تنباکو، نهضت
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 4 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/224414/تنباکو،-نهضت
چهارشنبه 14 آذر 1403
چاپ شده
16
تَنْباکو، نَهْضَت، عنوانِ جنبش سراسری مردم ایران به رهبری علمای دینی برای مخالفت با قرارداد واگذاری امتیاز انحصار بازرگانی توتون و تنباکو به یک شرکت انگلیسی.در سدۀ 13ق/ 19م، ایران صحنۀ رقابتهای سیاسی و اقتصادی میان دو دولت روسیۀ تزاری و بریتانیا بود. هر یک از دو دولت نیرومند میکوشیدند با گرفتن امتیازها و انحصارهای گوناگون نفوذ خود را در ایران گسترش دهند (نک : بهار، 512-515؛ کدی، 40-45؛ تیموری، جم ). از جملۀ این امتیازات، انحصار بازرگانی توتون و تنباکو بود که به عرصهای برای ابراز نارضایی عمومی از دستگاه حکومت، و مخالفت اصولی علمای دینی با نفوذ بیگانگان تبدیل شد.کشت توتون و تنباکو و استعمال دخانیات در ایران از دوران شاه عباس صفوی آغاز شد (همو، 13) و کمکم به حدی رواج یافت که در زمان قاجار کالایی پرمصرف محسوب میشد (نک : همو، 14). آنتوان کتابچی (نک : ناطق، 65؛ اعتمادالسلطنه، 540) و محمدحسنخان اعتمادالسلطنه اولین کسانی بودند که برای ایجاد محل درآمدی جدید برای دولت به فکر استفاده از انحصار دخانیات افتادند (همو، 461، 478).در 1303ق، اعتمادالسلطنه آییننامهای در 9 ماده برای تنظیم تجارت توتون و تنباکو تنظیم و پیشنهاد کرد (تیموری، 15) و اظهار داشت که دولت در برابر تعهداتش به خارجیان (دارندگان امتیاز راه آهن، بانک و جز آنها) به جای «معادن و سایر سرچشمههای تمول حالیه» از «انحصار تنباکو که دخل هوایی است» استفاده کند (همانجا). اعتمادالسلطنه سال بعد نیز آییننامۀ مفصلی برای تجارت توتون و تنباکو تنظیم کرد (نک : همو، 16-22)، اما به سبب بیمیلی صدراعظم امینالسلطان و مخالفت علمای دینی که آن را شرعی نمیدانستند، به اجرا درنیامد (همو، 15).در سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا (1307ق/ 1890م) با وساطت سرهنری درامند ولف، وزیر مختار انگلستان در ایران، مذاکراتی میان شاه و امینالسلطان با ماژور جرالد تالبوت دربارۀ امتیاز تجارت توتون و تنباکو صورت گرفت (ناطق، 86). ظاهراً تالبوت دربارۀ منافع تجارت توتون و تنباکو در ایران اطلاعاتی از اعتمادالسلطنه کسب کرده بود (همو، 25). باید گفت که در این دوره افزایش تولید و صادرات توتون و تنباکو در ایران توجه خارجیان را به خود جلب کرده بود (نک : تاریخ اقتصادی...، 380، 381).پس از بازگشت ناصرالدین شاه به ایران، تالبوت به تهران آمد و با پرداخت 25 هزار لیره به ناصرالدین شاه در 28 رجب 1307ق/ 20 مارس 1890م قراردادی در 15 فصل به امضای او رساند (برای متن قرارداد، نک : تیموری، 29-32؛ معاهدات...، 413-416؛ محدث، 75-78). این قرارداد در ایران به قرارداد رژی، و شرکت عامل آن نیز به کمپانی رژی معروف شد (رژی در زبان فرانسه به معنای انحصار در معاملات بازرگانی است). به موجب این قرارداد که به امضای سرهنری ولف وزیر مختار انگلستان نیز رسید، دولت ایران در برابر دریافت سالانه 15 هزار لیره و یک چهارم سود سالانه، امتیاز کلیۀ معاملات داخلی و خارجی توتون و تنباکو را به مدت 50 سال به تالبوت و شرکایش واگذار کرد (نک : متن قرارداد). تالبوت برای گرفتن این امتیاز علاوه بر شاه، مبالغی گزاف به صدراعظم و نایبالسلطنه و تنی چند از درباریان داد (نک : فووریه، 220؛ تیموری، 28، 177، حاشیه؛ عباس میرزا، 114).در پاییز 1890م، تالبوت امتیاز خود را به «شرکت شاهنشاهی دخانیات ایران» فروخت (نک : محدث، 79؛ کدی، 45) و ظاهراً در این معامله سود سرشاری نصیبش شد (همانجا). در سوم سپتامبر 1890 سفیر روسیه که از اعطای امتیاز تنباکو آگاه شده بود، در دیدار با امینالسلطان به واگذاری این امتیاز اعتراض کرد و آنرا مغایر با عهدنامۀ ترکمانچای دانست (نک : همو، 49-52؛ کاظمزاده، 233؛ ناطق، 90). در نوامبر همان سال روزنامۀ فارسیزبان اختر ــ که در استانبول منتشر میشد ــ در مقالهای مفصل از واگذاری امتیاز تنباکو انتقاد کرد و ضمن مقایسۀ آن با رژی عثمانی مدعی شد که در این قرارداد منافع ایران آنطور که باید در نظر گرفته نشده است (نک : براون، 45-47). همین روزنامه در 13 ژانویۀ 1891 پا را فراتر نهاد و در مقالهای انتقادی ضمن سخن از امتیازات گوناگونی که تا آن زمان به خارجیان داده شده بود، اعلام کرد «حقوق هیچ مملکت و ملتی بدین پایه رایگان فروخته نمیشود» (کدی، 55).نارضایی گستردۀ همگانی از شاه و دولتمردان در ایران (نک : دنبالۀ مقاله) و نیز مخالفت بسیاری از اصلاحطلبان و بازرگانان با امتیازاتی که به خارجیان داده شده بود، موجب تحرک و تمرکز آنان بر قضیۀ تنباکو به عنوان پدیدهای که «بیش از هر امر دیگری ایرانیان را میشوراند و بر سر آن، مخالفت با دولت را آسانتر و با دامنۀ وسیعتری» میتوانست برانگیزد، شد (نک : کدی، 56).در 23 فوریۀ 1891 امینالدوله به نمایندگی از طرف بازرگانان با شاه دیدار کرد و مخالفت آنان را با امتیاز تنباکو به وی اطلاع داد (براون، 48). در همین وقت شبنامهای در مساجد و مدارس تهران منتشر شد که به گفتۀ عباس میرزا ملک آرا، برادر شاه، مضمون آن «ترغیب و تشجیع مردم بود به خروج کردن و خلع نمودن شاه از مقام سلطنت» (نک : ص 113). گفتهاند این همان اعلامیهای بود که در آن آشکارا به انتقاد از اعطای امتیازات گوناگون به خارجیان از جمله امتیاز تنباکو پرداخته، و همۀ طبقات مردم را به قیام در برابر شرایط موجود دعوت کرده بود (نک : کدی، 57، 58). شاه دست سیدجمالالدین اسدآبادی را ــ که با مخالفان و اصلاحطلبان سر و سری داشت ــ در این کار دید و فرمان داد او را ــ که از بیم دولت در حرم عبدالعظیم بست نشستـه بود ــ بهشکلی مفتضحانه از ایران اخراج کنند (نک : عباس میرزا، کدی، همانجاها). سیدجمالالدین پس از خروج از ایران، نامۀ مفصلی دربارۀ مفاسد و مضار سیاستهای ناصرالدین شاه و امتیازهای اعطایی به خارجیان، به میرزای شیرازی نوشت (نک : دنبالۀ مقاله).در ژانویۀ 1891/ جمادیالآخر 1308 تالبوت برای اجرای مفاد امتیازنامه وارد ایران شد (ناطق، 89). دولت ایران با تأخیری یک ساله (نک : همو، 90) در اولین اطلاعرسانی رسمی برای آگاهی عموم بیانیهای دربارۀ اعطای امتیاز تنباکو و مزایای آن منتشر کرد (نک : تیموری، 39-40). به دنبال آن، بازرگانان نامهای به امینالضرب، تاجر معتبر و مرتبط با شاه و دولت نوشتند و نتایج مصیبتبار این امتیاز را گوشزد کردند (مهدوی، 176). بجز آن، تجار توسط امینالدوله، سیاستمدار اصلاحطلب و مخالف امینالسلطان، عرض حالی در اعتراض به رژی تنباکو به ناصرالدین شاه تقدیم کردند (اعتمادالسلطنه، 841؛ کدی، 62).شاه در 21 فوریۀ 1891 برای بررسی عرض حال بازرگانان شورایی از وزیران تشکیل داد. در این جلسه، وزیران احتمالاً با در نظر گرفتن تمایلات شاه و صدراعظم، عقبنشینی از اجرای قرارداد را نشانۀ ضعف دانستند و خواستار ایستادگی در برابر تجار شدند (همانجاها). در آوریل همان سال ارنشتاین، مدیر شرکت، وارد تهران شد. شاه و صدراعظم از بیم تحریک مردم به تالبوت و سپس به ارنشتاین توصیه کردند که کار خود را با ظرافت و احتیاط آغاز کنند و در ابتدای امر بر اجرای کامل و دقیق قرارداد اصرار نداشته باشند (کدی، همانجا).در 28 فوریۀ 1891 در نشریۀ فرانسوی روو دیپلماتیک و سپس در 7 مارس همان سال در نشریۀ فایننشل استاندارد، نامۀ یک «مقام رسمی مهم ایرانی» به صورت مقالهای دربارۀ امتیاز تنباکو و دیگر امتیازات انحصاری واگذار شده از سوی دولت ایران به انگلستان به چاپ رسید (همو، 63). در هیچیک از این دو نشریه نام نویسندۀ نامه (یا مقاله) نیامده بود؛ اما نشانههایی که دربارۀ نویسنده داده بودند، جز بر ناصرالملک صدق نمیکرد (نک : همانجا). نویسنده در این نوشته پیشبینی کرده بود که امتیاز تنباکو «در آیندۀ نزدیک موضوع کشمکش خواهد شد» و «برای دولت ایران هزار و یک گرفتاری پدید خواهد آورد» (همو، 64).در اواخر رجب 1308/ اوایل مارس 1891 بازرگانان و دستاندرکاران تجارت تنباکو پس از تجمع در مسجد شاه به سوی حرم عبدالعظیم حرکت کردند و در آنجا بست نشستند و در نامهای به شاه نوشتند که مطیع کمپانی انگلیسی نخواهند شد (همو، 65). تلاشهای تالبوت نیز برای قانع کردن تجار که میگفت خسارتی به آنان وارد نخواهد آمد، به جایی نرسید (همانجا).همزمان با نضج گرفتن مخالفت عمومی با قرارداد تنباکو، روزنامۀ قانون به مدیریت میرزا ملکمخان ــ که در لندن چاپ و مخفیانه در ایران منتشر میشد ــ انتقاد از اوضاع جاری کشور را شدت بخشید و خاطر ناصرالدین شاه را برآشفت (نک : همو، 66-71). در اواخر مارس و در آوریل 1891 در تهران و تبریز اعلامیههایی به مخالفت با امتیاز تنباکو و انتقاد از شرایط کشور و اعطای امتیاز به خارجیان منتشر شد (همو، 69). لحن تند این اعلامیهها بیشباهت به گفتارهای سیدجمالالدین اسدآبادی نبود (همانجا). از اینرو شماری از طرفداران وی که مظنون به دست داشتن در چاپ و پخش این اعلامیهها بودند، دستگیر شدند و یک دستگاه ماشین چاپ سنگی که گفته میشد وسیلۀ چاپ و تکثیر اعلامیهها بوده است، نیز از خانۀ یکی از این هواداران کشف و ضبط شد (همو، 70). میرزا رضا کرمانی و حاج سیاح محلاتی در زمرۀ دستگیرشدگان بودند (همانجا؛ امینالدوله، 146). به گزارش کندی، کاردار انگلستان در ایران، در همین ایام که مصادف با ماه رمضان 1308 بود، روحانیان نیز با استفاده از فرصت به مخالفت با قرارداد تنباکو و مداخلۀ بیگانگان در سرنوشت مسلمانان، بر منابر سخن میگفتند. او در گزارش خود از اینکه «این احساسات پرشور بایستی درست در زمانی برانگیخته شود که مدیر رژی تنباکوی ایران به تهران رسیده، و مشغول آماده کردن مقدمات کار است» ابراز تأسف میکند (نک : همو، 72، 73).در این میان شرکت کار خود را آغاز کرد و عمارت بزرگی در باغ ایلخانی برای دفتر مرکزی ساخت. شمار بسیاری مرد و زن اروپایی به عنوان کارکنان شرکت وارد ایران شدند (نک : ناطق، 107). در برخی از شهرهای دیگر نیز نمایندگیهای شرکت به مدیریت اروپاییان و کارگزاری اتباع ایرانی گشوده شد (نک : همو، 107-125). شرکت رژی در اولین اقدام برای به کار انداختن مفاد امتیاز، اعلام کرد که دارندگان تنباکو باید کالای خود را فقط به شرکت بفروشند؛ و برای متخلفان مجازاتهای سخت مقرر شد. در جریان کار بر سر تعیین قیمت میان فروشندگان و مأموران شرکت کشمکشهایی رخ میداد که منجر به نارضایی مردم میشد (نک : تیموری، 44). شرکت مهلتی 6 ماهه مقرر کرد که از تاریخ 7 جمادیالاول 1309ق/ 9 دسامبر 1891م کلیـۀ عملیات بازرگانی توتون و تنباکو باید با اجازه و زیرنظر او باشد (همو، 83؛ کـدی، 78). رفتار مأموران نیز همواره موجب ترس و نگرانی و نارضایی مردم میشد (نک : تیموری، 44-47).نخستین درگیری میان مردم و دولت در شیراز بروز کرد. سیدعلیاکبر فال اسیری، مجتهد متنفذ شیراز، بر سر منبر با سخنانی پر شور مردم را برضد رژی برانگیخت. دولت وی را دستگیر (8 شوال 1308ق/ 17 مۀ 1891م) و از راه بوشهر و بصره به عتبات عالیات تبعید کرد. فال اسیری در بصره سیدجمالالدین اسدآبادی را دید و اسدآبادی از طریق او نامهای برای میرزای شیرازی ــ مرجع تقلید شیعیان در سامرا ــ فرستاد که در آن از واگذاری امتیازهای گوناگون به خارجیان و فروش کشور به دست ناصرالدین شاه سخن رانده، و میرزا را به قیام برضد این وضع فراخوانده بود (نک : نامهها...، 46-53). یک روز پس از اخراج سیدفال اسیری، مردم شیراز بازارها را بستند و خواهان بازگشت وی شدند. اما دولت به خواستۀ آنان اعتنا نکرد. با ورود کارکنان انگلیسی شرکت به شیراز، مردم در حرم شاهچراغ و تلگرافخانه تجمع کردند و خواهان اخراج خارجیان شدند؛ اما اجتماع آنان با تیراندازی سربازان و کشته شدن چند نفر پراکنده شد (نک : اصفهانی، 71-75؛ تیموری، 68-73؛ کدی، 78-92؛ عباس میرزا، 114-116؛ اعتمادالسلطنه، 895).پس از شیراز دامنۀ آشوب به تبریز کشیده شد. شهر تبریز به سبب حضور شمار بسیاری از تجار تنباکو، آشنایی مردم با اوضاع روسیه و عثمانی، نفوذ فراوان علمای دینی و قرار داشتن شهر در منطقۀ نفوذ روسیه، کانون مناسبی برای قیام برضد رژی بود (کدی، 96). مخالفت با رژی در تبریز آهنگی جدی و تند داشت. در 12 مه حاج میرزا جواد آقا، مجتهد با نفوذ تبریز، بر سر منبر به مخالفت با امتیاز رژی سخن گفت و مسلمانان را از همکاری با کارگزاران شرکت برحذر داشت (همانجا).در اوایل محرم 1309 پس از آنکه شرکت با انتشار اعلانی رسمی کار خود را در تبریز آغاز کرد، اعلامیهای تهدیدآمیز در شهر پخش شد که در آن علاوه بر اروپاییان مقیم تبریز، کسانی که با کمپانی معامله میکردند و کسانی از علما که با نهضت همراهی نمیکردند، تهدید به قتل شده بودند؛ و روز عاشورا روز شورش اعلام شده بود (نک : اعتمادالسلطنه، 875؛ کدی، 97؛ تیموری، 74). به دنبال این اعلامیه بسیاری از مردم تبریز مسلح شدند (همانجا). آقا میرزا جواد مجتهد روز تاسوعا مردم را به آرامش دعوت کرد و از آنان خواست عریضهای به شاه بنویسند و لغو رژی را از او بخواهند (اعتمادالسلطنه، همانجا). او خود نیز پس از مشورت با امیر نظام، پیشکار آذربایجان در تلگرامی به ناصرالدین شاه خاطرنشان کرد که تمام مردم آذربایجان با رژی مخالفاند و در صورت اصرار بر اجرای قرارداد، او نمیتواند جلوی مردم را بگیرد (کدی، 98).به گزارش نمایندۀ سیاسی انگلستان در تبریز، آنچه آتش مخافت را در تبریز دامن میزد، نامههایی بود که از طرف علمای تهران و دیگر جاها به تبریز رسیده بود و در آنها گفته شده بود که «برای محو رژی همۀ امیدها به مردم آذربایجان بسته شده است» (همانجا). در اواخر محرم 1309 جنبش تبریز گسترش یافت. ولیعهد، والی رسمی آذربایجان، و پیشکارش امیرنظام گروسی، در تلگرامهای خود به شاه، تبریز را «آمادۀ اشتعال» وصف میکردند (نک : همو، 104). شاه آقاعلی آشتیانی امین حضور را برای توضیح منافع و محاسن امتیاز تنباکو و راضی کردن حاج میرزا جواد و دیگر علما و ساکت کردن مردم، به تبریز فرستاد (تیموری، 76؛ عباس میرزا، 115). برخورد تبریزیان با نمایندۀ شاه ناخوشایند و توهینآمیز بود (نک : همانجاها). امین حضور پس از دو روز توانست با مجتهد دیدار کند؛ اما با دیدن انبوه مردم مسلح در کوی و برزن و اطراف خانۀ مجتهد جرئت نکرد مطالب شاه را با مجتهد در میان بگذارد (عباس میرزا، همانجا). به گزارش کاردار انگلستان در تهران، همۀ ولایات «به آذربایجان چشم دوخته بودند که چه شعاری میدهد» (نک : کدی، 105). اینک شاه آشکارا به فکر لغو امتیاز افتاده بود؛ اما فشار انگلستان و اصرار امینالسلطان مانع این کار بود (نک : همانجا). تبریز تنها هنگامی موقتاً آرام گرفت که اعلام شد قرارداد انحصار تنباکو فعلاً در آذربایجان به اجرا درنمیآید (نک : همو، 105-114؛ تیموری، 78؛ عباس میرزا، همانجا؛ فووریه، 223).در این میان حضور میرزا حسن شیرازی، مرجع تقلید شیعیان در ماجرا آنرا وارد مرحلهای دیگر کرد. میرزا در سامرا مقیم بود و در میان علما و مجتهدان مقیم عتبات عالیات مقامی ممتاز داشت (بامداد، 1/ 335). ظاهراً میرزای شیرازی پیش از صدور حکم تحریم، از طریق علمای بلاد از میزان نارضایی عمومی از قرارداد رژی اطلاع یافته بود (اصفهانی، 77، 78). او در 27 ذیحجۀ 1308 توسط نایبالسلطنه کامران میرزا تلگرافی برای ناصرالدین شاه ارسال کرد و در آن ضمن اعتراض به تبعید سیدفال اسیری و درخواست بازگرداندن محترمانۀ او، صریحاً از اعطای امتیاز بانک و توتون و تنباکو و راهآهن و نظایر آن به بیگانگان و مداخلۀ آنها در امور کشور انتقاد کرد و از شاه خواست «این مفاسد را به احسن وجه تدارک» نماید (نک : صفایی، اسناد سیاسی، 10). پس از این تلگراف به دستور ناصرالدین شاه میرزا محمود مشیر الوزاره، کارپرداز ایران در بغداد، با میرزای شیرازی دیدار کرد و لغو قرارداد را به کلی غیرممکن خواند (اصفهانی، 82-84)، اما او قانع نشد و برخواستههای خود پافشاری کرد (همو، 85).تقریباً همزمان با مداخلۀ میرزا در ماجرا، شهر اصفهان نیز به یکی از کانونهای مهم نهضت تبدیل شد (صفر 1309/ سپتامبر 1891). اصفهان از دیرباز یکی از مراکز کشت و تجارت تنباکو بود و محصولات آنجا یکی از اقلام صادراتی ایران را تشکیل میداد. در اصفهان نیز رفتار مأموران و کارگزاران رژی با کشاورزان و بازرگانان تنباکو موجب برانگیختن مردم شد (نک : اصفهانی، 91-95). اولین اقدامها در اصفهان با سخنرانیهای روحانیان به رهبری شیخ محمدتقی معروف به آقا نجفی، مجتهد متنفذ و مشهور، و عریضهنگاریهای بازرگانان به ظلالسلطان، پسر شاه و حاکم مقتدر اصفهان، آغاز شد (کدی، 118). ظلالسلطان به عریضۀ بازرگانان جوابهای تند و تهدیدآمیزی داد (همو، 119).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید