در روزگاری که «آواز ایرانی» به ورطه فراموشی میرود بزرگانی هستند که عاشقانه دل به میراث نیاکان خود سپرده و زندگی خود را پای این هنر اصیل موسیقی گذاشتهاند آواز نغمه ای آسمانی است که از بطن وجود انسان برمی خیزد و پیشینه ای بسیار طولانی در این مرز و بوم دارد. استاد حسن گلپایگانی یکی از بزرگان موسیقی آوازی ایران است.
سال گذشته 5 بهمن ماه بود که دکتر داریوش شایگان دچار عارضه سکته مغزی شد و دوم فروردین در بیمارستان فیروزگر تهران درگذشت. در این یکسال، یادبودها و بزرگداشتهای بسیاری برای او برگزار شد و بسیاری از اهالی فکر به ترسیم جهان اندیشگی او پرداختند. اما در سالگرد این فراق، به محضر یکی دیگر از چهرههای اندیشهای رفتیم که سابقه دوستیاش با شایگان به دوران نوجوانیشان برمیگردد، اما آنچه این دو را به هم پیوند میزند صرفاً این سابقه دوستی نیست؛ گویی آنچه بیش از هر چیز این دو را به هم گره میزند، دو دغدغه جدی است؛ یکی «فلسفه شرقی» و دیگری «شعر».
طرح پژوهشی «بررسی و بازخوانی دستنوشتههای نیما یوشیج» که از سال 93 در فرهنگستان زبان و ادب فارسی آغاز شد، اخیراً منجر به کشفی شد که دستاورد بیسابقهای در تاریخ شعر فارسی محسوب میشود. این کار پژوهشی روی اسناد و دستنوشتههایی انجام میشود که فرزند نیما در دهه هفتاد شمسی به فرهنگستان زبان و ادب فارسی فروخته بود. بتازگی کتابی از سوی فرهنگستان منتشر شد بهنام «نوای کاروان» که دربرگیرنده نمونههایی از شعر بیوزن نیماست
سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، نهادِ مادر است و باید که هر کتابخانه و هر مرکز اسنادی را که در کشور فعالیت میکند ، مادری کند. مادری که حالا در آستانه 81 سالگی است و قلب تپنده کتاب و سند این سرزمین به حساب میآید. اما کمتر از یک ماه پیش، انقلاب شکوهمند اسلامی مردم ایران، چهل سالگی خود را جشن گرفت.
هِنری کروپ متولد 1954 پس از اتمام تحصیلاتش در رشته الهیات و فلسفه در مرتبه استادیاری و در حوزه تاریخ فلسفه در دانشگاه رُتردام فعالیت حرفهای خویش را آغاز کرد. او در سال 2017 از سوی بنیاد «Het Spinozahuis» بهعنوان استاد تمام در حوزه مطالعات اسپینوزا برگزیده شد. از مهمترین فعالیتهای آکادمیک او میتوان به ترجمه درخشان کتاب اصلی اسپینوزا «اخلاق» از زبان لاتین به زبان هلندی (داچ) اشاره کرد. علاوه بر ترجمه، اثر تألیفی او با عنوان «تاریخ اسپینوزاگرایی هلند» در میان دانشگاهیان شهرت فراوانی یافته است. آخرین اثر او با عنوان «اسپینوزا و سکولاریسم» به تازگی منتشر شده است. با او در دانشگاه آمستردام مصاحبهای انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
شاید کمتر کسی در شیراز و استان فارس دغدغه ادبیات و فرهنگ داشته باشد و خانواده «فقیری» را نشناسد. ابوالقاسم و امین فقیری دو برادر فرهیخته شیرازی که سالها عمر خود را در نوشتن گذاشتهاند یکی در نوشتن داستان و دیگری در جمعاوری فرهنگ عامه؛ ابوالقاسم فقیری دین بزرگی بر گردن فرهنگنویسی و ثبت و ضبط فرهنگ مردم فارس دارد.
19 سال است که روزی به نام زبان مادری در تقویم جهانی جشن گرفته میشود؛ جشنی به مناسبت گرامیداشت زبان مادری. مسلما مراقبت و حفظ زبانها و گویشهای در معرض خطر هم در این زمینه مورد توجه قرار میگیرد. مراقبت از اینکه یک زبان، زبانهای دیگر را در معرض نابودی قرار ندهد. برکسی پوشیده نیست که یکی از بزرگترین مزیتهای ایران داشتن زبانهای و گویشهای متنوع است اما تعدادی از آنها در معرض نابودی قرار گرفتهاند. به نظر میرسد برنامهای برای مراقبت از این زبانها و گویشها وجود نداشته باشد. زبانها و گویشهای گوناگون، هر یک غنای فرهنگ و تمدن سخنگویانشان را نشان میدهند و در زمرۀ میراث فرهنگی کشور هستند.
در ادامه سلسله گفتوگوها با چهرههای ماندگار کشورمان، این بار در خبرگزاری کتاب ایران میزبان سیدعبدالله انوار، نویسنده، پژوهشگر، مترجم، نسخهشناس، فهرستنویس، ریاضیدان و متخصص علوم کهن بودیم، تا با زندگی، اندیشه و خاطرات ارزشمند استاد برجستهای آشنا شویم که سخن گفتن از او بسیار دشوار اما سخن گفتن با ایشان بسیار آسان است و در حقیقت از معدود بازماندگان نسلی است که همچون حکمای قرنهای گذشته به علوم مختلف احاطه داشتند او مردی متواضع و بسیار دوستداشتنی است. آنچه در پی میآید حاصل این گفتوگوی صمیمانه است.
برای برخی بزرگان فرهنگی نمیتوان هیچ محدودیتی قائل شد، چراکه آثار آنان فراتر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی به دیگر نقاط جهان هم راه مییابند. در باب مولانا هم چنین است، آنقدر که اغلب مولانا پژوهان جهان که سالهای بیشماری از عمر خود را بر سر شرح و تصحیح آثار او گذاشتهاند تأکید دارند که این شاعر و عارف مشهور قرن هفتم هجری، خالق آثاری است که نه تنها موفق به درنوردیدن مرزهای جغرافیایی و محدودیتهای زبانی شده بلکه به دایره زمان و مکان دوران زندگیاش هم محدود نمانده و همچنان برای مخاطبان به گونهای است که گویی خالق آنها در زمان حاضر زیسته و متون نظم و نثر خود را برای انسان امروزی سروده و نوشته است
غلامرضا اعوانی در سال ۱۳۴۵ از دانشگاه بیروت لیسانس فلسفه گرفت. فوقلیسانس فلسفه را در سال ۱۳۴۷ از دانشگاه تهران دریافت کرد. در سال ۱۳۵۵ از دانشگاه تهران درجه دکتری در فلسفه گرفت. از سال ۱۳۴۷ عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق) بوده است. او در شرح زندگی خود میگوید: من پنجم اسفند ماه ۱۳۲۱ هـ. ش در شهرستان سمنان به دنیا آمدم و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همانجا، به پایان رساندم. در دوران دبیرستان، شاگرد اول بودم و همزمان از حضور علمایی که در محافل علمی شهرستان سمنان بودند، بهره میبردم.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید