شمایل شناسی (iconography)، رمزگشایی و تفسیر نقش و نگاره های ساخته و پرداخته یک فرهنگ باستانی، یکی از پرمناقشه ترین گرایش های پژوهشی در گروه بینارشته یی باستان شناسی، تاریخ کهن و مطالعات کلاسیک به حساب می آید. بخش بزرگی از ادبیات پژوهشی این رشته مربوط به بررسی نگاره های به جامانده از یونان باستان است که در قالب نقش برجسته، مجسمه، نقاشی دیواری، نقاشی سفال و جز آن قابل مشاهده هستند. تعبیر و تفسیر این نگاره ها مکمل مهمی برای ناگفته ها یا گفته های شبهه انگیز منابع نوشتاری فراهم می کند. به عبارت دیگر، از شمایل شناسی انتظار می رود پرتوی بر گوشه های تاریک یا کم نور تاریخ نوشته ها بیفکند. اما از سوی دیگر، شناسایی و تفسیر نگاره ها نیز بدون کمک گرفتن از منابع نوشتاری امکان پذیر نیست. بدین ترتیب، هم نگاره ها و هم نوشته ها به یک اندازه روشنگر و در عین حال پرسش برانگیز هستند.
چرا دکارت این قدر مهم است؟ ما همچنان با دوگانه ای که دکارت مطرح کرد (دوگانه ذهن و بدن) سر و کار داریم. ما خود را متشکل از دو بخش ذهنی و جسمانی می دانیم.
«مایکل الکساندر کرکوود هالیدی» متولد 13 آوریل 1925 زبانشناس استرالیایی الاصل و متولد و بزرگشده انگلستان است. پدر و مادرش نقش مهمی در شیفتگی او به زبان داشتند. مادرش تحصیلکرده زبان فرانسه و پدرش شاعری بود که در رشته گویششناسی تخصص داشت. هالیدی در 1942، داوطلب شرکت در طرح ملی دورههای آموزش زبانهای خارجی شد که در آن، برای تحصیل در رشته «زبان چینی» انتخاب شد. پس از 18 ماه تحصیل زبان چینی، او یک سال در هند با یک سازمان اطلاعاتی کشور چین در زمینه فعالیتهای ضدجاسوسی مشغول به همکاری شد.
درباره «تاریخ جامع ایران» معتقدم از آنجا که تاکنون اثری جامع مشتمل بر تاریخ چند هزار ساله ایران در قلمرویی که روزگاری از مصر تا حدود چین گسترده بود، به شکلی که همه یا بیشتر جنبهها و جلوههای آنرا در برگیرد، وجود نداشت، به تحقیق و تصنیف این اثر اقدام شد تا بتواند تصویری منسجم و جامع از آنچه طی هزارهها بر این سرزمین و مردم آن گذشته است، ایجاد کند.
این آیین کهنسال که پیشتر مورد توجه مستشرقینقرار گرفته است، تاکنون صدها کتاب و مقاله پژوهشی درباره آن نوشته آمده، نخستین رساله را در ایران محمدحسن خان اعتمادالسلطنه درباره این نحله به فارسی نوشت.۲۷ سپس در سالهای ۱۹۰۴ـ ۱۹۰۸ که مینورسکی در ایران بود، درباره این آیین پژوهشی گسترده انجام داد. هرچند نوشتههایش خالی از اشکال نیست، اما به هر حال با نگارش مقالاتی معتبر موجب آشنایی بیش از پیش اروپاییان با این نحله گردید.
یکی از اشتغالات و تعلقات نگارنده از دیرباز، پژوهش در باب قلمرو تاریخی زبان فارسی از کهنترین ایام تا به امروز و یادکرد و گرامیداشت مأموران فرهنگی آن بوده است. در این راستا ضمن کوشش در ترسیم مسائل و موقعیت کنونی زبان فارسی در جهان و ارائه تدابیر و گزارش لازم برای تقویت مبانی و گسترش آن به نهادهای متولی، مجالست و گفتگو با عالمان و استادان و پژوهشگران و سخنورانی نیز مد نظر بوده که عُلقة خاصی به فرهنگ و ادب ایران و پیشینة تاریخی و فرهنگی خود
اگر قرار بود چنگیز یا استالین به خاطر جنایتهایشان محاکمه شوند، کدام کارشان زیانبارتر و نادرستتر و گناهکارانهتر از باقی به چشم میآمد؟ زمانی که تباهی اخلاق از حدی چشمگیرتر باشد، معیارهای داوری و چارچوب قضاوت دستخوش تردید و تزلزل میشود. ممکن است دردناک بودنِ زندگی تبعیدیانی که به امر استالین از قلمرو ایرانیِ سغد و خوارزم و مرو به سیبری فرستاده شدند، چندان بر روحیه ما اثر بگذارد که پیامدهای زیست محیطیِ وخیم و مهیبِ سیاستهای عمرانی نابخردانه این سیاستمدار را نادیده بگیریم. یکی از جریانهای اجتماعی معاصر که به خوبی در جرگه این اغتشاشگرانِ عرصه داوری میگنجد، داعش است. صحنههای مخوف سر بریدنها و آدمسوزاندنها چندان بر ذهن و خاطر سنگینی میکند که چه بسا زیر این فشار مجالی برای اندیشیدنِ عقلانی و داوریِ منصفانه باقی نمیماند.
با بررسی ریشههای پیدایش و سیر تکوینی و تکاملی سازها در هر قوم و ملتی -که مبحث مهم کرونولوژی سازها را در برمیگیرد- ناخودآگاه با تاریخ تمدن، دیرینه فرهنگی، آداب و رسوم اجتماعی و روحیات آن قوم و ملل آشنا شده و تبادلات و تعاملات فرهنگی هنری آنها بیش از پیش آشکار خواهد شد. بررسی تاریخ موسیقی یک قوم، در حقیقت بررسی تاریخ تمدن و فرهنگ آن قوم بوده و بیتردید، «تکامل سازها بر تاریخ فرهنگ ملل مبتنی است.» (مسعودیه، محمدتقی- مبانی اتنوموزیکولوژی- ص 227) در ملل متمدن و پیشرفتهتر، مختصات تصویری ساز و آلات و اساساً نظام ساختار حاکم بر موسیقی آنها تکامل یافته و پیچیدهتر است. این پیچیدگی در سازهای ایرانی در نهایتِ سادگی است.
دکتر یوسف اباذری، برادر و همکار دانشگاهی بزرگوارم و استاد دردمند و برجستة جامعهشناسی کشور، در هفتم اردیبهشت ماه امسال، در همایش «هشت دهه علوم اجتماعی در دانشگاه تهران» به ظاهر حملاتی را به فلسفه داشتند و اظهار کردند که چگونه فلسفه و تلاش به منظور کشف یا برساخت مقولات تازه، در کنار روانشناسی، جامعهشناسی تجربی را به حاشیه راندهاست.
اشاره:گفتمان سنت یا تجدد به مفهوم امروزی در اعصار قدیم رایج نبود. در اعصار قدیم معمولاً در عین حفظ سنت، نوآوریهایی هم میکردند. این نوآوریها مخصوصاً در ادبیات بیشتر ناظر به «محتوا» بود؛ حال آنکه در عصر جدید بیشتر ناظر به «فرم» است یا به نحوی با تغییر فرم هم همراه است. بر این اساس باید سعدی را متجددی دانست که با حفظ اعتدال بیشتر در زمینة معنی و گاهی البته فرم دست به نوآوریهایی زده است. آنچه در پی میآید، شواهد و دلایلی است مبنی بر این امر. و گفتنی است که این نوشتار پیشتر در دفتر هجدهم «سعدیشناسی» به چاپ رسیده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید