 1869, vol. XXIII; Census of Population 1990, State Institute of Statistics, Ankara, 1991; Çulpan, C., Türk taş köprüleri, Ankara, 1975; Evliya Çelebi, Seyahatname, Istanbul, 1935; IA; Kocatürk, U., Atatürk ve Türkiye cumhuriyeti tarihi kronolojisi, Ankara 1983; Meydan-Larousse, Istanbul, 1987; Neşrî, M., Kitîb-ı Cihan Nümâ, Ankara 1982; Sonyel, S. R., Türk kurtuluŞ savasi ve diŞ politika, Ankara, 1986; Turan, O., Selçuklular tarihi ve Türk-Islâm Medeniyeti, Istanbul, 1969; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul,1988; Tursun Bey, Târîh-i Ebü’l- Feth, Istanbul, 1977, Uzunçarşılı, İ. H., Anadolu beylikleri, Ankara, 1984; YA.علیاكبر دیانت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید