این نوشتار به بررسى این معمّاى رایج در علوم انسانى و اجتماعى مى پردازد که آیا ابن خلدون در مقام تبیین گرى پدیده هاى کانونى دانش خود، پوزیتیویست است یا تاریخ گرا؟ در این راستا، ابتدا در قالب چارچوب مفهومى به بیان مشخّصه هاى عمومى پوزیتیویسم و تاریخ گرایى پرداخته مى شود. بعد با اتّخاذ روش شناسى «مطالعات اَسنادى» با استناد به آثار و زندگى نامه ابن خلدون و خوانش هاى ابن خلدون شناسان به بررسى بخش هایى از آثار وى که با هرکدام از مشخّصه هاى تبیین هاى پوزیتیویسم و تاریخ گرایى موافق مى افتند، پرداخته مى شود. در نهایت در خصوص موضع ابن خلدون در مقام تبیین گرى پدیده هاى انسانى و اجتماعى داورى مى شود.
: ابن خلدون در مقدمه ی خود گونه ای از اندیشه ی تاریخی را مطرح کرده است که با تاریخ نگاری رایج عصر خود و حتی پس از آن، تفاوت های آشکاری دارد.در این شیوه به جای تأکید بر وقایع و فقط نقل اخبار، بر یافتن سرشت وقایع تاریخی، علت وقوع آن و تأثیرات آن بر حوادث دیگر تأکید می شود.این رویکرد به تاریخ که می توان تاریخ علمی، سنجیده و اندیشیده و به بیان دیگر منطق تاریخ خواند، روشی دارد که مقدمه ی ابن خلدون در بیان گام ها و چند و چون آن صراحتی ندارد.
روش ابن خلدون در مطالعات تاریخی در اصل بر پایه نقد و ارزیابی روش های تاریخ نگاری اسلامی شکل گرفته است. او بعد از نقد همه جانبه و به خدمت گرفتن برخی سنّت های فکری نهفته در تاریخ نگاری اسلامی، روش ابداعی خود را در نقد و ارزیابی اخبار تاریخی، یعنی انطباق اخبار تاریخی با واقعیات تاریخی مطرح می کند.
در بحث چالشها در حوزه دین، دو موضوع «دینداران» و «دینداری» مطرح میشود. چالشهای «دینداری» اشاره به وجود موانع در سطح کلان دارد. اما اگر همین موانع در سطوح میانه یا خرد مورد توجه و تحلیل قرار گیرند به حوزه «دینداران» ورود کردهایم. این دو نوع چالش، دو روی یک سکه هستند و تحلیل یکی بدون دیگری، ممکن نیست.
ایرانیان از دیرباز به مناطق گوناگون جهان میرفته و با خود آبادانی و مدنیت میبردهاند. یکی از آن جاها شرق آفریقا بوده که کتاب «جایگاه ایرانیان شیرازیالاصل در توسعه تمدن و فرهنگ شرق آفریقا» بیانگر تاریخچهای از آن است. آنچه در اینجا میآید، بخشی از همین کتاب است که به حضور بلوچان در آن دیار میپردازد و با تلخیص و حذف منابع تقدیم میشود.
خواندیم که میر عمادالدین معروف به «میر الهی» اصلا از همدان بود و تقریبا به سال ۹۹۴قر ۱۵۸۵م پا بهعرصه حیات گذاشت. با فکر و فعالیت نقطویان قربت میداشت و برای نجات خود نخست سال ۱۰۲۱ق و سپس سال ۱۰۲۴ بهآگره رفت. اینک ادامه سخن:
به تجربه دریافتهام که بیشتر مردم از «روشنفکر» تصویر شخصی را در نظر مجسم میکنند که درسخوانده و دانشگاه رفته و باسواد و بافرهنگ است، احتمالاً یک زبان خارجی میداند و میتواند خارج از محدوده زبان فارسی هم بهمنابع سوادافزا دسترسی داشته باشد. خوشبیان است و خوش قلم و اطلاعات خوبی در زمینههای اجتماعی دارد. از تاریخ و جغرافیا و حقوق و سیاست و اقتصاد و صد البته فلسفه و حتی بهداشت و آنچه در اطرافش و در جهان میگذرد اطلاعات مناسب و خوبی دارد
مصطفی رحیمی ( زاده 1305 نائین – درگذشته 9 مرداد 1381 تهران) از شاخصترین روشنفکران معاصر ایران بود. با گذشت 16 سال از مرگ این نویسنده و مترجم نامآور ، هنوز میتوان از میراث معرفتی و نیز رویکرد بدیعاش در عرصه روشنفکری بهرهها برد و میوهها چید. چه بسا بتوان رحیمی را نماد روشنفکران حقیقتطلب دانست؛ کسانی که برای بازاندیشی در نظام فکری و سیاسی خود هیچ ابا و امتناعی ندارند و از تجدیدنظر در اصول و دیدگاههای خود، به وقت ضرورت، نمیپرهیزند. آنچه در این صفحه میخوانید حاصل کاوش بزرگانی است که در گنجینه آثار رحیمی و منشور درخشان شخصیت او نظر کردهاند.
شهابالدین سهروردی، ملقب به «شیخ اشراق»، از نامدارترین متفکران ایرانی است که در فلسفه و عرفان دست داشت؛ اما بیپروایی در ابراز عقایدی که باب طبع قشریگرایان نبود، او را در عنفوان شکوفایی علمی رهسپار سرای دیگر کرد. سالیانی است که در هشتم مرداد هر سال همایشها، بزرگداشتها و یادبودهایی برای او برگزار میشود.
پدرش آقاميرزا احمد حائرى از علماى روزگار خود بود و پدربزرگش آیتالله حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى، مؤسس حوزه علميه قم بود. او در سال۱۳۳۰ پس از طى كردن مدارج علمى در علوم و دروس حوزوى راهى تهران میشود و از همان سال وارد كتابخانه مجلس میگردد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید