علم انکشاف حقیقت است. خداوند همه حقایق را با علم طرح کرده و علم خدا مُهری است که بر همه چیز زده شده است. علم به قدر طاقت بشری است؛ یعنی متناهی است، نه اینکه علم نباشد.
نویسنده «صد سال داستاننویسی ایران» معتقد است که بزرگ علوی از آن دست سیاستپیشگان نویسنده بود که توانست در داستانهای خوب خود، وجه هنری را برتر از جنبه ایدئولوژیک سازد؛ نویسندهای نوآور که هوشنگ گلشیری برخی کنجکاویهای صناعی او را در دهه 1340-1350، در ساخت داستانهای خود به کار گرفت. حورا نژاد صداقت: حسن میرعابدینی، منتقدی است که معمولا آوردن نام او عناوین برخی کتابهایش مانند «صد سال داستاننویسی ایران»، «هشتاد سال داستان کوتاه ایرانی» و «در ستایش داستان» را در ذهن تداعی میکند. میرعابدینی در این گفتوگو درباره اهمیت بزرگ علوی در داستاننویسی معاصر ایران و نوآوریهایی که در این راه داشته و بعدها در آثار نویسندگانی همچون هوشنگ گلشیری دیده میشود، سخن گفته است.
عاطفه شمس / كتاب و كتابخوانی و تاثیر آن در تعالی بخشیدن به روشهای اندیشیدن، نكتهای است كه وقتی در مقام تحلیل و در كنار سایر شرایط قرار میگیرد میتواند در ریشهیابی تحولات بزرگ تاریخ جوامع، نقش مهمی را ایفا كند. دهه ٥٠ به عنوان یكی از برجستهترین دهههای تاریخ ایران، به دنبال خود نویسندگان و آثار برجستهای را مطرح میكند كه در شكلگیری تفكرات انقلابی و همچنین در توفیق انقلاب اسلامی تاثیرات چشمگیری داشتهاند.
گلایهای که به روشنفکران و اعضای جامعه شبهفلسفی کشورم دارم این است که با زبان مادری نمیاندیشند سیدامین موسویزاده: بیژن عبدالکریمی. متولد ۱۳۴۲. تهران. فیلسوف ایرانی و دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال. مطالعات و پژوهشهای او عمدتاً مربوط به هایدگر، اگزیستانسیالیسم، فلسفه سیاسی و پستمدرنیسم است. همچنین بازخوانی سنت فکری ایران معاصر، بویژه علی شریعتی از دغدغههای اوست.
مرتضی گلپور: رئیس جمهوری هم به عنوان یک چهره سیاسی و هم در کسوت یک عالم دینی، چندین بار جامعه را به صلح و بخشش فراخوانده است. که مبنای آن، سیره پیامبر اکرم (ص) است، حجت الاسلام والمسلمین دکتر داوود فیرحی،صاحبنظر در حوزه فلسفه سیاست و استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با «ایران»، فراخوان رئیس جمهوری به صلح را از زاویه تاریخ و نصوص دینی، ریشهیابی کرده است. فیرحی بر این عقیده است که خشونت، در تمدنها و ادیان مختلف، بویژه در دین اسلام، عمر کوتاهتری در قیاس با صلح دارد.
هر آهنگسازی میتواند از هر تکنیک جهانی و هر دستاوردی که در موسیقی است استفاده کند و مشکلی هم وجود ندارد. ما برای گوش آدمها موسیقی مینویسیم و زمانی که آن شخص آن صوت و قطعه را میشنود باید حتماً نشانی از فرهنگ بومی و هویت ایرانی در آن بکار رفته باشد و این کار بستگی به توانایی آن آهنگساز دارد که آیا میتواند این تکنیکها را در خدمت آن موسیقی به کار ببرد یا فقط یک تقلید ناقص و بیهویت از یک موسیقی بیگانه است مهدوی: امروزه تعدادی از دانشجویانی که در زمینه موسیقی آموزش دیدهاند و تخصص پیدا کردهاند و تعدادشان هم نسبت به قبل از انقلاب بیشتر است متأسفانه علیه استادان خود طغیان میکنند و بر این تصورند که به جایی رسیدهاند و هر چه به موسیقی مغرب زمین و اروپا نزدیک ترمی شوند بر این باورند که مثلاً جهانی شدهاند و اینگونه میخواهند خود را مطرح کنند و به نوعی معضل اجتماع و هنر شدهاند پژمان:
«ادبیات و انقلاب» یورگن روله، روایت زندگی پرتلاطم نویسندگان و شاعرانی است که در آرزوی تحقق جامعهای انسانیتر، امید به صدای برآمده از انقلاب اکتبر روسیه داشتند. روله در این کتاب به تاثیر مارکسیسم حاکم بر شوروی بر ادبیات قرنبیستم جهان پرداخته و علیاصغر حداد این کتاب را در سهجلد به فارسی ترجمه کرده است. جلد اول و دوم که پیشتر منتشر شده بودند به نویسندگان روسیه و آلمان مربوط بودند و بهتازگی نیز جلدسوم این کتاب که به نویسندگان دیگر نقاط دنیا پرداخته، منتشر شده است. روله در جلدسوم که این جلد هم توسط نشر نی به فارسی منتشر شده، به تاثیر مارکسیسم بر نویسندگانی چون کامو، سارتر، سلین، ژید، الوار، آراگون، سیلونه، پاوزه، موراویا، دوس پاسوس، همینگوی، تاگور و... پرداخته است. گفتوگوی حاضر با علیاصغر حداد به مناسبت انتشار جلد سوم «ادبیات و انقلاب» صورت گرفته و البته از آنجا که این آخرین جلد این کتاب است، به ایدههای مشترک کتاب در هر سهجلد نیز پرداختهایم. همچنین در بخشی از این گفتوگو، درباره ارتباط نویسندگان و شاعران ایرانی با مارکسیسم و حزبتوده هم صحبت شده و حداد در جایی از این گفتوگو میگوید: «اشکال چیز دیگری بود، اشکال از مسکو و از دستوری بود که از آنجا میآمد.
برای توصیف فلسفه در روسیه معاصر تصاویر گوناگونی میتوان ارایه كرد. اما به نظر میرسد نقشه این تصاویر متكثر در به تصویر كشیدن فلسفه در روسیه امروز چندان روشن و واضح نیست. پیشتر این تكثر به دلیل مخالفت میان جهتگیری حزب حاكم و فلسفه مخالف حزب در ابتدای شكلگیری شوروی سابق بوده است اما هماكنون تكثر فلسفی رایج شكل متفاوتی از انتقادهای احساساتی به خود گرفته است. امروز تعدد نگرشهای فلسفی توسط نهادهای جدی فلسفی حمایت میشود: مراكز آموزشی، ناشران روشنفكر و گروههای متعدد فلسفی و این موجب گسترش نگاهها و پیشرفت فلسفه در روسیه شده است. اما به نظر میرسد فلسفه در روسیه امروز آزاد شده است و برای به خدمت گرفتن به نفع ایدئولوژی حاكم به كار نمیرود.
اگر زیستشناسی تا قبل از داروین به حیات خود به عنوان یك علم مستقل ادامه میداد، بعد از او دیگر چنین سرنوشتی نداشت. داروین با ارایه نظریات جدیدش نه تنها زیستشناسی را با یك تغییر چارچوبی (پارادایم شیفت) دچار كرد بلكه به وادیهایی وارد شد كه تا پیش از او، این وادیها در انحصار الهیات و فلسفه بوده است. اگر در ابتدا بحثهای زیستشناسی تنها محدود به پرسشهایی از منشأ حیات بود، امروزه زیستشناسی به همراه فلسفه در مباحث اخلاق و رفتارشناسی هم ورود پیدا كرده است. یكی از كتابهایی كه در این باب نوشته شده است، كتابی است تحت عنوان «در آمدی معاصر بر فلسفه زیستشناسی» كه از مجموعههای فلسفه معاصر راتلج است.
ازآن هنگام که خداوند روح خود را در وجود بشر دمید و انسان خلق شد، تفکر، پویایی، خلاقیت، هنر و تمامی صفات خداوند باری تعالی نیز در فطرت انسان ها نهادینه شد با این باور که خلاقیت و آفرینش زیبایی جزو لاینفک ذات و فطرت آدمی است لذا همه انسان ها را بالقوه می توان هنرمند وخلاق نامید .
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید