درخشش‌های تنها / دکتر شیرین بیانی

1395/3/3 ۰۸:۳۱

درخشش‌های تنها / دکتر شیرین بیانی

روایتی از وزیران نیکوکاری و وقف؛ آنان که ایرانِ زخم‌خورده از طوفان را دریافتند پس از سال‌ها پژوهش در تاریخ ایران آنچه دریافته‌ام این است که هرگاه به تاریخ ایران نگریسته‌ام، همواره بیش از آن که با گونه‌ای کنش جمعی برخورم، با عمل فردی روبه‌رو بوده‌ام. آنچه امروزه از آن به نام عملکرد حزبی و گروهی در بخش‌های گوناگون این سرزمین، از سیاست گرفته تا اقتصاد و فرهنگ و اجتماع نام می‌بریم، در تاریخ و در روزگاران گذشته با چنان کنشی روبه‌رو نمی‌شویم.

 

روایتی از وزیران نیکوکاری و وقف؛ آنان که ایرانِ زخم‌خورده از طوفان را دریافتند

پس از سال‌ها پژوهش در تاریخ ایران آنچه دریافته‌ام این است که هرگاه به تاریخ ایران نگریسته‌ام، همواره بیش از آن که با گونه‌ای کنش جمعی برخورم، با عمل فردی روبه‌رو بوده‌ام. آنچه امروزه از آن به نام عملکرد حزبی و گروهی در بخش‌های گوناگون این سرزمین، از سیاست گرفته تا اقتصاد و فرهنگ و اجتماع نام می‌بریم، در تاریخ و در روزگاران گذشته با چنان کنشی روبه‌رو نمی‌شویم. در تحلیل رخدادهای گذشته در واقع با افرادی سروکار داریم که در یک دوره از جایی برخاسته، کارهایی شگفت‌انگیز و عجیب کرده و در زمینه‌های نیکوکارانه، سرچشمه نیکویی‌ها و خیرات بسیار در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی شده‌اند.  اینگونه شخصیت‌های برجسته تاریخ ایران که در زمره وزیران و دیوان‌سالاران جای گرفته بودند، در پیوستگی جامعه ایران تاثیری فراوان داشتند. خدماتی نیکوکارانه و عام‌المنفعه که اینان با بهره‌گیری از جایگاه و پشتوانه سیاسی خود به جامعه ایران کردند، به گونه‌ای، تداوم زیست فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران را با تکیه بر سنت‌هایی چون وقف و امور خیریه موجب شدند. این وزیران و دیوان‌سالاران، سلسله‌جنبانان اقدامات نیکوکارانه در برهه‌های سخت تاریخ ایران به شمار می‌آیند؛ همان‌هایی که در سده‌های بعد، حتی در دوره‌های آرامش سیاسی همچون صفوی و پس از آن در دوره قاجار، الگوی کسانی دیگر شدند, اعیان و دیوان‌سالاران و معاریفی که بر در سلک کاروانیانِ سنت‌های نیکوکارانه و اقدامات عام‌المنفعه درآمدند. سنت‌هایی نیکوکارانه چون وقف در گذر تاریخ ایران، از آن پیشینه بهره‌مند شده تا به روزگار کنونی رسیده است. کتابخانه‌هایی که آنان گرد آوردند، موسساتی که بنیان نهادند، بیمارستان‌هایی که ایجاد کردند، تاسیسات علمی و آموزشی که بنا گذاردند، همه، به پشتوانه ثروت و قدرت سیاسی، خدماتی به رایگان به جامعه ایران در روزگار پی‌درپی ارایه می‌دادند. اینان اما هیچ‌گاه از پای ننشستند. به ویژه زمانی از گستردگی اقدامات نیکوکارانه آنان آگاهی می‌یابیم که مجموعه‌ها و موسسات یادشده با یورش‌هایی روبه‌رو می‌شد. هنگامی که غزها به نیشابور یورش آوردند و هزاران هزار کتاب را در کتابخانه‌های آنجا سوزاندند، از آماری که در تاریخ‌ها ارایه شده است، درمی‌یابیم آن وزیران و دیوان‌سالاران چه گنج‌هایی گرد آورده و به جامعه عرضه کرده بودند؛ آدمی شگفت‌زده می‌شود. باز در دوره مغول که شهرهای بزرگ را ویران ساختند، کتابخانه‌ها را آتش زدند و کتاب‌ها را سوزاندند، می‌بینیم چه گنجینه‌هایی وجود داشته است. در همین برهه‌های خطیر است که وزیران یادشده بر صحنه حضور می‌یابند تا تیرک‌های لرزان خیمه ایران را استوار نگه دارند.

تداوم سنت وقف و اقدامات نیکوکارانه در هزاره‌ها و سده‌های ایران، مرا به یاد سده‌های دور و وزیران و دیوان‌سالاران خوش‌نام تاریخ ایران همچون خواجه نظام‌الملک توسی، خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی و امیرعلیشیر نوایی می‌اندازد که چگونه با انجام کارهای بزرگ نیکوکارانه با بهره‌گیری از سنت وقف توانسته‌اند زیست فرهنگ و اجتماعی ایران را ضمانت بخشند. تداوم این سنت در فرهنگ و تاریخ ایران به ماندگاری این سرزمین بسیاری یاری کرده است.

این‌ها اگر در پی جاه و مقام هم بوده‌اند، از آن‌رو بوده است که اندیشه‌های فرهنگی و اجتماعی‌شان را در سایه آن و به یاری آنچه حکومت به آنان وامی‌گذاشت، به انجام برسانند. خواجه نظام‌الملک توسی در دوره سلجوقی از آن جمله است. او یک مجموعه گسترده فرهنگی و اجتماعی پدید آورد که با وجود انتساب به او، بنیانی مردمی داشت و بر وقف به عنوان سنتی پایدار استوار بود. من چون متخصص تاریخ دوره مغول‌ام می‌توانم از خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی مثال بزنم. پدر و نیاکان او طبیب بودند و در سیاست دستی نداشتند. او اما به دستگاه حکومتی وارد می‌شود تا بتواند یک عرصه گسترده عملیاتی به دست آورد. این کار نه صرفا برای جاه و مقام بوده، که، بتواند نقشه‌های فرهنگی خود را در آن حکومت بیگانه به انجام برساند. رشیدالدین فضل‌الله نیز در دوره ایلخانان مغول، با ایجاد ربع رشیدی به عنوان یک مجموعه موقوفاتی، تاسیساتی در تبریز بنیان گذارد که به موسسات غازان خان ایلخان پهلو می‌زد. در مجموعه ربع رشیدی، هرآنچه یک جامعه نیاز داشت، در دسترس بود؛ یک مجموعه بزرگ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به شمار می‌آمد که بنانهادن آن بر آیین وقف، ماندگاری و جاودانگی آن را ضمانت می‌کرد.

از این‌دست شخصیت‌های بزرگ در تاریخ ایران بسیار داریم که به گونه فردی، سرچشمه کارهای نیک به ویژه وقف شده‌اند. این‌ها درخشش‌هایی فردی در تاریخ ایران به شمار می‌آیند که موجب خیر و کارهای عام‌المنفعه برای مردمان زمانه خود می‌شدند. موقوفات ربع رشیدی، دارالشفا، دارالضیافه، خانقاه و کتابخانه‌ای بسیار گسترده داشت و خدمات گوناگون به جامعه ایران در دوره ایلخانان مغول ارایه می‌داد. این شخصیت‌ها به ویژه واقفان بزرگ در هر دوره تاریخی، همچون تیرک‌هایی جامعه ایران را در گذر روزگار پرحادثه این سرزمین کهن از شر وقایع و حوادث حفظ کرده‌اند. امیر علیشیر نوایی هم پس از خواجه رشیدالدین فضل‌الله، دیگر شخصیتی است که نیکوکارانه خدماتی گسترده به فرهنگ ایران کرده است. در آن زمان که پدیده‌ای همچون موزه وجود نداشت، او دستور می‌داد  از همه جای ایران کتاب‌های خطی را گرد آورده، نگه دارند. مثلا روایت شده است که کتابخانه‌ای تا ده‌ها هزار نسخه تشکیل داده است. نیز همچون یک مدرسه بزرگ، نسخه جمع‌کن‌ها، نقاش‌ها، مینیاتوریست‌ها و خطاط‌ها را جمع می‌کردند و دستور می‌دادند، کتاب‌ها را بنویسند یا نسخه‌برداری کنند و چه کتابخانه‌هایی منظم اینگونه شکل می‌گرفت. این تشکیلات کتابخانه‌ها را که از زمان سلجوقی‌ها بدین‌سو می‌بینیم که وزیران فرهیخته گرد آورده و برای آیندگان به یادگار گذاشته‌اند، آدمی شگفت‌زده می‌شود. بهزاد مینیاتوریست از دل همین کتابخانه‌های امیر علیشیر نوایی و سلطان حسین بایقرای تیموری درآمد.

دارالشفاها، دارالضیافه‌ها و کتابخانه‌ها که اینان پدید آورده‌اند، جرقه‌هایی پی‌درپی در تاریخ ایران به شمار می‌آیند که از گذشته تا امروز، از همین کنش فردی سرچشمه گرفته، با پیوند خوردن به سنت‌هایی چون وقف و امور عام‌المنفعه توانسته‌اند در هر دوره دردهای اجتماعیِ برگرفته از تهاجم‌ها و ویرانی‌ها را بکاهند و ایرانِ زخم‌خورده از توفان را به کناره سلامت راه ببرند. در همه تهاجم‌هایی که در هزاره‌ها و سده‌های تاریخ ایران رخ داده است، اشخاصی داشته‌ایم با کارهای نیکوکارانه خویش مانند تیرک‌های چادر و خیمه‌ای که طوفان‌زده شده، تکه‌های فرهنگ ایران را در گوشه و کنار نگه می‌داشتند تا بعدا ترمیم و این خیمه دومرتبه سرپا و استوار شود. گردآوری کتاب‌ها از سراسر کشور و تشکیل کتابخانه‌های بزرگ و گنجینه‌های آثار برای بهره‌گیری اندیشمندان و هنردوستان و ایجاد مریض‌خانه برای درمان مستمندان و نیازمندان، دستاورد کارهای این شخصیت‌های بزرگ بوده است. دست آخر همه دستاوردهای خود را وقف می‌کردند تا جاودانه شود؛ از این‌رو که وقف مطمئن‌ترین راه ماندگاری و جاودانگی در فرهنگ ایرانی- اسلامی به شمار می‌آمده است. این‌ها درد فرهنگ و اجتماع داشتند، درد مملکت داشتند ...

منبع: روزنامه شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: