وقتی صحبت از آغاز پیدایش یک تمدن می شود سنجه های اعتباربخشی دانش ما الگوهایی را برای این ردیابی معرفی می کند. هربار با نگریستن به پس پشت خود انسان هایی را می بینیم که در یک چیز علیرغم تفاوت های فرهنگی، جهانبینی و زیستجهانشان با ما مشترک هستند؛ و آن موجودیتی است که با آن خود را می نامیم: انسان. انسان امروزی به رغم تمامی دژخیمی و ددمنشیهایی که از خود نشان می دهد و آن هم در دهه های نخستین بیست و یکمین قرن تاریخ خودانگاشتهاش که با انواع کشتارها، جنگ ها و نسلکشیها، هستی اش را بدان زینت میکند.
با پذیرش دیانت اسلامی در ایران ما با دو رویکرد اجتماعی متفاوت در سطح تودههای مردم در مواجهه با اسلام روبهرو هستیم. عدهای از مردم با ورود مسلمانان، دین اسلام را اختیار کردند. این اختیار خواه از اعتقاد ایمانی برمیخاست یا از ترس، دامن اقشار و طبقات گوناگون جامعه ایرانی را گرفت.
آلبرت هوتوم شیندلر در۲۴ سپتامبر( نیک بین،1380،ج2،ص1251: 16 ژوئن) ۱۸۴۶م در اتریش به دنیا آمد.«مهندسی دانشآموختۀ دانشگاه لایپزیگ آلمان بود. او در ۱۸۶۸م برای کار تلگراف به ایران آمد و هشت سال پس از آن دولت ایران وی را برای بازرسی خدمات تلگراف استخدام کرد. در ۱۸۸۲م او مدیر کلّ معادن فیروزۀ خراسان شد. هفت سال پس از آن بازرس بانک شاهنشاهی شد.
یکی از کارهای معناداری که پارهای از مستشرقان میکنند وصیت درباره سنگ مزارشان است که روایتی یا بیتی را بر سنگ مزارشان حک کنند. یکی از این جالبترین وصیتها وصیت فریتس مایر اسلامشناس سوئیسی (Fritz Meier) است که در ۱۰ ژوئن ۱۹۹۸در شهر «دورناخ» سوئیس در ۸۶ سالگی درگذشت. او به خاطر آثار مهم و گستردهاش درباره تصوف مشهور است
از زمانیکه احمد کسروی در اثر خود شیخ صفی و تبارش، به نفی سیادت و تشیع شیخ صفیالدین اردبیلی پرداخت، این موضوع به مسئلهای مناقشه برانگیز میان صفویهپژوهان تبدیل شد و تا به امروز نویسندگان و پژوهشگران متعددی، در این باره به اظهار نظر پرداخته و هر یک از منظر خود، به نفی یا اثبات سیادت و تشیع شیخ صفی پرداختهاند.
فریدون آدمیت، بی شک بزرگ ترین تاریخ نگار دوره ی معاصر است. وی صاحب آثار تاریخ نگارانه ی بسیاری است. مهم ترین کتاب ها و مقالات او عبارت اند از: امیرکبیر و ایران؛ فکر آزادی و مقدمه ی نهضت مشروطیت؛ اندیشه های میرزا آقاخان کرمانی؛ اندیشه های میرزا طالبوف تبریزی؛ انحطاط تاریخ نگاری در ایران؛ اندیشه های میرزا فتحعلی آخوندزاده؛ اندیشه ی ترقی و حکومت قانون
از میان استادان و پژوهشگران عرصه تاریخ ، موقعیت زنده یاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی موقعیتی ویژه است چراکه این مورخ نامدار توفیق یافت از تاریخ ، دانشی مردم پسند و مردم خوان بسازد. این سبک از تاریخ نگاری قبل از او رایج نبود و پس از ایشان نیز چندان پیگیری نشد. استاد باستانی پاریزی در 5 فروردین 1393 روی در نقاب خاک کشید. آنچه در این صفحه آمده است پاسداشت سیره علمی و شخصیتی این استاد فقید است .
دیرینگی نوروز در فرهنگ ایران و آسیای غربی خود باعث پیدایش مضامن اساطیری در ادوار گوناگون شده است. هر چند نمی توان تاریخی قطعی برای پیشینه نوروز قائل شد، اما رگه هایی از اساطیر نوروزی مربوط به هزاره نخست پ.م. و اعصار بعد را می توان یافت.
در روزگارانی بس کهن، در این سرزمین نیز همچون بسیاری از سرزمینهای دیگر، گاهشماری بر مبنای «ماه» بود. چون هر کسی می توانست با چشم خود بر شمارش روزهای آن بپردازد و دگرگونیهای آن همچون دگرگونیهای خورشیدی نبود که آگاهی از آن در انحصار گروهی ویژه باشد. حتی در روزگارانی بس کهن تر، مردمان ساده دل، ماه را گرانمایه تر از خورشید می پنداشتند؛ چون بنا بر باور آنان نورافشانی خورشید درخشان تر، هم پای ماه نبود، چو ماه در دل تاریکی شب را به روشنی می آراست، در حالی که خورشید زمانی می درخشید که روز روشن بود۱!
چنانچه ملاحظه میشود، اکنون ساختار دیوانی کشور در حال جابه جایی از سنت ، به شیوه مدرنی است که آنرا از راه اصلاحات به انجام میرساند و قوانینش را از «راه پارلمانی» پیش میبرد. و این از موارد بسیار مهم و درخور توجه است. زیرا دیگر ، این شاهِ صاحب قدرت و مبتنی بر فرهنگ فئودالی نیست که به نیّت کارهای عام المنفعه، به اصلاحاتی میپردازد که مخل قدرتش نمی شود
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید