در بحث آفرینش در کتاب «سرانجام» نخستین آفریده، «پیر خرد» است که سرسپردن به او از واجبات شمرده میشود و ذره او در هر زمان در سیمایی متجلی میگردد که در آیین مزدیسنا «فرشته خرد» گفته میشود. در بینش علویان (یارسان) خرد (پیر خرد) در آفرینش جهان مؤثر و عامل اصلی و منشأ ایجاد موجودات است؛ به ویژه زمانی که «خرد» موجب حرکت اجرام فلکی و ایجاد زمان (زروان) میشود و هفت ستاره (امشاسپندان = هفتن) بر دوازده صور فلکی منطقهالبروج مسلط و چیرهاند و سرنوشت آدمیان را بر طبق خرَد او رهنمون میآیند و قلم میزنند و به وی پاداش میرسانند که علویان (یارسان) عدالت و آزادی را نتیجه این حرکت و نظارت میدانند و در پاسخ چرایی آن، بر اینند که عدالت را باید از دقایق فلکی و اجرام سماوی و ژرفای طبیعت کهنسال جهان دریافت که هیچ تبعیضی در نور و طلوع و غروب و فصول و طراوت و موجودات آن نیست.
شادروان استاد دکتر منوچهر مرتضوی میگوید: «فراموش نکنیم که مسلم بودن عظمت فردوسی و اثر بینظیرش به هیچ وجه مستلزم اعتقاد به اهمیت و اشتهار اجتماعی فردوسی در روزگار خویش و توقع غیرمنطقی بینیازی آرمانی وی نیست. دوستداران فردوسی میخواهند سیمای واقعی شاعر بزرگ ایران را با سیمای آرمانی خود و شخصیت اساطیری و ملی او منطبق و همسان ببینند؛ یعنی میخواهند فردوسی محمود را مدح نگفته، بلکه او را هجو کرده باشد و در همین حال از او متوقع تشویق و پاداش نبوده باشد.
«سرانجام» کتاب گستردهای است به زبان کُردی اورامی که واژگانی از فارسی، کردی لکی، لُری، کردی کرماشانی، کردی دیمیلی یا زازایی، کردی کرمانجی، گویشهای سایر نقاط قلمرو ایران فرهنگی در مرزهای غربی که نقاط تجزیه شدة کردستان را شامل میشود، در آن دیده میشود. چون عقیده علویان (یارسان) دَوْری است و نه خَطّی، بنابراین مجموعه کتاب سرانجام از دورههای متعدد تشکیل شده است که ازقرن سوم هجری تا زمان حال را در بر میگیرد و این خود گنجینهای عظیم است که اکثر مستشرقان و پژوهشگران ادیان و عرفان را به شگفتی واداشته است.
این آیین کهنسال که پیشتر مورد توجه مستشرقینقرار گرفته است، تاکنون صدها کتاب و مقاله پژوهشی درباره آن نوشته آمده، نخستین رساله را در ایران محمدحسن خان اعتمادالسلطنه درباره این نحله به فارسی نوشت.۲۷ سپس در سالهای ۱۹۰۴ـ ۱۹۰۸ که مینورسکی در ایران بود، درباره این آیین پژوهشی گسترده انجام داد. هرچند نوشتههایش خالی از اشکال نیست، اما به هر حال با نگارش مقالاتی معتبر موجب آشنایی بیش از پیش اروپاییان با این نحله گردید.
شاهنامه به سبب فرهنگ واحد یا یگانگی فرهنگی با شبهقاره و نگهبانی و نگاهداری تاریخ بلوچ و مُکران، چون سایر نقاط ایران و نیز بینش درست مردم و ملت هند در مرزهای شرقی ایران فرهنگی، با تعارض مواجه نشد و بلکه بسط و گسترش تمام یافت و نخستین بار نیز در هند تدوین و چاپ و منتشر شد.
«گرشاسپه» در مهابهارات همان «کرشاشوا» است که به معنای کسی است که «اسبی لاغر دارد». این نیز یک صفت «آگنی» یا «آتش» است؛ زیرا اسب آتشین در تاخت و تاز همیشه باریک و میانتهی است؛ ولی هنگامی که به وسیله «مروت Marut» با هوا دمیده میشود، فربه میگردد.
آنچه درباره این کتاب ضروری است، اینکه علامه شادروان استاد جلالالدین همایی بهدرستی کتاب المعجم فی آثار ملوک العجم را موضوع تحصیل تاریخ ایران مرقوم فرمودهاند؛ چنان که در حوزههای علوم دینی اهل سنت کردستان نیز برای همین امر مطالعه و تعلیم میشده است، اما شادروان استاد دکتر ذبیحالله صفا آن را فاقد جنبه تاریخی و تعلیم و تحصیل آن را در امر انشا و ترسل دانستهاند، در حالی که در حوزههای علوم دینی که بخش وسیعی از تحصیل را به ادبیات و علوم بلاغت اختصاص میدهند و نمونههای فصیح و بلیغ در اختیار دارند و در ابتدا بهویژه در مدارس کردستان به مطالعه متون بهشتی گلستان شیخ اجل میپردازند و در انتهای بخش ادبیات و بلاغه آثار سراجالدین سکاکی (۵۵۵ ـ ۶۲۶) و خطیب دمشقی (قزوینی) (۶۶۶ ـ ۷۳۹) و علامه قطبالدین شیرازی شارح مفتاح؛ محمود بن مسعود متوفی سنه ۷۱۶ و سعدالدین تفتازانی (۷۱۲ ـ ۷۹۲) که مطول را در شوال۷۸۹ تمام کرده و…۱۷ در دسترس و واجبالتحصیل است، بعید مینماید کتاب المعجم فی آثار ملوک العجم بدین منظور تعلیم و تحصیل شود و درست همان است که استاد همایی فرمودهاند؛ همچنان که در مدارس علوم دینی کردستان نیز به منظور تحصیل تاریخ خوانده میشود و شادروان دکتر صفا نیز خود در جای دیگر در زمره پیروان سبک صاحب جهانگشای جوینی مینویسد:
جالب توجه آنکه هرچند پس از مرگ حکیم طوس، وابستگان دستگاه خلفای عباسی و مبلغان اندیشه آنان برای مرگ آن بزرگ داستانها ساختند و قصهها پرداختند، اما بزرگان ادب فارسی از جمله شیخ عطار بزرگ عارف ایرانی قرن هفتم در دفاع از آن بزرگِ مینوجایگاه منظومهای چنین در اسرارنامه از خویش به یادگار گذاشت:
اما علمای شیعی به مصلحت پیشدرآمدی برای زمینهسازی امپراتوری اسلامی شیعی در قرن چهارم توسط آلبویه سیاستی فرهنگی و مطلوب و مناسب پیشه کردند و برای شناساندن مکتب تشیع در جهان اسلام کتابهای خود را به عربی نوشتند در ۳۲۵ق معزالدوله دستور داد روز عاشورا در بغداد دکانها را ببندند و سوگواری کنند و عید غدیر همان سال هم دستور جشن و سرور و آذینبندی شهر را داد. در دوران آلبویه فقه و کلام و حدیث و رجال و به طور کلی [علوم مذهبی] شیعه نضج گرفت و به ثمر رسید. افول کُلینی برابر است با طلوع آلبویه، سیدرضی گردآورنده نهجالبلاغه، شیخ مفید، شیخ توسی و سیدمرتضی، که همه از بزرگان علمای شیعهاند، در همین عصر و همه در بغداد زندگی میکردند و ابنبابویه با رکنالدوله دیلمی مجالس گفتگو داشت و مورد احترام او بود، شبیه همین رابطه را بهاءالدوله دیلمی با سیدرضی داشت.۱۰در همین قرن چهارم، نهضت علویان ایران (یارسان) از سرزمین کردستان آغاز گردید. همزمان با ظهور آلبویه که به روایتی شیعیان زیدی بودند(رک: کرمر، جوئل ل، احیای فرهنگی در عهد آلبویه، ص۷۸).
تمامی علما و رجال و اصناف و هنرمندان و ادبا و عرفا و… با تمام اختلافنظرهای علمی، در یک امر متفقالرأی بودند و آن نگهداری زبان فارسی و زبانهای پیرو و احترام به تاریخ ایران بود و پیشوایان چهارگانه اهل سنت و جماعت که شاگردان بهواسطه یا بیواسطه امام صادق(ع) بودند و هر کدام که به گونهای با آلعلی(ع) نسبت داشتند، همگام با اندیشهورزی ایرانیان به یاری این حمیت و حقانیت برخاسته، چنان که به همین علت، بارها زندان و تبعید و دربهدری را با همه عزت و اشتهاری که در جهان اسلام داشتند، از سوی خلفای اُموی و عباسی تجربه کردند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید