جورجو آگامبن، فیلسوف معاصر ایتالیایی، برای ایرانیان چندان ناشناخته نیست. آنها كه علاقهمند به فلسفههای معاصر غربی هستند بهخوبی میدانند كه آگامبن برای ایرانیان نخستینبار توسط مراد فرهادپور معرفی شد. پس از آن آثاری از آگامبن و مقالات و مصاحبههایی ترجمه شد. ناگفته نماند كه او در آبانماه سال ٨٦ یكبار به ایران آمد و دو سخنرانی نیز در تهران انجام داد.
گفت وگو با علی مطهری: برخی در مجلس میخواهند وزیر علوم شوند
در این باره بارها نظر دادهام که بیشتر اظهار نظرهایی که درباره ی سرانه ی کتابخوانی و حتی مقایسه ی آن با کشورهای دیگر میشود پایه و اساس علمی ندارند و مشخص نیست که مبنای روششناسی آنها چیست. بنابراین هر آنچه در اینجا گفته میشود از این امر ضعف روششناختی میبرد. اما در کل شاید بتوان بر گروهی از تجربههای میدانی، بدون آنکه با دقت بتوانیم از «میزان» کتابخوانی صحبت کنیم، تکیه بزنیم و از نوعی «کمبود» یا «نقصان» در این زمینه صحبت کنیم که برای نخبگان و اکثریت دست اندرکاران محسوس است. بحث من نیز در همین زمینه و همین محدوده، انجام میگیرد، اما به هیچوجه نمیتوانم تا استنادهای علمی در این زمینه را بررسی نکنم، اظهار نظر دقیقی بکنم.
حدود هفتاد سال قبل در یکی از محلههای جنوبی تهران دیده به جهان گشود. محمود حکیمی دوران تحصیل در مدرسه را با وجود مشکلات اقتصادی خانواده پشت سر گذاشت و با تشویق معلمانش قدم به عرصه نویسندگی گذاشت. از همان سالها تمام دغدغهاش نوشتن برای کودکان، نوجوانان و آشنا ساختن آنان با چهره واقعی اسلام و زندگی ائمه اطهار(ع) بود، به گونهای که تا به امروز بیش از 100 عنوان کتاب از او در حوزههای مختلف پژوهشی و ادبی در دسترس مخاطبان بزرگسال وکودک و نوجوان قرار گرفته است. نویسندهای که به سبب تلاشش در حوزه ادبیات دینی موفق به کسب عنوان خادم فرهنگ عاشورایی نیز شده است.
حسین شاهحسینی از وفاداران به دکتر محمد مصدق و اعضای جبهه ملی است و قاعدتاً نباید نسبت به طیب و کارنامه او، نگرشی مثبت داشته باشد، اما شناخت دقیق وی از شخصیت آن شهید، او را به قضاوتی متفاوت و دور از انتظار سوق میدهد. او طیب را دارای صداقت و ریشههای مذهبی میانگارد و جوانمردیاش را در واپسین فصل حیات میستاید. آنچه پیش روی دارید، متن کامل گفتوشنود ما با شاهحسینی است.
دکتر حسین فلسفی استادیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد واحد خرم آباد، در نقد و بررسی مبنایی فلسفه مشایی گفت؛ کار فیلسوف شناخت یکچیز است و آنهم جوهر است. ارسطو جستوجوی جوهر را همیشگی و مایه حیرت فیلسوف دانسته است و پرسش از وجود را همان پرسش از جوهر میداند.
دکتر «نصرالله پورجوادی»، از چهرههای نامدار حوزه عرفانپژوهی و فلسفه اسلامی، 27 تیرماه سال 1322 در تهران متولد شد. او پس از اخذ مدرک لیسانس از دانشگاه سانفرانسیسکو امریکا به کشور بازگشت و مدرک کارشناسی ارشد و دکترای خود را به ترتیب در سالهای 1351 و 1357 در رشته فلسفه از دانشگاه تهران گرفت. در سال 1352 با سمت مربی در مرکز تعلیمات عمومی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به خدمت شد و در سال 1358 سرپرستی این مرکز و مدیرعاملی انتشارات این دانشگاه را عهدهدار شد و از سال 1366 به عنوان مدرس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران مشغول به فعالیت شد و به اخذ درجه استادی این دانشگاه نائل آمد.
علاقهمندان به فلسفه نام کریم مجتهدی را در این چند دهه اخیر با انتشار کتابهایی درباره دکارت، کانت و هگل به خاطر دارند. این کتابها برگرفته از جزوات و سالها تدریس در دانشگاه بود و در زمان خود تنها منبع قابل اتکا در این حوزه به شمار میرفت. هرچند امروزه به لطف ترجمه و تالیف آثار فنیتر و تفاسیر معتبر مفسران، منابع در دسترس علاقهمندان افزایش چشمگیری یافته است، اما آثار مجتهدی همچنان مخاطبان خود را دارد. در گفتگوی زیر استاد از تاریخ حضور هگل در ایران و دغدغههایش نسبت به وضع کلی فلسفه در ایران میگویند. دکتر مجتهدی به دلیل حضور مستمر در فضای فلسفه ایرانی در طول 40ـ50 سال گذشته، حرفها و نکات قابل توجه بسیاری دارد که شاید این روزها دیگر نتوان به همین سادگی آنها را یافت. این مطلب در آخرین شماره ماهنامه «اطلاعات حكمت و معرفت» به چاپ رسیده است.
در سنین جوانی و بر اثر اتفاقی که در کلاس "فرهنگ ایران" عیسی صدیقی افتاد تصمیم گرفت تمام انرژی خود را در جهت توجه به میراثگذشتگان و زبان آبا و اجدادی ایرانیان بگذارد. فریدون جنیدی زبانشناس نامدار ایرانی سالهاست در یک اتاق کوچک به پرورش جوانان ایران دوست میپردازد و تمام این کارها را هم به صورت افتخاری انجام داده است. پس از کارهای فراوان در حوزه زبانشناسی و نوشتن خودآموزهایی برای زبانهای مختلف باستانی و البته انتشار شاهنامهای که سالها برای تصحیحش زمان گذاشته بود، کتابی نوشته که آن را بزرگترین دستاورد تمام سالهای زندگیاش میداند.
تولید علم بومی امروزه به یکی از دغدغههای جوامع بدل شده است. شاید در گذشته چنین دغدغهای موضوعیت نداشت، چراکه در آن دوره افراد تنها با مسائل جامعهای که در آن زیست میکردند، درگیر بودند و علمی که برای پاسخ به این مسائل تولید میشد، برخاسته از همان نیازها بود. اما به دنبال انقلابی که در زمینه اطلاعات و ارتباطات رخ داد، جوامع بتدریج با هم در ارتباط قرار گرفته و با مسائل یکدیگر آشنا شدند. در این میان جوامعی که به لحاظ تکنولوژیکی پیشرفتهتر بودند، شانس بیشتری برای عرضه مسائل و تولیدات علمیشان یافتند تا آنجا که جوامع در حال توسعه را در چارچوب پارادایمهای فکری که لزوماً تناسبی با مسائلشان نداشت،
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید