اسفندماه، زادروز دکتر عبدالحسین زرینکوب خانواده همسر دکتر عبدالحسین زرینکوب را ازمشهد میشناختم. زندهیاد قمر آریان با همسرم ـ زندهیاد دکتر مهیندخت صدیقیان ـ روابط دوستانه و صمیمانهای داشتند. من در دانشگاه تهران شاگرد دکتر زرینکوب بودم و پس از آن جدا از رابطه شاگرد و استادی، به سبب آشنایی قبلی ارتباط نزدیکتری پیدا کردیم.
نام رسمی در سنوات پس از غروب اتحاد شوروی دو بار تغییر کرده است: بار نخست در سال ۱۹۹۱، شورای عالی جمهوری شمالی نام رسمی «جمهوری شوروی سوسیالیستی اوستیا» را برای کشور خود برگزید و در دسامبر ۱۹۹۳ عواطف و احساسات ملی مردم در نام تازه «جمهوری آلانیا ـ اوستیا» تجلی یافت. نام مذکور البته عنوان رسمی و بینالمللی کشوری است که مردمش در زبان خودی بدان «» و «ایرانستان» میگویند.
انتخاب بوردیو به عنوان کادر نظری این بحث برای من، یک انتخاب طبیعی بود. طبیعی با توجه به تجربه چند ترم تدریس جامعهشناسی هنر و مشکلاتی که در عمل بدان برخورده بودم. بارها به یاد بوردیو افتادم و بحث وی در مورد «توزیع نابرابر سرمایه فرهنگی»، درباره «تشخص» و همچنین «عادتوارهها»... جامعهشناسی هنر گرایش کار نشدهای است. رسالههای دانشجویی مختص به این رشته نادرند و منابع محدودتری دارند. ترجمهها در این حوزه کمتر از گرایشات دیگر است. این واحد اختیاریست و اغلب در کارشناسی ارشد پیشنهاد میشود و به نظر من عملا نمیتواند بازده چندانی هم داشته باشد.
به جرئت میتوان گفت که هیچ اندیشهوری در جامعهی فرهنگی ما چون مارکس اینچنین بد، ناقص و مسخشده معرفی نشده است؛ نابغهای بیبدیل و پیامبری غیرمرسل! از سوی دلخستگان و پیروان سینهچاک نادانش -انقلابیهای سابق و مرتجعهای لاحق! - و دشمن آزادی و دموکراسی! و پیامبر خشم و خشونت و ستیز طبقاتی، از سوی «بیماران چپستیزی» که حتی بردن نام او را کفرآمیز میدانند و نظریهپردازی متعلق به گذشته که دیدگاههای فلسفی، اقتصادی، جامعهشناختی و سیاسیاش امروزه محلی از اِعراب ندارد و درخور تأمل نیست! و باید در گنجینهی آثار عتیقه! چون اشیایی گرانبها! جای گیرد و حفظ و حراست شود! و این دیدگاه بهاصطلاح مارکسولوژیستهای (Marxologist) وطنی است که انکار کامل او را دور از شأن علمیشان! میدانند.
عبدالحسین زرینکوب که در روزهای پایانی سال1301 شمسی در محله بحرالعلوم شهر بروجرد زاده شده بود، به قول خودش هر سال، یک، دو روزی از نوروز پیرتر بود.عبدالحسین از کودکی به طلب دانش رفته بود و از شش سالگی که پای به مدرسه نهاده بود، دیگر از آن بیرون نیامده بود. در بروجرد به دبستان رفته بود و در تهران تحصیلات متوسطه را به پایان برده بود.
یادی از «عبدالحسین زرینکوب» در نود و دومین زادروزش در فرهنگ اسلامی عبارت مشهوری هست که: «الاسماء تنزل من السماء» یعنی اسمها و نامها از آسمان و عالم بالا فرود میآیند و جایگاه قدسی دارند و جویندگان حقایق، در آنها رازها و رمزهایی مییابند. «اسم» در کلام و عرفان، مرتبه خاص دارد و این عبارت هم مؤید همان مراتبی است که عارفان و واصلان در اسم تجلی یافتهاند. برخی نامها و شهرتها در طول تاریخ، چندان با شخصیت صاحبان خود عجین شدهاند که گویی قصدی جز اثبات مکرر حقایق ماورای اسمها و نام و شهرتها در میان نبوده است.
یکشنبه، بیست و پنجم اسفند ماه سال 1285 شمسی، از بطن بانو اخترالملوک فتوحی تبریزی، پس از سه پسر بهنامهای ابراهیم، ابوالقاسم و ابوالفتح، فرزند دختری پا به عرصه وجود گذارد که «پروین» نامش نهادند و در خانه «رخشنده» صدایش میکردند پس از پروین دو برادر دیگر به نام های نصرالله و سعید آمدند. پدر او، بزرگمردی از تبار نیکان و پاکان روزگار خود بود و محله ششگلان تبریز، آن روز در دامان خود دختری را دید و پرورید که بعدها، مثل و مانندش نیامد و چه بسا که نیاید.
حوزه علمیّه مشهد در سالهای ۲۶ و ۲۷؛ برای بزرگداشتنامه آیتالله سید جعفر سیّدان من در سال ۱۳۰۸ در دهم ماه بهمن که به تقویم فارسیان روز «جشن سده» است و مصادف با پانزدهم شعبان، ولادت حضرت قائم آل محمد(ع) میشد، در مشهد به دنیا آمدم. مرحوم پدرم حاج شیخ عباسعلی محقّق از وعّاظ درجه اول خراسان بود که در تابستان ۱۳۱۴ در مسجد گوهرشاد علیه رضاخان منبر رفته بود و درنتیجه سه سال در زندان قصر محبوس گردیده بود و پس از آزادی چون ممنوعالمنبر و ممنوعالخروج از تهران بود، خانواده به تهران مهاجرت نمود.
ماده ۶ قانون آیین دادرسی مدنی چنین تنظیم شده است: «عقود و قراردادهایی که مخل نظام عمومی یا برخلاف اخلاق حسنه است، در دادگاه قابل ترتیب اثر نیست.» این ماده در مجموع قوانین سایر کشورها نیز پیشبینی شده و برخی تصریح نمودهاند که محاکم هیچ کشوری قراردادهای مغایر اخلاق را اجرا نخواهند کرد. مخالفت قرارداد با اخلاق ممکن است بر اثر تعارض موضوع آن با قوانین اخلاقی باشد، مانند خودفروشی یا پیمان مربوط به اداره قمارخانه.
اومانیستهای اروپایی در دوره رنسانس با رویگردانی از حاکمیت استبدادی ارباب کلیسا در قرون وسطی به مطالعه و بازخوانی آموزههای یونانباستان همتکردند و عصر طلایی اسطورههای باستانی یونان را مبنای حرکت تکاملی خود به سوی رشد و پیشرفت انسانمدارانه قرار دادند. آنان با اعراض از استبداد قرون وسطایی به ریشهیابی تواناییهای انسان غربی در اجداد یونانیاش پرداختند. اساسیترین شاخصه مدرنیته غربی، انسانمحوری یا اومانیستی بودن آن است که این امر در تمامی ابعاد و سطوح فرهنگ دوره مدرن اروپا مشاهده میشود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید