گفتار درباره کم‌فروشی / آیت‌الله دکتر سید مصطفی محقق داماد - بخش دوم

1393/11/11 ۰۸:۵۰

گفتار درباره کم‌فروشی / آیت‌الله دکتر سید مصطفی محقق داماد - بخش دوم

ال که با مفهوم لغوی این واژگان («تطفیف»: کم‌فروشی؛ «بخس»: کم‌گذاشتن و «اخسار»: ضرر زدن) آشنا شدیم، قبل از هر چیز دیگری، فهم آرا و نظرات مفسران در مورد آیات قرآنی مذکور ضروری است.

 

 

گفتارسوم: تطفیف (کم فروشی) در قرآن

حال که با مفهوم لغوی این واژگان («تطفیف»: کم‌فروشی؛ «بخس»: کم‌گذاشتن و «اخسار»: ضرر زدن) آشنا شدیم، قبل از هر چیز دیگری، فهم آرا و نظرات مفسران در مورد آیات قرآنی مذکور ضروری است.

کلمه «مطفقین» فقط یک بار در قرآن آمده است و چنانچه پیشتر نیز گفته شد از ریشه تطفیف گرفته شده است: «ویل للمطفقین: وای بر کم‌فروشان؛ کسانی که هنگامی که از مردم چیزی می‌گیرند، آن را کامل می‌گیرند و اگر بخواهند به مردم چیزی بدهند،‌ آن را کم وزن می‌نمایند و ناقص می‌گذارند.»

طبرسی می‌گوید: کم‌فروشان کسانی هستند که پیمانه و میزان را کم می‌گذارند و در حق مردم ظلم می‌نمایند. خداوند متعال با کلام خودش کم‌فروشان را تفسیر کرده است: الذین اذا اکتالوا… یعنی هنگامی که پیمانه می‌کشند تا از مردم چیزی را بستانند (یستوفون)، پیمانه را کامل می‌کشند. در آیه ذکری از وزن نشده است؛ زیرا خرید و فروش از طریق وزن و پیمانه کامل می‌شود و بیان یکی از آنها، از دیگری کفایت می‌کند. و اذا کالوهم او وَزَنوهم، یعنی هنگامی که پیمانه می‌کشند، برای مردم وزن می‌کنند (یخسرون) یعنی پیمانه و ترازو را ناقص می‌کشند. پس در اینجا معنی آیه این طور می‌شود: هنگامی که برای دیگران پیمانه می‌کشند یا وزن می‌کنند، آن را ناقص می‌گذارند.

و در آیه دیگر شعیب(ع) مردم را مخاطب قرار می‌دهد: «اوفوا الکیل و المیزان…: پیمانه را پر کنید و از کسانی مباشید که آن را ناقص می‌گذراند. و با ترازوی صحیح و عادلانه وزن کنید، و اموال مردم را ناقص مدهید و در زمین فساد مکنید.» «العثوا» به معنای فساد است. علامه طباطبایی(ره) در مورد این آیات می‌گوید که همانا پیمانه چیزی است یا وسیله‌ای است که به وسیله آن حجم کالا را اندازه می‌گیرند و کامل کردن پیمانه با عدم نقص داشتن آن است. ترازوی درست، ترازویی است که کالا را به عدل و صحت وزن نماید.

هر دو این آیات امر به عدل می‌نمایند، چه در گرفتن و چه در دادن از طریق پیمانه یا ترازو. ظاهر امر در آیه سوم (و لا تبخسوا…) این است که کامل‌کننده‌ این سخن است (وزنوا…) همان‌طور که فرمایش خداوند متعال (ولا تکونوا…) کامل کننده این سخن است (اوفوا الکیل…) و عبارت «و لا تعثوا…» تأکیدی بر این دو نهی است «ولا تخسروا» و «ولا تبخسوا» و بیان‌کننده‌ زشتی است که بر کم فروشی و گناه آن مترتب است. و «العثی» و «العیث» به معنای فساد است و فرمایش خداوند «مفسدین» برای تأکید بر این امر است.

از ابن عباس نقل شده است: هنگامی که پیامبر اکرم(ص) به مدینه تشریف آوردند، مردم آنجا از بزرگترین کم‌فروشان بودند و به همین دلیل این آیه شریفه نازل شد، پس از آن روش اعتدال و دقت در توزین و پیمانه را در پیش گرفتند. فراء می‌گوید: مردم مدینه از همان زمان نزول آیه تا امروز دقیق‌ترین مردم در پیمانه‌کشیدن و توزین هستند، تا جایی که بیش از حد پرداخت می‌نمایند.۱

علامه طباطبایی(ره) می‌گوید: تطفیف در آیه اول به معنای نقص در پیمانه و وزن است و خداوند متعال از آن نهی نموده است و آن را به فساد در زمین توصیف نموده است. در آیه دوم به معنای آن است که آنها هنگامی که برای خودشان پیمانه می‌کنند، بدون نقص این کار را انجام می‌دهند و هنگامی که برای دیگران پیمانه می‌کنند یا برای مردم وزن می‌نمایند، آن را کم می‌گذارند و باعث خسارت مردم و ضرر آنها می‌شوند و به خاطر همین است که این دو آیه با یکدیگر گروهی از مردم را نکوهش می‌کند و آنها هم که خودشان هستند که هنگامی که حق طرف آنهاست آن را می‌بینند و در غیر آنها حق را نمی‌بینند و این آن چیزی است که باعث فساد در جامعه می‌شود که بر حقوق متقابل افراد استوار است و اگر جامعه فاسد شد، همه چیز فاسد می‌گردد.

طباطبائی یزدی در حاشیه مکاسب به این نکته قرآنی اشاره می‌کند که بدواً از ظاهر آیه شریفه «الذین اذا اکتالوا علی الناس یستوفون» استفاده می‌شود که استیفای در مقام اخذ نیز از مصادیق تطفیف است، در حالی که چنین نیست؛ بنابراین باید چنین تفسیر کنیم که گرفتن کامل در مقابل دادن ناقص، تطفیف است.۲

 

نتیجه:

از تفسیر آیه دوم سوره مطففین در پرتو تفسیر آیه اول و همچنین از آرای مفسران بزرگ مثل طبرسی از مقدمای مفسران و علامه طباطبایی(ره) از معاصران معلوم می‌گردد:

۱ـ کم‌فروشان کسانی هستند که حقوق مردم را کم می‌پردازند، هنگامی که می‌خواهند آن را به مردم بدهند، به وسیله پیمانه یا ترازو و آن را همان طور که لازم است، پرداخت نمی‌کنند.

۲ـ ورود نقصان به حقوق مردم از طریق پیمانه‌کردن روشی است که مخسرون طی می‌کنند. به عبارت دیگر اطلاق عنوان «مُخسر» بر مطففین صحیح است؛ زیرا که به مردم ضرر زده‌اند، با وجود نسبت عموم و خصوص بین کم‌فروشی و ضرر زدن.

۳ـ کم‌گذاشتن از حقوق مردم از رهگذر موازین غیرعادلانه، در حکم کم‌فروشی و ضرر است. این کار از طرف خداوند متعال نهی شده است و نتیجه‌ای جز فساد جامعه و تباهی آن ندارد. و به همین دلیل است که می‌توان گفت رابطه‌ای قوی بین این سه عنوان وجود دارد و این رابطه از بررسی موارد کاربرد آنها در قرآن کریم و نظرات مفسران دیگر واضح می‌شود و این امر لازم است در موارد خاص مورد ملاحظه قرار گیرد.

 

کم‌فروشی در روایات

عناوین سه‌گانه مذکور در روایات بسیاری مورد بحث قرار گرفته است. برخی از این روایات از ماهیت این امور و برخی در مورد حرمت آنها و گروهی در مورد نتایج گناه‌آلود دنیوی و اخروی آنها است که برخی را بدون اینکه در مورد اسنادشان بحث کنیم، ذیلاً می‌آوریم:

۱ـ روایتی از امام سجاد(ع) نقل شده که فرمود: «اولین کسی که با پیمانه و میزان عمل نمود، شعیب پیامبر(ع) بود که به دست خود این کار را انجام می‌داد. پس قوم او پیمانه می‌کردند و تمام جنس را می‌پرداختند؛ اما آنها بعد از مدتی در پیمانه کم گذاشتند و در ترازو کم‌فروشی نمودند که زمین‌لرزه آنها را گرفت و با آن عذاب شدند و از پا درآمدند.»۳

۲ـ‌ روایت مفصلی از امام رضا(ع)، از طریق علی بن ابراهیم از پدرش ابراهیم بن هاشم۴ از حسین بن خالد نقل می‌کند که سؤالات متعددی در مورد آیاتی از سوره الرحمن پرسیده است. تا آنجا که می‌گوید، پرسیدم از آیه شریفه‌ «ولا تخسرو المیزان»۵ امام فرمود: «قال لا تبخسوا الإمام حقه و لا تظلموه: حق امام را کم مدهید و به او ظلم مکنید.»۶ مستفاد از این بیان آن است که در رعایت شأن انسانها باید دقت کافی اعمال گردد. ارزیابی افراد باید براساس عدالت و تقوا باشد. عدالت در ارزیابی به این معنی است که در ارزیابی افراد باید سعی شود حق هر کسی بدون هیچ‌گونه کم و کاست و ظلمی به او داده شود. عدم رعایت شایسته‌سالاری نوعی و عدم انتخاب اصلح «بخس» محسوب است.

۳ـ از امام کاظم(ع) روایت شده هنگامی که از ایشان سؤال شد در مورد گروهی که کیل‌های خود را کوچک می‌کنند و با آنها خرید و فروش می‌کنند، فرمود: «اولئک لا اولئک الذین یبخسون الناس اشیائهم:۷ آنها همان کسانی هستند که اموال مردم را کم می‌گذارند»؛ یعنی اینها مصداق آیه شریفه هستند.

۴ـ پیامبر اکرم(ص) فرمود: «پنج در مقابل پنج». پرسیدند: «یعنی چه پنج در مقابل پنج؟» فرمود: «ما نقض قوم العهد إلا سلّط الله علیهم عدوّهم: هیچ قومی پیمان خود را نقض نکرد، مگر اینکه خداوند دشمن آنها را بر آنها مسلط نمود؛ و ما حکموا بغیر ما أنزل الله إلا فشا فیهم الفقر: و اگر حکم دادند به غیر آنچه خداوند نازل فرموده است، خداوند فقر را در آنها فراوان نمود و ما ظهرت الفاحشه فیهم إلا فشا فیهم الموت: و اگر روابط نامشروع جنسی در آنها زیاد شد، مرگ در بین آنها گسترش یافت؛ ولا طفّفوا الکیل إلا مُنعوا النبات و أُخذوا بالسنین: و اگر پیمانه را کم گذاشتند، زمین آنها را از محصولات خود محروم کرد و دچار آفت شدند؛ و لا منعوا الزّکاه إلا حُبس عنهم المطر:۸ و اگر زکات را پرداخت نکردند، از باران محروم شدند.»

حدیث فوق در منابع شیعه نیز با اندکی تفاوت بدین شرح آمده است:

ابان بن تغلب با یک واسطه از امام باقر(ع) نقل کرده که پیامبر(ص) فرمود: «خمس إن أدرکتموهنّ فتعوّذوا بالله منهن: پنج چیز است که هرگاه با آنها مواجه شدید به خدا پناه بیاورید: لم تظهر الفاحشه فی قوم قط حتّی یعلنوها، إلاّ ظهر فیهم الطاعون و الأوجاع التی لم تکن فی أسلافهم الذین مضوا: هرگاه فحشا در میان جامعه‌ای به گونه‌ای رواج یافت که علنی شد، بیماری طاعون و بیماریهای صعب‌العلاج بی‌سابقه در میانشان شیوع می‌‌یابد.۹ و لم ینقصوا المکیال و المیزان، إلاّ اُخذوا بالسّنین و شدّه المئونه و جوْر السلطان: و هرگاه در جامعه‌ای در معاملات موازین بی‌اعتبار شود؛ با سه عذاب مواجه می‌شوند: به طوفانهای هولناک، هزینه‌های سنگین و ستم حاکمان.»۱۰

 

نتیجه

از دقت در این روایات به نتایجی نزدیک به آنچه از آیات قرآنی به دست آوردیم، دست می‌یابیم:

اوّلاً: کم‌فروشی در پیمانه و وزن در مقابل پرداخت کامل است. ثانیاً: کم‌گذاشتن ظلم به حقوق مردم است و کم‌نمودن پیمانه یا از اندازه مقبول و صحیح آن از نمونه‌ها و موارد کم‌گذاشتن است.

ثانیاً: میان عناوین سه‌گانه تطفیف و بخس و اخسار و نقص در مکیال و میزان، رابطه بسیار نزدیکی وجود دارد و همه بیانگر یک معنا هستند که عبارت است؛ از کم‌گذاری، کم‌دهی و حتی کم‌نگری و ادای ناقص حقوق مردم.

پی‌نوشتها

۱٫ المیزان، همان.

۲٫ طباطبایی یزدی، سیدمحمد کاظم، حاشیه المکاسب (للیزدی)، قم: مؤسسه اسماعیلیان، ۱۴۲۱ق،ج۱، ص۲۲٫

۳٫ بحارالانوار، ج۱۲، ص۳۸۲٫

۴٫ علامه حلی درباره اعتبار روایات نقل شده از ابراهیم بن هاشم می‌گوید: «هیچ کس از یاران و اصحاب درباره نفی یا تعدیل روایات وی، مطلبی را نگفته‌اند؛ ولی روایات او بی‌شمار است و قبول کردنشان نزد من ارجحیت دارد.» رجال‌العلامه الحلی، ص۵٫

۵٫ الرحمنر۹٫

۶٫ بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۸۲؛ قمی، علی‌بن‌ابراهیم، التفسیر، ص۳۵۰

۷٫ حر عاملی، وسائل‌الشیعه، ج۱۲، ص ۲۵۸٫

۸٫ الطبرانی، سلیمان بن احمد بن ایوب، الکبیر، ج۱۱، ص۴۵٫

۹٫ توجه شما را به وضع بیماری ایدز در کشور عزیزمان جلب می‌کنم: رئیس کمیته کشوری ایدز بارها درباره هجوم موج سوم ایدز از این طریق (رواج روسپی‌گری) هشدار داده است. براساس آمار رسمی ۱۲ هزار نفر حامل ویروس اچ‌آی‌وی شناسایی شده‌اند. تعداد واقعی مبتلایان دست‌یافتنی نیست و پیش‌بینی می‌شود ۸۰ هزار مبتلا به ایدز در کشور وجود داشته باشد؛ اما هزاران هزار انسان آلوده در شهر هر روز و هر ساعت دیگری را مبتلا می‌کنند (سایت تابناک ۶ر۸ر۸۹) وزیر بهداشت می‌گوید هیچ آماری از بیماران ایدزی وجود ندارد؛ اما وزارت بهداشت ۱۵هزار وسیله پیشگیری از ایدز (کاندوم) را برای توزیع رایگان در میان کارگران جنسی درنظر گرفته است. (روزنامه روزگارر۱۱ خرداد۹۰)

۱۰٫ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، صص۵۱۲ و ۵۱۳٫

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: