ماه مبارک رمضان یک حقیقت و باطنی دارد که این حقیقت در قیامت ظهور میکند. ماه مبارک رمضان را امام سجاد(ع) عید اولیاءالله میداند. در صحیفه سجادیه دعایی است به نام دعای وداع ماه مبارک رمضان. این وداع برای کسی است که با ماه مبارک رمضان مأنوس بوده و ماه مبارک رمضان دوست او میباشد، والا آن که با این ماه نبوده، وداعی ندارد. انسان از دوستش یا با کسی که مدتی مأنوس بود، خداحافظی میکند. آن که اصلا نمیداند چه وقت ماه مبارک آمد و چه وقت سپری شد، چرا آمد و چرا سپری شد، وداعی ندارد؛ اما امام سجاد(ع) آخر ماه مبارک که شد، در حد یک ضجه این دعا را میخواند. در مقدمه این دعا، حضرت کلیات نعمتهای الهی را میشمارد و اینکه بخششهای خدای سبحان ابتدایی است، نه از روی استحقاق.
گرچه آیتالله العظمی سید علی سیستانی از عنفوان جوانی در پیچ و خم تمامی اتفاقات و رویدادهای جهان اسلام به خصوص تشیع و بالاخص ایران و عراق بوده و مستمراً آنها را با تیزبینی رصد كرده است، اما به گواهی تاریخ در تمامی دورانهای زندگی خود مشی او همراه با آرامشی خاص و در نوع خود بینظیر بوده است و بروز تأثیرات وجود او همواره در سایهای از سکوت و تواضع پنهان بوده است؛ شیوهای که سعی میکنند در این دوره نیز آن را اعمال كنند. اما واقعیت این است که «گستره تأثیر عمل» این مرجع هوشیار مجال کتمان را از او گرفته است. دنیا هر روز به عمق تأثیرات وجودی این کوه تجربه بیش از پیش آشنا میشود. و از آنجا که عملکرد بیست وپنج سال اخیر وی آینهای تمامنما از تفکرات نهفته در ذهن این مرجع بیدار است، از دید محققان و رسانههای تحلیلی پنهان نخواهد ماند.
این داد و دهش،دو کارکرد مهم دولت هستند که از طرفی ناظر بر شناسایی بیطرفی و عدالت شکلی و آیینی است و از طرفی با کاربست عدالت توزیعی، رفاه عمومی را هدف می رود. او دردهای عمومی را شناسایی میكند و در قالب اندرز به حکمران بازگوی میكند که:
میتوان از دو واکنش مهم فلسفه تحلیلی به تاریخ فلسفه سخن گفت. اول این که فلسفه تحلیلی با معرفی منطقی جدید، راهی جدید در فلسفه را آغاز کرد که از زمان ارسطو دست نخورده باقی مانده بود؛ دوم، زمینه بهوجود آمدن فلسفه تحلیلی است که میتوان گفت این فلسفه، واکنشی تمام عیار به فلسفه هگل بود. کلگرایی هگل و نگرش وی به منطق، به همراه متافیزیکی آغشته به تخیل، از جمله مواردی بودند که فلسفه تحلیلی با نقد آنها شکل گرفت.
کم و بیش میدانیم که یکی از دلایل شکلگیری «شهر»، نیاز روانی انسان به زندگی اجتماعی و برقراری روابط با انسانهای دیگر بوده است. از اینرو، وقوع تعاملات اجتماعی و برخوردهای رودرروی انسانها در شهر، از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین این نیاز سبب میشود خودروها و عرصه حضور آنها در شهر، به عنوان عاملی تهدیدکننده برای انسان و تحدیدکننده روابط انسانی و فضای حضور انسانها اهمیت پیدا کند. بر این اساس، در یادداشت کوتاه پیش رو بهطور مختصر ماهیت میدان (Square) و فلکه (Round about) مرور شده تا پیشدرآمدی برای بیشتر اندیشیدن و اهمیت دادن به این فضاهای مهم شهری باشد.
«نگاهی اجمالی به عصر زرین فرهنگ ایران» عنوان آخرین کتاب حسن قاضیمرادی است که بهزودی از سوی انتشارات آمه منتشر میشود. این کتاب مصاحبه مفصلی است که پروین قریشی و نسرین تخیری با ایشان انجام دادهاند. قاضیمرادی در این کتاب به دنبال ارایه تحلیلی از فراز و فرود عصر زرین، به دستاوردهای فرهنگی و تمدنی آن عصر میپردازد. آنچه در ادامه میآید، فشردهای از پیگفتار این کتاب است که به صورت مقالهای تنظیم شده است.
حسین سرمدمحمدی در مدخل «سلیمان بن صرد خزاعی» که در جلد پنجم دایرهالمعارف تشیع منتشر شده، به شرح احوال یکی از صحابه پیامبر اسلام(ص) و از شیعیان علی(ع) و یاوران امام حسن(ع) پرداخته است. وی از کسانی بود که امام حسین(ع) را به کوفه دعوت کرد؛ اما از یاری وی خودداری نمود و پس از شهادت امام حسین پشیمان شد و لشکری فراهم کرد تا انتقام خون امام حسین را بگیرد. گروه وی «توابین» نام داشتند. سرگذشت وی در مقاله آمده است.
تنظیم، بهسازی و اصلاح رابطه مردم و حکمرانان، موضوع اصلی تتبع و تحقیق بسیاری از نخبگان و فرزانگان تاریخ کهن و معاصر بوده است. کتابهای فراوانی در قالبهای گوناگون این هدف را دنبال نمودهاند. اینکه زمامداران چه کنند که خرسندی و خیر مردمان تأمین شود و ظلم متروک گردد و عدالت و آزادی رونق ببیند، یک دغدغه اساسی در تاریخ اندیشه بوده است. علمی که امروزه از آن به عنوان «حقوق عمومی» نام برده میشود و متکفل تنظیم رابطه بین ملت و دولت است، پیشینهای به امتداد دغدغههای حکیمان ایران زمین دارد و تحقیقاً باید گفت که وارداتی نیست و ریشههای عمیق و وسیعی در تراث کهن ما دارد. هر چند با فترتهایی به رکود گراییده، اما زمینههایش در متون کهن تاریخی ما قابل مشاهده است.
هرچند هانری كربن در پی دستیابی به آزادی از فشار و اختناق است، ولی این آزادی، صرفاً آزادی سیاسی و اجتماعی نیست، بلكه در اصل آزادی معنوی است. آزادی برای ورود به حرم دل، كلیسای سرّی نفس است و آنچه این آزادی را محدود میكند، دیگر كلیسا یا به عبارت دیگر كلیسا به تنهایی نیست.
خواندن شعرهای شاملو نخستین برخورد من با ذهن و زبان مردی بود كه از مفتول كلمات، زره داودی میبافت و شعرش سراسر جریحه و عصب بود. كلمهها جا افتاده و خوش نشستهاند،اما رام و آرام نیستند. مثل دو رشته سیم لختاند كه دائماً جرقه میپراكنند. شاملو دو مشت كلمه را مانند دو گلّه ابر پربار و پرباران [بارانزا] به هم میكوبد و هرگز هیچ جای شعرش بینبض و بیضربان نیست. شعر او از دوردست حافظه جمعی مردم میآید و تاریخ مجروح و خونین و مالینی را به دنبال میكشد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید