1393/12/13 ۰۹:۳۲
نسبت دین و اخلاق بحثی كهن و چالشی معاصر است. آیا امر اخلاقی مستقل از امر قدسی اعتبار دارد یا به تعبیر دیگرآیا اخلاق بدون دین وجهی دارد؟ دین بدون اخلاق چه معنایی میتواند داشته باشد؟ مسائل و پرسشهایی اینچنین با وجود پاسخهای اندیشمندان در ذهن بشر مدام نو میشوند و هر بار اعتبار پاسخهای پیشین را به بازی میگیرند. در این میان نسبت اخلاق و اسلام برای ما به عنوان مسلمان اهمیت ویژهای دارد. بنابراین برای یافتن پاسخ برخی پرسشها به محضر فقیه وارسته حضرت آیتالله معظم آقای حاج سید محمد حسین مرتضوی لنگرودی مد ظله، رسیدیم. آنچه در ادامه میآید ماحصل گفتوگوی ما با ایشان است.
باید با كمك دین بر گسترش اخلاق در جامعه تاكید كرد
مهدی قوامیپور: نسبت دین و اخلاق بحثی كهن و چالشی معاصر است. آیا امر اخلاقی مستقل از امر قدسی اعتبار دارد یا به تعبیر دیگرآیا اخلاق بدون دین وجهی دارد؟ دین بدون اخلاق چه معنایی میتواند داشته باشد؟ مسائل و پرسشهایی اینچنین با وجود پاسخهای اندیشمندان در ذهن بشر مدام نو میشوند و هر بار اعتبار پاسخهای پیشین را به بازی میگیرند. در این میان نسبت اخلاق و اسلام برای ما به عنوان مسلمان اهمیت ویژهای دارد. بنابراین برای یافتن پاسخ برخی پرسشها به محضر فقیه وارسته حضرت آیتالله معظم آقای حاج سید محمد حسین مرتضوی لنگرودی مد ظله، رسیدیم. آنچه در ادامه میآید ماحصل گفتوگوی ما با ایشان است.
***
حضرت آیتالله به عنوان نخستین سوال بفرمایید نسبت دین و اخلاق چگونه است؟ آیا به نظر حضرتعالی اخلاق دارای حسن و قبح عقلی و بینیاز از دین است یا خیر، این شارع مقدس است كه حسن و قبح امور اخلاقی را تعیین و امر میكند و از این منظر اخلاق امری اعتباری است؟
دین اسلام مجموعه كاملی از عقاید، احكام و اخلاق است و چنانكه پیامبر عظیمالشأن اسلام صلیاللهعلیهوآله فرمودهاند: «إِنما الْعِلْمُ ثلاثةٌ... » (كافی، ج١، ص٢، ح١)، علم دین در انحصار این سه امر است؛ لذا اخلاق جزو دین اسلام است و باید همچون احكام از طریق اجتهاد یا تقلید از كتاب و سنت به دست آورده شود. به حكم حدیث مبارك ثقلین كه متواتر بین شیعه و سنی است و نیز احادیث دیگر، منظور از سنت كلام عترت طاهره علیهمالسلام است كه به منبع وحی و رسالت متصل هستند.
از نظر علمای امامیه حُسن و قُبح اخلاق گذشته بر آنكه شرعی است، عقلی هم است و این رو اعتباری محض به حساب نمیآیند. البته مراد از عقل، عقل خالی از آلودگیها و اوهام است كه از منابع فقه محسوب میشود و درباره آن گفتهاند: «كل ما حكم بِهِ العقلُ حكم بِهِ الشرعُ و بالعكس».
میدانیم كه اخلاق هنجاری به سه گونه اخلاق فضیلت گرا، اخلاق غایت گرا و اخلاق نتیجه گرا تقسیم میشود، به نظر حضرتعالی اخلاق اسلامی در كدام یك از اینگونهها قرار میگیرد؟
از دید اسلام اخلاق هم خود فضیلت است و هم، فضیلت غایی دارد؛ چنانكه در قرآن مجید از خُلق پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله با عظمت یاد شده: وإِنك لعلى خُلُقٍ عظیمٍ (قلم/٤) و هم، به شهادت قرآن مجید، موجب جذب ملت و اُمت به دین مقدس اسلام بوده است: ولوْ كُنْت فظا غلیظ الْقلْبِ لانْفضوا مِنْ حوْلِك (آل عمران/١٥٩).
نظر حضرتعالی به عنوان فقیهی كه بیش از هر چیز دغدغه اخلاق دارد در اینباره چیست؟
اخلاق جزو فقه است، لذا اگر اسلام فقهمحور است، اخلاقمحور نیز خواهد بود؛ در مقابل، مسیحیت تنها تظاهر به اخلاقمحوری دارد، بلكه به تدریج از مسیحیت چیزی جز همین آموزههای عامهپسند اخلاقی باقی نمانده است، از این رو جنبه اخلاقی در مسیحیت امروز نمود دارد و الا بداخلاقیهای كلیسا و بزرگان مسیحیت و روشهای قرون وسطایی آنان، نزد ملتها به ضرب المثل تبدیل شده است.
به نظر حضرتعالی آیا گسترش اخلاق به مقدمات و لوازم دیگری نیز نیاز دارد؟
به عقیده حقیر اگر دشمنان معاند بگذارند، فقه اسلام و قرآن كه با دلیلهای قاطع، در فقه عترت جعفری متجلی شده، خود به تنهایی با توجه به جامعیتی كه دارد، بهطور كافی و وافی جذابیت دارد و موجب گسترش اخلاق در جامعه است. البته شكی نیست كه اجرای صحیح و جامع فقه در جامعه منوط به وجود مجریان و مدیران توانمند است.
با توجه به اینكه حضرتعالی و تمامی بیت شریفتان از علمای دین بودهاید زی طلبگی و پرهیز از دنیا را چقدر در تبلیغ عملی اخلاق موثر میدانید؟
به تجربه ثابت شده كه زی سنتی و سادهزیستی ـ همچون سیره عملی مولای متقیان امیر مومنان علیهالسلام ـ بهترین نقش را در رشد اخلاق و معنویات بین مردم و جامعه داشته و دارد و اساسا در قیاس با سایر رشتهها، شخصیت مبلغ در تبلیغ اخلاق اهمیت بسیاری دارد. از این رو سزاوار است مبلغان متعهد همین روش موثر را تعقیب كنند. در احادیث امام جعفر صادق علیهالسلام آمده است: «كُونُوا دُعاة الناسِ بِغیرِ ألْسِنتِكُم» (بحار الانوار، ج٦٧، ص٣٠٩، ح٣٨) یعنی ملل عالم را با عمل كردن خود به حقیقت دین، به پذیرش دین مبین اسلام دعوت كنید. متاسفانه در گذشته و امروز بسیارند گروهها و اشخاصی كه به عمل زشت خود، حقیقت زیبای دین را پوشاندهاند و آن را وارونه جلوه دادهاند!
برخی متفكران و محققان با توجه به تحلیل آسیبهای اجتماعی، جامعه ایران به ویژه جوانان را دچار بحران اخلاقی میدانند به نظر شما این نظر تا چه حد صایب بوده، علل و عوامل آن را چه میدانید؟ راهحلش چیست؟
اجمالا بحران اخلاقی جوانان امروز جامعه را نمیتوان منكر شد، این بحران بیش از همه، متاثر است از غفلت، ضعف ایمان، سوءتربیت والدین و تبلیغات شوم دشمنان اسلام خصوصا مستكبران جهان كه اكثریت جوانان ما را از مجالس و محافل دینی و مساجد و روحانیت اصیل دور ساختهاند. لازم است مسلمانان آگاه و وارسته و متعهد و بیدار به روشهای مناسب امروز، در ارشاد جوانان بكوشند و آنان را از این خواب خرگوشی بیدار كنند. إنشاءالله تعالی.
روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید