فقه و اخلاق از جهات متفاوت (مانند: موضوع، قلمرو، هدف، ضمانت اجرا، مبادي و...) با هم اختلاف دارند. قلمرو فقه به مراتب از اخلاق وسيعتر است، زيرا فقه تكاليف افراد را در ابعاد عبادي، اجتماعي، فردي، اقتصادي، سياسي، حقوقي، جنايي و... بيان ميكند. ولي اخلاق، رفتار و اعمال فرد را فقط از لحاظ اتصاف آن به صفات خوب و بد يا فضيلت و رذيلت مورد بحث قرار ميدهد.
دکتر مریم حسینی در یادداشتی با عنوان حضور ناپیدا به بررسی حضور زن در دیوان ناصر خسرو پرداخته است این یادداشت در سایت موسسه شهر کتاب منتشر شده است.
حمله افاغنه قندهاری به ایران و سقوط دولت صفوی یکی از دردآورترین لحظات تاریخ ایران است و درباره آن بارها و بارها سخن گفته شده است.
از ویژگیهای مصحف امیرالمؤمنین(ع) این بود که اوّلاً بر حسب نزول مرتب شده بود، نه بر حسب طول سورهها. در اینجا مورخان و محدثان سه قول دارند: ۱ـ عدهای برآنند که چینش سورهها به اشاره و تصویب خود پیامبر(ص) بوده است. ۲ـ عدهای آن را فرآورد اجتهاد صحابه میدانند. ۳ـ گروهی به آمیزهای از قول اول و دوم معتقدند.
یکی از اصول مسلّم اسلام این است که قوانین اسلام همواره در بستر تأمین و تضمین عدالت اجتماعی حرکت کند. این زیربنای فقه و حقوق ماست. غیر از عدالت اجتماعی، اخلاق نیز زیربنای فقه و حقوق اسلامی میباشد. پیامبر(ص) میفرمایند: «انّی بُعثتُ لاتمّم مکارمَ الاخلاق: من برانگیخته شدم تا مکارم اخلاق را به کمال برسانم.» آیا پیامبری که هدف بعثتش را تکوین مکارم اخلاق میداند، میتواند پرچمدار قوانینی برخلاف اخلاق باشد؟ مسلماً خیر. یکی از امتیازات بسیار بزرگ اسلام همین اصل تابعیت قوانین از اخلاق است.
یکی از دبیران ادبیات ما در سال های آخر دبیرستان، که شاعر نوپردازی بود وشعرهایش در مجله ها چاپ می شد، از صادق هدایت برای ما بتی بی مثل و مانند ساخته بود. چون از هیچ یک از دبیران دیگرمان مطلبی در مطبوعات چاپ نمی شد، البته در آن زمان مقام آن دبیر از نظر ما، برابر با نامزدی برای نوبل ادبیات بود. عده ای از دوستان نوشته های صادق هدایت را با ولع تمام می خواندند، و در میان همدرسانمان چند نفری هم بودند که بخش های زیادی از بوف کور را از بر کرده بودند و به مناسبت های مختلف از بر می خواندند.
تأملی در کتاب گرانسگ ویرایشی و درست نویسی«استاد ابوالحسن نجفی» در حوزه زبان پارسی همچنین است کتابِ الإدراک للسان الأتراک که کتابی است به زبان عربی درباره قواعد زبان عربی تالیف ابوحیّان اثیر الدّین محمد بن یوسف الغرناطی (۷۴۷-۶۵۴). و بر اساس اشاره ابن فُندق (قرن ۶)، حکیم علی بن محمد-الحجازی القائنی که با خیام دیدار داشته و آثار متعدّدی نیز نگاشته، صاحبِ اثری بوده با عنوانِ مفاخر اتراک که آن را به سلطان سنجر تقدیم کرده بود(۲۴۱).
بحث ما راجع به تأدیب انسان در تمام ابعاد وجودیاش بود. بُعد عقلی، نفسی و اعضا و جوارحی و به ادب قلب رسیدیم که گفته شد انسان، باید قلبش را ادب کند، ادب قلب هم به تطهیر آن است و تطهیر قلب، یعنی تخلیّه قلب از جمیع ماسوی الله.
در طول تاریخ در دراز دامن ادبیات ایرانزمین ـ از دیرباز ـ یک گونه ادبی عمدتاً ادبیات منظوم داشتهایم که به «معما» یا «چیستان» (= چیستآن؟) مشهور است. این نوع ادبی یک شاخه آن هم «لُغَزْ» نام دارد، دارای یک وجه ادبی است که بعضی از شاعران یا ناظمان با عباراتی پوشیده و پنهان، موضوعی، محلی، شخصی یا شیئی را در نظر گرفته و با آوردن بعضی ویژگیهایش از شنونده یا خواننده ـ و بهطور کلی از مخاطب خود ـ میخواهند که منظور شاعر را مشخص سازد.
حضرت علی بن ابی طالب (علیهماالسلام) پس از حضرت رسول اکرم(ص) هم بزرگترین شخصیت تاریخی ـ فرهنگی جهان اسلام است و هم بزرگترین قرآنشناس٫ تصور پیروزی دینی، فرهنگی و اجتماعی و جهانی اسلام و اسلام جهانی، بیوجود شریف و عظیمالشأن حضرت، که اولین مسلمان بوده است، به محال میماند. او مرد شمشیر و قلم بود. چنین شخصیتی جامع علم و عمل در تاریخ همه ادیان هم بینظیر است. حتی مخالفان دیروز و امروز اسلام، بیهمتایی و نبوغ چندگانه و عدل و فضل و فضایل بیهمتای او را اذعان دارند
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید