یکی از مشکلاتی که رشته ی تاریخ در دانشگاه های ایران از آن رنج می برد، نداشتن روش علمی مخصوص به خود است. این مسأله پژوهشگران و دانشجویان تاریخ را در سردرگمی روشی فرو برده و آنان را به سمت روش های جامعه شناختی و فلسفی کشانده است که در بسیاری از موارد، خلط، تقلیل و عدم التزام روشی را با خود به همراه دارد.
نجف دریابندری را میتوان در زمره روشنفكران نواندیش به شمار آورد. در مقایسه با روشنفكران نواندیش چپ و مذهبی، كسانی چون دكتر فریبرز رییسدانا و دكتر سحابی كه دست بر قضا در یك مقطع زمانی دوماهه هر سه عزیز از میان ما رفتند. همینجا تاكید كنم كه منظور از روشفكران نواندیش به طور خاص روشنفكران فرهنگمحور و مترتب بر نحلهای است كه ابتدا به ساكن یا پس از گذر از یك دوران سیاستزدگی، مسیر خود را به بسترسازی فرهنگی تغییر دادند.
حسن انصاری، پژوهشگر تاریخ و تفکر اسلامی و نویسنده کتابهایی چون «بررسیهای تاریخی در حوزه اسلام و تشیع»، «گنج پنهان، شرح احوال و آثار علامه مرحوم سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی» و… در یکی از آخرین یادداشتهای خود به ضرورت تصحیح مجدد «امالی» شیخ طوسی پرداخته است.
موضوع «فنا» از مباحث مهم عرفان اسلامی است، به همین دلیل در متون عرفانی، بسیاری از عارفان از زوایای مختلف درباره آن بحث و بررسی کرده اند. این موضوع، در آثار بسیاری از شاعران عارف بازتاب یافته است که از جمله می توان به عطار اشاره کرد. فنا در همه آثار عطار از جمله الهی نامه، اسرار نامه، مصیبت نامه، دیوان و منطق الطیر، بخش هایی را به خود اختصاص داده است.
از منظر عرفا، قلب، حقیقتِ وجود آدم است. پیش از ابنعربی، برخی حکماً و متصوفه از این معنا سخن گفته بودند اما این شیخ اکبر بود که در کتاب عظیم خود فتوحات و نیز دیگر آثارش به شرح و بسط عمیق این معنا پرداخت.
سیدعلی آل داود در یادداشتی به این نکته اشاره کرد که به رغم اهمیت زیاد خلیج فارس و مناطق شمالی و جنوبی آن متاسفانه تحقیقات اصیل ایرانیها در این زمینه ناچیز است.
اندیشیدن درباره ی مرگ و سخن گفتن از آن یکی از بن مایه های رایج در ادبیات و جریان اندیشگانی یک قوم است. ادبیات هر ملت زمینه ای مناسب برای بازتاباندن و شناسایی اندیشه های ایشان درباره ی مرگ خواهد بود. از سوی دیگر به دلیل ناشناخته بودن ماهیت این پدیده، پیوسته، دیدگاه های اندیشمندان مختلف با یکدیگر متفاوت و گاه متناقض بوده است.
در این مقاله کوشیده شده است تا براساس اصل دیسکورس، یعنی اعتقاد و افکاری که در یک دوره در جامعه رواج داشته و به گونۀ فراگیر مطرح می شود و همگان پیرامون آن سخن میگویند و راه حل ها و یا پیشنهاداتی را عنوان می کنند، به مسئله مورد نظر سعدی یعنی شکست ایرانیان از مغول و نسبت این امر به قضا و قدر از دیدگاه سعدی پرداخته شود که در باب پنجم بوستان آمده است.
نویسنده مقاله معتقد است که سعدی در کلام خود از جادویی سحرآمیز بهره می گیرد که این چنین همگان را شیفته کلام خود می سازد. زبان در دست سعدی هم چون موم است و او این حداکثر بالقوه های کلامی یا منتهای زبان را با نزدیک تر ساختن زبان گفتار و زبان نوشتار از سویی و همآمیزی زبان نثر و زبان شعر از سوی دیگر میسر می سازد.
این نوشتار تکمله ای است بر مقاله ای با عنوان «تأثیر پندهای انوشروان و بزرگمهر بر گلستان سعدی» که در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت معلم به چاپ رسید. همان طور که از نام مقاله بر می آید، هدف، نشان دادن تأثیر پندهای منسوب به انوشروان و بزرگمهر در گلستان سعدی است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید