صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / آستارا /

فهرست مطالب

آستارا


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 24 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

آستارا \ āstārā\ ، شهر و شهرستانی مرزی در استان گیلان در شمال ایران.

شهرستان آستارا

این شهرستان مرزی که در شمال غربی استان گیلان و در حاشیۀ غربی دریای مازندران واقع شده است، از شمال به جمهوری آذربایجان، از شرق به دریای مازندران، از جنوب به شهرستان تالش و از غرب به شهرستان نمین (در استان اردبیل) منتهی می‌شود ( اطلس...، 169).
آستارا در آبان‌ماه 1337 به شهرستان تبدیل شد ( نشریۀ تاریخ...، 49) و در 1339ش با جدایی از استان سوم (آذربایجان شرقی)، بـه استان یکم (گیلان) پیوست (اصلاح عربانی، 40). این شهـرستان در مهرماه 1388، 2 بخـش (مرکـزی، لوندویل)، 4 دهستان (حیران، ویرمونی، چلوند، لوندویل) و 2 شهر (آستارا، لوندویل) را شامل بود ( نشریۀ عناصر...). آستارا تا رشت، مرکز استان، دورترین شهرستان گیلان است (سودا...، 46). شهر آستارا مرکز اداری ـ سیاسی این شهرستان است ( نشریۀ عناصر).
شهرستان آستارا بخش شمال غربی جلگۀ حاصلخیز و سرسبز گیلان است (ترازنامه...، 2) و به صورت باریکه‌ای ساحلی و کم‌عرض میان دریای مازندران و کوههای تالش قرار دارد (رزم‌آرا، 16). حاشیۀ شرقی شهرستان در کنارۀ دریای مازندران پست و کم‌ارتفاع است، اما بخشهای غربی به کوههای بلند تالش منتهی می‌گردد. فندق‌پشته، حیران، آق‌مسجد (محمودزاده، 117، 260؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای...، 4)، نمازکُش، بَنه‌سی ‌تپه‌سی، ثَغله و اِسناگَلیل از مهم‌ترین ارتفاعات آستارا هستند ( فرهنگ جغرافیایی کوههای...، 265، 270، 277، 326).
گسل آستـارا یا تالش با امتـداد شمالـی ـ جنوبی در غرب دریای مازندران، در ریخت‌شناسی منطقه و به‌ویژه بستر دریای مازندران، نقش مهمی برعهده دارد. این گسل 400 کیلومتری، از نوع معکوس فعال است و دامنۀ شرقی کوههای تالش را قطع می‌کند و فرورفتگی غرب دریای مازندران و اختلاف ارتفاع میان دامنه‌های شرقی کوههای تالش و شرق دریای مازندران را به وجود می‌آورد (درویش‌زاده، 155؛ موسوی، 92). آستاراچای که به‌سبب تشکیل 30 کم‍ از مرز ایران و جمهوری آذربایجان، سرحدی‌چای نیز خوانده می‌شود، مهم‌ترین رودخانۀ این شهرستان است که سرشاخه‌های آن از ارتفاعات شمال شرقی شهر اردبیل سرچشمه می‌گیرند و در محلی به نام حیران به هم می‌پیوندند و آستاراچای را تشکیل می‌دهند. این رودخانه از میان شهر آستارا می‌گذرد و آن را از نظر کالبدی به دو بخش تقسیم می‌کند (افشین، 26). 
پس از پایان جنگهای ایران و روس در 1243ق/ 1828م بخشهای بسیاری از قلمرو شمالی کشور به روسیه واگذار شد؛ مطابق فصل چهارم عهدنامۀ ترکمانچای، آستاراچای به‌عنوان مرز ایران و روسیه پذیرفته شد (اعتمادالسلطنه، 654-656؛ خوجکو، 79؛ رمضانی، 57) و بخش شمالی شهر آستارا، به نام آستارای روس، از ایران جدا شد (کیهان، 2/ 280). کمیسیون مختلط ایران و شوروی با هدف تعیین و تثبیت مرزهای دو کشور در 1334-1335ش در آستارای ایران و آستارای شوروی تشکیل شد (جهانبانی، 46-53). این کمیسیون با بررسیهایی چند‌ساله، علامتهای مرزی را نصب کرد و در نتیجۀ آن، علامت مرزی شمارۀ 144 به‌عنوان آخرین نشان مرزی در غرب دریای مازندران در مصب آستاراچای نصب شد (همو، 65). از دیگر رودخانه‌های مهم شهرستان آستارا می‌توان لُمیر، لوندویل، چلوند، کریم‌چای و کانرود را نام برد (افشین، 252-253؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای، همان‌جا). این شهرستان بخشی از حوضۀ آبریز منطقۀ شمال غربی دریای مازندران است (نک‍ : لاریمی، 11-12، 23).
آستارا سردترین شهرستان استان گیلان و از پرباران‌ترین نواحی حاشیۀ دریای مازندران است. آستارا در منطقۀ رویشی هیرکانی واقع است (شاهسواری، 12) و جنگلهای انبوه و متراکم گیلان از آن آغاز می‌گردد (ساعی، 114). توس، ممرز، راش، بلوط، شاه‌بلوط، توسکا و شمشاد از مهم‌ترین گونه‌های درختی این شهرستان است ( فرهنگ جغرافیایی آبادیهای، همان‌جا). آستارا مراتع غنی و سرسبزی برای چرای دام دارد (رزاقی، 60-61). پناهگاه جنگلی حیات وحش لوندویل و منطقۀ آبی تالاب استیل مناطق مهم حفاظت‌شدۀ این شهرستان هستند ( گزارش...، 196).
کارکرد گذرگاهی آستارا نقش مهمی در شکل‌گیری تاریخ و توسعۀ اقتصادی آن داشته است. نام آستارا نخستین‌ بار در سدۀ 4ق به عنوان استراب، یکی از نواحی یازده‌گانۀ آن سوی رودان گیلان یاد شده است (حدودالعالم، 149؛ نیز نک‍ : مینورسکی، 391). آستارا در مسیر سرزمینهای قفقاز (داغستان، گرجستان، ارمنستان و اران) قرار داشت و از این‌رو، لشکرکشیهای بسیاری از طریق آن در سده‌های 7-10ق/ 13-16م برای دسترسی به این نواحی و نیز نفوذ به گیلان صورت گرفته است. نام آستارا در متون تاریخی به صورتهای استاره (رشیدالدین، 270؛ ابوبکر طهرانی، 521؛ روملو، 1269)، اسباور (ابوالقاسم کاشانی، 61)، استارآباد (ابن‌بزاز، 159)، اصطراب (عون‌اللٰهی،12)، آستره (محمدکاظم، 648) و آستارا (مرعشی، 326، 336؛ اسکندربیک، 380؛ استرابادی، 232) آمده است. آستارا ظاهراً واژه‌ای تالشی، و به معنی آهسته رفتن است که در گویش محلی، آسته‌رو خوانده می‌شود ( فرهنگ جغرافیایی آبادیهای، 6).
آستارا در گذشته از متراکم‌ترین نواحی جمعیتی منطقۀ تالش بود (بازن، I/ 103). براساس آخرین سرشماری عمومی (1385ش)، جمعیت شهرستان آستارا 874‘79 تن(730‘20خانوار و 3/ 3٪ کل جمعیت استان) است که از این عده، 434‘ 47 تن (4/ 59٪) در نقاط شهری، و 440‘32 تن (6/ 40٪) در نواحی روستایی زندگی می‌کنند. جمعیت این شهرستان به طور نامتعادل توزیع شده، به گونه‌ای که بیش از 4/ 51٪ آن در شهر آستارا متمرکز است (درگاه... ‌). 
شرایط جغرافیایی ویژۀ این شهرستان (باران و رطوبت فراوان، کمبود زمین کشاورزی با شیب مناسب) (نک‍ : سودا، 46؛ نگاهی...، 33)، سبب شده است تا کشت غلات و ذرت از اهمیت بیشتری برخوردار باشد (بازن، II/ 11). براساس سرشماری عمومی کشاورزی (1382ش)، 303‘5 هکتار از مساحت شهرستان به اراضی کشاورزی اختصاص دارد ( نتایج...، 40). از مهم‌ترین محصولات باغی شهرستان ازگیل، گردو و کیوی است (همـان، 129، 135، 153). دامپروری، ماهیگیری و زنبورداری (تولید عسل) از دیگر فعالیتهای ساکنان آن است ( فرهنگ جغرافیایی آبادیهای، 4-5). آستارا معادن سرشاری از صدف دریایی دارد(ریاضی، 309-310). صنعت در این شهرستان چندان توسعه نیافته، و شامل صنایع کوچک کارگاهی است. براساس سرشماری عمومی صنعت و معدن (1373ش)، 09/ 3٪ (082‘ 3 کارگاه) کارگاههای صنعتی استان در شهرستان آستارا قرار دارد (سرشماری...، «سی ‌و دو»). از جملۀ این صنایع می‌توان به صدف‌کوبی، برنج‌کوبی، ماشین‌سازی و سفال‌پزی اشاره کرد ( فرهنگ جغرافیایی آبادیهای، 5). گلیم‌بافی، نمدمالی، سبدبافی و حصیربافی نیز رواج دارد (شناسنامۀ...، 8). 
ساکنان آستارا مسلمان و شیعی مذهب‌اند و به زبانهای ترکی و فارسی سخن می‌گویند ( فرهنگ جغرافیایی آبادیهای، 4). زبان ترکی به دلایلی از جمله روابط گستردۀ اقتصادی، تعلق‌ اداری به استان آذربایجان شرقی تا 1339ش و مهاجرت گروههای ترک‌زبان به آن، گسترش یافته، و زبان بومی ساکنان (تالشی) به‌شدت آسیب دیده است (بازن، II/ 189-195).
بقعۀ تاج‌الدین محمود خیوی مربوط به سدۀ 8 ق، قلعۀ شیندان، بقعۀ پیر قطب‌الدین، بقعۀ سید ابراهیم و سید قاسم، پسران امام موسى‌ کاظم (ع)، بقعۀ باباحسن، بقعۀ باباعلی (ستوده، از آستارا...، 11-23)، باغ عباس‌آباد، تالاب استیل ( گزارش، 120)، موزۀ کاکتوسها، طبیعت زیبای گردنۀ حیران و آبشار لوندویل ( اطلس، 169) از مهم‌ترین آثار تاریخی و جاذبه‌های گردشگری شهرستان آستارا هستند.

شهر آستارا

شهری مرزی و مرکز شهرستان آستارا (در استان گیلان) که با 20 متر ارتفاع از سطح دریای مازندران، در ´25 °30 عرض شمالی و ´53 °48 طول شرقی، و در 189 کیلومتری شمال غربی رشت واقع است ( فرهنگ جغرافیایی آبادیهای، 5). آستارا از سکونتگاهها و بنادر اصلی شمال کشور (موسوی، 16، 58)، و شمالی‌ترین بندر ایران به‌شمار می‌آید (نک‍ : اطلس، همان‌جا). رودخانۀ خواجه‌کریم (خواجه‌کریم‌چای) از میان این شهر می‌گذرد و به دریا می‌ریزد. آب‌وهوای آستارا معتدل مرطوب است ( فرهنگ جغرافیایی آبادیهای، همان‌جا). آستارا در 1297ش رسماً شهر شناخته شد ( نشریۀ تاریخ، 49).
در زمان شاه عباس صفوی از آستارا به عنوان بندر خشکه‌دهنه نیز یاد شده است (فومنی، 141؛ نیز ستوده، حاشیه بر...، 141). خشکه‌ دهنه به همۀ ناحیه‌ای اطلاق می‌شد که شهر آستارا نیز در آن قرار داشت. عمق کمِ آب دریا مانع از ورود ماهیان دریا به رودخانه بود، از این‌رو، این ناحیه بدین نام خوانده می‌شد. شاه‌عباس با احداث راه و پیوند آستارا به شهرهای ساحلیِ دریای مازندران، در آبادی این شهر کوشید (اُلئاریوس، 786، 792؛ نک‍ : خوجکو، 22). در میانۀ سدۀ 19م روستایی به نام «دهنه‌کنار» در دهانۀ آستاراچای قرار داشت که ساکنان آن به بازرگانی اشتغال داشتند (ستوده، از آستارا، 9). 
در اواخر سدۀ 19م میزان صادرات ایران از بندر آستارا بیشتر از واردات از روسیه بود (کرزن، II/ 580-581)؛ در حالی‌که آستارا امکانات بندری مناسبی نداشت (انتنر، 23). آستارا پس از واگذاری امتیاز شیلات دریای مازندران به استپان لیانازوفِ روس در 1293ق/ 1876م (اشرف، 67)، به یکی از پایگاههای اصلی شیلات تبدیل شد، و در پی آن، ارتباطات شهر توسعه یافت (نک‍ : اوبن، 149؛ رابینو، 56). قند، نفت، آهن، فولاد و شیشه مهم‌ترین واردات، و میوه، صمغ، پوست (اوبن، 148- 149)، خشکبار، پارچه و پوشاک صادرات آن بود (خوجکو، 104). این بندر به انبارهای نفتی برای ذخیرۀ نفت خام وارداتی مجهز بود (نامی، 218؛ اشرف، 64، 69). شرکت کشتی‌رانی قفقاز و مرکوریِ روسیه، صادرات و واردات کالا میان آستارا و بادکوبه (باکو) را تسهیل می‌کرد (کرزن، I/ 28). طی این دوره و پس از آن، آستارا و اردبیل ارتباط تنگاتنگی داشتند. گمرک اصلی آستارا در اردبیل قرار داشت (ملگونف، 312-313؛ نامی، 218-219؛ نیز نک‍ : لیتن، 238)؛ از این‌رو، همۀ کالاهای وارداتی بندر آستارا از طریق جاده‌ای موسوم به «طریق مظفری» به اردبیل منتقل، و سپس به دیگر نقاط کشور توزیع می‌شد. همچنین کالاهای صادراتی ابتدا به اردبیل، و سپس به آستارا برای صدور برده می‌شد (اوبن، 135؛ صفری، 1/ 187، 3/ 455). از این‌رو، رشد و توسعۀ این دو شهر به هم وابسته بود، به‌گونه‌ای که پس از رکود بازرگانی ایران و روسیه و غیرفعال شدن بندر آستارا، رشد اقتصادی شهر اردبیل نیز تحت تأثیر قرار گرفت (بازن، II/ 183؛ صفری، 1/ 156). 
آستارا به‌سبب مناسبات بازرگانی و پیوند نزدیک با خارج از کشور، در معرض اندیشه‌های آزادی‌خواهانه و قانون‌طلبانه قرار گرفت؛ از این‌رو، در نهضت مشروطۀ ایران و به ویژه رویدادهای آذربایجان نقش داشت (نک‍ : صفری، 1/ 187- 188، 210-211). پس از فروپاشی شوروی و تشکیل جمهوری آذربایجان، بازارچۀ مرزی آستارا رونقی دوباره یافت و مبادلات و بازرگانی مرزی از اهمیت بیشتری نسبت به گذشته برخوردار شد (نک‍ : سودا، 46؛ رهنمایی، 470-471). گمرک شهر آستارا از مهم‌ترین مراکز صادرات کالاهای غیرنفتی به کشورهای شمال ایران است، به‌گونه‌ای که در 1374ش، 76٪ کل صادرات غیرنفتی استان و 90٪ ارزش ریالی این صادرات به بندر آستارا تعلق داشت. منسوجات، فراورده‌های صنعتی و محصولات کشاورزی مهم‌ترین اقلام صادراتی به شمار می‌آیند ( گزارش، 68-69). برعهده‌گیری این کارکرد نقش بارزی در دگرگونی بافت شهری شهر آستارا و ارزش زمین و مسکن داشته است (سودا، 53). نفوذ اقتصادی شهر آستارا در تالش، پس از توسعه و رشد شهر هشتپر، به شدت کاهش یافت (بازن، II/ 181).
آستارا در اواخر دهۀ 1320ش، 190‘8 تن جمعیت داشت ( فرهنگ جغرافیایی ایران، 19)، و در 1345ش پرجمعیت‌ترین شهر تالش بود (بازن، همان‌جا). این شمار در آخرین سرشماری عمومی (1385ش) به 062‘41 تن افزایش یافت (درگاه‌). آستارا از حوضه‌های اصلی صید ماهی شرکت شیلات ایران در دریای مازندران است (کیهان، 3/ 32؛ رزاقی، 312). اهالی آستارا مسلمان و شیعه مذهب‌اند و به زبانهای ترکی و فارسی سخن می‌گویند ( فرهنگ جغرافیایی آبادیهای، 6). خط لولۀ انتقال گاز ایران به روسیه از آستارا می‌گذرد (بازن، II/ 183). این شهر به‌وسیلۀ دو جاده به بندر انزلی و اردبیل متصل می‌شود ( فرهنگ جغرافیایی آبادیهای، 7). درصورت تحقق طرح احداث راه‌آهن قزوین ـ آستارا و اتصال آن به راه‌آهن قفقاز، منافع سرشاری از ترانزیت کـالا بـه قفقـاز، روسیه و اروپا در قالب کریدور شمال ـ جنوب نصیب کشور خواهد شد (نک‍ : قیمی، 1-6).

مآخذ

ابن‌بزاز، توکل، صفوة الصفا، به‌کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، اردبیل، 1373ش؛ ابوالقاسم کاشانی، عبدالله، تاریخ اولجایتو، به‌کوشش مهین همبلی، تهران، 1348ش؛ ابوبکر طهرانی، دیار بکریه، به‌کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، آنکارا، 1962م، ج 2؛ استرآبادی، جهانگشای نادری؛ اسکندربیک منشی، عالم آرای عباسی؛ اشرف، احمد، موانع تاریخی رشد سرمایه‌داری در ایران: دورۀ قاجاریه، تهران، 1359ش؛ اصلاح عربانی، ابراهیم، «گیلان در تقسیمات کشوری»، کتاب گیلان، به‌کوشش همو، تهران، 1374ش، ج 1؛ اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، به‌کوشش سعید بختیاری، تهران، 1383ش؛ اعتمادالسلطنه، مرآة البلدان، ج 1؛ افشین، یدالله، رودخانه‌های ایران، تهران، 1373ش، ج 2؛ اُلئاریوس، آدام، اصفهان خونین شاه‌صفی (سفرنامه)، ترجمۀ حسین کردبچه، تهران، 1379ش، ج 2؛ انتنر، ماروین، روابط بازرگانی روس و ایران 1828-1914، ترجمۀ احمد توکلی، تهران، 1369ش؛ اوبن، اوژن، ایران امروز 1906-1907، ترجمۀ علی‌اصغر سعیدی، تهران، 1362ش؛ ترازنامۀ انرژی استان گیلان (1375ش)، تهران، 1377ش؛ جهانبانی، امان‌الله، مرزهای ایران و شوروی، تهران، 1336ش؛ حدودالعالم، چ ستوده؛ خوجکو، الکساندر، سرزمین گیلان، ترجمۀ سیروس سهامی، تهران، 1354ش؛ درگاه ملی آمار؛ درویش‌زاده، علی، زمین‌شناسی ایران، تهران، 1370ش؛ رابینو، یاسنت لویی، ولایات دارالمرز ایران (گیلان)، ترجمۀ جعفر خمامی‌زاده، تهران، 1357ش؛ رزاقی، ابراهیم، اقتصاد ایران، تهران، 1367ش؛ رزم‌آرا، علی، جغرافیای نظامی ایران (گیلان و مازندران)، تهران، 1320ش؛ رشیدالدین فضل‌الله، مکاتبات رشیدی، به‌کوشش محمد شفیع، لاهور، 1364ق/ 1945م؛ روملو، احسن التواریخ، ج 3؛ رهنمایی، محمدتقی، «گیلان‌گردی»، کتاب گیلان، به‌کوشش ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، 1374ش، ج 2؛ ریاضی ضیابری، حسین، «پتانسیلهای معدنی»، همان، ج 1؛ ساعی، کریم، جنگل‌شناسی، تهران، 1329ش، ج 2؛ ستوده، منوچهر، از آستارا تا استارباد، تهران، 1374ش، ج 1؛ همو، حاشیه بر تاریخ گیلان (نک‍ : هم‍ ، فومنی گیلانی)؛ سرشماری عمومی صنعت و معدن مرحلۀ اول، 1373ش (استان گیلان): نتایج کلی مرکز آمار ایران، تهران، 1374ش، ج 1؛ سودای سبز (بررسی مقدماتی مبادلات مرزی بین ایران و جمهوریهای شوروی)، ادارۀ کل امور اقتصادی و دارایی استان گیلان، رشت، 1370ش؛ شاهسواری، عباس، منطقۀ هیرکانی (مطالعه و بررسی دیرینه‌شناسی و جغرافیای گیاهی جنوب دریای خزر)، مؤسسۀ تحقیقات جنگلها و مراتع، تهران، 1376ش؛ شناسنامۀ صنایع دستی گیلان، سازمان صنایع دستی ایران، تهران، 1365ش؛ صفری، بابا، اردبیل در گذرگاه تاریخ، تهران، 1362ش؛ عون‌اللٰهی، سیدآقا، «آستارا»، گیله‌وا، 1373ش، شم‍ 29 و 30؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور (اردبیل)، سازمان جغرافیایی نیروهـای مسلح، تهران، 1371ش، ج 8؛ فـرهنگ جغرافیایی ایـران (آبادیها)، استان آذربایجان، دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، تهران، 1330ش، ج 4؛ فرهنگ جغرافیایی کوههـای کشور (آذربایجان شرقی، ...) سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1379ش، ج 1؛ فومنی گیلانی، عبدالفتاح، تاریخ گیلان، به‌کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1349ش؛ قیمی، میرشمس، «احداث راه‌آهن (قزوین ـ آستارا) و تأثیر آن در کریدور شمال و جنوب»، مجموعه مقالات ششمین همایش حمل و نقل ریلی، مرکز تحقیقات راه‌آهن، تهران، 1380ش، ج 1؛ کیهان، مسعود، جغرافیای مفصل ایران، تهران، 1311ش؛ گزارش اقتصادی و اجتماعی استان گیلان (1374)، سازمان برنامه و بودجۀ استان گیلان، رشت، 1375ش؛ لاریمی، ملیحه و دیگران، بررسی مسائل کشاورزی استان گیلان سال 1366ش، وزارت کشاورزی، تهران، 1367ش؛ لیتن، ویلهلم، ایران از نفوذ مسالمت‌آمیز تا تحت‌الحمایگی، ترجمۀ مریم میراحمدی، تهران، 1367ش؛ محمدکاظم مروی، عالم‌آرای نادری، ج 2؛ محمودزاده، کمال، شناخت دریای مازندران و پیرامون آن، تهران، 1350ش؛ مرعشی، ظهیرالدین، تاریخ گیلان و دیلمستان، به کوشش یاسنت لویی رابینو، رشت، 1330ش؛ ملگونف، گریگوری، کرانه‌های جنوبی دریای خزر (یا استانهای شمالی ایران)، ترجمۀ امیرهوشنگ امینی، تهران، 1376ش؛ موسوی روحبخش، محمد، زمین‌شناسی دریای خزر، تهران، 1380ش؛ نامی، ابراهیم، سفرنامۀ استرآباد و مازندران و گیلان و...، به‌کوشش مسعود گلزاری، تهران، 1355ش؛ نتایج تفصیلی سرشماری عمومی کشاورزی، 1382ش (استان گیلان و...)، مرکز آمار ایران، تهران، 1384ش؛ نشریۀ تاریخ‌تأسیس‌دار، وزارت کشور، تهران، 1378ش؛ نشریۀ عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری، نسخۀ دیجیتال، وزارت کشور، تهران، مهر 1388؛ نگاهی به وضعیت کشاورزی، دام‌پروری، جنگلها و شیلات استان گیلان، وزارت امور اقتصادی و دارایی، تهران، 1366ش؛ نیز:

Bazin, M., Le Tâlech: une région ethnique au nord de l'Iran, Paris, 1980; Curzon, PPQ ; Minorsky, V., notes on Ḥudūd al-ʿĀlam, tr. id., ed.C. E. Bosworth, Cambridge, 1982; Ramazani, R. K., The Foreign Policy of Iran 1500-1941, Charlottesville (VA), 1966.
احمد آرین‌نیا

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: