تتوی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 4 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/225460/تتوی
یکشنبه 14 اردیبهشت 1404
چاپ شده
14
تَتَوی، احمد بن نصرالله فاروقی (د 996ق / 1588م)، معروف به قاضی احمد يا ملااحمد تتوی، تاریخنویس عصر تیموریان هند. تاریخ و محل دقیق ولادت او دانسته نیست (الیت،V / 150 )، اما نقوی تولد او را پیش از 940ق و در شهر تته (تهتهه) دانسته است (ص 26). پدر او، نصرالله فاروقی، قاضی حنفی تته، نسب خود را به خلیفۀ دوم میرساند (عبدالحی، 4 / 28؛ بدائونی، 2 / 221؛ نیز نك : نقوی، همانجا). احمد در جوانی به مذهب شیعه گروید (شوشتری، 590 -591). پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در تته، در 22 سالگی راهی مشهد شد و نزد علمای آن دیار به فراگیری علم كلام، حدیث، فقه و ریاضیات همت گماشت. مدتی نیز در شیراز و قزوین ساكن گردید. آنگاه به عتبات عراق و عربستان رفت و همه جا به شاگردی نزد دانشمندان مینشست (عبدالحی، همانجا؛ شوشتری، 591). در همین دوره مدتی را نیز نزد شاه طهماسب صفوی در قزوین به سر برده است (عبدالحی، همانجا). آفتاب اصغر گرایش قاضی احمد به تشیع را مربوط به همین زمان دانسته (ص 140)، ولی این اظهارنظر مخالف گزارشهای موجود است (نك : شوشتری، همانجا؛ صدرالافاضل، 83).وی پس از مرگ شاه طهماسب در 984ق / 1576م به هند بازگشت و مدتی در گلكنده نزد قطب شاه اقامت گزید؛ سپس به بیجاپور رفت و در دربار علی عادل شاه با بزرگانی چون فتحالله شیرازی و امیرنظامالدین مصاحب شد و به تدریج آوازۀ علم و فضلش دكن را فرا گرفت، به گونهای كه او را ارسطوی زمان میخواندند (همانجا). مهمترین مرحلۀ زندگی تتوی از 990ق با رفتن به فتح پورسیكری و پیوستن به دربار اكبرشاه آغاز گردید (نک : دنبالۀ مقاله). تمام منابعی كه از تتوی یاد كردهاند، بر اعتقاد استوار او به تشیع و صراحت در گفتار و نوشتار و پرهیز از هرگونه مصلحتاندیشی توافق دارند (نک : بدائونی، 2 / 317؛ ابوالفضل، اکبرنامه، 3 / 527). شرح مباحثات مذهبی متعدد او در منابع آمده است (شوشتری، 592؛ شاهنوازخان، 3 / 260). این گرایش و صراحت، برخی از متعصبان را به مخالفت با او برانگیخت كه سرانجام به قتلش منتهی شد. قاتل او شخصی به نام میرزا فولاد برلاس، فرزند خدادادخان بود كه خاندانش سالیان دراز در دستگاه تیموریان خدمت میكردند. پیش از آنكه تتوی بر اثر جراحات از دنیا برود، با فرمان اكبرشاه، میرزا فولاد محكوم به قصاص گردید و كشته شد (همو، 3 / 261). صدرالافاضل(ص 84)، تاریخ زخم خوردن تتوی را 22 صفر و وفات او را 25 صفر سال 996 دانسته است (قس: آقابزرگ، 1 / 373؛ بهرامیان، 56، حاشیه). جسد وی را در حظیرۀ ملاحبیبالله در لاهور به خاك سپردند. به گفتۀ بدائونی، مخالفان او در غیبت اكبرشاه، جسد را از قبر بیرون آوردند و سوزاندند و خاكستر آن را در رودخانه ریختند (2 / 365؛ نیز نك : آل داود، 32).آتش خصومت مخالفان تتوی پس از مرگ او خاموش نشد، چنانكه بدائونی همواره از او با دشنام یاد كرده است (2 / 319، 364-365، جم ). كینۀ مخالفان تتوی از ذكر ماده تاریخ قتل او نیز قابل فهم است كه آوردهاند: «زهی خنجر فولاد» (همو، 2 / 364). با این همه، به وسعت معلومات و تسلط او بر علوم گوناگون حتیٰ از سوی بدائونی نیز تصریح شده، و او را «ملای خوبی» دانسته است (نك : آل داود، 31). نثر پارسی او پخته و منسجم است و استفاده از آیات و احادیث بر تسلط او بر زبان عربی دلالت دارد (نک : دنبالۀ مقاله).
1. تاریخ الفی. اكبرشاه به سبب علاقه به تاریخ و متون تاریخی، خواهان تألیف كتابی مفصل در تاریخ هزار سالۀ اسلام از رحلت پیامبر(ص) تا زمان خود شد (الیت، همانجا؛ اكبر...، (127. تدوین این اثر را 7 تن از نویسندگان از جمله عبدالقادر بدائونی و نقیبخان قزوینی در 993ق آغاز كردند. با بروز پارهای اختلافها و به توصیۀ ابوالفتح گیلانی، تتوی مأموریت یافت این كتاب را از 46ق به بعد، به تنهایی تدوین كند. پس از قتل او، ادامۀ كار به آصفخان قزوینی واگذار گردید. وی وقایع را تا 997ق ادامه داد و پس از مدتی (حداقل 4 سال) با نظارت و تصحیح خود او و بدائونی و مقدمهای كه گویا بعدها ابوالفضل علامی بر كتاب نوشت، تقدیم اكبرشاه گردید (بدائونی، 2 / 318-319). از آنجا كه در هیچ یك از نسخههای موجود این اثر، وقایع پس از سال 984ق نیامده است و در مقدمۀ علامی نیز دیده نمیشود، تاریخ دقیق اتمام این اثر مشخص نیست.بیشتر محققان، تتوی را مؤلف تاریخ الفی میدانند (عبدالحی، 4 / 28؛ حكمت، 97) و آن به سبب نگارش بخش عمدهای از كتاب، یعنی از سال 46ق تا زمان چنگیزخان است. سبك نگارش تتوی در تاریخ الفی، روان و نثر او خالی از هرگونه تكلف است. وقایع هزار سالۀ اسلام در این کتاب به صورت سالشمار آمده، اما مبدأ تاریخ را رحلت پیامبر (ص) گرفته است، نه هجرت. شیوۀ گزارش مطالب نشان میدهد كه تتوی و دیگر نویسندگان اثر به مهمترین منابع تاریخی پیشینیان و به ویژه نوشتههای مورخان تیموری در ایران دسترسی داشته، و این منابع عموماً در كتابخانۀ اكبرشاه نگهداری میشده است (نك : بدائونی، همانجا). نكتۀ مهم دیگر، احتمال استفادۀ تتوی از بخشهای گمشدۀ تاریخ بیهقی است كه در ذكر حوادث مربوط به غزنویان و خصوصاً نیمۀ دوم سدۀ 4ق از آن سود برده است (آل داود، 19-20).تاریخ الفی در میان منابع گوناگون تاریخی دورۀ تیموریان جایگاهی كم نظیر دارد. این اثر منبع بسیاری از آثار بعدی بوده است که از آن جمله میتوان به تذكرۀ هفت اقلیم امین احمد رازی اشاره كرد (نک : 1 / 487). وجود نسخههای خطی متعدد نیز حاكی از اهمیت و رواج این اثر است. استوری فهرستی از 46 نسخۀ تاریخ الفی را برمیشمارد .(I / 120-121) نسخههای متعددی هم در هند و پاكستان وجود دارد كه منزوی برخی از آنها را یادآور شده است (خطی، 6 / 4100-4102). بخشهایی از دو نسخۀ مصور نفیس در موزۀ هنرهای زیبای ویرجینیا و موزۀ هنری وُرسِستر ماساچوست نگهداری میشود («صفحهای...»؛ «حاکمی...»). متن کامل تاریخ الفی به تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد در 8 جلد (تهران، 1382ش) و بخش پایانی كتاب كه در برگیرندۀ وقـایـع 850 تا 984 ق است، بـه كـوشش علی آل داود (تـهران، 1378ش) به چاپ رسیده است. 2. احسن القصص و دافع الغصص. به تصریح تتوی، این اثر گزیدهای از تاریخ الفی است (منزوی، همان، 6 / 4093). در سدۀ 13ق احمد بن ابی الفتح شریف اصفهانی، این كتاب را تغییراتی جزئی داد و به خود منسوب كرد (نک : همو، حاشیه...، 603-604، خطی، 6 / 4091). از این تحریر نسخههای متعددی در كتابخانههای ملی، آستان قدس، مدرسۀ سپهسالار و دانشگاه تهران نگهداری میشود (همان، 6 / 4091-4093). ظاهراً تنها نسخهای كه در آن از تتوی به عنوان نویسنده نام برده شده، نسخهای است كه مؤلف الذریعة در نجف نزد محمد صادق كمونه دیده است (آقابزرگ، 1 / 288). 3. خلاصة الحیات. این اثر كه به نثری فنی و مصنوع نگاشته شده، پس از تاریخ الفی، مهمترین كتاب تتوی است. خلاصة الحیات مشتمل است بر سرگذشت فیلسوفان و حكیمان دوران باستان؛ هرچند كه مؤلف نزهة الخواطر، بر آن است كه فصلی دربارۀ فیلسوفان مسلمان نیزدر این اثر وجود داشته است (عبدالحی، همانجا). این كتاب به فرمان ابوالفتح بن عبدالرزاق گیلانی كه خود از حكیمان دربار اكبرشاه بود، نگاشته شد (نسرین، 173-174، 183). دانش پژوه این اثر را تألیفی از چند كتاب معدود میداند (ص 169)، اما باید گفت که تتوی در تألیف این اثر، آثار متعددی از نویسندگان پیشین را در اختیار داشته، و به آنها استناد كرده، و اطلاعات سودمندی براساس منابع مربوط به ایران باستان و نكات ارزشمندی از علوم پزشكی و نجوم ارائه داده است (نک : شورا، 17 / 50-51). در برخی از مآخذ، نام كتاب را خلاصة الحیوان فی تاریخ احوال الحكماء الاعیان نیز آوردهاند (مركزی، 3 / 2442؛ آل داود، 34). محمدتقی بهار از این اثر با عنوان تاریخ الحكما یاد كرده است (3 / 258). منزوی چندین نسخه از خلاصةالحیات را برشمرده (فهرستواره...، 3 / 2124) كه کهنترین آن متعلق به كتابخانۀ مركزی دانشگاه تهران است (نک : نسرین، 186). در كتابخانه خدابخش نیز نسخهای از این اثر (شم(1779 نگهداری میشود (خان، .(V / 551-552 شوشتری به 3 اثر از تتوی اشاره كرده كه تاكنون نسخهای از آنها به دست نیامده است: رسالهای در تحقیق تریاق فاروق كه دربرگیرندۀ مباحثی در طب و داروشناسی بوده است؛ رسالهای در اخلاق؛ و رسالهای در اسرار حروف و رموز اعداد بر مبنای كتاب مفاحص (ص 592). ابوالفضل علامی نیز در آیین اكبری به ترجمهای از معجم البلدان اشاره دارد كه تتوی با همكاری قاسم بیک، شیخ منور و عدهای دیگر آن را تهیه كرده بودند (1 / 76-77). تتوی در دیباچۀ خلاصة الحیات از كتاب مفصل دیگری با نام مرآة العالم نام میبرد كه در حال تألیف آن بوده است ( شورا، 17 / 51).
آفتاب اصغر، تاریخنویسی فارسی در هند و پاکستان، لاهور، 1364ش؛ آقابزرگ، الذریعة؛ آل داود، علی، مقدمه بر تاریخ الفی احمد تتوی و آصفخان قزوینی، تهران، 1378ش؛ ابوالفضل علامی، آیین اكبری، كلكته، 1893م؛ همو، اكبرنامه،كلكته، 1886م؛ بدائونی، عبدالقادر، منتخب التواریخ، به كوشش احمدعلی كلكته، 1865- 1869م؛ بهار، محمدتقی، سبكشناسی، تهران، 1355ش؛ بهرامیان، علی، «نگاهی به تاریخ الفی»، نشر دانش، تهران، 1378ش، س 16، شم 3؛ حكمت، علیاصغر، سرزمین هند، تهران، 1337ش؛ دانشپژوه، محمدتقی، «تاریخنگاری فلسفه»، همراه نزهة الارواح و روضة الافراح محمد شهرزوری، تهران، 1365ش؛ رازی، امین احمد، هفت اقلیم، به كوشش جواد فاضل، تهران، 1340ش؛ شاهنوازخان، مآثرالامرا، به كوشش اشرف علی، كلكته، 1209ق؛ شورا، خطی؛ شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، 1375ق؛ صدرالافاضل، مرتضیٰ حسین، مطلع انوار، ترجمۀ محمد هاشم، مشهد، 1374ش؛ عبدالحی، نزهة الخواطر، حیدرآباد دكن، 1374ق / 1954م؛ مركزی، خطی؛ منزوی، احمد، حاشیه بر ادبیات فارسی استوری، تهران، 1362ش؛ همو، خطی؛ همو، فهرستوارۀ كتابهای فارسی، تهران، 1374- 1379ش؛ نسرین، عصمت، «كتاب خلاصة الحیات»، دانش، اسلامآباد، 1368- 1369ش، شم 20-21؛ نقوی، حسین عارف، تذكرۀ علمای امامیۀ پاكستان، ترجمۀ محمدهاشم، مشهد، 1370ش؛ نیز:
Akbar the Great Moghul, ed.S.R. Bakshi and S.K.Sharma, New Delhi, 2000; Elliot, H.M., The History of India, ed. J. Dowson, Lahore, 1976; Khan, Sh., Rare Persian Manuscripts Preserved in Khuda Bakhsh Library, Patna, 1995; «Page from a Manuscript of the Tarikh-i-Alfi», www. vmfa. state.va.us / worlds / 68-8-48.html; «A Ruler on Horseback Leading an Army», Worcester Art Museum , www. worcesterart.org / Collection / Indian / 1985. 315.html; Storey , C.A. , Persian Literature, London , 1927 .غلامرضا امیرخانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید