1394/3/12 ۱۰:۲۸
زمانی كه حضرت امام(ره) بعضی از مفاهیم را درباره فقه مطرح كردند مثل دخالت زمان و مكان در اجتهاد یا زمانی كه میخواستند از مرحوم آیتالله خاتمی در مقام تسلیتی كه برای ایشان گفتند تعریف كنند عنوان نواندیش دینی را به كار بردند كه واژههای بسیار معناداری بود.
به این معنا كه یك جریان تحجر فكری در كشور رو به رشد بود كه ریشه در قبل از انقلاب داشت یا به قول شهید مطهری كه در كتاب «جاذبه و دافعه علی(ع) » میگویند اندیشه تحجر ریشه در تاریخ خوارج نهروان دارد. امام(ره) شاهد یكسری جریانات تحجر فكری در حوزههای علمیه بود و با طرح این مفاهیم قصد داشت به اطرافیان خود بفهماند كه با این جریان فكری نمیتوان كشور را اداره كرد. به خصوص آنجا كه ایشان فرمودند دو عنصر زمان و مكان در فقه دخالت دارد. این یكی از مفاهیم كلیدی نواندیشی دینی در جامعه ما بود اما متاسفانه برخی كسانی كه خود را مرید امام(ره) میدانند و داعیه پیروی از تفكر ایشان را دارند، درست جریانی را دنبال میكنند كه در تقابل با جریان فكری حضرت امام(ره) در مبارزه با تحجر است زیرا امام(ره) دقیقا تلاش داشت با تحجر مذهبی و دینی مبارزه كند اما این جریان تحجر در جامعه، در صدا و سیما، عرصه مطبوعات و در مراكز حساس و مهم مملكتی رو به رشد است و قطعا اگر امام(ره) در حال حاضر حضور میداشتند موضعگیریهای تندتری را در مقابل این تفكر اتخاذ میكردند.
بهطور مثال در حال حاضر دغدغه این نوع تفكر كه مورد حمایت عدهای نیز هست، این شده كه چرا دولت با بدحجابی مبارزه نمیكند و خواهان اجرای اسلام از سوی دولت هستند. در واقع تمام اسلام در ذهن این افراد همین است و از رهنمودهای اسلام در عدالت اجتماعی، حل مشكلات مردم، معضلات اقتصادی، امنیت و اخلاق اجتماعی غافل هستند.
به همین دلیل در هشت سال گذشته و در جریان اختلاسهایی كه اتفاق افتاد حساسیتی از خود نشان ندادند. این تفكر كه بر برخی مسائل پافشاری میكند اما درمورد مسائل مهمتر سكوت میكند درست در تقابل با رویهای است كه حضرت علی(ع) در حكومت خود داشته و بر هدر رفتن بیتالمال حساسیت فراوانی نشان میدانند.
در هشت سال گذشته هیچ كدام از طرفداران این جریان دلواپس نبودند، فریادی برنمیكشیدند و دغدغه هم نداشتند اما در حال حاضر برای مسائل جزیی تمام عملكرد دولت را زیر سوال میبرند. به همین دلیل است كه سید حسن خمینی نیز درست فهمیدهاند كه در حال حاضر همان تفكر مرتجعانهای كه امام(ره) با آن مبارزه میكردند و اعتقاد داشتند با این تفكر مردم باید به كوخ نشینی برگردند، از نو زنده شده و در عرصه جامعه در حال ظهور و بروز پیدا كردن است. بنابراین بجا است كه ایشان به عنوان یكی از اعضای خانواده امام(ره) تفكر حضرت امام(ره) را زنده كند و به خصوص توجه به عنصر زمان و مكان در اجتهاد را احیا كند كه متاسفانه شاهد هستیم در حوزههای ما اصلا این دو عنصر را در اجتهاد دخالت نمیدهند. متاسفانه این تفكر هماكنون در مجلس، در شورای نگهبان و در برخی ائمهجمعه نیز وجود دارد.
بهطور مثال قرار است كنسرتی در شهری برگزار شود اما امام جمعه آن شهر ادعا میكند كه این نوع برنامهها ضد اسلام است در حالی كه كنسرتی كه در آن لهو و لعب نیست و جنبه هنری بالایی دارد منافاتی با احكام اسلامی نداشته و این در واقع دخالت كردن در حدود اختیارات دولت است. این جریان متحجرانهای است كه وجود دارد و باید در مقابل آن ایستاد، در غیر این صورت آسیبهای جبرانناپذیری به اسلام و جامعه اسلامی وارد خواهد كرد.
حضرت امام(ره) مشرب فلسفی داشتند و كسی كه تفكر فلسفی دارد یك عقلانیتی بر منظومه ذهن او حكومت میكند. امام(ره) فقیه نقلگرا نبود بلكه یك فقیه عقلگرا بود یعنی عقلانیت بر اندیشه ایشان تسلط داشت چرا كه فلسفه میدانستند و این فلسفه نوعی تعقل به انسان میدهد. امام(ره) توجه خاصی به تعقلگرایی در جامعه داشته و تمایل داشتند كه جامعهشان، جامعه عقلانی باشد.
یقینا اگر امروز امام(ره) زنده بود دستور حذف بسیاری از برنامههایی را میداد كه در حال حاضر در تلویزیون به نام اسلام پخش میشود یا مانع موضعگیریهای فعلی برخی ائمه جمعه میشد چرا كه این تحجر نتیجه خوبی را برای جامعه اسلامی در پی نخواهد داشت. امام(ره) فرزند زمان بوده و هرگز جمود را در تفكر خود راه نمیداد. امام(ره) روی سخنان خود متجزم و متصلب نبود. امام (ره) سیاستمدار بود یعنی شرایط زمان را به خوبی در نظر میگرفت.
در صورت ادامه حیات، شاید مبانی فقهی امام(ره) كمتر تغییر میكرد اما مبانی سیاسی ایشان حتما دستخوش تغییر میشد چرا كه برای امام(ره) مصلحت امت اهمیت داشت و دلیل تشكیل مجمع تشخیص مصلحت نیز حفظ مصلحت و منافع ملی بود.
این مسالهای است كه در فقه اهل سنت نیز وجود دارد كه به آن تامین مصلحت میگوییم، به این معنی كه فقهی، فقیه است كه مصلحت عامه را تامین كند. اگر از دل فقه، مجلس و شورای نگهبان مصلحت امت بیرون نیاید كارایی ندارد.
گاه جریان تحجر تحت عنوان مبارزه با بدعت در مقابل هرگونه نواندیشی در دین مقاومت میكند در حالی كه بدعت یعنی فرد غیرمتخصصی مسالهای را به نام دین مطرح كند كه در دین نیامده بهطور مثال یك عمل عبادی را به دین اضافه كند كه قبلا به آن اشارهای نشده است اما در مسائل اجتماعی و سیاسی اگر انسان بر اساس مقتضیات زمان حكمی را صادر كرد نمیتوان نام آن را بدعت گذاشت.
بدعت یعنی در دین حكمی را به نام حكم خداوند تشریع كنید كه در دین نیامده است كه البته بیشتر در عبادیات مطرح میشود. بهطور مثال رجم یكی از احكام اسلامی است اما امروزه مصلحت جامعه اقتضا میكند كه چنین اتفاقی نیفتد و خود امام(ره) نیز جلوی این كار را گرفت. نواندیش دینی كسی است كه اگر امروز در جامعه اسلامی موضوعات جدیدی آمد بتواند بر اساس مقتضیات زمان به تعبیر استاد مطهری یا علامه طباطبایی- حكمی را برای آن صادر كند.
بدعت بیشتر متعلق به زمان شكلگیری شریعت در زمان صدر اسلام بوده اما اكنون در عصر اجتهاد كه اقتضائات و موضوعات جامعه ما عوض شده و به تعبیر امام(ره) زمان و مكان را باید در فقه دخالت داد، نمیتوان نام آن را بدعت گذاشت.
روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید