بالفور، اعلامیه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228222/بالفور،-اعلامیه
چهارشنبه 28 شهریور 1403
چاپ شده
11
بالْفور، اِعْلامیّه، یادداشتی که آرثر جیمز بالفور وزیر امور خارجۀ انگلیس (1916-1919م) در 2 نوامبر 1917م/ 11 ابان 1296ش ذر پی مذاکرات و تلاشهای سران صهیونیسم، خطاب به روتشلید دربارۀ نظر مساعد دولت انگلستان نسبت به تشکیل یک کشور یهودی در فلسطین ارسال کرد.اندیشۀ تشکیل دولت یهود، نخست در کنگرۀ سازمان جهانی صهیونیسم به رهبری تئودُر هرتسل در 1897م مطرح شد و در پی آن صهونیستها تلاش گستردهای برای جلب حمایت دولتها از این طرح آغاز گردند. نخستین مذاکرات آنان با دولتهای عثمانی، آلمان و سپس انگلیس با شکست روبهرو شد (کیالی، تاریخ...، 41-42؛ منوهین، 61، لیلینتان، «رابطه...»، 13)؛ اما با شروع جنگ جهانی اول توجه دولت انگلیس به یهودیان و نقش آنان در جهت منافع آن دولت، معطوف گشت. از اواخر سال 1914 تا 1916م گفتوگوهای سیاسی سران یهود همچون هربرت ساموئل و حاییم و ایزمن، با سران و شخصیتهای برجستۀ انگلیسی گسترش یافت. در اواخر بهار و اوایل تابستان 1917م رهبران صهیونیسم فضای سیاسی را برای طرح علنی درخواست خود مناسب یافتند، و طی درخواستی از بالفور خواهان حمایت رسمی دولت انگلستان شدند (صدقه، 25؛ کیالی، همان، 98-103؛ وایزمن، 233-230؛ طربین، 113).با پیشنهاد بالفور، سازمان صهیونیسم با تشکیل هیأتی مرکب از نویسندگان و سیاستمداران صهیونیست به تهیه و تدوین پیشنویس یادداشت بالفور به روتشلید پرداختند. در این خصوص با یهودیان آمریکایی نیز تماسهایی گرفته شد. به دلیل مخالفت یهودیان ضدصهیونیسم و نیز تعهداتی که انگلستان در توافقنامۀ مک ماهون ـ شریف حسین، به اعراب داده بود، مواد مندرج در این یادداشت چندینبار مورد تجدیدنظر قرار گرفت (وایزمن، 235 ff.؛ جفریز، 1/ 257-261، 267؛ صدقه، 25-33؛ لیلینتان، «ارزش...»، 22؛ درایزدیل، 308؛ منوهین، 505، 71؛ طربین، 116؛ الموسوعة...، 1/ 416). و سرانجام در در اکتبر 1917م متن نهایی به تأیید دولت انگلستان و آمریکا رسید، و در دوم نوامبر همان سال رسماً توسط بالفور به روتشیلد اعلام گردید (وایزمن، 262؛ صدقه، 25-26؛ منوهین، 75-71؛ اسیونز، 31-30). در این اعلامیه تصریح شده که دولت انگلستان برای تشکیل وطن ملی یهود در فلسطین، تلاشهای لازم را به عمل خواهد آورد (ﻧﮑ: جودائیکا، IV/ 131؛ ابان، 357؛ گارودی، 61-62؛ کیالی، همان، 103).دربارۀ انگیزههای دولت انگلیس در صدور اعلامیۀ بالفور سخن بسیار رفته است و غالباً آن را همسو با اهداف سیاسی و نظامی این دولت در خاورمیانه، مسأله یهودیان اروپای شرقی و مسألۀ جنگ جهانی اول و فشارهای صهیونیستهای صاحب قدرت و مقام و نفوذ در دولت انگلستان میدانند (ﻧﮑ: وایزمن، 288، 191؛ منسفیلد، 205؛ درایزدیل، 269؛ لیلینتال، همان، 22-21؛ استیونز، 5؛ سوکرلف، 101 FF.؛ کیالی، همان، 96، 100-103؛ صدقه، 38-41؛ طربین، 108-109، 118).یادداشت بالفور در 11 اوت 1919 در کنفرانس صلح کشورهای متفق در پاریس تکمیل شد و در 19 سپتامبر به وزارت امور خارجۀ انگلیس ارجاع گردید و در آنجا بهعنوان یک سند رسمی در تعیین خطمشی سیاسی وزارت خارجۀ انگلیس تلقی شد (تیلر، 28-27؛ کیمشه، 80؛ صدقه، 31-32). این اعلامیه در کنفرانس متفقین در سان رِموی ایتالیا در آوریل 1920نیز مورد تأیید قرار گرفت و تصمیم گرفته شد قیمومت فلسطین که اعلامیۀ بالفورد در چهارچوب آن قرار میگرفت، به انگلیس واگذار شود (آنتونیوس، 305؛ جودائیکا، IV/ 135؛ منوهین، 79؛ سلیم، 21؛ کیالی، تاریخ، 153، 158-159). سرانجام جامعۀ ملل نیز در 24 ژوئیه 1922م/ 2 مرداد 1301ش رسماً قیمومت فلسطین را به انگلیس عطا مرد (ابان، 359؛ جودائیکا، همانجا). از سوی دیگر، اعلامیۀ بالفور در مادۀ 95 معاهدۀ سِوْر که میان متفقین و دولت عثمانی منعقد گردید، گنجانده شد (تیلر، 28؛ سلیم، همانجا).
یکی از مخالفان سرسخت اعلامیۀ بالفور، ادوین مونتاگیو از یهودیان سرشناس ضد صهیونیست و وزیر خزانهداری وقت انگلیس بود که صهیونیسم و تشکیل دولتی یهودی را با وفاداری یهودیان نسبت به کشورهای متبوع خود و نیز با حقوق اعراب متعارض میدانست (آبان، 357؛ وایزمن، 202؛ جفریز، 1/ 259، 262-264؛ کیالی، همان، 100، 103، حاشیه). از نخستین کسانی که دربارۀ اعلامیۀ بالفور اعلام خطر کرد. لُرد کرزن سیاستمدار معروف انگلیسی بود. او یک هفته قبل از انتشار اظهار داشت که فلسطینیان با نیم میلیون جمعیت هرگز تن به واگذاری زمین و مایملک خود به مهاجران یهودی نخواهند داد. همچنین برخی از گروههای یهودی در اروپا و آمریکا نیز با اصل ایجاد میهن ملی بهود، مخالف بودند (فهمی، 103؛ طیباوی، 221؛ جفریز، 1/ 264؛ وایزمن، 325، 326؛ الموسوعة، 1/ 417).دولت نظامی انگلیس در فلسطین، مضمون اعلامۀ بالفور را تا پس از تفویض قیمومت فلسطین به انگلسان در کنفرانس سانرموی ایتالیا در آوریل 1920 رسماً برای ملت فلسطین فاش نکرد. در پی انتشار متن اعلامیۀ بالفور و قطعنامۀ کنفرانس سانرمو، اعتراضات سراسر فلسطین را فرا گرفت و درگیریهای پراکندهای در طول مرزهای فلسطین و سوریه رخ داد (کیالی، همان، 158-159؛ الموسوعة، همانجا). پس از آن در 1921م یک هیأت رسمی از جانب فلسطینیان برای درخواست لغو اعلامیۀ بالفور به لندن رفت. این هیأت اعلامیۀ بالفور را با مادۀ 22 اعلامیۀ جامعۀ ملل، و نیز با معاهدات انگلستان در قبال شریف حسین متعارض میدانست (نک : کیالی، همان، 183-184، 186؛ الموسوعة، 1/ 417-418).فلسطینیان عقیده داشتند که اعلامیۀ بالفور حق خودمختاری را از آنها سلب میکند و افزایش مهاجرت یهودیان باعث انقیاد اقتصادی و سیاسی آنان از یهودین اروپایی خواهد شد. آنان با تشکیل انجمنها و جمعیتها و برپایی کنگرهها و کنفرانسها در فلسطمین و سوریه مخالفت خود را با اعلامیه ابراز کردند (کیالی، وثائق...، 18-19، 48-50، تاریخ، 121-124، 140، 158-159، 184، ﺟﻤ ؛ رایت، 8). در صحنۀ اجتماعی نیز تظاهرات و اعتراضات مردمی بساری در سراسر فلسطین به قوع پیوست و استمرار آنها از 1920 تا 1922م منجر به انتشار «کتاب سفید» از جانب چرچیل گشت. وی در این کتاب ضمن تشریح عبارت «میهن ملی» و اشاره به محدود ساختن مهاجرت یهودیان، با در نظر گرفتن شرایط و گنجایش اقتصادی کشور و منع فروش زمین به یهودیان و تأسیس پارلمانی متشکل از اکثریت نمایندگان منتخب مردم فلسزین، سعی کرد بر موج مخالفت موجود در پارلمان انگلیس و مطبوعات بر ضد قومیتِ توأم با اجرای اعلامیۀبالفور فائق آید (کریسی، 2؛ 379؛ کیالی، همان، 187، 196-197؛ الموسوعة، 1/ 417).تصویب این اعلامیه از جانب جامعۀ ملل و چوامع بینالمللی دیگر در سراسر جهان و نتایج حاصل از آن، بحرانها و مجادلات بیشماری ایجاد کرد که همچنان ادامه دارد. سالروز انتشار اعلامیۀ بالفور همراه با اعتراضات و تظاهرات وسیعی یاد میشود (کیالی، همان، ﺟﻤ ؛ الموسوعة، 1/ 418؛ مِلمن، 19). اسناد ومدارک دورۀ 1915-1920م نامۀ بالفور به عنوان یک سند تاریخی در موزۀ لندن نگاهداری میشود (لیلینتال، «رابطه»، 737؛ جودائیکا، IV/ 131).
جغریز، ج.م. ن.، فلسطین الیکم الحقیقة، ترجمۀ احمد خلیل الحاج، قاهره، 1971م؛ سلیم، محمد، عبدالرئوف، نشاط الوکالة الیهودیة لفلسطین، مؤسسة العربیة للدرسات و النشر، 182م؛ صدقه، نجیب، قضیة فلسطین، به کوشش عبدالرحمان عزامپاشا و جمال حسینی، بیروت، 1946م؛ طربین، احمد، فلسطین، فی خطط الصهیونیة و الاستعمار 1897-1922، معهد البحوث و الدراسات العربیة، 1970م؛ فهمی، ویلیان، الهجرة الیهودیة الێ فلسطین المحتلة، معهد البحوث و الدرسات العربیة، 1971م؛ کیالی، عبدالوهاب، تاریخ نوین فلسطین، ترجمۀ محمد جواهر کلام، تهران، 1366ش؛ همو، وثائق المقاومة الفلسطینیة العربیة، بیروت، 1988م؛ گارودی، روژه، ماجرای اسرائیل، صهیونیسهم سیاسی، ترجمۀ منوچهر بیات، مشهد، 1364ش؛ الموسوعة الفلسطینیة، القسم العام، دمشق، 1984م؛ نیز:
Antonius, G., The Arab Awakening, Beirut, Lenanon, Boolshop; Drysdale, A., the Middle East and North Afrika, New York, 1985; Ebhan, A., my People. Behrman House, 1968; Judiaca; Limche, J., Palestine or lsrael, London, 1973; Kirisci, K., the PLO and world politics, london, 1968; Lilienthal, A., what Price Lsrael? Beirut, 1969; id. The zionist connection, new york, 1978; Mansfeild, O, the Arabs, New York, 1983; melman, Y. and D. Raviv, Behind the Uprising, London, 1989; Menuhin , M., the Decadence of jedaism in our Time, Beirut, 1969; sokolow N., History of zionism, London1919l; stevens, R., Zionism and palestine Before the Mandate, Beirut, 1972; Taylor, A., Prelude to Israel. Beirut, 1970; Tibawi, A.L., Anglo- Arab Relations, London , 1978; Weizman, Ch., Trial and Error, London, 1950; Wright, C. A., facts and Fabels: the Arab- israeil coflict, new york, 1989.نادیژا خارچینکو
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید