بغداد، پیمان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 30 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228845/بغداد،-پیمان
پنج شنبه 11 اردیبهشت 1404
چاپ شده
12
بَغْداد، پِیمان، پیمانی امنیتی و دفاعی كه در 1334ش / 1955م میان كشورهای ایران، تركیه، عراق، پاكستان و انگلستان بسته شد و در 1338ش / 1959م پس از خروج عراق از آن، به پیمان «سنتو» تغییر نام یافت. پس از جنگ جهانی دوم، آرایش سیاسی و نظامی نوینی در جهان پدید آمد كه بزرگترین جلوه بیرونی آن تقسیم جهان به دو بلوك یا قلمرو شرق و غرب و بروز جنگ سرد میان این دو بلوك بود. غرب برای جلوگیری از گسترش نفوذ كمونیسم، بر آن شد تا كمربندی دفاعی گرداگرد بلوك شرق ایجاد كند. پیمان آتلانتیك شمالی (ناتو) و آنگاه پیمان سیتو، بخشی بزرگ از این كمربند دفاعی را، از قاره آمریكا و اروپا تا حدود خاور دور، در برمیگرفت. میان كشورهای عضو این دو پیمان، تنها یك فاصله وجود داشت تا كمربند محاصره اتحاد شوروی را كامل كند (نکـ: جعفری، 221؛ منصوری، 49)؛ ازاینرو، آمریكا نخست كوشید تا با همكاری كشورهای انگلستان، فرانسه و تركیه، به ایجاد و گسترش ی خط نظامی - دفاعی در خاورمیانه با مشاركت كشورهای عرب منطقه بپردازد، به گونهای كه سراسر خاورمیانه را پوشش دهد و مقر فرماندهی آن در قاهره باشد. در 1330ش / 1951م این كشورها درباره تأسیس این خط دفاعی و دفتر فرماندهی مشترك خاورمیانه با مشاركت خود آنها پیشنهادی به مصر دادند (نکـ: شرابی، 89؛ فونتن، 2 / 179-180). پیوستن مصر به این پیمان از دو جهت برای غرب حائز اهمیت بود: یكی موقعیت سپاهگردانی كانال سوئز و اهمیت آن برای كشورهای غربی، و دیگر اینکـه مصر در آن روزگار میرفت تا رهبری جهان عرب را عهدهدار شود. پیوستن این كشور به چنین پیمانی، باعث اقبال دیگر كشورهای عربی به آن میشد، ولی مصر این پیشنهاد را نپذیرفت (نکـ: بحیری، 24). آنگاه آمریكا تلاش دیگری آغاز كرد. در 1332ش / 1953م جان فاستر دالس، وزیر امور خارجۀ این كشور با سفر به خاورمیانه كوشید كشورهای منطقه را به همكاری در پیمان دفاعی مشتركی ترغیب كند؛ اما با مخالفت كشورهای عربی منطقه روبهرو شد (نکـ: فونتن، 2 / 180-181). در 1333ش / 1954م، آمریكا و انگلستان توجه خود را به تركیه و عراق كه هر دو با غرب روابط خوبی داشتند، معطوف كردند. در پی آن، دو دولت عراق و مصر به توافقی مبنی بر انعقاد قراردادی دفاعی دست یافتند كه برپایۀ آن، متعهد میشدند وارد پیمانهای دیگر نشوند و اتحادیهای نظامی از كشورهای عربی به رهبری قاهره و بغداد پدید آورند. پیشنویس این پیمان نیز تهیه گردید و نوری سعید، نخست وزیر وقت عراق در 15 سپتامبر 1954 به قاهره رفت. وی پیش از ترك بغداد، اعلام كرد كه پس از مصر، به لندن خواهد رفت تا به بررسی مقدمات انعقاد پیمانی چندجانبه با انگلیس، تركیه و پاكستان بپردازد. وی در گفتوگو با مقامات مصری دلایل عراق را برای انعقاد یك پیمان چندجانبه سیاسی - نظامی توضیح داد؛ ولی مصر كه با انگلستان بر سر حضور نیروهایش در كانال سوئز اختلاف پیدا كرده، و آمریكا نیز به وعدهاش مبنی بر تحویل سلاح به مصر وفا نکـرده بود، با نظر نوری سعید به مخالفت برخاست (نشاشیبی، 330-332؛ شرابی، 91-92). از سویی دیگر رئیسجمهور تركیه، جلال بایار موافقت آمریكا را با انعقاد پیمانی نظامی میان تركیه و پاكستان جلب كرد و در پی آن عدنان مندرس، نخست وزیر تركیه به پاكستان سفر كرد و كلیات پیمان نظامی این كشور با پاكستان با وجود مخالفتهای شوروی و هند به تصویب دو كشور رسید (فونتن، 2 / 182). در اوایل سال 1955م، عدنان مندرس به عراق رفت و خواهان انعقاد پیمانی مشابه با این كشور شد. دولت عراق به اعتبار اینکـه تفاهم با تركیه میتواند منافع متعددی برای حفظ امنیت مرزهای عراق و پشتیبانی از این كشور در مسألۀ فلسطین داشته باشد، پیشنهاد تركیه را پذیرفت (نکـ: سویدی، 537 - 538). عدنان مندرس آنگاه سوریه و لبنان را نیز به پیوستن به این پیمان ترغیب كرد، اما توفیقی نیافت. در 24 آوریل 1955، پیمان همكاریهای دفاعی و امنیتی در 8 ماده میان دو كشور تركیه و عراق در بغداد به امضا رسید (نکـ: «دائرةالمعارف...»، .(IV / 446 در متن پیمان پیشبینی شده بود كه هر كشور عضو جامعه عرب یا هر كشوری كه خواهان صلح و امنیت در خاورمیانه است، به شرط آنکـه از سوی عراق و تركیه به رسمیت شناخته شده باشد، میتواند به این پیمان بپیوندد ( فرهنگ...، 1 / 294). انگلستان در 30 مارس، پاكستان در 23 سپتامبر 1955 و ایران در 11 اكتبر همان سال به این پیمان كه به «پیمان بغداد» مشهور شد، پیوستند (آقایی، 1 / 148). همچنین تلاشهایی برای پیوستن دیگر دولتهای عربی به این پیمان صورت گرفت، اما بیشتر بر اثر مخالفت مصر و سوریه، بینتیجه ماند (علی، 734- 735). هرچند تشكیل پیمان بغداد از ابتكارات دولت آمریكا - به ویژه جان فاستر دالس وزیر امور خارجه آن دولت - بهشمار میرفت، اما دولت آمریكا ترجیح داد كه خود عضویت این پیمان را نپذیرد، تا موجبات تحریك بیشتر دولت شوروی را فراهم نسازد و خشم اعراب را نسبت به خود برنینگیزد (آقایی، 1 / 148-149). با اینهمه، نمایندگان آمریكا بهعنوان ناظر، در جلسات اعضای این پیمان حضور مییافتند و با آن همكاری نزدیك داشتند. آمریكا در مانورهای این پیمان شركت میكرد و به اعضای آن كمكهای نظامی میداد (بیگدلی، 26؛ آشوری، 202). عضویت عراق در این پیمان برای غرب بسیار مهم بود، چه، نه فقط تنها كشور عربیای بهشمار میرفت كه به این حلقه پیوسته بود، بلكه موقعیت این كشور به عنوان همسایه ایران و تركیه كه خود همسایگان شوروی بودند، اهمیت این كشور را برای آمریكا دو چندان میكرد (نکـ: پرتس، .(124 نوری سعید، نخستوزیر عراق پیمان بغداد را تحولی مثبت و بزرگ میدانست. به اعتقاد وی این پیمان نه تنها از خطر كمونیسم جلوگیری میكرد، بلكه برای تقویت عراق و دیگر دولتهای عرب مخالف اسرائیل كارساز بود؛ اما در نظر بیشتر مردم عرب انعقاد این پیمان، نوری سعید را بیش از پیش متمایل به سیاستهای دولت انگلستان قلمداد میكرد (پری، .(251 از نظر تركیه عضویت در این پیمان میتوانست خطر تجاوز شوروی به قلمرو این كشور را سد كند و مانع گسترش كمونیسم گردد، اما دولت پاكستان از همان ابتدا نظری مساعد به این پیمان داشت. درواقع فرماندهان ارشد نظامی و رهبران سیاسی پاكستان برای پیوستن به این پیمان و جلب كمكهای بیشتر آمریكا توافق داشتند (رضوی، .(62-65 در ایران نیز این تصور وجود داشت كه با پیوستن به پیمان بغداد وضعیت اقتصادی كشور بهبود مییابد و كمكهای بیشتری از جانب آمریكا دریافت میگردد و ارتش در جهت كارایی و توسعه بیشتر، متحول میشود. از سوی دیگر این پیمان تا آنجا كه به كشورهای غربی و اعضای پیمان آتلانتیك شمالی مربوط میشد، حمایت قاطع از حکـومت ایران را در برداشت (ایوری، .(459با ورود ایران به پیمان بغداد، موقعیت سنتی بیطرفانه ایران پایان یافت. دولت شوروی مدتی كوشید تا ایران را از پیوستن به این پیمان بازدارد. برای این كار به سوی بهبود روابط اقتصادی با ایران گام برداشت و حتی 11 تن طلای ایران را كه پیش از آن توقیف كرده بود، به این كشور بازگرداند. ولی هیچكدام از این اقدامات سودمند واقع نشد و سرانجام ایران، بهرغم تهدیدات شوروی به این پیمان پیوست (سیكر، .(86-87 طرفداران ورود به این پیمان در ایران، این كار را فرصتی برای مدرنیزه و توانمند كردن ارتش ایران با هزینه غرب میدانستند (لنچوفسكی، .(200پیمان بغداد یك مقدمه و 8 ماده داشت و مدت اعتبار آن بنابر مفاد مادۀ هفتم، 5 سال پیشبینی شده، و قابل تمدید نیز بود. براساس ماده ششم این پیمان نخستین اجلاس اعضای پیمان بغداد در 29 آبان 1334ش / 20 نوامبر 1955م با شركت نخستوزیران ایران، تركیه، عراق، پاكستان و انگلستان و وزیر امور خارجه آمریكا در بغداد تشكیل شد ( نشریه...، 67- 68؛ عاقلی، 2 / 60). با وقوع كودتای خونین 23 تیر 1337ش / 14 ژوئیه 1958م عراق، رهبران كودتا در 4 فروردین 1338ش / 24 مارس 1959م، كنارهگیری این كشور از پیمان بغداد را اعلام كردند («دائرةالمعارف»، IV / 447) و در 21 اوت 1959 پیمان بغداد به «سازمان پیمان مركزی» (سنتو) تغییر نام داد و ادارۀ مركزی آن از بغداد به آنکـارا منتقل شد (آشوری، 89؛ الیت، .(29-30 این سازمان حلقه سیستم دفاعی بلوك غرب در كنار ناتو در خط غربی، و سیتو در خط شرقی را تكمیل میكرد (آشوری، 202). سازمان پیمان مركزی علاوه بر هدفهای دفاعی، بعضی هدفهای اقتصادی و عمرانی را نیز تعقیب میكرد. از بطن پیمان مذكور، سازمان دیگری به وجود آمد كه «سازمان عمران منطقهای» نام گرفت و برای احداث و توسعه جادهها، خطوط راه آهن، بنادر و ایجاد امكانات ارتباطی و مخابراتی، تأمین بهداشت و همكاریهای علمی و ارتقای سطح كشاورزی و دامداری میان كشورهای عضو فعالیت میكرد. سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، این كشور رسماً در تاریخ 26 فروردین 1358 از پیمان سنتو خارج شد (آقایی، 2 / 552 -553).
آشوری، داریوش، دانشنامۀ سیاسی، تهران، 1366ش؛ آقایی، بهمن و غلامرضا علیبابایی، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، 1366ش؛ بحیری، مروان، الحلف الاطلسی و الشرق الاوسط، بیروت، 1982م؛ بیگدلی، علی، تاریخ سیاسی و اقتصادی عراق، تهران، 1368ش؛ جعفری ولدانی، اصغر، بررسی تاریخی اختلافات مرزی ایران و عراق، تهران، 1367ش؛ سویدی، توفیق، مذكراتی، لندن، 1999م؛ شرابی، نظام، امیركا و العرب، واشینگتن، 1989م؛ عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، 1370ش؛ علی، صالح احمد، العراق فی التاریخ، بغداد، 1983م؛ فرهنگ تاریخ، ترجمه احمد تدین و شهین احمدی، تهران، 1369ش؛ فونتن، آندره، تاریخ جنگ سرد، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، 1366ش؛ منصوری، جواد، 25 سال حاكمیت آمریكا بر ایران، تهران، 1364ش؛ نشاشیبی، ناصرالدین، در خاورمیانه چه گذشت؟، ترجمۀ م. ح. روحانی، تهران، 1357ش؛ نشریۀ وزارت امور خارجه، تهران، 1335ش، شمـ 1، دورۀ دوم؛ نیز:
Avery, P., Modern Iran, London, 1965; Elliot, F. and M. Summerskill, A Dictionary of Politics, London, 1961; Lenczowski, G., The Middle East in World Affairs, London, 1980; Peretz, D., The Middle East Today, New York, 1983; Perry, G.E., The Middle East Fourteen Islamic Centuries, New Jersey, 1983; Rizvi, H.-A., The Military and Politics in Pakistan, 1947-86, Delhi, 1988; Sicker, M., The Bear and the Lion, NewYork, 1988; Turkiye diyanet vakf o Islam ansiklo- pedisi, Istanbul, 1991.
علی كرمهمدانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید