صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / تانزانیا /

فهرست مطالب

تانزانیا


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 3 آبان 1398 تاریخچه مقاله

تانْزانیا، کشوری در کرانۀ شرقی افریقا. تانزانیا با 088‘945 کمـ‍‍ 2 مساحـت و 37979417 تن جمعیت (1385ش / 2006م)، یکی از بزرگ‌ترین کشورهای افریقای شرقی به‌شمار می‌رود (عرب احمدی، 1؛ انکارتا؛ «فرهنگ...»). نام رسمی این کشور جمهوری متحد تانزانیا ست که از دوبخش سرزمین اصلی و جزایر زنگبار تشکیل شده، و حاصل اتحاد دو کشور تانگانیکا و زنگبار در 1343ش / 1964م است. 
 این کشور از شمال به اوگاندا و کنیا، از جنوب به موزامبیک، مالاوی و زامبیا، از غرب به جمهوری دموکراتیک کنگو (زئیر)، بوروندی و رواندا، و از شرق به اقیانوس هند محدود است (عرب احمدی، 3؛ ویکی‌پدیا). 
تانزانیا از لحاظ تنوع آب و هوا و اوضاع طبیعی وضعیت خاصی دارد و می‌توان آن را به 3 ناحیۀ مشخص تقسیم کرد: 1. نوار ساحلی که دارای زمینهای پست،با 16 تا 60 کمـ پهنا،و آب و هوای گرمسیری است و میانگین دما در آن °27 سانتی‌گراد و میانگین بارندگی سالانۀ آن 750 تا 400‘1 میلی‌متر است. 2. فلاتی وسیع با میانگین 200‘1 متر بلندی از سطح دریا که بخشهای بزرگی از کشور را پوشانده است. این بخش دارای آب و هوایی گرم و خشک است و میانگین بارندگی آن از 500 میلی‌متر در سال تجاوز نمی‌کند. 3. مناطق کوهستانی و حاشیۀ دریاچه‌ها دارای آب و هوایی نسبتاً معتدل، و متوسط باران سالانه در بخش شرقی آن 750 تا 000‘1 میلی‌متر و در نواحی غربی 000‘2 تا 250‘2 میلی‌متر است (عرب احمدی، 1-2؛ ویکی‌پدیا؛ کلمبیا؛ انکارتا). 
حدود 40٪ از خاک تانزانیا پوشیده از جنگلهای پراکنده است که در تنوع آب و هوای آنجا نقش مهمی دارند. سازمان ملل متحد جنگلها و محیط زیست تانزانیا را از ذخایر طبیعی جهان اعلام کرده است (عرب احمدی، 3). کوه آتش‌فشان کلیمانجارو ــ بلندترین کوه افریقا ــ با 895‘5 متر ارتفاع در شمال شرقی کشور نزدیک مرز کنیا واقع است. کوههای اوسامبارا (یوسامبارا) و پارومرو در شمال، کوههای انگورو و اولوگورو در شمال شرقی، کوههای کیپنگر، پروتو، رونگو، امبیا و امبیزی در جنوب، و کوه ماکاری در غرب از مهم‌ترین کوههای تانزانیا به‌شمار می‌آید (امینی، 3؛ لانزدیل، 826). 
رودخانه‌های متعددی در تانزانیا جاری است که بخش مهمی از آب آشامیدنی مردم و کشاورزی کشور را تأمین می‌کند. رودخانۀ روفیجی با 900 کمـ‍ درازا و میانگین 133‘1 مـ3 آبدهی در ثانیه بزرگ‌ترین رودخانۀ تانزانیا ست. این رودخانه از بلندیهای جنوب تانزانیا سرچشمه می‌گیرد و پس از آبیاری بخشهای بزرگی از جنوب تانزانیا، در پایان مسیر خود به اقیانوس هند می‌ریزد. رودخانه‌های پانگانی، وامی، روئاهای بزرگ، امبمکورو و کاگِرا از مهم‌ترین رودخانه‌های تانزانیا به‌شمار می‌آید. همۀ این رودخانه‌ها بجز کاگرا به اقیانوس هند می‌ریزند و در آبیاری فلات مرکزی تانزانیا نقش مهمی دارند. چند رودخانۀ کوچک دیگر مانند رووما، اوگالا و نیکونگا نیز به باتلاقهای داخلی یا دریاچه‌های تانگانیکا، ویکتوریا و نیاسا (مالاوی) می‌ریزند (عرب احمدی، 2؛ امینی، نیز لانزدیل، همانجاها). با این همه، تانزانیا در مناطق داخلی و فلات مرکزی از لحاظ آب آشامیدنی با مشکلاتی مواجه است و در فصل خشک (ژوئن تا سپتامبر) و نیمه خشک (اکتبر تا فوریه) بسیاری از کشاورزان از بی‌آبی و کم‌آبی در رنج‌اند؛ اما در ماههای پرآب که بارانهای پی در پی و شدید منجر به سرازیر شدن سیلاب در مناطق داخلی کشور می‌شود، خسارات فراوانی به مزارع می‌رسد (عرب احمدی، 3). 

دریاچۀ ویکتوریا در شمال تانزانیا در مرز اوگاندا، دریاچۀ تانگانیکا در مرز زئیر و بوروندی، و دریاچۀ نیاسا در مرز مالاوی، علاوه بر اینکه مرز طبیعی تانزانیا با این کشورها محسوب می‌شوند، از نظر بازرگانی نیز حائز اهمیت‌اند. آبهای شیرین این دریاچه‌ها بخشی از منابع آب کشاورزی است و اگر درست از آنها بهره‌برداری شود، نقش بسیار مؤثری در پیشرفت کشاورزی و تأمین آب آشامیدنی مردم تانزانیا خواهند داشت (امینی، 2). 
تانزانیا یکی از فقیرترین کشورهای جهان، و اقتصاد آن بر پایۀ کشاورزی است و مانند دیگر کشورهای در حال توسعه تنها صادرکنندۀ مواد خام و واردکنندۀ تولیدات صنعتی است. قهوه، پنبه، چای، میخک، بادام هندی، الماس، تنباکو، کنف و بابونه صادرات اصلی تانزانیا ست و صادرات صنعتی آن محدود به سیمان،منسوجات،پوست و طناب کنفی است. بخش کشاورزی نیمی از تولید ناخالص داخلی و 85٪ صادرات و 90٪ نیروی کار را به خود اختصاص داده است. قهوه، چای، پنبه، بادام هندی، تنباکو و میخک از محصولات عمدۀ کشاورزی تانزانیا ست. بخش صنعت در تانزانیا کمتر از 5٪ تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد و محدود به فرآورده‌های کشاورزی است. صنایع عمدۀ تانزانیا، پس از صنایع غذایی اینها ست: نساجی، نوشابه‌سازی، دخانیات، تصفیۀ روغن، کود شیمیایی، کاغذسازی، فلزکاری، مونتاژ وسایل نقلیه و سیمان (ویکی‌پدیا؛ انکارتا؛ لانزدیل، 833؛ امینی، 78، 88- 89؛ «شهرها...»، I / 702). 
بخش معدن از دیگر منابع اقتصادی تانزانیا ست که 6٪ از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد. حدود 85٪ درآمد معدنی تانزانیا از استخراج الماس است. قلع، طلا و زغال‌سنگ از دیگر مواد معدنی این کشور به‌شمار می‌رود (امینی، 65، 66، 75-76؛ لانزدیل، نیز «شهرها»، همانجاها). 
صنعت جهانگردی یکی دیگر از منابع اقتصادی تانزانیا ست. وجود پارکهای حیات‌وحش، مجموعه‌های حفاظت شدۀ ملی، رودخانه‌ها و دریاچه‌ها، سواحل زیبای گرمسیری، کوه کلیمانجارو و جنگلهای انبوه، تانزانیا را در زمرۀ کشورهای پرجاذبۀ جهان قرار داده است (عرب احمدی، 383؛ لانزدیل، 833-834؛ «شهرها»، I / 703).
تانزانیا از نظر راههای ارتباطی بسیار فقیر است، چنان که بیشتر محصولات کشاورزی بر اثر فقدان راههای ارتباطی مناسب از بین می‌رود. در فصل بارندگی (از ماه مارس تا مه) ارتباط بیشتر نقاط کشور با یکدیگر قطع می‌شود و سیلاب پلها را خراب می‌کند. تانزانیا با داشتن جاذبه‌های زیست محیطی بی‌نظیر، به علت کمبود جاده‌های مناسب در جذب جهانگردان موفقیت چندانی نداشته است. در این کشور کلاً حدود 000‘80 کمـ جاده وجود دارد که 000، 3 کمـ آن آسفالته، 000‘10 کمـ آن شوسه، 000‘45 کمـ آن خاکی، و بقیه جاده‌های روستایی است. به‌علاوه، 690‘ 3 کمـ راه‌آهن نقاط مختلف این کشور را به یکدیگر می‌پیوندد. مهم‌ترین خط راه‌آهن این کشور خط تانزانیا ـ زامبیا به طول 860‘1 کمـ است که بندر دارالسلام، پایتخت کشور را به شهر کاپیری مپوشی در زامبیا مرتبط می‌سازد. همچنین، در تانزانیا 53 فرودگاه و باند فرود وجود دارد که فرودگاههای دارالسلام، کلیمانجارو، زنگبار و دودوما از مهم‌ترین آنهاست (امینی، 86-87؛ «تانزانیا»؛ «شهرها»، I / 704-705).
در حدود 98٪ از جمعیت تانزانیا سیاه پوست‌اند که در قالب 120 قبیلۀ کوچک و بزرگ در مناطق مختلف کشور زندگی می‌کنند. هریک از این قبایل آداب و فرهنگ و زبان خاص خود را دارند و براساس ویژگیهای جسمی و نژادی به 5 گروه بزرگ تقسیم می‌شوند: 1. بانتو، که بزرگ‌ترین گروه نژادی در افریقای سیاه‌اند و بیش از 80٪ از قبایل تانزانیا را تشکیل می‌دهند. 2. حامی، از گروههای نژادی نسبتاً بزرگ افریقا که صدها سال پیش به افریقای شرقی مهاجرت کرده‌اند. برخی از قبایل فعلی تانزانیا به‌ویژه قبایل مستقر در اطراف دریاچۀ تانگانیکا از این نژادند. 3. نیلو ـ حامی، که از ترکیب اقوام حامی و نیلوتیک (نیلی) پدید آمده‌اند و چند صد سال پیش در مناطقی از شرق افریقا ازجمله تانزانیا استقرار یافته‌اند. این گروه نژادی به دو تیره تقسیم می‌شوند: تیرۀ مانای (مازای) در مغرب کوههای کلیمانجارو و مرو زندگی می‌کنند، و تیرۀ تاگوگ در ناحیۀ امبولو، غرب این کشور به سر می‌برند. 4. بوشمن، که بخش کمتری از قبایل تانزانیا را تشکیل می‌دهند. این گروه نژادی طی صدها سال، به‌تدریج از جنوب افریقا به بخشهایی از افریقای شرقی مهاجرت کرده‌اند. 5. لوها، که درواقع قبیله‌ای از نژاد حامی به‌شمار می‌روند و در شرق دریاچۀ تانگانیکا زندگی می‌کنند. با این همه، از آنجا که چند طایفۀ منشعب از این قبیله خود در زمرۀ قبایل مستقل کشور محسوب می‌شوند، قبیلۀ لو یک گروه نژادی به‌شمار می‌رود (عرب احمدی، 41-43؛ ویکی‌پدیا؛ انکارتا؛ «تانزانیا»). 
قبیلۀ سوکوما که از نژاد بانتو هستند، بزرگ‌ترین قبیلۀ کشور را تشکیل می‌دهند. افراد این قبیله در حاشیۀ جنوبی دریاچۀ ویکتوریا و در منطقۀ وسیعی از شمال غرب تانزانیا زندگی می‌کنند و عموماً به کشاورزی و گله‌داری مشغول‌اند. قبیلۀ نیاموِزی (ایناموزی) از دیگر قبایل بزرگ تانزانیا ست که به نژاد بانتو تعلق دارد. افراد این قبیله بیشتر در شهر تابوره و مناطق اطراف آن زندگی می‌کنند. قبیلۀ چاگا، از نژاد بانتو، سومین قبیلۀ بزرگ تانزانیا به‌شمار می‌روند و بیشتر در شمال شرق تانزانیا، شمال استپهای ماسایی، و در دامنۀ کوه کلیمانجارو زندگی می‌کنند. قبایل هه‌هه، هایا، ایراکوه، گوگو و ماکونده از دیگر قبایل بانتونژاد به‌شمار می‌روند. قبیلۀ ماسایی یکی از قبایل ساکن در مرز میان دو کشور کنیا و تانزانیا هستند. طوایف مختلف این قبیله به نژاد نیلو ـ حامی تعلق دارند و فعالیت عمدۀ اقتصادی آنان گاوداری است (عرب احمدی، 47-55، 67؛ ویکی‌پدیا؛ انکارتا؛ «تانزانیا»).
زبان رایج در تانزانیا زبان سواحلی (برگرفته از واژۀ عربی «ساحل») است که یکی از زبانهای مهم قارۀ افریقا و جهان به‌شمار می‌رود. چون مردم سواحل شرق افریقا به سواحلی سخن می‌گویند، زبانشان به این نام مشهور شده است.
سواحلی از لحاظ ساختار اصلاً یکی از زبانهای «بانتو» است، اما واژه‌های‌بسیاری از فارسی و عربی و شماری هم از انگلیسی به آن راه یافته است. زبان سواحلی، صدها سال بدون خط بود، تا آنکه در اوایل سدۀ 12ق / 18م عربهای عمانی پس از استقرار در جزیرۀ زنگبار و مناطق ساحلی تانگانیکا، خط عربی را به عنوان الفبای رسمی زبان سواحلی رایج ساختند؛ اما از اواسط سدۀ 13ق / 19م با باز شدن پای اروپاییها به زنگبار و کرانه‌های شرقی افریقا خط لاتین در کنار خط عربی در میان برخی از مردم بومی جای باز کرد. پس از حضور گستردۀ انگلیسیها در زنگبار و تانگانیکا، به‌ویژه پس از جنگ جهانی اول، نگارش سواحلی به الفبای لاتین رواج یافت و سرانجام در دهۀ 1930م لاتین الفبای رسمی زبان سواحلی شناخته شد. زبان انگلیسی به عنوان زبان رسمی اداری و آموزشی در تانزانیا به کار می‌رود و بسیاری از مدارس دولتی نیز در آموزش، از انگلیسی استفاده می‌کنند (عرب احمدی، 253-254، 264-265؛ کلمبیا؛ «شهرها»، I / 701؛ «تانزانیا»؛ امینی، 8).
تانزانیاییها بیشتر پیرو اسلام و مسیحیت هستند. اگرچه شمار آنها همواره مورد اختلاف سازمانهای مسیحی و مسلمان بوده است، و آماری رسمی از جمعیت مسیحی و مسلمان در تانزانیا ارائه نشده، اما مسلم است که شمار مسلمانان این کشور بسیار بیشتر از مسیحیان و پیروان مذاهب بومی است. سازمانهای مسیحی و دولت تانزانیا برای کم‌اهمیت جلوه دادن نقش اسلام در این کشور جمعیت مسلمانان تانزانیا را میان 30 تا 35٪ اعلام کرده‌اند، اما سازمانهای اسلامی در آمارگیری و بررسیهای خود، جمعیت مسلمانان را میان 55 تا 60٪ برآورد کرده‌اند. مسلمانان بیش از 97٪ جمعیت جزایر زنگبار، و بیش از 60٪ جمعیت سرزمین اصلی تانزانیا را تشکیل می‌دهند. 
بیشتر مسلمانان سنّی مذهب‌اند. افریقایی‌تبارهای مسلمانْ شافعی، و هندی‌تبارهای مسلمانْ حنفی‌اند، و مسلمانان عمانی‌‌تبار بیشتر اباضی‌اند. حدود 15 هزار تن از مسلمانان این کشور را شیعیان خوجۀ اثنا عشری تشکیل می‌دهند. اینان آسیایی‌تبار، و به‌ویژه هندیهایی هستند که کمابیش در 100 سال گذشته از هندوستان به دیگر نقاط جهان و ازجمله به افریقا مهاجرت کرده‌اند. شیعیان خوجه از رفاه خوبی برخوردارند؛ بسیاری از شرکتهای خصوصی صادرات و واردات، کارخانه‌ها و کارگاههای صنعتی، بنگاههای بازرگانی توسط این شیعیان یا با مشارکت آنان اداره می‌شود (عرب احمدی، 121، 143، 153؛ کتانی، 210؛ لانزدیل، 841؛ «اسلام...»، 239). 
براساس آمارهایی که کلیساهای موجود در مناطق مختلف تانزانیا اعلام کرده‌اند، مسیحیان حدود 50 تا 60٪ جمعیت تانزانیا را تشکیل می‌دهند. هیئتهای تبلیغاتی مذهبی می‌کوشند تا مسیحیت را بزرگ‌ترین دین تانزانیا معرفی کنند. با این حال، براساس شواهد موجود، پیروان دین مسیح بیش از 35٪ جمعیت کشور نیستند. مسیحیت را بیشتر پرتغالیها، آلمانیها و انگلیسیها ــ که برای تجارت یا اکتشاف به افریقا می‌آمدند ــ به تانزانیا آوردند. مسیحیان تانزانیا به دو گروه تقسیم می‌شوند: 1. پیروان کلیسای کاتولیک رومی؛ 2. پیروان کلیساهای مختلف پرُتستان، مانند انگلیکان، متدیست، پرسبیتریَن، ولوتریَن. تمامی این کلیساها زیر نظر شورای مسیحیت تانزانیا هستند که مرکزش در شهر دودوما ست. کلیسای کاتولیک رومی تانزانیا برخلاف کلیسای پرتستان فاقد بخشهای متعدد است (عرب احمدی، 171، 173، 183-184؛ «شهرها»، I / 701). 
تانزانیا از نظر تقسیمات کشوری و تشکیلات اداری، به 26 منطقه یا استان تقسیم می‌شود که از این شمار 21 استان در سرزمین اصلی و 5 استان در جزایر زنگبار است (ویکی‌پدیا؛ «تانزانیا»). 
پایتخت تانزانیا بندر تاریخی دارالسلام با جمعیتی بالغ بر 523‘805‘2 تن (1385ش / 2006م) است. دارالسلام واقع در کرانۀ اقیانوس هند، و بزرگ‌ترین شهر تانزانیا و دومین شهر بزرگ در افریقـای شرقی است. البتـه اوایل دهـۀ 1980م، دولت تانزانیا شهر دودوما را که از مناطق محروم تانزانیا ست، به عنوان پایتخت آیندۀ کشور برگزید و از آن تاریخ جلسات هفتگی و پارلمانـی کشور را در این شهر برگذار کرده است، اما فقر موجـود و مشکلات اقتصادی مانع انتقـال پایتخت به دودوما شـده است (همانجاها؛ عـرب احمدی، 3، 4، حاشیـۀ 1؛ «فرهنگ»).
پس از دارالسلام زنگبار با 300‘422 تن، آروشا با 904‘362 تن، امبیا با 155‘304 تن، موروگورو با 424‘261 تن و تابوره با 677‘148 تن جمعیت (1385ش / 2006م) بزرگ‌ترین شهرهای تانزانیا به‌شمار می‌روند (همانجا؛ «شهرها»، I / 698). 

پیشینۀ تاریخی

کرانه‌های شرقی افریقا و جزایر زنگبار از دیرباز دارای اهمیت بازرگانی بوده است. در منابع جغرافیایی و سفرنامه‌های دریایی رومیان و یونانیان متعلق به سده‌های نخستین میلادی، از برخی مناطق مانند آزانیا، منوتیاس و راپتا ــ که منطبق با برخی نواحی ساحلی و جزایر تانزانیای امروزی هستند ــ یاد شده است (نک‍ ‍: پیرس، 6, 31؛ کاسن، 136-142؛ شوف، 92, 94). 
به گزارش هیپالوس، دریانورد رومی در سدۀ نخست میلادی، بازرگانان عرب با قایقهای خود برای خرید و فروش عاج، برده، پوست، ادویه و آهن، همواره به جزایر و سواحل شرقی افریقا آمدوشد می‌کردند (امینی، 13). 
به نوشتۀ بطلمیوس، مردمانی سیاه‌پوست و بلند قامت که او آنها را «زنگی» نامیده است، در آن نواحی می‌زیسته‌اند (نک‍ ‍: کاسن، 136؛ عرب احمدی، 18). از آنجا که واژۀ زنگی به معنای سیاه‌پوست، ریشه در زبان پهلوی دارد (مکنزی، 98) و نامی است که ایرانیان بر این مردمان نهاده‌اند، معلوم می‌شود که ایرانیان در روزگار باستان به این سرزمین رفت‌وآمد داشته‌اند (برای آگاهی بیشتر، نک‍ ‍: ه‍ د، زنگبار). سکه‌های رومی، بیزانسی و ایرانی متعلق به سده‌های 3ق‌م تا 4‌م یافت شده در سواحل شرقی افریقا که مشابه آنها در سواحل غربی هند هم یافت شده، مؤید روابط گستردۀ بازرگانی این نواحی با سرزمینهای یاد شده است (نک‍ ‍: فیج، 124). عربهای کرانه‌های جنوبی شبه جزیرۀ عربستان نیز از دیرباز به کرانه‌های شرقی افریقا رفت‌وآمد داشتند و قرارگاههایی برای زندگی در آنجا برپا کرده بودند که مهم‌ترین آنها در جزیرۀ زنگبار بود (فهمی، 20-21؛ «تاریخ...»). در سدۀ 6م به روزگار خسرو انوشیروان، با چیرگی ایرانیان بر یمن، دسترسی به سواحل شرقی افریقا برای ایرانیان آسان‌تر شد و آمدوشد آنان به این نواحی افزایش یافت. آنان حتى پایگاهی در «سانکی یاکاتی»، واقع در جنوب شهر کیلْوا بنیاد نهادند که آثـار آن تا امـروز باقی است و در ویرانـه‌های آن سفالینه‌هایی با نقش و نگارهای ایرانی یافت شده است (فهمی، 18-20). 
با این‌همه، سواحل شرقی افریقا تا سدۀ 1ق / 7م نسبتاً بکر و دست‌نخورده باقی بود، زیرا در روزگار باستان بیشتر سفرها و اقامتهای کوتاه در آنجا با هدف تجارت صورت می‌گرفت، اما پس از ظهور اسلام گروهی از عربها و سپس ایرانیان به افریقای شرقی مهاجرت کردند و حکومتهایی محلی در نقاط مختلف آن بنیاد نهادند (عرب احمدی، 18، 415). به گواهی یافته‌های باستان‌شناختی، در همان سدۀ نخست هجری گروهی از مسلمانان در سواحل و جزایر تانزانیا ساکن شدند؛ این مسلمانان پس از بنا نهادن اقامتگاههایی در کیلوا، زنگبار و پمبا به سرعت وارد فعالیتهای تجارتی، همچون خرید طلا و عاج شدند (EI2؛ عرب احمدی، 18؛ «تاریخ»). 
مهاجرت گستردۀ گروهی از ایرانیان، موسوم به شیرازیها در سدۀ 4ق / 10م، به رهبری شخصی به نام حسن بن علی شیرازی صورت گرفت که ظاهراً حاکم شیراز بوده است. او به همراه 6 پسرش، با 7 کشتی از سواحل خلیج فارس به سواحل شرقی افریقا رفت و خود و هریک از پسرانش در یکی از نواحی آنجا استقرار یافتند ( السلوة...، 27- 28؛ اینگرمز، 7). آنان در سواحل و جزایر این منطقه پادشاهی بزرگی به نام شیرازیها یا زنج بنا نهادند و شهر ساحلی کیلوا را به پایتختی برگزیدند و حکومتهای کوچک عربی را که پیش از آمدن آنان در کرانه‌های شرقی افریقا تشکیل شده بود، به اطاعت خود درآوردند. این ایرانیان در ایجاد فرهنگ و نژاد سواحلی، و رونق شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی منطقه نقش مهمی ایفا کردند. تأثیر حکومت شیرازیها بر این منطقه با گذشت چندین سده و پس از اضمحلال آن هنوز عمیقاً مشهود است (فریار، 671، 677؛ عرب احمدی، 19، 415؛ برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، زنگبار). 
 

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: