میراث مکتوب ما نشان می دهد که جامعه زنان در گذشته، از صحنه روایت وثبت نقش تاریخی خود غایب بوده اند و در این غییب تاریخی، مردان بودند که تاریخ آنان را نوشته اند. از این رو می توان گفت: تاریخ نگاری زنان نیز، «تاریخ مذکّر» بوده است. چرا تاریخ زنان را مردان نوشته اند؟ چرا تا یکصد سال اخیر حتی یک مورخ و یک اثر تاریخ نگاری معتبر از زنان دیده نمی شود، چنانکه فیلسوف و متکلم وادیب وفقیه برجسته نیز در این جماعت به چشم نمی خورد؟
تشکیلات عصر صفوی در عصر شاه اسماعیل همواره در حال جابه جایی ازنقطه ای به نقطه ای دیگر بود. در دوره شاه طهماسب علاوه بر تنظیم دفاتر دیوانی در محل مرکز قدرت سیاسی، دفتر خانه در کنار دربار حکومتی استقرار یافت.
تاکنون مقالات ارزشمندی در خصوص ورود نجوم جدید به ایران نوشته شدهاست. مسألۀ اصلی اغلب این پژوهشها، محتوای نسخههای خطیای است که برای اولین بار در این زمینه نوشته شدهاند. در حالی که بسیاری از این نوشتهها، در عمل تأثیر چندانی بر جامعۀ علمی ایران نداشتهاند و نتوانستهاند موجب انتشار نجوم جدید در ایران بشوند.
آشنایی ایرانیان با مفاهیم جدید فیزیک به دورۀ حکمرانی قاجار برمیگردد. آنچه در این مقاله میآید معرفی برخی از ویژگیهای نخستین آثار تألیف شده یا ترجمه شده در حوزۀ فیزیک جدید تا حدود سال 1300ق خواهد بود. اکثر این آثار به صورت نسخۀ خطی باقی ماندهاند و نسخههای متعدد نیز از آنها در دست نیست.
کتاب وصایا برای توبه کنندگان از زین الدین خوافی (م 838 هجری) عارف و صوفی ایرانی، از جمله آخرین حلقه های عرفان خراسانی است که برجای مانده و تا آنجا که بنده خبر دارم، گزارشی از آن بدست داده نشده است. در اینجا گزارشی از نسخه برجای مانده آن که حاوی اطلاعاتی هم از مدارس و رجال آن دوره و برخی از دیدگاه های رایج صوفیانه است، تقدیم می کنم.
تکاپوهای خاندان صفوی برای کسب قدرت سیاسی در ایران که از دوره «شیخ جنید پسر ابراهیم» از نوادگان شیخ صفیالدین اردبیلی و فرزندش «حیدر» آغاز شده بود، در سال 907 ق/ 1501م توسط «اسماعیل» فرزند حیدر به ثمر رسید.
کتابخانه های اسلامی در طول قرون وسطی کمک زیادی به حفظ کتاب ها، پیشبرد دانش و تشویق نوع بشر به آگاهی از ارزش مطالعه و دانش نمودند. نویسندگان در مقاله حاضر سعی دارند شوق مسلمانان قرون وسطی را به تأسیس کتابخانه و محافظت از کتب، به تصویر کشند.
از آغازین دوران، خردگرایی همواره خصیصه مهم اندیشه کلامی مسلمانان بوده است. با وجود این حقیقت که در طول تاریخ اسلامی، خردگرایی، مخالفان خاص خود را داشته است؛ این جریان همچنان باقی ماند تا آنکه یکی از تکیه گاه های اصلی تفکر کلامی مسلمانان گردید. تنها در پی شکل گیری بنیادگرایی نوین اسلامی بود که خردگرایی به حاشیه رانده شد و به میزانی در معرض خطر قرار گرفت که هیچ گاه پیش از این قرار نگرفته بود.
چنان که به نظر می رسد منطق و فلسفه در یک جریان طبیعی به عالم اسلام پای نهاده و سیاست خلفا با اهدافی پلید در آن دخالت نداشته است؛ که اگر چنین بود با تضعیف یا عدم حمایت آنان از جریان رو به رشد دانش، می بایست خللی در جریان دانش ایجاد می گشت؛ ولی این اتفاق رخ ننموده است. نویسنده در نوشتار حاضر سعی نموده این مسأله را مستدل نماید.
تغییر خط با دلایل گوناگونی همانند تغییر حکومت، تغییر ابزار نگارش، ورود تکنولوژی، معایب خط، نفوذ فرهنگ جدید و تغییر زبان علم، صورت می پذیرد. این دلایل هر کدام به تنهایی و یا با هم، می توانند علت تغییر خط در کشور یا منطقه ای بشوند. به طور حتم اگر موضوع تغییر خط، فارغ از تغییر حکومت ها در نظر گرفته شود، نمی تواند زمان معین و روشنی به همراه داشته باشد؛ چرا که عوامل ایجاد کننده آن، اتفاقات لحظه ای نیستند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید