کهنه یادداشت

نتیجه جستجو برای

از جمله اموری که ما باید از غربیان بیاموزیم، روش درست مطالعه و دقت در تحقیق مطالب است، چه در مسائل علمی و چه در مباحث ادبی، حدس و گمان، تقریب و تخمین، و اتکا به ذوق و سلیقه شخصی، امروز دیگر ارزش و اعتباری ندارد و حتا در انتقاد ادبی و امور ذوقی به کاری نمی‌آید. وصف‌های کلی و مبهم مانند«فصیح» و «بلیغ» و «منسجم» و «مستحکم» و «زیبا» و «شیوا» و مانند آن‌ها که معمول محقق و ادیب شرقی بوده است و هنوز هست، ممکن است درباره همه‌ی شاعران و نویسندگان یکسان به ‌کار برود، اما هیچ‌یک بر علم خواننده یا شنونده چیزی نمی‌افزاید و شاید تنها فایده‌ی آن‌ها آن باشد که بر جهل و ابهامی که در ذهن گوینده یا نویسنده وجود دارد، پرده‌پوشی کند.

( ادامه مطلب )

در آغاز فروردین سال ١٣٠٨ خورشیدی، در گزارش اوستای خود، جلد یکم یشتها نوشته‌ام: «هرچند که زبان ما پس از استیلای عرب با لغات سامی ‌درآمیخته است، ولی ریشه‌ی آریایی خود را نباخته و رشته‌ی ارتباطش با فرس (پارس باستان) و زبان اوستا و پهلوی از هم نگسسته است. به‌جاست که در مدارس عالی ما تدریس فرس و اوستا و پهلوی معمول گردد؛ همان‌طوری که در مدارس بزرگ اروپا تدریس زبان‌های یونانی و لاتینی که ریشه‌ی السنه‌ی مغربی است، معمول است. امید است که به‌زودی دولت ما چند تن از پارسیان دانشمند اوستا و پهلوی‌دان را به تهران جلب نموده، تحصیل این دو زبان را برقرار سازد و به ملیت ما روح تازه‌ای بدمد...».

( ادامه مطلب )

با خود می‌گفتم: از دوازدهم مهر ماه 1359 چه به یاد داری؟ هیچ! آنجا كه تو به آن پای می‌نهادی خرمشهر نبود، خونین‌شهر نیز نبود... این شهر دروازه‌ای در زمین داشت و دروازه‌ای دیگر در آسمان. و تو در جستجوی دروازه آسمانی شهر بودی كه به كربلا باز می‌شد و جز مردانِ مرد را به آن راه نمی‌دادند.

( ادامه مطلب )

گروه سومى كه در قرآن بیشتر تدبر و تعقل كرده‏اند، معتقد شده‏اند كه‏در مسئله خداشناسى هر دو راه را قرآن تأیید كرده است، ولى نه به‏صورت دو راه صرف مستقل، بلكه دو راهى كه به كمك یكدیگر مى‏آیند؛یعنى اى انسان خدا را از طریق عقل و فكر و استدلال و علمت بشناس، ‏اما در این مرحله مایست، بلكه بعد آنچه را كه از راه عقل و علم و استدلال‏به دست آورده‏اى در عمل مورد آزمایش قرار بده، وارد معامله و داد وستد با خداى خودت بشو، ببین اثرش را مى‏بینى یا نمى‏بینى. حال مثالى مى‏زنم. به ما گفته‏اند احسان و نیكوكارى به خلق‏خدا مطلقاً، در دنیا و آخرت اثر نیك دارد؛ نه تنها در آخرت، در دنیا هم‏اثر نیك دارد، بالاخص نیكى به ارحام كه اسمش «صله ارحام» است ومخصوصاً نیكى به پدر و مادر.

( ادامه مطلب )

حال بر این دو پایه چه قرار گرفته است؟ قرآن تمام شئون دیگر زندگى‏انسان را بر این اساس مى‏داند؛ نه این كه بخواهد بگوید همه انسانها این‏گونه‏اند، بلكه مى‏خواهد انسان مترقى و انسان متعالى و انسان كامل‏بسازد. انسان كامل قرآن یعنى آن كسى كه ریشه اصلى [او ایمان به]خداست و شخصیتش دو ركن دارد: اندیشه و اراده؛ و تمام شئون‏زندگى‏اش بر اساس این اندیشه و اراده قرار گرفته است. انسانى كه قرآن‏مى‏خواهد این است. پس خدا در زندگى انسان یعنى اینچنین باید بود واینچنین مى‏شود بود، نه این كه بخواهد بگوید همه انسانها این گونه‏هستند.

( ادامه مطلب )

یکی از اقدامات ارزشمند و ماندگار علامه جعفری شرح نهج البلاغه امیر مومنان،علی(ع)است که به حق،یکی از گنجینه های بزرگی است که جهان علم و دانش و معنویت از آن کامیاب گردیده است. مرحوم علامه جعفری در مقدمه این شرح از زحمات همه شارحان نهج البلاغه قدردانی می‌کند و می گوید"هر یک از آنان در جهتی کوشیده اند و تمام جهات هم لازم و مفید است.آنچه من دوست داشته و مایل بودم در این شرح پیگیری کنم،مشروح و تطبیقی بحث کردن بود.

( ادامه مطلب )

ماشين دائما بايد كار كند؛ اگر شش ماه توليد كند و مصرف نشود وجنسهاى مصرفى آنجا بماند، آنجاست كه سرمايه‏دارى مثل يك كاخ برسر سرمايه‏دار فرود مى‏آيد. اينها از انواع نيرنگها و وسيله‏ها استفاده مى‏كنند. اين كفشهايى كه‏پشت سر يكديگر در اين كارخانه‏ها توليد مى‏شود، اين لباسهايى كه‏پشت سر يكديگر به وجود مى‏آيد، اينها را ما بدبختها بايد مصرف كنيم.حالا اگر يك دست لباس امسال خريديم، ممكن است تا چند سال ديگربس باشد. ولى كار او معطل مى‏ماند. او بايد به حساب مد و مدسازى، هرشش ماه يك مد به وجود بياورد تا ما كه امروز اين كلاه را خريديم، اين‏كت را خريديم، اين پيراهن را خريديم، اين كفش را خريديم، اين‏جوراب را خريديم هنوز نو و مورد استفاده است، بگويند اين ديگر كهنه‏شد، مد جديد آمد. فورا اين را بيندازيم دور و يكى ديگر تهيه كنيم و بازيكى ديگر.

( ادامه مطلب )

می ‏خواهیم ببینیم پیغمبر عمل خودش را از كجا آغاز كرد؛ آیا اول‏رفت سراغ وجدان اخلاقى؟ یعنى تا به رسالت مبعوث شد، آمد فریاد زد: ایهاالناس، من از طرف خدا مأموریت دارم، یك مأموریت اخلاقى، بیایید به كمك یكدیگر برویم، به عیادت بیماران، به سراغ معالجه ‏مریضها؟ همه اینها در برنامه پیغمبر هست؛ ولى شروع كار پیغمبر از اینجانیست. نمى‏گوید بیاییم برویم سراغ رباخواران و ابتدا هیچ اسمى از خداو توحید و بت و یگانه‏پرستى نبرَد، بگوید مردم زود باشید! بلند شویم‏برویم ـ با همین بتهایى كه در خانه كعبه وجود دارد؛ اینها سر جاى‏خودش باشد ـ كار خودمان را مى‏خواهیم از مبارزه با رباخواران شروع‏كنیم؛ كار خودمان را مى‏خواهیم از نماز شروع كنیم، از روزه شروع كنیم،از حج شروع كنیم، از تنظیم نظام خانواده شروع كنیم، از مسئله نكاح‏شروع كنیم، از قوانین نفقه شروع كنیم، از قوانین نشوز شروع كنیم.

( ادامه مطلب )

غرضم این جهت است كه انسان بالاخره داراى یك وجدان اخلاقى‏هست. آن سپاهى چنگیز هم مى‏بینید در یك جا وجدانش تكان ‏مى‏خورد. گاهى جامعه‏ها در شرایطى قرار مى‏گیرند كه حس اخلاقى در آنها تحریك مى‏شود؛ مثلا در حوادثى كه رخ مى‏دهد، مانند زلزله‏ها، انسان مى‏بیند كه مردم بیش از حدى كه انتظار مى‏رفت، حاضرند فداكارى كنند، لباس بدهند، پول بدهند، پتو بدهند، وسایل دیگر بدهند،بروند آنجا خدمت كنند؛ این اسمش مى‏شود انقلاب وجدانى؛ یعنى‏وجدان جامعه‏اى تحریك شده است به سوى كارهاى خیر اخلاقى.

( ادامه مطلب )

این مطلب را حتى روان‏پزشك‏هاى مادى و منكر خدا مثل فروید قبول‏ دارند. آمار نشان مى‏دهد در هرجا كه ایمان به خدا وجود دارد، به حكم‏وحدت و هماهنگى و همسازیى كه همان ایمان به خدا به روان انسان‏مى‏دهد، روانها سالم‏ترند و در هر جامعه‏اى در هر حدى كه ایمان به خدا وجود ندارد، بیمارى روانى بیشتر است.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: