1393/3/3 ۰۹:۲۴
به رغم آنكه منابع اولیه برای طرح بحث مستقل در باب محیط زیست و صدور فتاوای زیست محیطی در منابع اسلامی فراوان وجود داشته، با كمال تأسف در كتب فقهی بابی بدین عنوان اختصاص نیافته و این گونه فتاوا به نحو صریح در ابواب پراكنده بسیار اندك است. شاید علت عمده توجه فردنگرانه به ادله فقهی بوده است. در حالی كه هر یك از دلائل را میتوان با نگاهی دیگر تفسیر نمود. در اینجا میخواهیم فقط به عناوینی كه لازم است مورد بحث قرار گیرد، اشاره كنیم و در فضایی مستقل به تفسیر آن بپردازیم:
الف) ماهیت فقهی منابع زیست محیطی
منابع زیست محیطی به تمام منابعی اطلاق میشود كه انسان به طور مستقیم و غیرمستقیم به آن وابسته است و زندگی و فعالیتهای او در ارتباط با آن قرار دارد. بسیاری از این منابع از مصادیق عنوان «اموال» و جزء حقوق اموال انسانهاست و هرچند بسیاری از آنها مال محسوب نمیشود؛ ولی بیتردید به نحوی از حقوق انسانها هستند و تجاوز به آنها آثار فقهی ـ حقوقی دارد؛ مثلاً داشتن محیط امن صوتی یكی از حقوق مردم است و ایجاد آلودگی صوتی به یقین تجاوز محسوب و در برخی شرایط موجب ضمان و مسئولیت مدنی خواهد بود.
ب) مالكیت منابع زیست محیطی
در قرآن مجید آیات بسیاری مرتبط با محیط زیست وجود دارد و هرچند بسیاری از آنها را نمیتوان در استنباط احكام مورد استدلال قرار داد و به اصطلاح در زمره آیاتالاحكام نمیباشند، ولی آیاتی كه با نگاهی دیگر میتواند در این خصوص به كار آیند نیز اندك نیستند. ما آیاتی از قرآن مجید كه احكامی را میتوانیم مرتبط با مسائل زیست محیطی از آنها استنباط كنیم، در زیر مورد تحلیل و بررسی قرار میدهیم.
آیات مربوط به مالكیت منابع زیست محیطی
ـ استعینوا بالله و اصبروا إنّ الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین: از خدا یاری جویید و پایداری ورزید، كه زمین از آن خداست، آن را به هركس از بندگانش كه بخواهد، میدهد و فرجام [نیك] برای پرهیزگاران است. (الاعراف: 128)
ـ و الارض وضعها للأنام: [خداوند] زمین را برای مردم نهاد. (الرحمن:10)
ـ الله الذی خلق السموات و الارض و أنزل من السماء ماء فأخرج به من الثمرات رزقاً لكم و سخّر لكم الفُلك لتجری فی البحر بأمره و سخّر لكم الأنهار: خداست كه آسمانها و زمین را آفرید، و از آسمان آبی فرستاد، و به وسیله آن از میوهها برای شما روزی بیرون آورد، و كشتی را برای شما رام گردانید تا به فرمان او در دریا روان شود، و رودها را برای شما مسخّر كرد. (ابراهیم:32)
ـ الذی جعل لكم الأرض مهداً و سلك لكم فیها سبلاً و أنزل من السماء ماء فاخرجنا به أزواجاً من نبات شتّی: همان كسی كه زمین را برایتان گهوارهای ساخت، و برای شما در آن، راهها ترسیم كرد و از آسمان آبی فرو آورد، پس به وسیله آن رُستنیهای گوناگون، جفت جفت بیرون آوردیم. (طه:53)
ـ اُعبدوالله ما لكم من إله غیره هو أنشاكم من الارض و استعمركم فیها فاستغفروه ثم توبوا إلیه إنّ ربی قریب مجیب: خدا را بپرستید. برای شما هیچ معبودی جز او نیست. او شما را از زمین پدید آورد و در آن شما را استقرار داد. پس، از او آمرزش بخواهید، آنگاه به درگاهش توبه كنید، كه پروردگارم نزدیك [و] اجابتكننده است. (هود:61)
ـ الله الذی سخّر لكم البحر لتجری الفُلك فیه بأمره و لتبتغوا من فضله و لعلكم تشكرون: خدا همان كسی است كه دریا را به سود شما رام گردانید، تا كشتیها در آن به فرمانش روان شوند، و تا از فزونبخشی او [روزی خویش را] طلب نمایید، و باشد كه سپاس دارید. (جائیه:12)
ـ و سخّر لكم ما فی السماوات و ما فی الارض جمیعاً منه إنّ فی ذلك لآیات لقوم یتفكرون: آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، به سود شما رام كرد، همه از اوست. قطعاً در این [امر] برای مردمی كه میاندیشند نشانههایی است. (جائیه:13)
از مجموع آیات فوق استفاده میشود:
1ـ مالكیت حقیقی منابع زیست محیطی متعلق به خداست.
2ـ خداوند آن را در اختیار بشر قرار داده است.
3ـ منظور از بشر، نوع بشر است نه فقط بشر زمان حاضر.
4ـ غرض الهی از این امر حفظ منابع و بهرهگیری در حد نیاز است.
اقسام مالكیت در حقوق اسلامی
در حقوق اسلامی مالكیت بر سه نوع است:
الف) مالكیت شخصی: عبارت است از كلیه اموالی كه برحسب اسباب شرعیه در مالكیت افراد و اشخاص اعم از حقیقی و یا حقوقی قرار دارد و آنان میتوانند هرگونه تصرفی در آنها بنمایند.
ب) مالكیت دولتی: عبارت است از اموالی كه در اختیار مدیریت مشروع برای تمشیت و اداره امور مردم قرار دارد. این اموال برابر مقررات توسط مدیریت نقل و انتقال میشود.
ج) مالكیت ملی: عبارت است از اموالی كه متعلق به كل ملت است و قابل نقل و انتقال نمیباشد. این اموال هم در اختیار مدیریت مشروع است؛ ولی منافع آنها برداشت میشود و عین آنها همیشه باید باقی بماند.
منابع زیست محیطی در حقوق اسلامی برخی از قسم دوم و برخی از نوع سوماند. انفال از قسم دوم محسوباند و بسیاری اراضی از قسم سوم.
انفال
در خصوص انفال در قرآن مجید چنین بیان شده است: «یسئلونك عن الأنفال. قل الانفال لله و الرسول فاتقوا الله و أصلحوا ذات بینكم و أطیعوا الله و رسوله إن كنتم مؤمنین: [ای پیامبر،] از تو درباره انفال میپرسند، بگو: «انفال اختصاص به خدا و فرستاده [او] دارد. پس، از خدا پروا دارید و با یكدیگر سازش نمایید، و اگر ایمان دارید از خدا و پیامبرش اطاعت كنید.» (انفال:1)
در تعریف انفال روایات زیادی وارده شد كه اهل بیت(ع) برای ما بیان فرمودهاند از جمله روایتهای داوود بن فرقدوحماد از امام صادق(ع)است.1 فقها به استناد روایات چنین برشمردهاند: تمام درهها، جنگلها، كوهها، نیزارها، بیشههای طبیعی، دریاها، دریاچهها، نهرها و رودخانهها و سواحل آنها و معادن، صحاری و جو (هوا)2«انفال» به نص صریح قرآن مجید متعلق به خدا و رسول(ص) است. به نظر فقیهان اسلامی انفال در زمان حضور معصوم در اختیار معصوم و در زمان غیبت، در اختیار حكومت مشروع میباشد.
در قانون اساسی ایران پس از انقلاب اسلامی و تشكیل جمهوری اسلامی در اصل 45 چنین مقرر گردید: «انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچهها، رودخانهها و سایر آبهای عمومی، كوهها، درهها، جنگلها، نیزارها، بیشههای طبیعی، مراتعی كه حریم نیست، ارث بدون وارث، و اموال مجهولالمالك و اموال عمومی كه از غاصبین مسترد میشود، در اختیار حكومت اسلامی است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید. تفصیل و ترتیب استفاده از هر یك را قانون معین میكند.»
همانطور كه ملاحظه میكنید، آنچه در قانون اساسی ایران آمده دقیقاً همان است كه در منابع فقهی توسط فقیهان تصریح شده جز اینكه معلوم نیست چرا «جو ـ هوا» توسط برخی فقیهان معاصر مطرح شده،3 نادیده گرفته شده، در حالی كه به یقین «هوا و فضا» جزء ثروتهای عمومی محسوب میشود و اختیارش به دست حاكم است.
حقوق و تكالیف مدیریت با اموال عمومی
نكته قابل توجه اینكه رابطه انفال را با خدا و پیامبر(ص) با رابطهای كه حاكمیت و مدیریت مشروع عرفی با این دست از اموال دارد، نباید یكسان دانست. به یقین رابطه اموال عمومی با مدیریتهای عادی رابطه حق و تكلیف است؛ یعنی از طرفی هیچكس جز مدیریت مشروع حق مداخله ندارد و از طرف دیگر مدیریت موظف و مسئول حفظ و صیانت اموال عمومی و هزینه كردن به مورد و بهجاست. متأسفانه این نكته معمولاً از انظار مغفول میگردد. بیشتر نویسندگانی كه در زمینه انفال قلم زدهاند، صرفاً به احصای اقلام بسنده كرده و سپس به این نكته پرداختهاند كه در قانون اساسی انفال در اختیار حكومت قرار داده شده است، ولی از اینكه حكومت نسبت به حفظ این منابع چه وظیفهای دارد، سخنی به میان نیاوردهاند.
مدیریت در تصرف در انفال مطلقالعنان نیست و حدود اختیاراتش در تصرف در انفال و موارد هزینه آن كاملاً محدود است.
مدیریت اولاً موظف به حفظ و صیانت از تجاوز متجاوزان است، ثانیاً مجاز نیست كه انفال را به نسل خاصی اختصاص دهد و بیش از نیاز اجازه بهرهبرداری صادر نماید. هیچكس بدون اجازه مدیریت، مجاز به تصرف در هوا و زمین و جنگل و آبهای عمومی و... نیست و متقابلاً مدیریت، در حفظ انفال مسئولیت دارد.
بنا به مراتب اولین مسئول نسبت به منابع زیستمحیطی قدرتهای مدیریتی هستند كه باید در مقابل ملتها پاسخگو باشند. چنانچه در حفظ آنها كوتاهی كرده و یا بالعكس با صدور اجازه بهرهبرداری بیرویه و غیرمعقول موجبات تخریب جنگلهای كشور را فراهم آورده باشد و یا مستقیماً دست به اقداماتی زده كه موجب تضییع منابع زیستمحیطی شدهاند، در مقابل ملت مسئول خواهد بود. امروزه كه حفظ برخی منابع زیستمحیطی به دست شورای شهرها و شهرداریها سپرده شده، براساس مسئولیتی كه دارند، اقتضا میكند كه همه ساله بیلان صدور اجازه واگذاری هوای شهر تحت عنوان تراكمفروشی را در اختیار شهروندان بگذارند و اعتراضات مردم را پاسخگو باشند.
حفظ و صیانت جنگلها و مراتع عمومی
جنگلها و مراتع كه از رئوس انفال و ثروتهای عمومی هستند به یقین نقش عمده در محیطزیست سالم بشری دارند. این منابع به گونههای مختلف مورد آسیب قرار دارند. از سویی اقدامات دولتی برای توسعههای شهری و كشوری تماس با این منابع عظیم دارند و از سوی دیگر این منابع همیشه مورد چشم داشت افراد و اشخاصی بوده كه به قصد سودجویی و تكاثر ثروت آشكارا و مخفیانه به بریدن درختان دست مییازند، گاه جنگل را تبدیل به زمین زراعی و گاه مستقیماً به احداث ساختمان و ویلا مبادرت میورزند.
دولتها اولاً در تصمیمات توسعهای باید كاملاً محتاط باشند و هرگز مصالح ملی را فدای مصلحتاندیشی موردی و انفعالی ننمایند و اینگونه تصمیمات چنان باید حساب شده باشد كه همواره خود را آماده پاسخگویی به آحاد ملت ملاحظه كنند و ثانیاً با تمام قوا برای قطع دستان خائنان به زیست انسانها و متجاوزین به منابع زیستمحیطی ملت بیدار و هوشیار باشند. با كمال تأسف نگاهی هرچند اجمالی، به سرگذشت جنگلهای كشورمان حیرتزا و غمانگیز است.
«سازمان جهانی خواروبار و كشاورزی (فائو) در گزارشی اعلام كرد در ایران هر سال 6500 هكتار از مناطق جنگلی بر اثر آتشسوزی نابود میشود. این رقم معادل 06/0 درصد كل مناطق جنگلی ایران است. بدین ترتیب هر سال 06/0 درصد از مناطق جنگلی ایران بر اثر آتشسوزی از بین میرود.»4
«در حال حاضر سطح پوشش جنگلی در كشور ایران 7/5 درصد میباشد. سرانه جنگل در جهان 8/0 هكتار است؛ ولی در ایران 2/0 هكتار، بنابراین ایران یكی از كشورهایی است كه از لحاظ منابع جنگلی بسیار فقیر میباشد. سطح جنگلهای كشور ایران از 40 سال گذشته تا كنون حدود 11 درصد كاهش را نشان میدهد و به گفته كارشناسان جنگل، بیشترین تخریب بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفته است.»5
در گزارش شماره 145 معاونت پژوهشهای روابط بینالملل مركز مطالعات راهبردی وابسته به مجمع تشخیص مصلحت/ گروه مطالعاتی توسعه پایدار و مــحیــطزیســت آمده است: «طبق آمارهای موجود در خلال چند دهه گذشته، جنگلهای كشور از حدود 18 میلیون هكتار به 2/14 میلیون هكتار و سطح جنگلهای شمال نیز از حدود 4/3 به 9/1 میلیون هكتار كاهش یافته است. این نكته حائز اهمیت است كه ایران بین 56 كشور دارای جنگل در جهان، مقام 45 را داراست.
با توجه به جمعیت كشور در حال حاضر، سهم هر ایرانی 2/0 هكتار میباشد و بدیهی است كه با توجه به سرانه جهانی جنگل (8/0 هكتار)، این میزان از فقر و كمبود شدید كشور ما در این زمینه حكایت دارد. لازم به توضیح است كه ایران به دلیل قرار گرفتن در كمربند خشكی جهان، به لحاظ تراكم پوشش گیاهی بسیار فقیر میباشد؛ اما به دلیل تنوع شرایط اقلیمی، جغرافیایی و خاكشناسی از تنوع زیستی قابل ملاحظهای برخوردار میباشد و از نظر تعداد گونههای گیاهی در زمره كشورهای غنی جهان به لحاظ تنوع گیاهی طبقهبندی میشود.»6
دریاها، سواحل و آبهای عمومی
مالكیت دریاها و سواحل و آبهای عمومی نیز همانند جنگلها از انفال و در اختیار حكومت است؛ ولی واژه «در اختیار بودن» پیامآور كولهباری از مسئولیت و تكالیف است. زیرا در اینكه آب نه یكی از منابع بلكه منبع اصلی حیات بشری است، هیچكس تردید ندارد و شاید از بدیهیات آگاهیهای بشری به شمار آید. در آرم وزارت نیرو آیه شریفه زیر همواره مقابل چشمان ماست كه خدای بزرگ فرموده است: «و جعلنا من الماء كُلّ شیءٍ حی». (انبیاء: 30) معمولاً مترجمان قرآن آیه فوق را بدین عبارت ترجمه كردهاند: «و هر چیز زندهای را از آب قرار دادیم»7 و یا: «و هر موجود زندهای را از آب آفریدیم.»8 به نظر ما ترجمه بهتر چنین است: «آب را مایه حیات موجودات قرار دادیم.»
در آیه دیگر فرموده است: «و انزلنا من السماء ماءاً فانبتنا فیها من كل زوجٍ كریم: از آسمان آب فرو فرستادیم، سپس در زمین از هر موجودی زوج رویاندیم. (لقمان:10)و در آیه دیگر: «الله الذی من السماء ماءً فأحیا به الارض بعد موتها: اوست خدایی كه از آسمانها آب فرو فرستاد، پس زمین را بعد از مرگش زنده كرد). (نمل: 65)
در مقاله «جمعیت، محیطزیست، آینده» آمده است: «كره زمین را محیطی آبی به نام هیدروسفر (كره آب) پوشانده است. هیدروسفر شامل اقیانوسها، دریاها و همه منابع آبی دیگر است. آب، محل ظهور و شكلگیری زیست و ماده حیاتی تمام ارگانیسمهای زنده روی زمین است و به طور كلی، مكانیسم پیچیده حیات، بدون آب و به ویژه آب شیرین ممكن نخواهد بود.»9 حفظ دریاها و به طور كلی حفظ آب از چند جهت است:
اولاً: صیانت از تجاوزات مادی به حریم دریاها و آبهای عمومی؛
ثانیاً: جلوگیری از آلودگیهای آنها. آلودگی آب نه فقط مستقیماً مایع آشامیدنی را از انسانها سلب میكند، كه حیات گیاهان و سیار موجودات ذیحیات را به خطر میافكند. آلوده شدن گیاهان نیز موجب از دست رفتن منبع دیگری از حیات انسانی است.
ثالثاً: جلوگیری از مصرف بیرویه آب.
پینوشتها:
1. الوسائل: ج6، ص372.
2. ر.ك: حسینعلی منتظری، نظامالحكم فیالاسلام، ص485، و نیز همو: الخمس و الانفال. 491.
3. منتظری، همان.
4. سایت فصل سبز ـ http://sasan11.blogfa.com/post-713.aspx
5. گزارش روزنامه ایران، شماره 3878.
6. تاریخ: مهر 1386 نویسنده: دكتر صدیقه ببران.
7.ترجمه قرآن آیتالله مكارم شیرازی.
8. ترجمه قرآن آیتالله مشكینی.
9. محمدباقر صدوق، «جمعیت، محیطزیست، آینده»، فصلنامه محیطزیست، شماره3، 1380، ص10.
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید