اسدود
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/230195/اسدود
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
8
اَسْدود، یكی از 5 شهر فلسطین باستان. این نام را به صورت اِسدود (نک : پاولی، II(2)/ 1528 ؛ هورویتس، 296 ؛ دباغ، 1(2)/ 29) و سدود (عطاءالله، 72، 102، 190؛ رافق، 765) نیز نوشتهاند. جغرافی دانان مسلمان آن را ازدود آوردهاند (مقدسی، 277؛ مسعودی، 273؛ ابن خردادبه، 76). در كتاب مقدس به صورت اشدود (یوشع، 11:22، كتاب اول سموئیل، 5:6-7، اعمال رسولان، 8:40؛ هاكس، 69)، و در منابع لاتین به شكل ازتوس (یوزفوس، II(1)/ 73 ؛ هرودت، I(2)/ 469 ؛ پاولی، II(2)/ 2645) آمده است. اسدود از ریشۀ «سدد» به معنای زور و توان و نیز بارو و دژ است (دباغ، 1(2)/ 192؛ شرّاب، 113؛ دیب، 62). اسدود در شمال عسقلان و جنوب یبنا (یمنیا) و در فاصلۀ 5/ 4 كیلومتری از دریای مدیترانه بوده، و در دشتی حاصلخیز و در ارتفاع 42 متری از سطح دریا قرار داشته است (كوك، نقشۀ ؛ II پاولی، II(2)/ 2646؛ دباغ، 1(2)/ 194؛ «فرهنگ...»، 70 ؛ جودائیكا، III/ 695). فاصلۀ این شهر تا غزه 40 كم بود (دباغ، 1(1)/ 304) و رود صقریر از شمال آن میگذشت (عطاءالله، 62). اسدود یكی از كهنترین شهرهای فلسطین و جهان است. این شهر منابع آب كافی و دژی مستحكم داشت و در دهانۀ حاصلخیزترین وادیهای فلسطین واقع بود (اسمیث، 140). برپایی آن را به تفاوت به فراریان اریتره ( پاولی، همانجا)، و یا به مهاجرانی از آسیای صغیر یا كرت و دیگر جزایر اژه نسبت میدهند (حتی، 1/ 196؛ گلوك، 6) كه در سدههای 13 و 12قم به سواحل مدیترانه آمدند (همانجا). اسدود باستان را شهری ساحلی و گاه شهری در قسمتهای داخلی (خشكی) نام بردهاند. این بدان معناست كه دست كم بخشی از اسدود در آن هنگام، به صورت بندر بوده است ( پاولی، همانجا). هم از این روست كه در زمان آسوریان از این شهر به عنوان بندری مجهز یاد كردهاند (اُمستد، 194 )؛ از این بندر باستانی به عنوان اشدودیام (اسدود كنار دریا) نیز نام بردهاند ( جودائیكا، همانجا). پمپونیوس (سدۀ 1م)، جغرافیدان روم باستان، این شهر را بندری برای عربستان نامیده است كه ظاهراً بقایای آن در زیر ماسههای ساحلی مدفون مانده است (نک : اسمیث، 104 ، حاشیۀ 3). یافتههای باستان شناختی نیز نشان دهندۀ موقعیت تجارت دریایی اسدود است. گرچه اسدود در نزدیكی «جادۀ ساحلی»، راه تجاری مشهور نزدیك دریا، قرار داشت، اما در كنار دریا نبود (نک : جودائیكا، همانجا). از میان شهرهای فلسطین، تنها عسقلان را در كنار دریا دانستهاند (اسمیث، 139). اسدود برای هر دو سرزمین مصر و سوریه در دورۀ باستان اهمیت فراوانی داشت ( پاولی، همانجا). اسدود در كنار شهرهای غزه، عسقلان، عقرون (اكرون) و جت، یكی از 5 شهر مشهور فلسطینیان (صحیفۀ یوشع، 13:3-4؛ حتی، 1/ 197؛ دباغ، 1(1)/ 537)، و ظاهراً مهمترین آنها به شمار میرفت ( پاولی، نیز «فرهنگ»، همانجاها؛ اطلس...، 112, 86). به این ترتیب، فلسطینیان با در اختیار داشتن شهرهای مهم و برخورداری از فرهنگی پیشرفته، نسبت به دیگر اقوام، نقشی اساسی در اقتصاد و تجارت بر عهده داشتند (كنزلمان، 127). سفالهای به دست آمده از این ناحیه به سفالهای یونانی شباهت دارد. فلسطینیان در استخراج و بهرهگیری از آهن و نیز استفاده از ارابههای جنگی ممتاز بودند (حمیدی، 30). اسدود ظاهراً تا سدۀ 8قم مستقل، و در دست فلسطینیان بود، اما در این زمان عزّیا، پادشاه یهود، آنجا را تصرف كرد (هاكس، 69). او پس از اشغال شهر، باروی آن را ویران ساخت («فرهنگ»، 70 ؛ جودائیكا، III/ 695). البته بنیاسرائیل قادر به حفظ این شهر و تسخیر آبادیهای پیرامونی آن نشدند ( بریتانیكا، میكرو، I/ 576).فلسطینیان در اسدود معبدی برای داگون (داجون)، خدایی كه در نواحی ساحل شرقی مدیترانه از فینیقیه تا فلسطین باستان پرستش میشد (حمیدی، 30-31)، برپا داشته بودند. در 1050قم هنگامی كه تابوت عهد به دست فلسطینیان افتاد ( جودائیكا، همانجا؛ مجمل التواریخ...، 142-143)، آن را از «ابن عزر» به اسدود برده، در كنار مجسمۀ داگون جای دادند (كتاب اول سموئیل، 5:1-2؛ مقار، 522؛ هاكس، 69، 238؛ دباغ، 1(2)/ 192). اسدود در 734 قم به تصرف آشوریان در آمد ( جودائیكا، همانجا). در حدود سال 714 قم مردم شهر، از پرداخت خراج سرباز زدند و همسایگان اسدود نیز از این كار پیروی كردند. البته این شورش دیری نپایید (امستد، 218 )؛ در 713 قم سارگُن اسدود را به تصرف درآورد (هاكس، 69؛ «فرهنگ»، همانجا؛ جودائیكا، XIV/ 881, XVI/ 1504). پس از آن این شهر به صورت مركز ولایتی آشوری درآمد (همان، III/ 695)، هر چند سارگن برای این ولایت، خود مختاری قائل شد (امستد، 309 ,297). با افول قدرت آشوریان، فرعون مصر (ح 630قم) این شهر را به تصرف خود درآورد («فرهنگ»، همانجا؛ امستد، 635 ؛ پاولی، II(2)/ 2646). به نوشتۀ هرودت، فرعون مصر 29 سال اسدود را در محاصره داشت؛ نیز آورده است كه اسدود تنها شهری است كه توانست این زمان طولانی را در برابر محاصره مقاومت كند (I(2)/ 469, 471).یهودیان در زمان سلطۀ ایرانیان بر اسدود (سدۀ 5قم)، با آنان به مقابله برخاستند ( جودائیكا، III/ 696؛ «فرهنگ»، همانجا). در دورۀ هلنی، اسدود هنوز مركز ناحیه بود و تا مدتها به عنوان دژ مستحكم یونانی به شمار میآمد ( جودائیكا، همانجا). یهودیان در این هنگام به رهبری یهودای مكابی سر به شورش برداشتند و اگرچه تا اسدود پیش رفتند، اما شكست خوردند و رهبرشان در 160قم كشته شد ( اطلس، 134 )؛ مكابی در 163قم، بتهای معبد اسدود را از میان برد و برادر (جانشین) او در 148قم آنجا را به آتش كشید (اسمیث، 141 -140 ؛ «فرهنگ»، 70).به گفتۀ یوزفوس، پس از چندی اسدود به دست رومیان افتاد و فرماندهی رومی بر آن گمارده شد. اسدود در این هنگام از شهرهایی بود كه به ایالت (رومی) سوریه منضم شد )، II(1)/ 73) اما سالها بعد، در 55قم اسدود كه همانند شهرهای دیگر ناحیه آسیب فراوان دیده بود، باز سازی شد و ساكنان آن به شهر بازگشتند (همو، II(1)/ 77).در 40 قم، با قدرت گرفتن هرود، این شهر بار دیگر به تصرف یهودیان درآمد ( پاولی، همانجا). هرود این شهر را به خواهر خود سالومه تقدیم كرد ( جودائیكا، III/ 395-396) و سالومه «بانوی ازتوس» نامیده شد (یوزفوس، II(2)/ 359).استرابن (سدۀ 2 م) اسدود را جزئی از سوریه، و ساكنان آن را از طوایفی بر میشمارد كه با سوریها و فینیقیها درهم آمیخته بودند كه برخیاز ایشانبه زراعتو گروهیبهتجارت مشغولبودند (VII/ 239). وی فاصلۀ اسدود تا یمنیا و نیز عسقلان را 200 استاد (ح 40 كم) آورده است (VII/ 277).در دورۀ بیزانس، اسدود به صورت مركزی اسقف نشین درآمد ( موسوعه...، 1/ 237)؛ در این زمان (سدۀ 4م)، اسدود به صورت ولایت (مقاطعه) درآمد كه دارای 6 آبادی تابعه بود (دباغ، 1(2)/ 193؛ زیاده، 204). اسدود در سدۀ 7م از جمله آبادیهایی بود كه به دست مسلمانان افتاد. در دوران جنگهای صلیبی، اسدود به صورت شهری كوچك و بدون حصار بود كهبهتدریج بهصورت روستایی درآمد (دباغ، 1(2)/ 193- 194). از این زمان تا دورۀ معاصر، شرح قابل توجهی از این آبادی در منابع دیده نمیشود. در اواسط سدۀ 20م، اسدود روستای كوچكی به شمار میرفت كه كمربندی از تپههای ماسهای آن را فرا گرفته بود. در 1939م برای تثبیت ماسههای روان، درختانی بر روی این تپهها غرس شد و جنگل كوچكی پدید آمد. مطابق گزارشی از 1945م، اطراف اسدود را پوشش درختی رو به گسترشی شامل كاج، اكالیپتوس و اقاقیا احاطه كرده بود؛ در همین زمان، راه آهنی كه ایستگاه آن در حدود 5/ 2 كیلومتری شمال اسدود قرار داشت، آنجا را به دیگر آبادیهای فلسطین متصل میساخت («راهنمای...»، 356, 355).اسدود در 1945م اگر چه یك روستا به حساب میآمد، اما هم از لحاظ جمعیت و هم از نظر برخورداری از منابع آب و خاك در حد شهری كوچك بود. جمعیت اسدود در آن هنگام 910 ،4نفر بود كه 1/ 94% از آن (620 ،4نفر) عرب بودند (هداوی، 45). كل اراضی اسدود در این سال 401 ،4هكتار (871 ،47دونم) بود كه تنها 2/ 5% از آن به یهودیان تعلق داشت (همانجا؛ دباغ، 1(2)/ 194). ضمناً سطح مسكونی آبادی 1/ 12 هكتار (131 دونم) بود (هداوی، 137). علاوه بر این، 9/ 73% از كل زمینهای آنجا ( 366 ،35دونم) را زمینهای كشاورزی تشكیل میداد كه سهم قابل توجهی از آن (2/ 67%) زیر كشت غلات بود (همو، 87). همچنین 5/ 301 هكتار ( 277 ،3دونم) زیر كشت درختان میوه (به ویژه مركبات) قرار داشت. در همین زمان، 5/ 23% اراضی كشاورزی اسدود زیر كشت آبی بود كه در مقایسه با كل سرزمین، نسبت مناسبی را نشان میدهد. البته میزان قابل توجه و كافی بارش سالانه و آبهای نسبتاً غنی زیرزمینی به این امر كمك میكند (همانجا؛ شراب، 113)؛ بر این اساس، بخشی از آب مورد نیاز اسدود از چاههایی كه از 16 تا 34 متر عمق داشتند، تأمین میشد (دباغ، همانجا). در 1948م مهاجمان یهودی، پس از بیرون راندن نیروهای مصری از اسدود (عارف، 2/ 386-387، 3/ 713-714؛ كیلانی، 482)، آنجا را تصرف كردند. در این زمان، اسدود 251 ،5نفر جمعیت داشت كه در 313 ،1واحد مسكونی زندگی میكردند. صهیونیستها تمامی خانهها را ویران، و ساكنان آبادی را آواره ساختند (نخله، I/ 368). علاوه بر این، تمامی مكانهای مقدس و نیز آثار عربی موجود در آبادی را كاملاً از میان بردند (دباغ، 1(2)/ 197) و در 1/ 220 ،4هكتار (871 ،45دونم) از اراضی اسدود، آبادی یهودی نشینی با نام شهر و بندر اشدود برپا داشتند (نخله، I/ 331, 343).اسدود مسجدی كهن داشت كه نوشتهاند قبر سلمان فارسی در آنجا بوده است ( موسوعه، 1/ 237؛ دباغ، 1(2)/ 195؛ شراب، همانجا). مسجد جامعی نیز در اوایل سدۀ حاضر در این آبادی برپا شده بود ( موسوعه، همانجا). در نزدیكی دهانۀ رود صقریر (در شمال شهر اسدود) مقام یونس نبی قرار داشت (همانجا). همچنین مقبرۀ شیخ ابراهیم متبولی (د 877ق) از عارفان مشهور مصری در این آبادی بود (همانجا؛ ابن ایاس، 3/ 88؛ شراب، همانجا). از مشاهیر معاصر اسدود میتوان از محمد جاءالله (كاتب و شاعر) نام برد (همو، 115). از جمله آثاری كه در اطراف این آبادی وجود داشت، از بئر الجوخدار، ویرانۀ الواویات (ویرانۀ ام الریاح)، ویرانۀ یاسین و همچنین بقایایی از آب انبارها، مقابر و جز آن میتوان نام برد (دباغ، 1(2)/ 197- 198).
ابن ایاس، محمد، بدائع الزهور فی وقائع الدهور، قاهره، 1404ق/ 1984م؛ ابن خردادبه، عبیدالله، المسالك و الممالك، به كوشش محمد مخزوم، داراحیاء التراث العربی؛ حتی، فیلیپ، تاریخ سوریۀ و لبنان و فلسطین، ترجمۀ جورج حداد و عبدالكریم رافق، به كوشش جبرائیل جبور، بیروت، دارالثقافه؛ حمیدی، جعفر، تاریخ اورشلیم (بیت المقدس)، تهران، 1364ش؛ دباغ، مصطفی مراد، بلادنا فلسطین، عمان، 1985م؛ دیب، فرجالله، معجم معانی و اصول و اسماء المدن و القری الفلسطینیۀ، بیروت، 1991م؛ رافق، عبدالكریم، «فلسطین فی عهد العثمانیین»، موسوعۀ خاص، ج 2؛ زیاده، نقولا، «فلسطین: من الاسكندر الی الفتح الاسلامی»، موسوعۀ خاص، ج 2؛ شراب، محمد، معجم بلدان فلسطین، دمشق، 1987م؛ عارف، عارف، النكبۀ، صیدا، المطبعۀ العصریه؛ عطاءالله، محمودعلی خلیل، نیابۀ غزۀ فی العهد المملوكی، بیروت، 1406ق/ 1986م؛ كتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید)؛ كیلانی، هیثم، «حروب فلسطین العربیۀ - الاسرائیلیۀ»، موسوعۀ خاص، ج 2؛ مجمل التواریخ و القصص، به كوشش محمدتقی بهار، تهران، 1318ش؛ مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، لیدن، 1893م؛ مقار، شفیق، السحر فی التوراۀ، لندن، 1990م؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، لیدن، 1906م؛ موسوعۀ عام؛ هاكس، جیمز، قاموس كتاب مقدس، بیروت، 1928م؛ نیز:
Atlas of the Biblical World, New York, 1971; Bible Dictionary, ed. W. Jacobus et al., New York, 1936; Britannica, 1978; Cook, S. A., The Religion of Ancient Palestine in the Light of Archaeology, London, 1930; Glueck, N., The River Jordan, New York, 1968; Hadawi, S., Village Statistics 1945, Beirut, 1970; Herodotus, The History, tr. A. D. Godley, London, 1946; Hurewitz, J. C., The Struggle for Palestine, New York, Schocken Books; Judaica; Jusephus, The Jewish War, tr. H. St. J. Thackeray, London, 1976; Konzelmann, G., Der Jordan, 1990, Hoffmann und Campe; The Middle East Intelligence Handbooks 1943-1946, London, 1987; Nakhleh, I., Encyclopedia of the Palestine Problem, New York, 1991; Olmstead, A. T, History of Assyria, Chicago, 1968; Pauly; Smith, G. A., The Historical Geography of the Holy Land, 1974, Collins; Strabo, The Geography, tr. H. L. Jones, London, 1966. عباس سعیدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید