نسبت دین و اخلاق بحثی كهن و چالشی معاصر است. آیا امر اخلاقی مستقل از امر قدسی اعتبار دارد یا به تعبیر دیگرآیا اخلاق بدون دین وجهی دارد؟ دین بدون اخلاق چه معنایی میتواند داشته باشد؟ مسائل و پرسشهایی اینچنین با وجود پاسخهای اندیشمندان در ذهن بشر مدام نو میشوند و هر بار اعتبار پاسخهای پیشین را به بازی میگیرند. در این میان نسبت اخلاق و اسلام برای ما به عنوان مسلمان اهمیت ویژهای دارد. بنابراین برای یافتن پاسخ برخی پرسشها به محضر فقیه وارسته حضرت آیتالله معظم آقای حاج سید محمد حسین مرتضوی لنگرودی مد ظله، رسیدیم. آنچه در ادامه میآید ماحصل گفتوگوی ما با ایشان است.
دکتر نعمت احمدی، حقوقدان و مؤلف کتابهای درسی رشته حقوق از پیشینه این رشته و مشکلات چندجانبه نگارش کتابهای تخصصی در ایران میگوید و پیشنهاد تشکیل یك كمیته تخصصی تحقیق و تألیف را مطرح میکند.
پروفسور «دنیل کلمنت دِنِت»، فیلسوف تحلیلی معاصر و استاد فلسفه دانشگاه تافتس، معتقد است که توسعه و «پیشرفت علم»، خود مستلزم داشتن چشمانداز و «روشهای فلسفی» است. برخی دانشمندان علومتجربی بر این باورند که پاسخ به پرسشهای بنیادین بشر از حیطه فلسفه و الهیات خارج شده و علم فیزیک با توجه به پیشرفتهای چشمگیری که داشتهاست پرسشهایی که پیشتر فلسفی به شمار میرفت جوابگو شده یا پاسخی برای آنها خواهد یافت.
نامش، اگر درست حافظهام یاری کند، از زمستان 66 به گوش رسید به عنوان شاعری جوان که هوشنگ گلشیری معرف او بود. ماهنامه مفید، فراخوانی داده بود برای شاعرانی که ذهن و زبانی تازه دارند. لااقل 20 شعر به نشانی ماهنامه پست کنند. من خود یکی از این شاعران بودم که شعرهای ارسالیام مقبول هوشنگ گلشیری نیفتاد و گمانم بر این بود که او هم از زمره شاعرانی است که شعر فرستادهاند که خطا بود. گلشیری او را پیش از ماهنامه مفید میشناخت.
زندگی بدون اخلاق، بیتعهدی در قبال انسانیت و وجدان انسانی است. در سراسر دنیای معاصر ما با تمامی تنشها و چالشهای جدی كه با آن روبهرو هستیم و مشكلات عدیده اقتصادی و معیشتی از یك سو و تنشهای سیاسی و اجتماعی از سوی دیگر معنا و غایت زندگی را چنان هدف قرار داده كه سخن از اخلاق ،گویی بیوجه است. اما هر آدمی در ذات و نفس خود به خوبی آگاه است و میتواند میان نیك و بد تمییز قایل شود. در چنین وضعیتی اخلاق در زندگی فردی تبلور نمییابد بلكه در ساحت اجتماعی ظهور و بروز مییابد. در گفتوگوی ذیل سعی كردیم پیوندی ملموس میان مبانی فلسفه اخلاق و زندگی عادی هر فردی داشته باشیم و نشان دهیم كه زندگی بیاخلاق زندگی بیمعناست. خانم دكتر اعوانی از جمله چهرههایی است كه در حوزه فلسفه اخلاق تلاش كرده و فعالیتهای علمی وی در حوزه اخلاق مورد توجه قرار گرفته است.
دکتر مهراب صادقنیا چندیپیش در نشست بررسی کتاب «عهد عتیق» با ترجمه پیروز سیار با اشاره به آیاتی از قرآنکریم بیانکرد که قرآن نیز تورات را وحیانی، تشریعی، حق و تغییرناپذیر میداند و نیز آن را تصدیق میکند و هیچ تصریحی در قرآن برای تحریف لفظی این کتاب وجود ندارد. گزارش مفصل این نشست چهارم بهمنماه در همین صفحه منتشر شد. اکنون به سراغ ایشان رفتیم و خواستهایم مفصلتر درخصوص این ادعا سخن بگوید. صادقنیا عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم است و از ایشان تاکنون چندین مقاله و کتاب منتشرشدهاست، از جمله «قرآن و کتاب مقدس: مقایسه ساختار و محتوا»، «سیمای روزانه فرد مسلمان»، «مبانی اندیشه دینی».
او، بزرگِ دِه فرهنگ ایران بود و این نام بامسما، چه خوب بر این مرد نشسته است: <دخو> کسی که در ادب، جز تصحیح دیوان شعرای روزگار کهن – چون حافظ که نخست و حتی پیش از علامه محمد قزوینی دست به این کار زد- «فرهنگ لغت»ی فراهم آورده بود بس سترگ که اگرچه خالی از اشکال نبوده و نیست اما باب نگارش فرهنگ لغت را برای اَخلافش چون محمد معین، حسن عَمید، حسن انوری و دیگرانِ پس از آنها گشود.
عظیم محمودآبادی: علیاكبر دهخدا كه بیتردید یكی از سرآمدان فرهنگی و ادبی ایران زمین محسوب میشود، زمانی در روزنامه صوراسرافیل قلم در دست میگرفت و «چرند و پرند» مینوشت تا از این طریق بتواند به تنویر افكار عمومی و روشنگری در میان جامعه ایران بپردازد. او از جمله شخصیتهایی بود كه به ناگزیر پایش به سیاست باز شده بود وگرنه چندان اشتیاقی به آن نداشت.
«او» شاعر عاشقانهها است، شاعر آزادی و وطن است، شاعر از رنج و درد مردم گفتن است. شاعری است که در آستانه 87 سالگی، همچنان سرشار از شوق و عشق به شعر است که اگر چنین نبود، این همه خوانده نمیشد و مجموعههای «تاسیان» و «سیاه مشق»اش، «حافظ به سعی سایه»اش و خاطراتش تحت عنوان «پیر پرنیان اندیش» به چاپهای متعدد نمیرسید.
محمود حسینیزاد را از سالهای دور، آنها كه با ترجمه نمایشنامههای آلمانیزبان آشنایی داشتند، به یاد میآورند. حسینیزاد مترجم چند نمایشنامه از برتولت برشت بود و در اوایل كار نمایشنامه مینوشت، اما پس از چند سالی غیبت، در دهه ٨٠ دوباره به عرصه چاپ و نشر كتاب بازگشت و این بار با قدرت بیشتری در حوزه ترجمه و داستاننویسی حضور پیدا كرد، این حضور تا حدی پررنگ بود كه معرفی و ترجمه بخشی از نویسندگان روز آلمانی زبان را در ایران مدیون ترجمههای مهم آقای حسینیزاد هستیم؛ ترجمههایی كه تا پیش از این صورت نگرفته بود و ما با ادبیات آلمانی زبان دوران حاضر آشنایی چندانی نداشتیم.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید