آق سرای
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 16 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/237532/آق سرای
پنج شنبه 18 اردیبهشت 1404
چاپ شده
1
آقْسَرای، شهری قدیمی در آناتولی مرکزی با °34 و ´3 طول شرقی و °38 و ´12 عرض شمالی، با 927،62 تن جمعیت (آمار سال 1980م). واقع در دامنۀ کوه حسنداغی و جنوب شرقی دریاچۀ توزگلی، در 135 کیلومتری شمال شرقی قونیه و 182 کیلومتری جنوب شرقی آنکارا، بر سر راه قونیه به نِوْشِهِر.
نام آقسرای ترکیبی است از واژۀ ترکی «آق» به معنای سپید و «سرای» پارسی، به معنای کاخ سپید. به عقیدۀ اولیاچلبی این نام احتمالاً با کاخی که یکی از پادشاهان در آنجا ساخته بوده ارتباط دارد (اسلام آنسیکلوپدیسی). در مآخذ عربی نام این شهر به صورت «اَقْصَرا» و «اَقْصَرای» ضبط شده است (ابن بطوطه، 46، 295؛ ابن خلدون، 5 / 14، 342، 348، 350، 352-355؛ ابناثیر، 13 / 417). پیش از اسلام این شهر آرخِلائیس (آرخلائیس کارسائورا) نام داشته، یعنی به نام بنیانگذار آن آرخِلائوس آخرین فرمانروای کاپادوکیه نامیده شده است (اسلام آنسیکلوپدیسی). بعدها شهر مذکور به تصرف کلائودیوس قیصر روم درآمد و بخشی از مستعمرات امپراتوری روم شمرده شد (همان).آق سرای در عهد سلاجقۀ روم از اهمیت خاصی برخوردار بود. قلعهای که خرابههای آن هماکنون در مرکز شهر قرار دارد، از بناهای عزالدین قلیچ ارسلان از سلجوقیان آسیای صغیر (جلوس، 600 ق / 1203م) است (بستانی). در نزهةالقلوب (ص 95) و بستانالسیاحة (ص 42) بنای آقسرای به عزالدین قلیچ ارسلان نسبت داده شده است که گویا مراد بنای همین قلعه است. آقسرای قبل از تسلط عثمانیها مدتی تحت تصرف آل قَرَمان بود. حمدالله مستوفی آقسرای را از اقلیم چهارم دانسته و نوشته که در 566 ق / 1171م جایی بسیار خوب و دارای غله و میوه و انگور فراوان بوده و حقوق دیوانیش 000،51 دینار بوده است (ص 59). ابنبطوطه در سفرنامۀ خود از آقسرای یاد کرده و آن را از زیباترین و استوارترین بلاد روم شمرده است (ص 295). به نوشتۀ همو 3 نهر از وسط شهر میگذرد و در خانهها آب جریان دارد. به گفتۀ این نویسنده در قرن 8 ق / 14م این شهر تابع پادشاه عراق بوده است (همان). سلطان محمد دوم (فاتح) پس از فتح استانبول بخش اعظم سکنۀ آقسرای را به پایتخت منتقل کرد و در محلهای که امروزه آقسرای نامیده میشود اسکان داد (اسلام آنسیکلوپدیسی).مؤلف بستانالسیاحه در اول قرن 13ق / اواخر 18م، آقسرای را در 5 منزلی قونیه و شهری آباد دانسته که به مرور ایام ویران شده است. در زمان وی آقسرای دارای 000،1 باب خانۀ خوب و نزدیک به 30 قریۀ مرغوب بوده و مردم آن حنفیمذهب بودهاند (ص 42). در اوائل سدۀ 14ق / اواخر 19م، آقسرای شهری از استان قونیه مشتمل بر 7 ناحیه به نامهای طاغ، صو اوستی (سرِآب)، اکهجک، حاجی احمدلی، شرفلی، قرتلی و سلاری بود و با نواحی اطراف جمعاً 222 قریه و 862،8 خانه را شامل میشد. آن زمان در آقسرای 550،‘47 تن میزیستند که از آنها 500،2 نفر رومی (یونانی) و 250 نفر ارمنی و باقی مسلمان بودند. در آقسرای گروهی کُرد و عشایر نیز سکنێ داشتند. اکهجک یکی از نواحی ارمنینشین بهشمار میرفت (قاموسالاعلام).
آقسرای اکنون به همین نام شهری از استان نیغده (نکده یا نیکده) ترکیه و محل تلاقی شاهراههاست. جمعیت آن در 1935م بالغ بر 8/300 تن بود (اسلام آنسیکلوپدیسی).در 1940م جمعیت شهر به 144،9 تن رسید (بستانی). در 1965م شمار اهالی به 414،24 نفر (وبستر جغرافیایی، 19) و در 1975م به 45/564 تن بالغ شد. در 1980م جمعیت آقسرای را 62/927 تن نوشتهاند (سالنامۀ ترکیه، 178).مهمترین آثار تاریخی آقسرای که عموماً به دورۀ اسلامی مربوط است عبارتند از: اولو جامع (مسجد کبیر) یا مسجد قَرَمان اوغلو (آغاز قرن 9ق / 15م)، مدرسۀ زنجیریه (نیمۀ اول سدۀ 9ق / 15م)، مدرسۀ قادراوغلو از دورۀ سلجوقیان که ابراهیمبیگ قَرَمان اوغلو آن را مرمت کرد، مسجد نقاشی (نقاشی جامع) که جدید است ولی منارهای از سدۀ 8 ق / 14م دارد ( اسلام آنسیکلوپدیسی) و نیز کاروانسرای معروف به سلطانخانی (خان سلطان) که درهایی زیبا دارد و در زمان سلجوقیان ساخته شده است. در نزدیکی آقسرای کلیسایی قدیمی دیده میشود که به ییلانلی کلیسه (کلیسای ماردار) مشهور است. این کلیسا دارای تصویرها و نقاشیهای اصیلی است (بستانی)، از دیگر آثار باستانی آقسرای مقبرهای (تربتی) است در نزدیکی شهر که بر اَروَل تپه قرارگرفته و متعلق به سدۀ 7ق / 13م است (دایرةالمعارف اسلام).از آقسرای بزرگان و دانشمندانی برخاستهاند که از آن جملهاند: مجدالدین اقصرائی (آقسرایی) از بزرگان قُرّاء در مصر (ابنبطوطه، 46)، خواجه کریمالدین آقسرایی مورخ، منشی و دولتمرد عهد سلجوقیان (نک : آقسرایی، کریم)، جمالالدین محمد آقسرایی از دانشمندان معروف قرن 8 ق / 14م، از اخلاف امام محمد رازی و معاصر میر سید شریف جرجانی.
ابن اثیر، عزالدین، کامل، بیروت، دارصادر، 1387ق / 1967م؛ ابن بطوطه محمدبن عبدالله، رحله، بیروت، دارصادر، 1384ق؛ ابن خلدون، عبدالرحمن، العبر، بیروت، دارالکتاب اللبنانی؛ اسلام آنسیکلوپدیسی؛ بستانی (فؤاد افرام)؛ سالنامۀ ترکیه 1985؛ شیروانی، زینالعابدین، بستانالسیاحة، تهران، 1315ق؛ قاموسالاعلام (ترکی)؛ مستوفی، حمدالله، نزهةالقلوب، به کوشش گای لسترنج، لیدن، 1331ق؛ وبستر جغرافیایی.
بخش جغرافیا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید