1394/2/30 ۰۹:۲۵
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن محقق و نویسنده کمنظیری است که بدون مطالعه و بدون تعمق، قلم به دست نمیگیرد و این برای نسل جوان ما آموزنده است. رمز موفقیت او در نویسندگی، دقیق نگریستن است. جوانان ما وقتی آثار و مقالاتش را مطالعه کنند، متوجه میشوند که وی زیاد مطالعه میکند و عمیقاً به مسائل میاندیشد. نسبت به چیزی تعصب نمیورزد و برخلاف خیلی از نویسندگان، اعتدال در آثار و افکارش برجستگی بیشتری دارد.
در طول سالهایی که او را میشناسم، ارتباط خوبی با مردم داشته و آثارش با استقبال همه افراد جامعه و نه فقط بخش خاصی از جامعه روبرو شده است. او در معرفی قلههای شکوهمند فرهنگ و ادبیات ایران مثل فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی و خیام بهترین مقالات را نوشته و آگاه است که معرفی دقیق بزرگان فرهنگ کشور برای بیدارکردن وجدان فرهنگی مردم ضروری است؛ لذا کسی میتواند در این باب، با قدرت بنویسد که مثل دکتر اسلامی ندوشن فرهنگ، تاریخ و ادبیات ایران را بشناسد و مهمتر اینکه، از ریزهکاریهای ادبیات ایران مطلع باشد. تواناییهای علمی و ذوق و استعداد فراوان اسلامی ندوشن هم آشکار است و در آثاری مثل «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه»، «داستان داستانها»، «تأملی در حافظ»، «ایران و تنهاییاش» و سایر تألیفاتش دیده میشود. دکتر اسلامی ندوشن، نویسندهای است که دقیق و حسابشده مینویسد و از زمانه درک عمیقی دارد. خصوصیت بارز یک نویسنده و ادیب روشنگر این است که قبل از هر چیز، زمانه را خوب بشناسد و اسلامی ندوشن زمانهشناس خوبی هم هست.
دکتر اسلامی اعتقاد دارد که زبان و فکر نقش دوگانه متقابل در برابر هم دارند. زبان قالب و پیکر فکر است و فکر، زایانندة زبان. اگر فکر به کار نیفتد، زبان نیازی به گسترش نمییابد و در همان احتیاج روزانه باقی میماند. اینها حلقههای یک زنجیره هستند: زبان، فکر و پیشرفت. دکتر اسلامی ندوشن همیشه و همه جا با دقت از سنگینی شعر فارسی حرف زده است. از اینکه شعر فارسی علاوه بر شعر، باری دیگر هم بر دوش داشته است. میگوید که زبان فارسی ناگزیر بوده است که طی عمر خود خیلی دست به عصا حرکت کند. از یک سو، حرفهای بسیاری برای گفتن داشته و از سوی دیگر به علت تعصب عوام، ناگزیر به رعایت احتیاط بوده است؛ به این علت آن همه ایهام و کنایه و پوشش در ادب فارسی راه یافته، حتی فکر فلسفی هم که حکمت نام گرفت، از طریق ادبیات، و با زبان ادبی، به ساحت اندیشه ایرانی راه یافت. زبان فارسی در اغلب اوقات در زیر سایه خودسانسوری زندگی کرده، و این، همهاش بار منفی نداشته، بلکه از جهتی موجب غنای آن نیز شده؛ زیرا بسیاری از نهفتههای درونی ایرانی را بیرون ریخته است.
نگرش انتقادی دکتر اسلامی ندوشن هم به نظرم آموزنده است؛ زیرا او اصول و روش نقد را میشناسد. او تسلط کمنظیری بر فرهنگ و تاریخ ایران دارد و سالها تحصیل در غرب، بینش او را وسعت داده؛ لذا اگر نقد فرهنگی را سرلوحه کار خودش قرار داده، قصدش این است تا در بالابردنِ آگاهی عمومی مؤثر باشد. علم نوین ثابت کرده که نقد و نگرش انتقادی در رشد علمی و فرهنگی جوامع نقش تعیینکننده و موثری دارد و او با هوشیاری در طول این سالها در خصوص توسعه فرهنگی، پرهیز از آلودهساختن محیط زیست، کاهش تراکم جمعیت، سوق دادن آموزش به جانب بسط تفاهم انسانی، نگاهداری جمعیت در حد اعتدال و جدی گرفتن مقوله تعلیم و تربیت، مقالات ارزندهای نوشته و در مصاحبههایش هم این مسائل را مطرح کرده است. فلذا در مباحث فرهنگی، دکتر اسلامی ندوشن وقتی راجع به فردوسی مینویسد او را به عنوان سخنگوی پیروزی نیکی بر بدی معرفی میکند. وقتی از مولوی حرف میزند او را به عنوان سخنگوی یگانگی انسانها معرفی میکند. سعدی را به عنوان سخنگوی ضمیر آگاه ایرانی و حافظ را به عنوان ضمیر ناآگاه ایرانی معرفی میکند.
در واقع او در آثارش درسهای زندگی را بر اساس افکار شاعران بزرگ ما نوشته است. نهایتاً قصدش این است که جامعه بیشتر به سمت اخلاق و عقلانیت گرایش یابد. به مولوی که میپردازد، سختگیری و تعصب را نشانه میگیرد؛ وقتی از سعدی حرف میزند، از اخلاقیات او حرف میزند که بر اصلاح فردی تکیه دارد؛ زیرا آن را مقدمه اصلاح اجتماعی میداند و نادانی، تعصب، تجاوز به حق دیگران، بیادبی و نظایر آن را ناپسند میشمارد. جهانبینی سعدی را پیش روی ما میگذارد که به زیباییدوستی، عشقورزی، توصیه به بیآزاری، شفقت، حفظ شرف انسانی، خردورزی، اعتدال، حقگویی، روشنگری و مدارا گرایش دارد.
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید