ابن تیانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 18 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222857/ابن-تیانی
جمعه 12 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
اِبْنِتَيّانی، ابوغالب تمّام بن غالب بن عمر (436 ق/ 1044 م)، لغتشناس اندلسی. تاريخ مرگ او را 433 ق نيز نوشتهاند (سيوطی، 1/ 749). در شهرت او و نام جدش اختلاف است. گروهی نام نيای او را ابن عمرو و خود او را ابن تيان گفتهاند (ياقوت، ادبا، 7/ 135؛ صفدی، 10/ 398؛ كتبی، 10/ 232) و گروهی ديگر ابنتيّانی (ابن ماكولا، 1/ 443؛ حميدی، 172)، اما ياقوت در بلدان (4/ 497) برخلاف آنچه در ادبا (همانجا) گفته، او را ابن بنّاء خوانده است كه شايد تحريف كاتبان باشد. از دوران زندگانی وی اطلاع اندكی در دست است. وی در قرطبه به دنيا آمد، اما به دلايلی كه بر ما روشن نيست به مرسيه روی نهاد. گويند چون در مرسيه انجير فراوان است، شايد ناميده شدن او به تيانی به سبب خريد و فروش انجير بوده باشد (ياقوت، ادبا، 7/ 135-136؛ قس: ابن خلكان، 1/ 301؛ صفدی، همانجا). وی لغت را از پدرش غالب و ابوبكر زبيدی و ديگران آموخت (ابن خلكان، 1/ 301) و خود از راويان اقوال پدر و ابوبكر زبيدی و عبدالوارث بن سفيان و جز ايشان و نيز راوی اشعار ابوتمام (مقری، 3/ 135) گرديد (قس: ابنبشكوال، 1/ 120؛ ذهبی، 17/ 585). منابع ما بيشتر به ذكر پيوستگی وی به اميرابوالجيش مجاهد بن عبدالله عامری (436 ق/ 1044 م) امير دانيه، بسنده كردهاند، اما پيش از اين در زمان المنصور محمد بن ابی عامر (392 ق/ 1002 م) ردپای وی را در «ديوان الندماء» میيابيم (ابن بسام، 1(4)/ 19). اين روايت شايد تنها سندی باشد كه حاكی از ارتباط وی با دستگاه خلفای اموی اندلس است. گويند امير ابوالجيش به علمای عصر خويش توجه بسيار داشت. گويا زمانی كه بر مرسيه استيلا يافت، ابن تيانی از تأليف كتاب خويش فارغ گشته بود. وی پيكی را همراه با خلعت (ابن سعيد، 1/ 166) و هزار دينار اندلسی به سوی ابن تيّانی فرستاد و از وی خواست تا در كتاب خود بيفزايد كه آن را برای امير ابوالجيش تأليف كرده است. ابنتيانی سخت برآشفت و هدايا را پس فرستاد و در عبارتی برازنده و بزرگمنشانه گفت: «به خدا سوگند اگر دنيا را به من ببخشند، هرگز نپذيرم. زيرا من اين كتاب را نه خاص او كه برای هر طالب علمی فراهم آوردهام» (حميدی، 172؛ قس: ابن بشكوال، 1/ 120؛ ضبی، 252؛ ياقوت، همانجا). ابوبكر مصحفی وزير گويد: من سه بار ابن تيانی اديب را ملاقات كردم. دو بار در مرسيه و بار سوم در المريه (ابن خير، 360). اين بار اخير وی برای تدريس به آنجا آمده بود. ابن تيانی در لغت سرآمد اقران و در مسائل لغوی قول او مورد وثوق و اعتماد بسيار بود و در ميان مردمان به دينداری و زهد شهرت داشت (حميدی، همانجا؛ قس: ابن خير، ابن بشكوال، همانجاها) و شايد داستان وی با اميرابوالجيش كه پيش از اين ذكر كرديم، از نشانههای پارسايی او باشد. در باب آثار وی اختلاف نظر بسيار است. سير تاريخی منابع را اينگونه میتوان تصوير كرد: گروهی تنها به كتابی از او در لغت، بدون اعتنا به نام آن اشاره كردهاند (ابن ماكولا، 1/ 443؛ حميدی، 172؛ سمعانی، 3/ 115)، گروهی ديگر، نظر به اهميت و اعتبار كتاب در تاريخ لغتنگاری، به معرفی آن پرداختهاند، از آن جمله ابنخير (ص 359-360) گويد: او را در لغت كتابی است كه در ميان كتابهای مختصر و مطول و همانند آن نوشته نشده است، و آن بنا به قول ابن حيان (469 ق/ 1076 م) تلقيح العين نام دارد. تقريباً بيشتر منابع تا سدۀ 9 ق/ 15 م همين عنوان را از قول ابنحيان نقل كردهاند، اما فيروزآبادی (د 817 ق/ 1414 م) در كتاب بلغۀ خود علاوه بر ذكر تلقيح العين، به كتاب ديگری از او به نام الموعّب اشاره كرده است (ص 44- 45؛ قس: قفطی، 1/ 260). ديگر آثاری كه به او نسبت داده شده، عبارت است از اخبار تهامة (حاجی خليفه، 1/ 26)، شرح الفصيح (زبيدی، 10/ 15) و مختصر الجمهرة كه گزيدهای از جمهرة ابن دريد است (GAS, IX 314, 319).
ابن بسام، علی، الذخيرة، به كوشش احسان عباس، تونس، 1981 م؛ ابن بشكوال، خلف بن عبدالملک، الصلة، قاهره، 1966 م؛ ابن خلكان، وفيات؛ ابن خير، محمد، فهرسة، به كوشش فرانسيسكو كودرا، سارگوسا، 1893 م؛ ابن سعيد، علی بن موسی، المغرب، به كوشش شوقی ضيف، قاهره، 1953 م؛ ابن ماكولا، علی بن هبةالله، الاكمال، به كوشش عبدالرحمن المعلمی، حيدرآباد دكن، 1381 ق/ 1961 م؛ حاجی خليفه، كشف الظنون، استانبول، 1941 م؛ حميدی، محمد بن فتوح، جذوة المقتبس، به كوشش محمد بن تاويت الطنجی، قاهره، 1372 ق/ 1952 م؛ ذهبی، محمد بن احمد، سير اعلام النبلاء، به كوشش شعيب الارنؤوط و محمد نعيم العرقسوسی، بيروت، 1403 ق/ 1983 م؛ زبيدی، تاج العروس؛ سمعانی، عبدالكريم بن محمد، الانساب، به كوشش عبدالرحمن المعلمی، حيدرآباد دكن، 1383 ق/ 1963 م؛ سيوطی، جلالالدين، بغيةالوعاة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1384 ق/ 1964 م؛ صفدی، خليل بن ایبک، الوافی، به كوشش جاكلين سوبله و علی عمارة، بيروت، 1400 ق/ 1980 م؛ ضبی، احمد بن یحیی، بُغية الملتمس، قاهره، 1967 م؛ فيروزآبادی، محمد بن یعقوب، البلغة، به كوشش محمد المصری، دمشق، 1392 ق/ 1972 م؛ قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1369 ق/ 1950 م؛ كتبی، محمد بن شاکر، عيون التواريخ، نسخۀ خطی، چستربيتی، شم 3393؛ مقری، احمد بن محمد، نفح الطيب، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1388 ق/ 1968 م؛ ياقوت، ادبا؛ همو، بلدان، نيز:
GAS.
ايرانناز كاشيان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید