علویان در جغرافیای ایران فرهنگی در مناطق غربی (کوهپایههای زاگرس از ارس تا اروندرود)، در ترکیه (آناتولی و…)، در سوریه (قامیشلی و…) و در عراق (کرکوک و…) زندگی میکنند. خاستگاه اصلی آنها ایران و مرکزشان در کرمانشاه و تبریز است. علویان در ایران با عنوان «یارسان» و «اهل حق» معروفند. در ترکیه به شاخههای «علوی»، «علوی بکتاشی»، «بکتاشی» و «قزلباش» منشعب و مشهورند. در سوریه، «نُصیری» خوانده میشوند و در عراق، به آنها «کاکهای» گفته میشود. در افغانستان با گویشی ویژه به نام «نورستانی» در نورستان واقع در شرق افغانستان زندگی میکنند و هسته اصلی هزارهها را تشکیل میدهند.
از فرزندان عبدالرزاقبیگ دنبلی، حسینقلی آقادنبلی است، تحصیلکرده مدرسه نظامی سنسیر در پاریس و آشنا به فرهنگ جهانی است که در اوایل عصر ناصری به ایجاد تجدد در نظام و تفکر و زندگی ایرانیان میاندیشید. استاد شادروان دکتر ریاحی از قول کنت گوبینو ـ سفیر وقت فرانسه ـ در کتاب ادیان و فلسفه در آسیای مرکزی، فصل پنجم زیر عنوان «متفکران آزاد و تماس با افکار اروپایی» آورده است که [گوبینو] حسینقلی آقا را ستایش میکند و میگوید که: «به زبان و فرهنگ فرانسوی آشنایی کامل و در ملیت ایرانی و اعتقاد به تجدید مجد و عظمت ایران تعصب شدید داشته است.
گروه پنجم؛ «کوچک»ها هستند. بالاترین درجة دیانت ایزدی از عامه ایزدیان، که آنان را پیامآوران الهامپذیر آیین ایزدی میدانند، کوچکها هستند که گروهی گسترده را تشکیل میدهند. اکثر آنها شیدایانی هستند که به عزم زیارت روی به لالش نهاده، خانه و زندگی را رها کرده و مجاور شدهاند و روزگار را به ریاضت میگذرانند. به عنوان هیزمشکنان زیارتگاه در هوای سرد پاییز، زمستان و بهار به خدمات آیینی طاقتفرسا مشغول هستند و در بین سنجار و شیخان پراکندهاند.
گروه اعتقادی دوم، «پیران» هستند که واجد منصبی ارثی هستند و بعد از «شیوخ» قرار دارند. وظیفه آنها برپایی مراسم ازدواج، تدوین پیماننامهها و قراردادهای فیمابین میباشد. رسیدگی و تردد در روستاها و قصبات برای انجام امور محوله نیز بر عهده آنهاست. پیرها در جشن «جماعیه» و روزهای «دوچله» مریدان خود را اطعام میکنند.
گروه اعتقادی دوم پیران هستند که منصبی ارثی هستند و بعد از شیوخ قرار دارند. وظیفة آنها برپایی مراسم ازدواج، تدوین پیماننامهها و قراردادهای فیمابین میباشد. رسیدگی و تردد در روستاها و قصبات برای انجام امور محوله بر عهدة آنهاست. پیرها در جشن (جماعیه) و روزهای (دوچله) مریدان خود را اطعام میکنند.
به هر حال بخش وسیعی از دانشکده ایرانشناسی گوتینگن به ایزدیشناسی اختصاص دارد و امروز در ایران تا آنجا که دیده و شنیدهایم، هیچ بخشی به پژوهش و شناسایی و شناساندن «ایزدی»، «علوی»، «قزلباش» و سایر جزایر اعتقادی ایرانی اختصاص داده نشده است که در یک کلام این آیینها چفت و بستهای تمامیت ارضی ایران بشمارند و گم کردن آنها در غبار بیاعتنایی سخنان هبا و هدر خطری بزرگ است که فرهنگ و سرزمین ما را تهدید میکند.
پیش از آنکه به معرفی بزرگان علم و ادب و سیاست دنبلیهای کرد (مهرپرستان نخستین ایرانی که بعدها به اسلام اعم از شیعه و سنی و یارسان گرویدند) بپردازم، اشارهای هرچند مختصر به زبان، کتاب مقدس، پراکندگی جمعیت، مقدسات و محرمات و احکام و ساختار اجتماعی کردهای ایزدی را لازم میدانم.
با پیوستن به ابراهیم ادهم، طریقت صفویه از طریقت شیخ صفیالدین و سهروردیه و تصوف پیشین آذربایجان فاصله گرفت و به طریقتی رمزی و عمیق و فراگیر تبدیل شد که بسیاری از آیینهای کهن کردهای ایزدی را در پشت صحنه خویش، نگاهبان بوده است. از سوی دیگر ابراهیم ادهم در داستانهای عامیانه (فولکلوریک) کُردی جایگاه ویژهای دارد. حکایت معروف زنبیلفروش کُرد در اصل ریشه در حکایاتی دارد که در مقامات ابراهیم ادهم آمده است. استاد دکتر ابوطالب میرعابدینی که در تحقیقات خود به این تطبیق و ریشه واحد دست یافتهاند، در ارائه و تلخیص داستان زنبیلفروش کُرد آوردهاند:
احمد کسروی برای رد سیادت صفویه و ساختگی بودن سخن ابنبزّاز یا تحریف سخن او در ایام سلطه مینویسد: «آمدن لشکر کُرد به آذربایجان و دستیافتن ایشان به مغان و آران و دیگر جاها دروغ آشکاری است؛ زیرا فیروزشاه که پدر هفتم شیخ صفیالدین میبوده، از روی حسابی که ما درباره تبارنامهها میداریم و برای هر صد سال سه تن شماریم، او در آخرهای قرن پنجم هجری میزیسته و در آن زمان که هنگام پادشاهی سلجوقیان میبوده، تاریخ آذربایجان بسیار روشن است و از چنین لشکرکشی نشانی در آن هنگامها نتوان یافت.
کردهای ایزدی به تأیید و استناد استاد شادروان دکتر محمدامین ریاحی با لشکر کردهای ایوبی به قلمرو ایران کنونی رسیدهاند و جزئی از سپاهیان کرد ایوبی بودهاند و با ایوبیها ارتباط داشتهاند؛ زیرا در تاریخ ابوالفداء به تصریح استاد، ذکر دنبلیها جزو سپاهیان صلاحالدین ایوبی آمده است و به نقل از کتاب سیرت جلالالدین منکبرنی آشکار میسازد که در ۶۲۴ق ملک اشرف ایوبی، سکمنآباد را به تیول دنبلیها داده و آنان شرفالملک ـ وزیر جلالالدین خوارزمشاه ـ را در آن حوالی شکست دادند.۴۹
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید